مردم سالاري
«برخورد با راديکاليسم نياز امروز ما» عنوان يادداشت روز روزنامه مردم سالاري به قلم فروزان آصف نخعي است كه در آن ميخوانيد:
پيامبر اسلام (ص) در راس نهضت آزاديبخش خود شعار قولو لا اله الا الله تفلحوا را قرار داد. اين شعار درعمل، اکثريت به حاشيه رانده شده را به متن آورد اما با چه روشي؟يکي از روشهاي مهم پيامبراکرم (ص) توجه به منابع توليد و بازتوليد خشونت بود. اين نگاه که از يک زيربناي توحيدي ميجوشيد، به دنبال آن بود تا سرچشمههاي خشونت ناشي از تبعيض و فساد عدم شايسته سالاري قريش را بخشکاند.
روش ديگر آن بود که برخورد با منابع خشونت و ستم، تنها از سيستم و اشخاصي ممکن ميشود که ماهيت تبعيض و ستم و خشونت ناشي از آن را شناخته باشند و بدانند با چه پديدهاي مواجه اند. از اين رو پيامبراکرم(ص) در شناخت پديده مستحدثه تبعيض و ستم کاملا جدي بودند. روش سوم آنکه سيستم و اشخاصي قادرند با تبعيض به عنوان مهمترين منبع خشونت برخورد کنند که از پاک ترين ابزارها بهره بگيرند. همانگونه که شهيد مطهري نيز تاکيد داشت هدف وسيله را توجيه نميکند و با روش و وسيله ناپاک قادر نخواهيم بود به اهداف پاک و مقدس برسيم.
پيامبراکرم(ص) در اين باره نهايت دقت را به خرج ميدادند. آن شعار اصلي با سه روش بعدي، دين سمحه و سهلهاي به جهانيان عرضه کرد که منشور اصلي آن مبتني بر اصول برادري، برابري، عدالت و آزادي توام با نفي طاغوتها و صنمها و بتها بود و تئوريسين، نظريه پرداز و رهبري نهضت يعني پيامبر اکرم(ص) با تکيه به منبع عظيم وحي، تاکيد داشت همه اينها زماني به دست خواهد آمد که «اخلاق» در حرکت کانوني به عنوان جوهر نهضت قرار داشته باشد«اني بعثت لاتمم مکارم الاخلاق». به همين دليل قرآن ميفرمايد: پيامبر اکرم(ص) اگر اخلاق غير ملا يم داشتي مردم از اطرافت پراکنده ميشدند. از اين رو پيامبر اکرم(ص) بر قلبها نفوذ داشت و دائما براساس آموزههاي وحياني عقول را به تدبر و تعقل دعوت ميکرد. چرا که هر نفسي در گرو انتخاب و اعمال خويش و در قيامت، هر کسي، خود بايد پاسخگوي اعمال خويش باشد.
كيهان
«دويدن در كوچه بن بست» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم مهدي محمدي است كه در آن ميخوانيد:
ضرب الاجل باراك اوباما رئيس جمهور امريكا به ايران روز پنج شنبه 31 دسامبر 2009 پايان يافت. اوباما چند ماه قبل در سفري به تل آويو و در حالي كه كنار بنيامين نتانياهو ايستاده بود به صراحت تاكيد كرد پايان سال ميلادي را زماني ميداند كه در آن بايد پيشرفتي محسوس درگفت وگوهاي هستهاي با ايران رخ داده باشد و الا جامعه بين المللي اقداماتي عليه ايران به عمل خواهد آورد. از آن روز تا به امروز، هيچ كدام از امريكاييها به سوالهايي از اين قبيل كه اگر ايران به ضرب الاجل دسامبر پاي بند نماند دقيقا چه خواهند كرد و چقدر اطمينان دارند كه اقدامات آنها بتواند اراده ايران را تغيير دهد، پاسخ نداده اند.
شايد يك علت طفره رفتن از ارائه پاسخ صريح به اين سوالها همان باشد كه امريكاييها خود بارها گفته اند يعني اينكه نميخواهند فضاي مذاكرات را با تنديهاي زودهنگام تخريب كنند، ولي علت مهم تر اين است كه امريكاييها خود بهتر از هر كسي ميدانند ورود به فاز تحريم ها، قدم نهادن در همان راهي است كه جرج بوش بر پيمودن آن اصرار كرد و نهايتا هم به شكستي چنان فاحش انجاميد كه باراك اوباما توانست در مبارزه انتخاباتي خود در مقابل كانديداي جمهوري خواهان، صرفا با تكيه بر همين يك مورد و تاكيد بر ضرورت «تغيير» آن، همه چيز را به نفع خود تمام كند.
