رضا رحیمی/ کمتر حادثه طبیعی و یا انسانی را در کشور میتوان مثال زد که وقوع آن با خسارت مالی و یا جانی قابل توجهی همراه نباشد. مثل حادثه سیل اخیر در استانهای شمالی کشور که علاوه بر خسارت مالی، خسارت جانی سنگینی نیز برجای گذاشت و انتقادهای فراوانی را متوجه مسئولان اجرایی این مناطق کشور کرد. به راستی چرا سازههای عمرانی ایران در مقابل رخدادهایی، چون سیل و زلزله مقاوم نیستند؟
به گزارش «تابناک»، یکی از پیامدهای غیر قابل قبولی که بعد از حوادث طبیعی مثل سیل و زلزله در کشور رخ میدهد و زمینه تحمیل خسارتهای سنگینی به شهروندان میشود، موضوع تخریب سازههای عمرانی مثل ساختمان و پلهایی است که بعضاً از تاریخ احداث آنها چند سال بیشتر نمیگذرد؛ اتفاقی که دوباره با تخریب بسیاری از پلهای مواصلاتی در استانهای شمالی کشور در جریان سیل اخیر بر سر زبانها افتاده است.
همزمان با بارش باران در ۷ استان گیلان، مازندران، گلستان و غرب خراسان شمالی، شمال سمنان، ارتفاعات کرمان و ارتفاعات شرقی تهران، وقوع سیل در استانهای شمالی شامل گیلان، مازندران، گلستان و خراسان شمالی با خسارتهای سنگینی همراه شد که از جمله آن میتوان به تخریب خانههای مسکونی، پلهای ارتباطی و سقوط خودروها در رودخانه اشاره کرد.
جدا از زیان مالی وارده بر کشاورزان و دامداران، تخریب منازل مسکونی تازه ساخت، تخریب تاسیسات زیربنایی شهرها و روستاها و تقریبا هر آنچه که در نزدیکی رودخانهها و مسیلها قرار داشت به ویژه در شهرستانهای غربی استان مازندران مثل تنکابن، رامسر و از آن سو شهرستانهای رودسر و تالش در استان گیلان موضوع مهمی بود که تکرار آن برای چندمین بار در سالهای اخیر باور پذیر نبود.
برخی کارشناسان عدم لایروبی نشدن رودخانهها به علت کمبود اعتبار و نیز تعرض به بستر رودخانهها چه با ویلاسازی، باغداری و چه با استفاده بی رویه از شن و ماسه مسیر رودخانهها را عامل بیشتر خرابیهای سیل اخیر عنوان کردند؛ عوامل و اظهاراتی که در هیچکدام از آنها به موضوع مهم چرایی ساخت و ساز و تأییدیههایی که سازمان نظام مهندسی کشور به سازههای نا ایمن میدهد اشارهای نشده است.
موضوع مهمی که آسانترین حدس در مورد چرایی آن ضعف دانش و تکنولوژی در میان مهندسان عمران ایرانی است و حدس دیگر نیز بر آمده از قصور این افراد و یا عدم ورود جدی آنها به نظارت بر فرایند ساخت سازههای عمرانی مثل مسکن و پل است.
مهندس رامین محمدیان، دانش آموخته کارشناسی ارشد مهندسی عمران گرایش زلزله و عضو انجمن مهندسین ایران در مورد چرایی تکرار تخریب سازههای عمرانی بعد از هر حادثه طبیعی با «تابناک»، گفت و گویی انجام داد که مشروح آن در ادامه میآید.
-آقای مهندس محمدیان، با تشکر از وقتی که در اختیار «تابناک»، قرار داید. لطفاً برای شروع نظر خودتان را در مورد شرایط کلی حاکم بر فرایندهای ساخت و ساز در ایران بفرمایید؟
با سلام به شما و خوانندگان محترمتان، واقعیت ساختار کلی ساخت و ساز در ایران این است که یک عده افرادی که صلاحیت چندانی در این حوزه ندارند و تخصص علمی آنها نیز چیز دیگری است تنها به واسطه سرمایه فراوانی که دارند وارد حوزه ساخت و ساز کشور شده اند و مهندسان عمران و دیگر علوم مرتبط به کلی در حاشیه قرار گرفته اند. برای مثال در فرایند ساخت ساختمان، مهندس ناظر چندان نقش مهمی ندارد و نهایت نظارت وی در فرایند ساخت و ساز به هفتهای یک بار یا دو بار ختم میشود.
