بازدید 10326
در پی انفعال متولیان داخلی محیط زیست؛

زحمت حفاظت از اکوسیستم بختگان به گردن خارجی‌ها افتاد!

تالاب بختگان از جمله اکوسیستم‌های با ارزش جنوب ایران است که در سال‌های اخیر و به واسطه مسائل متعددی چون کاهش ریزش‌های جوی و نیز احداث سد‌های بزرگ بر روی حقابه‌های تالاب در معرض نابودی کامل قرار گرفته است؛ شرایطی باور نکردنی که در پی بی توجهی متولیان محیط زیست و مدیران اجرایی کشور پای برخی نهاد‌های بین المللی را برای جبران خطا‌های مدیران ایرانی به منطقه باز کرده است.
کد خبر: ۸۳۱۹۵۰
تاریخ انتشار: ۱۸ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۲:۴۶ 09 September 2018

تالاب بختگان از جمله اکوسیستم‌های با ارزش جنوب ایران است که در سال‌های اخیر و به واسطه مسائل متعددی چون کاهش ریزش‌های جوی و نیز احداث سد‌های بزرگ بر روی حقابه‌های تالاب در معرض نابودی کامل قرار گرفته است؛ شرایطی باور نکردنی که در پی بی توجهی متولیان محیط زیست و مدیران اجرایی کشور پای برخی نهاد‌های بین المللی را برای جبران خطا‌های مدیران ایرانی به منطقه باز کرده است.

به گزارش «تابناک»؛ تالاب بختگان که در سال‌های نه چندان دور به واسطه آب و هوای متبوع و شرایط مناسبی که داشت، زیستگاه گونه‌های مختلف گیاهی و جانوری بود و همه ساله میزبان برخی پرندگان نادر منطقه سیبری می‌شد، اکنون و به واسطه برخی اقدامات مدیران اجرایی کشور و نیز پدیده هایی چون تغییر اقلیم از همه فرصت‌های گذشته خود فاصله گرفته و در مقام یک تهدید جدی برای اکوسیستم منطقه ظاهر شده است.

تالابی که تا همین چند سال پیش، میزبان هزاران گردشگر داخلی و خارجی بود و اقتصاد بخش زیادی از استان فارس را رونق بخشیده بود، اکنون از حداقل آورد‌های آبی نیز بی بهره مانده تا این رویه خطرناک تالاب بختگان را از همه مواهب گذشته بی بهره سازد.

در پی کاهش ورودی آب رودخانه کر به دلیل ساختن سد درودزن در دهه‌های گذشته، ورودی آب این تالاب، تنها محدود به سیلاب‌های منطقه آباده طشک، شهرستان بختگان، خیر، نیریز، خرامه و ارسنجان شد و در این میان پس از ساختن سد سیوند بر روی رود سیوند در تنگه بلاغی، دیگر سیلاب رودخانه سیوند نیز به رود «کر»، نرسید و در نتیجه منابع آبی این تالاب به کلی از بین رفت.

مجموعاً ساختن سه سد به نام‌های سیوند، درودزن و ملاصدرا همه منابع آبی و حقابه این تالاب را در اختیار کشاورزی، شرب و صنعت بالادست حوضه آبریز قرار داد و جالب اینکه مسئولان در سال‌های اخیر نیز اجرای دو سد دیگر به نام‌های تنگ سرخ و جورک بیضا را در دستور کار خود قرار دادند.

در شرایط کنونی، وضعیت حوضه آبریز بختگان به گونه‌ای است که از سویی ساخت سه سد بزرگ بخش زیادی از حقابه‌های تالاب را از بین برده و از سویی نیز در مناطقی مثل شهرستان کامفیروز شالی کاری و کاشت صیفی جات رونق فراوان دارد و از آن سو در پایین دست تالاب کشاورزی به کلی نابود شده و خشک شدن تالاب نیز زمینه ساز گسترش روزافزون ریزگرد‌ها در آسمان منطقه شده است.

در شرایطی که اقدامات مدیران سیاسی و اجرایی کشور در دهه‌های اخیر، چون ساخت سد، عدم توجه به حفظ اکوسسیتم و حقابه‌های تالاب و نیز عدم ایجاد الگوی کشت مناسب در منطقه شرایط تالاب بختگان را به شکل وحشتناکی به سوی بدتر شدن سوق داد، اکنون خبر‌هایی شنیده می‌شود که حکایت از ورود برخی نهاد‌های بین المللی برای نجات این تالاب دارد!

در همین رابطه به تازگی مجید شفیع پور، رئیس گروه آسیا و اقیانوسیه در کنوانسیون تغییرات آب و هوا و رئیس مؤسسه ملی تغییر اقلیم با اشاره به حمایت مالی کنوانسیون تغییرات آب و هوا از کشور‌های عضو این کنوانسیون در راستای کنترل گاز‌های گلخانه‌ای و سازگاری با تغییر اقلیم، اظهار کرد: صندوق سازگاری با تغییر اقلیم برای کشور‌هایی است که به منظور اجرای پروژه‌های سازگاری با اقلیم نیاز به منابع مالی دارند. این صندوق، منابع مالی بلاعوض تا سقف ۱۰ میلیون دلار و وام‌های کم‌بهره در اختیار کشور‌ها قرار می‌دهد.