اما حالا پس از چيزي حدود يك سال، زمزمههايي وجود دارد كه اوباما ميخواهد به راه بوش بازگردد. سوال اين است كه اگر آن مسير در دوران بوش جواب نداد چرا بايد در دوران اوباما جواب بدهد؟ آيا اوباما ميتواند از بوش، بوش تر باشد و روشي را كه دولت بوش خود در ماههاي آخر به ناكارآمدي آن واقف شد و كنار گذاشت-و به همين دليل ويليام برنز را به مذاكرات ژوئن 2008 فرستاد- با موفقيت اعمال كند؟
رسالت
«باد کاشتند توفان درو کردند» عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد مهدي انصاري است كه در آن ميخوانيد:
همه اجتماعات و راهپيماييهاي سراسري ملت ايران در طول سي سال گذشته ديدني و شورانگيز بوده اند اما چهارشنبه گذشته حال و هواي ديگري در تجمع ميليوني مردم حاکم بود. تجمعي که بيشتر به يک خيزش و جوشش وصف ناپذير منبعث از ايمان و اعتقادات يک ملت شبيه بود . «حماسه9 دي» يک «اعلان حضور» يک «نقطه عطف» و يک «اتمام حجت» و يک «اجتماع شگفت انگيز» اما در عين حال عکس العملي «طبيعي» و عادي به حساب ميآيد. ملت و نظام اسلامي و رهبري آن درحالي اين نقطه عطف بسيار تعيين کننده را در پي6 ماه التهاب بي امان عوامل دشمن و جريان نفاق و الحاد پيش روي خود ديدند که حقيقتا «فتنه اي» دشوار ، پرهزينه و با عوارضي مخرب پشت سرگذاشته شد.
همه اجتماعات و راهپيماييهاي سراسري ملت ايران در طول سي سال گذشته ديدني و شورانگيز بوده اند اما چهارشنبه گذشته حال و هواي ديگري در تجمع ميليوني مردم حاکم بود. تجمعي که بيشتر به يک خيزش و جوشش وصف ناپذير منبعث از ايمان و اعتقادات يک ملت شبيه بود . «حماسه9 دي» يک «اعلان حضور» يک «نقطه عطف» و يک «اتمام حجت» و يک «اجتماع شگفت انگيز» اما در عين حال عکس العملي «طبيعي» و عادي به حساب ميآيد. ملت و نظام اسلامي و رهبري آن درحالي اين نقطه عطف بسيار تعيين کننده را در پي6 ماه التهاب بي امان عوامل دشمن و جريان نفاق و الحاد پيش روي خود ديدند که حقيقتا «فتنه اي» دشوار ، پرهزينه و با عوارضي مخرب پشت سرگذاشته شد.
ابتكار
«اصلاحات در گرداب هلنيسم»عنوان يادداشت روز روزنامه ابتكار است كه در آن ميخوانيد؛براي نقد،بررسي و تحليل يک دوره زماني ويا اتفاقاتي که در آن دوره زماني رخ داده است ابتدا بايد زاويه ديد خود را مشخص کنيد. به عنوان مثال اگر شما بخواهيد به تفسير قرآن بپردازيد چند راه پيش رو خواهيد داشت. استفاده از منطق کلامي،هرمونوتيک (نوعي تقدس زدايي از قرآن به وجود ميآورد)،منطق ارسطويي و..... اين زاويه ديدهاي گوناگون مانند زبانهاي برنامه نويسي عمل ميکنند و هر کدام معيارها و شيوههاي مخصوص به خود را خواهند داشت.
اين مطلب تلاش ميکند با انتخاب زاويه ديد درست،دوم خرداد و همچنين احزاب و گروههاي پديد آورنده و ادامه دهنده اش را برسي کرده و در پايان آينده اين جنبش را براي خواننده روشن تر سازد. بدون مقدمه چيني بايد گفت از آنجا که پايه گذاران ايدئولوژي دوم خرداد مجذوب فلسفه غرب و تئوريها و شخصيتهاي کليدي غرب جديد هستند بزرگ ترين امتيازي که ميتوان به اين جنبش داد برسي آسيبشناسانه اين جنبش در قالب سير تاريخي غرب است.