دلیل عدم اهتمام مهندسان ناظر برای رجوع به سازههای عمرانی و نظارت دقیق بر فرایند ساخت، تعرفه بسیار ناچیزی است که به این افراد داده میشود. یکی از موضوعات مهم دیگر که باید در ساخت و سازها به آن دقت شود، اما بنا به دلایل فراوان کارفرما حاضر به رعایت آن نمیشود، موضوع مجری ذی صلاح است که در بسیاری از اتفاقها اصلاً مهندسان در امر اجرای سازهها حضور ندارند.
مجری ذی صلاح و متخصص اگر در فرایند ساخت و ساز حضور داشته باشد، میتواند دقیقاً و در همه ابعاد به فرایندها نظارت کند و در نهایت گزارش خود را به صورت هفتگی در اختیار مهندس ناظر قرار دهد. این اتفاق بخاطر اینکه منجر به افزایش بار مالی سازههای عمرانی میشود در بسیاری از موارد از دستور کار کارفرما خارج میشود و آنها تنها به مهندس ناظر که آن هم هفتهای یک یا دوبار به سازهها مراجعه میکند.
-پس به نظر شما اشکال اساسی ساخت و سازهای مشکل دار کشور متوجه مهندسین عمران نیست؟
ضعف و اشکال اساسی موجود در ساخت و ساز سازههای عمرانی کشور متوجه مسئولان و مدیرانی است که در این شرایط پر اشکال اجازه فعالیت و اقدام را میدهند، اما اگر حادثهای رخ بدهد، همه کانون توجه خود را به سمت مهندسین ناظر میبرند و آنها را مقصر میدانند.
در همین زلزله کرمانشاه و بیمارستانی که در شهرستان ثلاث باباجانی تخریب شد، میتوان مصداق بارز درس نگرفتن از تاریخ را مشاهده کرد. با اینکه مقصر اصلی پیمانکار بود و ساختمان نوساز نباید در این زلزله فرو میریخت، اما بیشترین انتقادها متوجه مهندس ناظر شد. جالب اینکه برای صرفه جویی در هزینهها اقدام به ترمیم بیمارستان آن هم در شرایط غیر کارشناسی گرفته شد و در نهایت دیدیم که بعد از یک زلزله ضعیف دیگر در اواخر سال ۱۳۹۶ دوباره بیمارستان با ریزش و تخریب رو به رو شد.
-با توجه به اینکه شما معتقدید هزینه نظارت بر ساختمان که مهندسین پرداخت میشود، کم است و از سویی نیز ما شاهد ساخت پروژههای نا ایمن و ضعیف در کشور هستیم. آیا میتوان این گمانه را مطرح کرد که برخی مهندسین ناظر با پیمانکاران زد و بند و اصطلاحاً امضاء میکنند؟
تبانی و زد و بند میان کارفرمایان و برخی مهندسین عمران صد در صد وجود دارد و شما در این رابطه ذرهای شک نکنید. ما در حرفه شغل خودمان به گروهی از مهندسان که بخاطر دریافت پول از کارفرما حاضر میشوند بدون رعایت نکات تخصصی و علمی تأییدیههای لازم را برای کارفرما امضاء کنند، مهندسین خاکستری میگوییم؛ اینها افرادی هستند که در ازای مبلغ توافق شده با پیمانکار و یا مالک، امضاء خود را پای سندها میزنند و نظارت چندان دقیقی بر کیفیت و ساخت و ساز ندارند.
-شما در انجمن مهندسین عمران کشور برای مقابله با این شرایط که میتواند وجه علمی مجموعه مهندسان عمران کشور را زیر سئوال ببرد، چه کرده اید؟
انجمن مهندسین عمران کشور برای مقابله با این آسیبها که به آن اشاره کردم، برنامههای متعددی را مطرح و دنبال کرده است، اما واقعیت این است که اجرایی شدن همه این موارد مستلزم موافقت و همراهی نهادهای مسئول و به ویژه نهادهای قضایی است که مسئول صدور سند و پایان کار هستند. برای مثال در بحث ساختمان ما دنبال موضوعی به نام گواهی ساختمان هستیم که در نقل و انتقال اسناد مالکیت باید به تأیید مهندس ناظر برسد، این موضوع البته هنوز از سوی مسئولان اجرایی تأیید نشده و به عنوان یک شرط برای انتقال سند به دفاتر ثبت ابلاغ نشده است.