رئیس گروه آسیا و اقیانوسیه در کنوانسیون تغییرات آب و هوا در پاسخ به این پرسش که آیا کشور ما تا به حال از این صندوق سبز اقلیم استفاده کرده است یا خیر، گفت: تاکنون کشور ما هیچ پروژه‌ای را در این زمینه به تصویب نرسانده تا بتوانیم از منابع مالی این صندوق استفاده کنیم، اما از حدود یک سال پیش، تهیه پروژه‌ای به منظور حفاظت از اکوسیستم‌های طبیعی بختگان، جنگل‌های زاگرس و منابع آبی مرتبط با آن، توسط سازمان حفاظت محیط زیست و با مشارکت وزارتخانه‌های نیرو و جهاد کشاورزی آغاز شد. این پروژه تقریبا نهایی شده و در مقیاس ملی به تصویب رسیده است، مشاوران بین‌المللی نیز آن را تأیید کرده‌اند تا بتوانیم ۱۰ میلیون دلار به منظور اجرای این پروژه حفاظتی دریافت کنیم.

شفیع‌پور با بیان اینکه صندوق اقلیم سبز، سازوکار‌های دیگر برای تأمین منابع مالی برای کشور‌های عضو کنوانسیون تغییرات آب و هواست، گفت: برای استفاده از این صندوق، صرفا کشور‌های در حال توسعه مثل ایران می‌توانند از طریق ارائه پروژه، منابع مالی بلاعوض و تسهیلات ارزان‌قیمت دریافت کنند.

به گفته رئیس مؤسسه ملی تغییر اقلیم صندوق اقلیم سبز، از سه سال پیش، فعال شده و برای اجرای پروژه‌های مربوط به سازگاری با اقلیم و کاهش انتشار گاز‌های گلخانه‌ای منابع مالی پرداخت می‌کند. پیش‌بینی‌ها بر این بوده که صندوق اقلیم سبز، هر ساله، توسط کشور‌های توسعه‌یافته و در حال توسعه مثل چین، برزیل، کره جنوبی و کشور‌های حاشیه خلیج فارس که امکان تامین کمک‌های مالی دارند، تا حدود ۱۰۰ میلیارد دلار تغذیه شود.

سخنانی که رئیس مؤسسه ملی تغییر اقلیم مطرح می‌کند، حاوی چند پیام خوشحال کننده و در عین حال غم انگیز است که اشاره به آن‌ها خالی از فایده نیست.

در مورد موضوعات غم انگیز نخست اینکه بر اساس واقعیت‌های جغرافیایی و نیز گفته‌های مطرح از سوی این مقام، مدیران سیاسی و اجرایی کشور تقریباً برنامه مشخص و قابل قبولی برای حفظ اکوسیستم تالاب بختگان و نیز احیای آن ندارند و در این مسیر، حتماً باید خود را وابسته به کمک‌های بین المللی ببینند.

موضوع دیگر آنکه برای مسأله مهمی چون احیای تالاب بختگان و نجات محیط زیست استان فارس از خسارت‌های پیش رو، آنقدر در ساختار سیاسی و مدیریتی کشور انفعال وجود دارد که نهاد‌های فراملی و بین المللی به ناچار باید به مسأله ورود کنند.

این البته همه نگرانی‌ها نیست و مسأله مهم‌تر این است که مبالغی چون کمک ۱۰ میلیون دلاری صندوق اقلیم سبز در برابر حجم نیاز‌های مالی و حمایتی ملی در مورد احیای تالابی، چون بختگان بسیار ناچیز به نظر می‌رسد. صرف نظر از زمان پرداخت این مبلغ یا مکانیزم هزینه کردن آن، ناگفته پیداست که در صورت عدم اصلاح ساختار‌های غلط کنونی منابع آب حتی رقم‌های مالی افزون‌تر نیز گره‌ای از مشکل کنونی باز نخواهد کرد.

با این حال بخش خوشحال کننده ماجرا، ظهور نشانه‌هایی از اهتمام مدیران اجرایی به حفظ و احیای تالاب بختگان است که می‌تواند در کنار تعامل‌های بین المللی ایران با کنوانسیون بین المللی تغییرات آب و هوا که برخی آن را کنوانسیونی بی نتیجه می‌دانند! زمینه بروز رخداد‌های مثبت در محیط زیست کشور مثل تالاب بختگان شود.