جمهوري اسلامي
«طرح انگليس براي بين المللي كردن بحران يمن» عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد:
گوردون براون نخست وزير انگليس نخستين گام را براي بين المللي كردن جنگ خونبار يمن عليه شيعيان صعده برداشت و خواستار برگزاري نشستي در لندن با هدف ايفاي نقش جهان غرب در اين قضايا شد.
نخست وزير انگليس در اين پيشنهاد خواستار اجلاس طرفهاي غربي در 8 بهمن ماه در لندن شده تا با پشتيباني آمريكا و اتحاديه اروپا به اتفاق كشورهاي حوزه خليج فارس جنگ در افغانستان ويمن را بطور يكجا بررسي كنند.
دنياي اقتصاد
«دنيايي بدون دلار قوي»عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم محمدصادق الحسيني است كه در آن ميخوانيد:
پس از دهه 1970 و فروپاشي سيستم برتون وودز که به تحکيم هرچه بيشتر جايگاه دلار در مبادلات جهاني منجر شد،
تا به امروز دلار به عنوان يکي از مهمترين مشخصههاي دنياي مبادلات جهاني و ارتباطات اقتصادي مطرح بوده است. اين ارز مطمئن هرچند توانسته است بعد از نزديک به 4 دهه هنوز خود را به عنوان مشخصه مبادلات جهاني حفظ کند، اما به نظر ميرسد که از اين پس نميتوان همانند گذشته بر اين ارز به عنوان لنگرگاه مطمئن مبادلات جهاني تکيه کرد.
آفرينش
«موادمخدر، تداوم چالش در ايران»عنوان سرمقاله روزنامه آفرينش است كه در آن ميخوانيد؛هرچند موادمخدر و مشکلات، چالشها و پيامدهاي ناشي از آن گسترهاي بين المللي داشته و دارد، اما اين مشکلات در جامعه ما به واسطه پيشينهها و شرايط محيطي خاص ما وضوح بيشتري داشته است. به گونهاي که امروزه چالش موادمخدر از چالشهاي اساسي جامعه در حال گذر ايران است که پيامدهاي متعدد سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي در جامعه از خود به جا گذاشته و همچنان براين آثار سو» ميافزايد.
با نگاهي به مصرف سرانه موادمخدر در ايران و جهان درمي يابيم که ايران با داشتن يک ششم مصرف موادمخدر در جهان درصد فهرست مصرف کنندگان اين مواد خانمان سوز در جهان است. اين آمار که توسط سازمان ملل اعلام شده است هرچند به نگاه برخي از مسئولان، نوعي "سياه نمايي" وضع موجود تلقي شده، اما آنچه واقعيت دارد آميخته شدن موادمخدر در تاروپود جامعه و خانوادههاي ايراني به ويژه نسل جوان است.
جهان صنعت
«توصيههاي فيلسوف را جدي بگير»عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد است كه در آن ميخوانيد:
از فيلسوفي معاصر شنيدم که ميگفت: اگر چيزي را کامل نميتواني بگويي، اصلا نگو. در اين روزها که هر حرفي برداشتي سياسي و چندگانه را در پي دارد چه حرف بزني و چه سکوت اختيار کني، هر کس برداشت خود را ميکند و يکي تو را دوست ميداند و ديگري غير دوست، حد وسطي هم که معنا ندارد!
در چنين شرايطي گفتن خيلي از نکات - حتي از سر دلسوزي - باعث برداشتهاي تعجب برانگيزي ميشود، به همين دليل خيلي از حرفها را حتي براي دلسوزي هم نبايد بزني.
اما با اين حال پس از چند روز عمل به گفتههاي فيلسوف معاصر يک نکته براي گفتن يافتم تا قلم بر دست بگيرم؛ گفتههاي رييس کابينه مبني بر لزوم همدلي مجلس و دولت درلايحه هدفمند کردن يارانهها براي بار چندم در جمع نمايندگان مجلس بار ديگر تکرار شد تا مشخص شود وي هنوز به مطلوبيت خود در همدلي با مجلس نرسيده است و بيشتر از داشتهها انتظار دارد.