«عادل فردوسیپور به دادسرا احضار شد.» این تیتر خبری بود که امروز سایت های کوچک و بزرگ با متن مشابه و کپی شده منتشرش کردند تا حسابی با استفاده از جذابیت خبر برای عوام، کلیک و بازدید جذب کنند.
به گزارش تابناک ورزشی، فردوسی پور که چندماه قبل در برنامه تلویزیونی 90 آیتمی را در حضور تلفنی مالک سابق نفت به معرفی شخصیت و عملکرد او اختصاص داد، حالا باید با شکایت همین فرد در محاکم قضایی پاسخگو باشد اما سوال اینجاست که مجری برنامه نود باید جوابگوی کدام اقدام خلاف رویه خود باشد؟ عادل چه کار غیر معقول و خلافی مرتکب شده است که حالا باید با شکایت شخصی معلوم الحال و سابقا زندانی، تن به پاسخ به سوالات بازپرس بدهد؟ البته همه افراد جامعه در پیشگاه قانون برابرند و باید طبق آن اگر لغزش و تخلفی داشتند، پاسخگو باشند اما بررسی و شفاف سازی ادعاهای کذب فردی که با بهره برداری از گزاره های ارزشی یک ملت مثل دفاع مقدس سعی در انتصاب برخی «صفات مثبت نداشته» به خود دارد، چه منافاتی با قوانین و وظایف رسانه دارد؟
جهانیان که در مدت بسیار کوتاه حضور پرحاشیه و جنجالی خود در فوتبال ثابت کرد که بدون کمترین هزینه و مخارج در پی جلب توجه و تبلیغ رایگان و مجانی برای شخص خودش هست، چه دلیلی در شکواییه خود مطرح کرده که بازپرس محترم پرونده به جای رد دعوا، یکی از وجدان های بیدار جامعه خبری و رسانه ای ایران را به دادسرا دعوت کرده است؟ آیا این احضاریه، فتح بابی برای سودجویانی است که در فوتبال دنبال اهدافی غیر ورزشی و غیر فرهنگی هستند که می توانند به همین آسانی گریبان برگزیدگان جامعه را بگیرند و برای مدت کوتاهی هم که شده سوهان اعصاب آنها و میلیون ها نفر شوند؟
فردی که فاقد کوچکترین صلاحیت های اخلاقی و مدیریتی و مالی برای در اختیار گرفتن مالکیت یک باشگاه لیگ برتری ایران است، در همین چندماه ظهور خود در فوتبال ایران با نقشه کاملا مشخص، علیه چهره های سرشناس فوتبال ایران موضع گرفت تا به خیال خودش، احساس بزرگی کند و با همین تاکتیک با علی کریمی وارد چالش بی فایده و مخرب شد. سپس روی آنتن زنده جملات عجیب و غریبی مثل اهدای کادو و هدیه به فردوسی پور به زبان آورد و سپس در مصاحبه ای که نشان می دهد در آن لحظه فاقد تعادل روانی بوده، مدیرکل ورزش وجوانان استان تهران را به عنوان سرمربی تیم نفت معرفی کرد!! همه اینها ثابت می کند که با چه پدیده عجیبی طرف هستیم. شاهکاری که فوتبال را صحنه سیرک دیده و با اهالی اش به شکل بیلبورد تبلیغاتی خودش مواجه می شود.
با این حساب کاملا هدف و انگیزه این فرد که مدتهاست نامی از او در رسانه ها و مطبوعات دیده نمی شود و به هر زحمتی بود از فوتبال ایران بیرون انداخته شد، از خبرسازی با شکایت از فردسی پور مشخص است و بد نیست که مدیران ارشد رسانه ملی در این زمینه ورود کنند.
تاکنون 2 احضاریه برای فردوسی پور از سوی دادسرا ارسال شده که این چهره شاخص تلویزیونی برای ادای توضیحات نتوانسته در دادگاه حضور پیدا کند اما اینکه به همین راحتی پای چنین فردی را به محاکم قضایی باز کنیم نشان دهنده مظلومیت کار خبری پاک در فضای آلوده فوتبال ایران است. شخصی که کمترین وجهه ای در ورزش و افکار عمومی کشور ندارد، همین که پای عادل فردوسی پور را به دادگاه برساند، موفق شده است و ادای توضیحات او در دادسرا هم شاید دراولویت بعدی اش باشد. آدمی که در تمام عمر مفیدش تا اینجا جز فعالیت فرهنگی و رسانه ای ، تدریس در دانشگاه و یا ترجمه و تالیف کتاب انجام نداده، حالا با ادعاهای واهی یک فرد به دادگاه می رود تا پیامی روشن به نسل آینده ای که دنبال الگو هستند، فرستاده شود؟ باید منتظر ماند و پایان این ماجرا را دید.