بازدید 8548

خرم آباد دریا شده بود

جدال مرگ و زندگی در ۸ شهر و ۱۰۰ روستای لرستان
کد خبر: ۸۸۹۵۷۹
تاریخ انتشار: ۱۷ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۴ 06 April 2019

هشت شهر و صدها روستای لرستان طعمه سیل شدند. پنج روز از سیل دوم لرستان می‌گذرد. کشکان بیش از هر رودخانه دیگر داغ بر دل لرها گذاشته است. آسیب‌دیدگان زیادی می‌گویند کشکان جانمان را نگرفت، اما حاصل یک عمرزندگی مان را برد و خاکسترنشین‌مان کرد. صدای سیل‌زدگان معمولان و پلدختر بیشتر به گوش می‌رسد، اما سیل به نورآباد، دلفان، چگنی، دورود و خرم‌آباد هم زخم کاری زده است. این حادثه نوروزی لرستان را به سوگ 15 شهروندش نشاند، خانه‌های بسیاری را با خاک یکسان کرد و زمین‌های کشاورزی زیادی را از روی نقشه جغرافیایی غرب کشور پاک کرد. گستردگی حادثه آنقدر زیاد است که محمدولی بیرانوند یکی از مسئولان هلال احمر به «ایران» می‌گوید: نیروهای هلال‌احمر را یکراست از گلستان به لرستان آورده‌ایم. خلبان‌های هلیکوپترهای هلال‌احمر می‌گویند روزانه 17 ساعت پرواز می‌کنند. پزشکانی که برای کمک به آسیب‌دیدگان آمده‌اند برای جبران کم‌خوابی خلبان‌ها هم نسخه می‌نویسند.

روزانه 85 پرواز به نقاط سیل‌زده انجام می‌گیرد

روزانه بیش از 85 پرواز به نقاط سیل‌زده استان انجام می‌گیرد اما جوابگوی جمعیت آسیب‌دیده نیست. مردم روستاهای مسیر رودخانه کشکان می‌گویند توزیع اقلام کمکی عادلانه نیست. مبادی و مسیرهای بسیاری از روستاها و شهرهای سیل‌زده قطع است. روستاهای اطراف کشکان را پل‌های زیادی به هم وصل می‌کرد که بسیاری از آنها تخریب شده است. تخریب پل‌ها بعد از آرام شدن سیل هم ادامه دارد.

دو روز پیش پل کاکارضا شکست و جان یک شهروند دیگر را گرفت، بنابراین هلال‌احمر برخی از اقلام کمکی را هوایی در میان روستاها رها می‌کند. این شیوه، اعتراض بسیاری را در پی داشته است. سیل‌زدگان روستاهای پلدختر و معمولان می‌گویند به محض توزیع اقلام کمکی گروه‌هایی که جمعیت بیشتری دارند آنها را با خود می‌برند. برخی اعتقاد دارند باید برای مدیریت این شرایط گروه‌های روانشناسی هم در مناطق سیل‌زده حضور یابند. گروه‌هایی که هلال‌احمر حضور آنها را جزو مسئولیت خود نمی‌داند. اعضای جمعیت امام علی هم می‌گویند معمولاً اقلام کمکی در همان نقطه‌های اول که هنوز مسیرشان مسدود نشده بین مردم توزیع می‌شود و به روستاهای دورتر و صعب‌العبور و بدون مسیر نمی‌رسد. علاوه بر کمک‌های دولتی و مردمی سراسر کشور مردم شهرهای مختلف استان هم به دستگیری سیل‌زدگان آمده‌اند.

یک متر از داخل خانه‌های روستایی را گل گرفته است

در مسیر رودخانه کشکان مردم محلی زیادی دیده می‌شوند که برای کمک آمده‌اند. توزیع نامناسب اقلام کمکی باعث شده تا کمک‌های مردمی از سوی شهرهایی مثل کوهدشت با سختگیری بیشتری توزیع شود. کسانی که تجربه حضور در زلزله کرمانشاه را دارند، معتقدند ناهماهنگی و عدم مدیریت کمک‌های مردمی، لرستان را وارد همان فضای تجربه شده در کرمانشاه کرده است. اهالی روستای قالبی در بستر رودخانه کشکان می‌گویند به ما فقط کنسرو لوبیا رسیده است. روستای آنها توسط سیل تخریب شده و یک متر از داخل خانه‌ها را گل گرفته است، بخشی از روستایشان را برده و برخی از زیرساخت‌های روستا را تخریب کرده است. اهالی روستای حیات‌الغیب سفلی هم شاکی هستند. آنها هم می‌گویند هر کمکی که می‌آید به حیات‌الغیب اولیا می‌رود در حالی که این بخش از روستا سیل‌زده نیست. گروه‌های مردمی فعال در منطقه هم این موضوع را تأیید می‌کنند. دو سوی مسیر ویسیان و پلدختر را فرونشست شکافت انداخته است. جاده پلدختر به تنگ‌تیر که می‌رسد مسدود می‌شود. روستاهای زیادی این سوی جاده هستند. کمک‌ها با پای پیاده و دستی به آنها می‌رسد. در همین مسیر روستای چم‌حسین را سیل پاکسازی کرده است. از روستای چم‌حسین پلدختر چهار پله مانده است و دیگر هیچ. مردمش تیر چراغ برق و تیرآهن باقیمانده در میان گل کشکان‌رود را شاهد می‌گیرند که اینجا تا چند روز پیش محل زندگی 15 خانوار بود. آنها گندم می‌کاشتند، سیب‌زمینی درو می‌کردند و سیر برداشت می‌کردند، حالا همه چیز با خاک یکسان شده است.

همه این روستا یا نادری هستند یا شا کرمی و فامیل و یک‌ طایفه هستند، می‌دانستند که سیل می‌آید، همه وسایل را جمع و وعده می‌کنند که ساعت 10 روز حادثه وسایل را پشت وانت و کامیون بگذارند و فرار کنند. سیل اما ساعت 6 می‌آید و هر 15 خانوار را بی‌خانه می‌کند. همه اهالی جان خودشان را برمی‌دارند و فرار می‌کنند، می‌ماند جوان 22 ساله روستا، سیل خانه به خانه به‌دنبال او می‌آید، خانه آخر را هم خراب می‌کند، جوان به روی یک درخت می‌رود، سیل جوان را با درخت به کام خود می‌کشاند، اهالی می‌گویند جسدش را هم پیدا نکردیم، حالا خانواده به‌دنبال جسد پسرشان تمام کشکان را زیر و رو کرده، می‌گویند شاید بتوانند جسدش را در ایلام پیدا کنند. اهالی روستای چم‌حسین آواره روستاهای اطراف شدند.

مردان شا‌کرمی و نادری امیدوارند تیرآهن‌های خانه‌هایشان را از میان گل و لای کشکان بیرون بکشند اما می‌ترسند، می‌گویند کسانی هستند که موتورها و تیرآهن‌ها را از میان گل‌ها بیرون می‌کشند و می‌فروشند. کارشناسان مسکن و شهرسازی به چم‌حسینی‌ها گفته‌اند جای جدیدی برای روستایشان انتخاب کنند. روستایشان که توسط سیل پاک‌تراشی شد، درست وسط بستر رودخانه ساخته شده بود. آنها زنها را شب‌ها به خانه اقوام می‌فرستند و خودشان در میان قهوه‌خانه‌ای مشرف به روستای نابود شده‌شان مانده‌اند به انتظار احوالپرسی کسی که بتواند برای آنها کاری انجام دهد.

قدرت سیل آنقدر زیاد بوده که جاده محکم پلدختر را تکه‌تکه کرده است. روستای قالبی اولیا هم در بستر رودخانه کشکان ساخته شده است. اهالی‌اش پادرگل مانده‌اند، می‌گویند هیچ خبری از چادرهای هلال‌احمر برای روستاهای پشت تنگ‌تیر نیست. فعالان مردمی هم می‌گویند هیچ هلیکوپتری به سمت روستای جلگه‌خلج و زورانتل نرفته است. یکی از آنها هفت ساعت کوه‌ها را پشت‌سر گذاشته تا به پلدختر برسد تا بتواند صدای مردم این دو روستا را به گوش کسی برساند. مرد جوان می‌گوید جان مردم این دو روستا در خطر است. بچه‌ها گرسنه‌اند و مردم دارند تلف می‌شوند. چند نفر از آنها می‌گویند به فرودگاه خرم‌آباد رفته‌اند تا از هلال‌احمر هلیکوپتر بگیرند اما هلالی‌ها به آنها می‌گویند جی‌پی‌اس‌شان روستای آنها را نشان نمی‌دهد.

در نهایت هم فقط پای یک هلیکوپتر در چهار روز گذشته به زورانتل می‌رسد با اندکی کمک اما اهالی روستای جلگه‌خلج همچنان در میان خرابه‌های روستایشان تنها مانده‌اند. یکی از اعضای جمعیت امام علی لرستان می‌گوید چند ماه پیش چند نفر پول جمع کردند تا پای یکی از اهالی روستا جراحی شود، قرار بود چهارم فروردین بخیه‌های پایش باز شود اما الان هیچ‌کس از حالش خبر ندارد. همان موقع هم وضعیت خوبی نداشت. امدادگران مردمی در گفت‌و‌گو با «ایران» درخواست می‌کنند تیم پزشکی به سراغ او برود و آنها می‌گویند بسیاری از روستاهای سیل‌زده نامشان در میان مناطقی که امدادگران به سمت‌شان می‌روند، نیست.

گزارش از: زهرا کشوری

تصاویر امید در اوج نا امیدی
 
گلستان پس از 18 روز، سرانجام به آرامش رسید. وضعیت در اغلب شهرهای استان به حالت طبیعی برگشته و سه شهر آق‌قلا، گمیشان و گنبد تقریباً به وضعیت پایدار رسیده‌اند. مردم، اما همچنان درحال کنار زدن گل و لای‌های حاصل از سیلاب اخیر هستند تا هر آنچه از زندگی از دست رفته‌شان باقی مانده، دوباره به‌کار گرفته شود. تصاویرغمبار خانه‌هایشان البته اتفاقات چندان امید بخشی را روایت نمی‌کند. اگرچه رئیس جمهوری پس از سفر هفته گذشته خود به مناطق سیل‌زده، پرده‌ای از امیدها را برای اهالی گلستان گشود، اما نگرانی‌ها همچنان ادامه دارد. مردم نسبت به آینده شهرشان دغدغه دارند و سیلاب‌های اخیر دراستان‌های غرب و جنوب غربی و روانه شدن سیل کمک‌ها و دغدغه‌ها به آن سمت هم آنها را نسبت به «فراموش شدن» ترسانده است. امید در گلستان اما هنوز در جریان است. حرکت‌های خیرخواهانه مردم و خیرین ادامه دارد و در کنار اتفاقات تلخ باید از تصاویر روشن و امیدبخش هم حکایت کرد. مراسم جشن عروسی 35 زوج جوان ترکمن، سیستانی و فارس در محل اسکان اضطراری، یک تصویر زیبای به یاد ماندنی محسوب می‌شود. در کنار این باید به روحیه همبستگی و اتحاد گلستانی هم پرداخت. حفر کانال، ایجاد یک دیواره شن و ماسه برای نجات شهری که سیل در کمینش نشسته، قطعاً تا سالیان سال در ذهن مردم خواهد ماند. سیل اگرچه تصاویر غمبار و تلخ زیادی به همراه داشت، اما نوید یک سال امید بخش انساندوستانه هم به مردم داد. گلستانی‌ها در اوج مشکلات، سخاوت به خرج دادند و اندک دارایی باقیمانده‌شان که همان زور بازوهایشان بود را به خدمت گرفتند. زنجیره انسانی ساختند و با تمام توان به جنگ سیلی رفتند که قرار بود برایشان سرچشمه خیر و برکت شود. سیل البته خسارات زیادی به همراه داشته است، اما قطعاً در پس آن؛ یک سال پر آب و پر برکت خواهد بود. این حرف مردمی است که روی تپه‌هایی از گل و لای نشسته‌اند و به زندگی از دست رفته‌ای فکر می‌کنند که سال‌های سال برایش زحمت کشیده‌اند!
 
دولت با همه قدرت در صحنه است
 
آخرین تماس رئیس جمهوری با محمد غراوی، سرپرست استانداری گلستان نشان می‌دهد مسئولان درهرقدم، پیگیراقدامات انجام شده برای امدادرسانی و مهار روان آب‌های سطح منطقه گلستان هستند. حسن روحانی در این تماس، به مردم قول داد که دولت با همه قدرت برای تخلیه آب از سطح مناطق به زیر آب رفته گلستان در صحنه است و پس از آن هم برای بازسازی استان و رفع مشکلات مردم در کنار آنها خواهد ماند! میر محمد غراوی هم در پاسخ به رئیس جمهور، گزارش مفصلی از آخرین وضعیت سیلاب در گلستان ارائه کرد و با اشاره به ورود تجهیزات جدید لایروبی قرارگاه خاتم الانبیا، نوید داد که لایروبی مسیر سیلاب‌ها و خروجی رودخانه‌های منطقه شدت بگیرد. او همچنین از تمهیداتی خبرداد که روان آب‌های بالادست در حوزه آبریز شرق گلستان به طرف تالاب‌ها منحرف شده و آب کمتری روانه آق‌قلا و گمیشان شود. آن‌طور که او از آخرین وضعیت گلستان می‌گوید، وضعیت استان در مدت کوتاه‌تر از آنچه تصور می‌شد، به حالت طبیعی برخواهد گشت! گلستان 18 سال پیش هم طعمه سیل شده بود، آن زمان 300 نفر، جان خود را از دست دادند و حالا اما آمار 8 نفر فوتی با وجود خسارت‌های مالی زیاد، یک رکورد بی‌سابقه محسوب می‌شود. رکوردی که البته نمی‌تواند از فاجعه نامیده شدن سیل گلستان کم کند!
 
نشست کاری فرماندهان نیروهای مسلح در روز 5 شنبه شاید آخرین وضعیت استان را بهتر توصیف کند.
در این نشست یکبار دیگر، تخلیه سریع آب از منازل و معابر عمومی و هدایت آن به سمت رودخانه و دریای خزر مورد تأکید قرار گرفت. به گفته سرپرست استانداری، دبی گرگانرود در پشت سد وشمگیر از 74 به 94 متر مکعب در ثانیه افزایش یافته است. در شهرستان بندر ترکمن و در روستای قره سو دستگاه‌های لایروب شرکت آب منطقه‌ای و سپاه فعال شده‌اند تا خروجی به سمت دریای خزر افزایش یابد. در آن سو در گمیشان نیزدستگاه لایروب سازمان بنادر و دریانوردی در دهانه گرگانرود فعال شده تا قدرت تخلیه آب به سمت دریا بیشتر شود. لایروب تخصصی نیروی دریایی ارتش هم با هدف تلاش برای لایروبی سریع‌تر کانال و رودخانه گرگانرود و خروج آب از شهر گمیشان راه‌اندازی و فعالیت خود را آغاز کرده است.
 
مسئولان قول داده‌اند تا طی هفته آینده، آب منازل و معابر شهرها تخلیه شده و پس از آن شرایط بازگشت مردم به خانه‌هایشان و مرمت و ترمیم ساختمان‌ها فراهم شود.
 
آنها البته می‌دانند که تا رسیدن به وضعیت ایده‌آل زمان زیادی باقی است. نیروهای اعزامی شهرداری تهران هم کماکان در گلستان مشغول فعالیتند. آنها تا زمانی‌که آب خانه‌ها به‌طور کامل تخلیه نشود، کنار گلستانی‌ها خواهند ماند. کشاورزان البته بیشتر از سایرین نگران آینده‌شان هستند. آنها تنها دارایی‌شان یعنی زمین‌هایشان را از دست داده‌اند.
هنوز برآورد خسارات به‌طور کامل اعلام نشده، اما صندوق بیمه کشاورزی کشور از 15 فروردین ماه، کار مرحله اول پرداخت غرامت را آغاز کرده است. اگرچه هنوز تکلیف 3 هزار نفر کارگری که بر اثر تخریب و تعطیلی واحدهای تولیدی و خدماتی منطقه بیکار شده‌اند، مشخص نیست! وحید قبادی دانا، رئیس سازمان بهزیستی هم از پرداخت 500 هزار تا یک و نیم میلیون تومان به حساب مددجویان سیل‌زده آق‌قلا و گمیشان خبر می‌دهد.

تسهیلات قرض‌الحسنه برای خانوارهای سیل‌زده
 
تصویرزیبای دیگر به یک خیر معروف به‌نام حاج محمد شهرکی برمی‌گردد که به پیشنهاد او به 200 نفر از خانوارهای سیل‌زده در گنبدکاووس که لوازم خانگی آنان درجریان سیل آسیب دیده است، تسهیلات قرض‌الحسنه هر یک به مبلغ 50 میلیون ریال پرداخت می‌شود. این خیر و نیکوکار در جریان سیل به مدت یک هفته برای سیل‌زدگان گنبدکاووس و دو شهر سیل‌زده دیگرغذای گرم توزیع می‌کرد.
اصغر نودهی، رئیس جمعیت هلال احمر گنبدکاووس هم از توزیع بسته‌های لوازم‌التحریر به ارزش 500 هزار تومان بزودی بین دانش‌آموزان سیل‌زده گنبدکاووس، آق‌قلا و گمیشان خبر می‌دهد.
گزارش از: حمیده امینی‌فرد
 