-دقیقاً میتوانید قیمت تعرفههای نظارت مهندسان روی ساختانهای مسکونی را بگویید؟
تعرفههایی که برای حق الزحمه نظارت مهندس ناظر در نظر گرفته میشود، بسیار ناچیز است. در حوزه ساختمان که حوزه کاری من نیز هست و از آن اطلاع دارم، برای هر مترمربع ساختمان ۹ هزار ۷۰۰ تومان به مهندس ناظر داده میشود که به همین دلیل مهندس نیز هفتهای یک یا نهایت دوبار برای نظارت به ساختمان سر میزند.
-به نظر شما برای خروج از این مشکلات و اقدام اساسی برای حل آسیبهای حوزههای عمرانی چه باید کرد؟
همانطور که پیشتر نیز گفتم. مشکل اصلی نظارتهای مهندسی در کشور ما به ویژه در حوزههای عمرانی مشکل مدیریتی است. مسئولان اجرایی کشور ما هستند که علی رغم توانمندی بالای مهندسی عمران در کشورمان در مقایسه با سایر مناطق خاورمیانه، توان بهره برداری صحیح و کامل از این تخصصها را ندارند و خروجی آن مواردی مثل پلها یا ساختمانهای تخریب شدهای میشود که شما نیز به آن اشاره کردید.
این موضوع حتی در پروژههای سد سازی کشور نیز دیده میشود. اکنون شما با سدهایی رو به رو هستید که خالی از آب هستند و یا مقاومت بالایی در برابر حوادث طبیعی مثل سیل ندارند. این موضوعات همگی نشان میدهد که در فرایند اجرا و ساخت سازههای عمرانی کشور در بسیاری موارد قصور رخ میدهد.
-برخی میگویند ساخت و سازهای ضعیف و نا ایمن کشور نتیجه توان علمی پایین مهندسی عمران در ایران است. نظر شما در این باره چیست؟
این موضوع که گفته شود توان علمی مهندسین عمران ایران نسبت به دیگر کشورها به ویژه کشورهای منطقه پایینتر است را اصلاً قبول ندارم. مهندسین عمران کشور ما در مقاطع مختلف زمانی مثل همایشهای علمی بین المللی و یا رقابتهای جهانی توان علمی خود را به نمایش گذاشته اند. اینکه از این توانمندی صحیح و به خوبی استفاده نمیشود، تقصیر این مهندسها نیست.
من فکر میکنم تنها راه خروج از این شرایط بحرانی که آینده خوبی را پیش روی پروژههای عمرانی کشور قرار نداده است، گرفتن طرح و پروژهها از افراد غیر متخصص و سرمایه دار و واگذاری آن به افراد متخصص و دانشگاهی است. فردی که سرمایه کلانی دارد و وارد پروژههای عمرانی میشود با پول خود میتواند کارهای فراوانی بکند و از سویی نیز دغدغه علم و آب روی مهندسی کشور را نیز ندارد. اما یک فرد متخصص و دانشگاهی از سویی پول چندانی ندارد که بخواهد اقدام غیر قانونی بکند و از سویی نیز بخاطر اینکه پای حیثیت علمی و دانشگاهی او در میان است، با دقت بیشتری کار خود را انجام میدهد.
-با تشکر دوباره از وقتی که در اختیار ما قرار دادید. به عنوان سئوال پایانی در مورد روند ساخت و سازها در کشورهای توسعه و مقایسه آن با شرایط کشورمان توضیح دهید؟
در کشورهای توسعه یافته شرایط با وضعیتی که در کشور ما حاکم است، فرق دارد. در ایران و به ویژه شهر تهران شما با ساختمانهایی رو به رو هستید که اساساً از دسترسی مناسبی به هیچکدام از خدمات عمومی شهری ندارند و در این مورد برای آنها اندیشیده نشده است. مسکنهای مهری داریم که هنوز از آب و برق محروم هستند و در قلب تهران ساختمانهای نا ایمنی وجود دارد که در صورت تخریب دسترسی به آنها برای امداد رسانی بسیار دشوار است.
این در حالی است که در کشورهایی مثل سوئیس، کارفرما قبل از اخذ مجوز ساختمان باید همه اصول شهرسازی را در پروژه خود ببیند. برای مثال موضوع پارکینگ، دسترسی به خدمات عمومی و ... را باید در پروژه خود دیده باشد و امکان ندارد فردی بتواند بدون گرفتن تأییدیههای اولیه مجوز ساخت و ساز بگیرد.