رفیق بغض هر شبمهوای گریه و تبمبه گریه های من بگوخیال دیدن تو کوای عشق تمام حسرت هنوزمدلیل آه سینه سوزمببر مرا به ناکجا عشقای درد ببین به استخوان رسیدیهمین که از دلم بریدیببر مرا به هرکجا عشقخیال خنده‌های تو شد آرزوی هر شبمبه چشم‌های تو قسم که جان رسیده بر لبمخزان شد و نیامدیعزیز لحظه های مناگر ندیدمت تو را تو گریه کن برای منای عشق تمام حسرت هنوزمدلیل آه سینه سوزمببر مرا به ناکجا عشقای درد ببین به استخوان رسیدیهمین که از دلم بریدیببر مرا به هرکجا عشقنفس های تو را آن روزگار در شیشه پر کردمهوای روز های بودنت را همچنان دارم