خرم آباد دریا شده بود

خیلی از ساکنان منطقه ساحلی شانس آوردند که خانه‌هایش تنها به رودخانه گلال خرم‌آباد باز نمی‌شد. بیشتر خانه‌های دو نبش یا دو طبقه بود. دری داشتند که به کوچه‌های پشت می‌رسید همان هم جانشان را نجات داد. طبقه بالایی بود که سیل قدش به دیوارهایش نمی‌رسید... صدای ناشناس اما هولناک سیل که می‌آید بسیاری از آنها می‌دوند به سمت دری که به رودخانه شهر باز می‌شود. نمی‌دانند آنکه پشت در ایستاده، میهمان مرموزی است که برای ریشه کنی آمده است. گمان نمی‌برند به قصد جان آمده باشد. زن و مرد می‌گویند:«در را باز کردیم سیل خراب شد روی سرمان. جانمان را برداشتیم و از در پشتی فرار کردیم.» بعضی هم جانشان را برداشتند و پشت بام به پشت بام از دهان سیل گریختند. یک روز بعد از آن سیل که دل آشوبه را به جان ساحل نشین خرم آبادی انداخته، لودرها آمده‌اند به رفت و روب آنچه از سیل باقی مانده است. هلال احمری‌ها، کارگران شهرداری، لودرهای شهرداری اصفهان، بسیجی‌ها، چند روحانی و شهروندان آمده‌اند به خارج کردن گل و لای خانه‌ها. از هر سمت خرم‌آباد اقوام برای سرکشی ساحل نشینان خانه بر آب داده آمده‌اند. در خانه‌ها چهار طاق باز است. دادستانی خرم آباد هم با چکمه‌های بلند و گل‌آلود طول خیابان ساحلی را می‌رود و می‌آید.
 
فرش دست‌بافت است که جلوی لودرها لوله می‌شود. مبل‌های گلی است که تکلیف‌شان نامشخص است. ماشین‌ها پر از گل ولای در میان پارکینگ ها مانده‌اند. هنوز هم ترس را می‌شود درنگاه ساکنان دید. بهت هم با ترس در کاسه چشم‌ها هم خانه شده است. خرم آباد بعد از سیل آق قلا و گلستان ترسید. شهرداری آن قبل از رسیدن سیل، پل‌های موقت را تخریب کرد. راه را آنقدر باز کرد تا شاید سیل بی‌هزینه و بی‌قصد جان شهروندان، بیاید و بگذرد اما نشد. سیل راضی به زمین‌های آزاد شده، نشد. جان نگرفت اما مال بسیاری را برد. بسیاری از اهالی منطقه اناری را به نقطه صفر رساند! پل اناری هم شکست مثل کمر خیلی از ساکنانش که فقرشان در شهر زبانزد بود. پارکینگ برخی از خانه‌ها محل توقف ماشین‌ها نبود، محل سکونت و زندگی افراد بود. پارکینگ ‌ها غرق شده‌اند. آب تا یک متری اتاق‌ها را پر کرده است. همه زندگی در خیابان ساحلی خیس و گل آلود است. مرد آیفون خانه را نشان می‌دهد و می‌گوید:«آب تا آیفون رسید.»
 
زنی برای یکی از اقوامش تعریف می‌کند که محسن و زن و بچه‌اش روی پشت بام گیر می‌افتند. آنقدر زنگ می‌زنند تا امدادگران می‌آیند و او و خانواده‌اش را نجات می‌دهند. هر دو لبشان را گاز می‌گیرند و خدا را شکر می‌کنند که نجات پیدا کردند! ساعت 5 صبح همان روز هم آژیر به صدا در می‌آید. بلندگو از مردم می‌خواهد خانه‌ها را ترک کنند. کمتر کسی گوش می‌دهد انگار همه فکر می‌کنند که آن اتفاق تلخ برای همسایه می‌افتد نه او. همه زندگی را حجمی سمج از گل پوشانده است. زن سر تا پا گلی می‌گوید: «لِف(هجوم) آب اجازه نداد.» گونی گونی برنج از دست رفته است که از خانه‌ها بیرون می‌آید. مردم همچنان اعتقاد دارند مسئولان شهری سهل انگاری کرده‌اند. می‌گویند: «با چند گونی شن می‌توانستند جلوی سیل را بگیرند.
 