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۱۰
انتشار یافته: ۱۹
باسلام واحترام
با راه اندازی مزرعه های آب شیرین کنی (با کمترین هزینه می توان این مزرعه ها راه اندازی نمود ) بحث کمبود آب حل خواهد شد
پاسخ ها
محمدرضا
| Iran, Islamic Republic of |
۰۷:۴۴ - ۱۳۹۷/۰۶/۱۹
این گونه نیست که فکر کنیم استفاده از آب‌شیرین‌کن‌ها بسیار راحت است و هیچ مشکلی ایجاد نمی‌کند. آّ‌شیرین‌کن‌ها هم مشکلات زیست‌محیطی در دریا به‌وجود می‌آورند.
این 10 میلیون دلار هم توسط مدیران تشنه خدمت هاپولی خواهد شد
متاسفانه دریاچه بختگان با فراموشی مردم و مسئولین در حال مرگ و مناطق اطراف آن با طوفان نمک ایجاد شده در حال تبدیل شدن به شوره زار ، و شاهد ظهور بیماریهای جدید بعضا تنفسی و ... هستیم
من اهل شهرستان اباده طشک هستم در جوار دریاچه بختگان یاد آن روزهایی می افتم که تعداد بسیار زیاده مرغان دریایی از طرف سیبری به سمت دریاچه می آمدند و همچنین تعداد بسیار زیادی از توریستها . با بی کفایتی و بی فکری مسئولین و صرف هزینه های هنگفت در شهرهای بزرگ مثل تهران این دریاچه فراموش شده خدا لعنت کند مسئولینی که باعث نابودی این اکوسیستم شدند
ایران مدیر نداره
بخدا خیانتی این مد یران پیر وکم تجربه به منابع طیییعی ایران می کنند هیچ تاریخ به خود ندیده
هم خدا رو میخان هم خرما
سد زدن باید منحصر به جریانهایی شود که اضافه مصرف طبیعی آنها با خارج شدن از کشور از دسترس خارج میشوند اما روی جریانهایی که بهر نوع در داخل مصرف میشوند سد زدن به این میماند که دست راست را ببری ورو ی بازوی چپ پیوند بزنی که عاقلانه نیست
خدا ریشه مدیران بی سواد و فاسد و نالایق را بکنه
جون تو بذار همون مدیر کاربلد و کارکن خارجی بیاد یه فکری بحالش بکنه، مدیر داخلی خوب و توانمند ما نپروردیم که حالا بدردمون بخوره...اگر هم بوده ...بدون که رفته در یه جای دیگه بکارگرفته شده
کامنهای بیشمار من در باره اینکه همه توجهات فقط معطوف به دریاچه ارومیه است و به ۵۹ تالاب خشک یا در حال خشک شدن دیگر و بخصوص بختگان توجهی نمیشود از عوامل مهم این توجه فعلی به این تالاب و تالاب انزلی شده است. کافی است به مطالب خودتان در باره دریاچه ارومیه و کامنت های ذیل آن دقت کنید. اگر به کامنت های من دقت کرده باشید حتما دیده اید که همیشه تعداد زیادی منفی داشت و این نشان می دهد که در بسیاری مواقع افکار عمومی در ایران اشتباه فکر میکند. آنها خیال می کردند من با آن دریاچه خاص مخالفت دارم در حالیکه در واقع منظور من توجه به همه تالابهای خشک بوده است
کامنهای بیشمار من در باره اینکه همه توجهات فقط معطوف به دریاچه ارومیه است و به ۵۹ تالاب خشک یا در حال خشک شدن دیگر و بخصوص بختگان توجهی نمیشود از عوامل مهم این توجه فعلی به این تالاب و تالاب انزلی شده است. کافی است به مطالب خودتان در باره دریاچه ارومیه و کامنت های ذیل آن دقت کنید. اگر به کامنت های من دقت کرده باشید حتما دیده اید که همیشه تعداد زیادی منفی داشت و این نشان می دهد که در بسیاری مواقع افکار عمومی در ایران اشتباه فکر میکند. آنها خیال می کردند من با آن دریاچه خاص مخالفت دارم در حالیکه در واقع منظور من توجه به همه تالابهای خشک بوده است
ببخشید شهرستان بختگان کجاست!!!؟؟؟
ایران
منابع عظیم خلیج فارس که مفتی به چین دریای خزر به روسها واگذار میشه اینجا هم زحمت نیست حتمآ رحمت است چند وقت دیگه گندش در میاد
همانطور که 10 میلیارد دلار چند سال پیش به ژاپن داده شد !؟تا دریاچه ارومیه را احیا کند ؟؟؟بختگان هم 2014 احیا می شود به کله ....
اینکه ما خوشحالی کنیم که زحمت احیای دریاچه بختگان به گردن خارجی ها افتاد نه چیزی از وظیفه مسولان ما کم میکند ونه کسی کم کاریهای ما را به گردن کس دیگری میاندازد همه ما میدانیم که کم کاریهای زیست محیطی یکی ازعلل بوجود امدن اینگونه رخدادها است
با سلام واحترام ما دربهترین حکومت دنیا هم که باشیم باید برای گرفتن حقمان تلاش کنیم تا نخواهیم امکان ندارد
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار