ساعتهای زیادی از ماجرای مشاجره مجری و میهمان برنامه «من و شما» میگذرد، اما واکنشها به آن همچنان ادامه دارد؛ واکنشهایی که بسیاری مان را به صف بازندگان این ماجرا پیوند زده و میزند!
ابتدا
به گزارش «تابناک»، همه چیز از یک برنامه تلویزیونی شروع شد که بی شک بسیاریمان حتی نامش را پیش از این نشنیده بودیم. برنامهای که اگر بگوییم بسیاری نام شبکهای که از آن پخش میشود را هم نشنیدهاند، سخنی به اغراق نگفتهایم.
برنامهای که اگر از میزان بینندههای آن صرف نظر کرده و در پی تفسیر این موضوع نباشیم که آیا تهیه کننده و شبکه پخش کننده آن، در نتیجه ماجرای پیش آمده برنده شدهاند یا بازنده، بی شک جهشی بزرگ را تجربه کرده است، چراکه برای همیشه نامش با مشاجره ظلیپور-فراستی یا مجری-میهمان برنامه به اذهان عموم گره خورده است.
مشاجرهای که نمونه عینی و آشکار زد و خورد کلامی دو نفر با هم روی آنتن زنده تلویزیون بود؛ نبردی تمام عیار که حتی پایان بندی اش هم از جنس دعوا بود. اینکه یکی از طرفین حرفش را بزند و برود و طرف دیگر متکلم وحده شود و در رثای پیروزی خود در نبرد، داد سخن در دهد.
بعد
البته همه چیز بعد از این اتفاق مهم شد. زمانی که کاربران فضای مجازی به ماجرا واکنش نشان دادند و برشهایی از مجادله و مشاجره رخ داده روی آنتن زنده، به صورت مرده، اما داغ در فضای مجازی منتشر و دست به دست شد تا همگان دریابند که همه چیز هم در رسانه ملی روتوش شده نیست.
دیدگاهی که برخی از آن فراتر رفته و به این مهم اشاره کردند که مجری جوان برنامه، به نوعی نماینده بخشی از نسل جوان است که امکانات در اختیار دارد، در رسانه ملی شاغل است و تریبونی که در اختیارش قرار گرفته را به هر شکل دوست دارد مصرف (!) میکند و در مقابل، میهمانش نماینده بخشی دیگر از جامعه است که هیچ کس و هیچ چیز جز خودش را باور ندارد و پذیرا نیست، ولو خودش هم تنها دستی از دور بر آتش داشته باشد و نیازموده و بکر مانده باشد.
ماجرایی که خیلی زود در سایه تفسیرهای بی حد و حصر و تاویلهای فراوان دنیای مجازی، به ماجرای قانون منع به کارگیری بازنشستگان هم رسید تا برخی مدعی شوند که الزاما نه جوانگرایی نتیجه خوب را تضمین میکند و نه تکیه بر تجربه و افراد سن و سال دار، بلکه همچنان شایسته سالاری شعاری برتر است.
ادامه
رویکردهایی متفاوت به دعوای شکل گرفته در برنامه زنده رسانه ملی (تاکید بر زنده بودن برنامه از این روست که میدانیم ممیزیهای رسانه ملی بسیار است و بر اساس آن، برنامه باید خیلی مطابق میل و منطبق بر اصول باشد که آنتن زنده در اختیارش قرار گیرد) که هسته اصلی آن بسیار قابل اعتنا به نظر میرسید: اینکه چگونه رسانه ملی میزبان این دو نماینده از دو نسل مختلف است؟
پرسشی کلیدی که وقتی میدانیم بسیاری از تفکرهای متفاوت که در این دو نسل پایگاه قدرتمندی هم دارند، راهی به رسانه ملی نمییابند، مهمتر جلوه میکند تا رسانه ملی هم به جمع بازندههای این مشاجره افزوده شود؛ بازندهای که به بسیاری از قشرهای جامعه تریبون نمیدهد، اما فراستی میهمان چندین ساله اش است و ظلی پور، مجری ثابت برنامهای که پخش زنده میشود.
نقطه ضعفی که هر بار آشکار میشود، برخی با مرور بعضی حوادث و رویدادها، آن را زیر ذره بین قرار میدهند تا نتیجه بگیرند آنچه نبرد فراستی-ظلیپور و ظلیپورها-فراستیها را رقم میزند، نه اختلاف نظر این افراد با هم یا حتی خرده حسابهای قبلی شان و تلاش برای تسویه آنها روی آنتن زنده، که سیاستگذاری غلط رسانه ملی است.
فرجام
اما آیا فقط ظلیپور که به میهمانش درشتی میکند و فراستی که هم در این برنامه و برنامههای قبلی مدرس این شیوه بوده (کاش این برنامه را کامل ببینید تا دریابید که این دو تن چند بار و چقدر تند و تیز حدود بیست دقیقه از خجالت هم درآمدند!) و علاوه بر اینها، رسانه ملی، بازندههای ماجرا هستند؟
به نظر که این گونه نیست. کافی است سری به دنیای مجازی بزنیم و اظهارنظرهای کاربران پرشمار درباره این ماجرا را مرور کنیم تا دریابیم که صف بازندهها بسیار بزرگتر و طویلتر است. بازندههایی که چه بسا بسیاری شان این برنامه را جز چند دقیقه پخش شده در فضای مجازی ندیده باشند، اما یا جانب این طرف بحث را گرفته و آن طرف را شستهاند و یا برعکس.
بازندههایی که بسیاری مان از جمله آنها هستیم. مایی که ابعاد مختلف برنامه کذایی را نقد میکنیم، تندی کردن دو فرد قرار گرفته در قاب رسانه ملی به هم را با تندی تفسیر میکنیم، رسانه ملی را به دلیل سپردن آنتن به چنین افرادی نکوهش میکنیم، اما خودمان هم در منشور این حوادث میگنجیم؛ چه در برخورد تند مشابه مجری برنامه، چه در تفسیر برنامه بی دیدن آن مانند میهمان برنامه و چه در مشابه کردن خودمان با افرادی که میگوییم شایسته قرار گرفتن در قاب رسانه ملی نیستند!