خانه هایشان جزئی از رودخانه شده بود. خودشان می‌گویند: «دریا شده بود.» خرم‌آباد اما دریا ندارد. هرچه هست رودخانه است که در زبان لری به آن گلال می‌گویند. اهالی شبکه افلاک اسمش را گذاشته‌اند «خرم رود». خیلی به مذاق جوانان متعصب شهر خوش نمی‌آید. می‌گویند: «گلال خرم آباد مگر چه ایرادی دارد که اسم‌سازی می‌کنند.» سیل تا پنجره خانه‌ها بالا آمده است، ارتفاعی بیشتر از یک متر. مردی می‌گوید: «الحمدلله تلفات نداشتیم.» ساحل نشینان مرکز لرستان دلیل شکستن بخشی از دیواره رودخانه را مهم‌ترین دلیل آبی می‌دانند که زندگیشان را بر باد داد. زنی می‌گوید: «سد دز با موشک هم تکان نخورد.» او هم وقتی سیل خودش را وسط زندگی اش می‌اندازد، با نردبانی جان خود و خانواده را نجات می‌دهد. تلویزیون و یخچالش نابود شده و مبل‌هایش بی‌مصرف.چند جوان از فامیل آمده‌اند به کمک. می‌خواهند متکاهایش را هم دور بریزند. زن می‌گوید: «اگر برایم می‌خرید، دور بیندازید وگرنه بگذارید هواکه آفتابی شد تمیزشان می‌کنم.» جوان‌ها بی‌خیال متکاهایی می‌شوند که با دقت می‌توان حدس زد رنگشان قرمز است. صبح ، هم از شهرداری آمده‌اند به سرکشی هم از بنیاد مسکن.
 
مردی می‌گوید: «یک کد دادند و گفتند کمک می‌کنیم ولی نگفتند چه کمکی!» فامیل‌ها آمده اند به کمک. نظرها درباره کمک دولت متفاوت است. جوان معلم می‌گوید: «اگر جهانگیری به وعده‌هایش عمل کند خوب است. مردی که شغل آزاد دارد نظرش متفاوت است. می‌گوید: به او گوش نکن. ما نسبت به عملکرد مسئولان بشدت انتقاد داریم.» حالاخیلی از سیل زده‌ها میهمان اقوام هستند.
 
برخی از خانواده‌ها با بلند شدن صدای آژیر خطر از خانه بیرون می‌زنند. دختر جوان می‌گوید:«چندساعتی در شهر گشتیم. خانه اقوام هم رفتیم، بعد برگشتیم.» فکر می‌کردند سیل پا پس کشیده است.خیالشان که راحت می‌شود، به خانه می‌آیند، سیل به در لگد می‌زند و می‌آید تو! تار و پود فرش‌ها پر از گل و لای است. مادر خانواده می‌گوید: «اگر زودتر شسته نشوند، دیگر قابل استفاده نیستند.» هزینه شست‌و‌شوی هر فرش 150 هزار تومان می‌شود. اول فرش‌ها را به کارواش می‌برند و بعد هم قالی شویی. بخشی از فرش‌های حادثه دیده‌ها قابل شست‌و‌شو نیست و باید دور ریخته شود. در یکی از کوچه‌های منتهی به ساحل، بخشی از خانه‌ای نشست کرده. احتمالاً این خانه دیگر قابل سکونت نباشد.
 
کارشناس مسکن و شهرسازی به ساکنش گفته تا یک ماه دیگر وضعیت خانه مشخص می‌شود. قلعه فلک الافلاک چشم‌انداز خانه‌های ساحلی است. وضعیتی بهتر از خانه‌ها ندارد. بخشی از آن با سیل فروریخته است. فعالان میراث فرهنگی شهر از فرونشست این بنای ساسانی می‌ترسند.
 
مار و عقرب هم قوز بالا قوز شده. مرد میانسال مار زنده را روی بیل جلوی همه می‌گرداند. زن‌ها جیغ می‌کشند. مرد‌ها عقب می‌روند. دختر جوان می‌گوید:«افعی است.» مار ناآرام است. سعی می‌کند خودش را از بیل جدا کند. زنی می‌گوید چهارمین ماری است که در خانه پیدا می‌کنند. سیل بدجور زهرش را به زندگی‌شان ریخته! نمی‌دانند مرهم دردشان چه می‌شود!
 
این گزارش‌ها نخستین بار در روزنامه ایران منتشر شده است.
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هفدهم رمضان