بازدید 6448

زندگی اخلاقی/4

مسعود مجیدی
کد خبر: ۷۸۸۲۱
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۸۸ - ۲۰:۱۹ 03 January 2010
یادداشت «زندگی غریزی، زندگی حقوقی» نوشته رجبعلی مزروعی«رئیس هیئت مدیره انجمن منحله صنفی روزنامه‌نگاران»، با استناد به آرا و نظرات استاد شهید مطهری، دارای نکاتی است که باید آنها را نه از باب اهمیت نظر نویسندة یادداشت بلکه از این نظر که اندیشة شخصیتی چون شهید مطهری چگونه دستمایه اغراض سیاسی و جناحی قرارمی گیرد، مورد توجه قرار داد.

نخست اینکه مجموعه «مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی» یک مجموعه ارزشمند ایدئولوژیک است و نه برای مثلاً نقد وضعیت سیاسی و اجتماعی. یعنی نمی توان آن آرا و اندیشه ها را به مواردی جزئی تقلیل داد در حالی که خود آنها نتیجه توجه به جزئیاتی در طول تاریخ بوده اند؛ بلکه درست آن است که از آنها اندیشه‌های جدیدتر استخراج شود. برای مثال، هیچ عاقلی امروزه نظریه جاذبه نیوتن را محدود به بررسی فروافتادن سیب از درخت نمی کند بلکه از آن برای استدراک دیگر قوانین طبیعت بهره می برد.

در این تردیدی نیست که انسان دو وجه غریزی و عقلی دارد. در این هم شک نداریم که امروزه جامعه متأسفانه بیشتر متمایل به زیست غریزی است. اما این چه ارتباطی به این امر دارد که حاکمیت را باعث این تمایل به شمار آوریم؟ مقصود ما دفاع از عملکرد حاکمیت نیست و چنین دفاعی را حکومتیان خود بهتر می توانند انجام دهند. اما در اولین قدم به سمت زیست عقلی (که در آن رعایت حقوق دیگران هم باید ملحوظ باشد وگرنه مغلوب زیست غریزی می شود) باید «اخلاق» (به مفهوم دقیقِ رعایتِ حقِ طرفِ مقابل) را رعایت کرد و زیست اخلاقی است که در تعدیل زیست غریزی و تعالی زیست عقلی مؤثر است. در واقع زیست انسانی باید دارای سه وجه زیست غریزی، زیست عقلی و زیست اخلاقی باشد تا بتوان «انسانی»اش دانست. این همان حلقه مفقوده‌ای است که در ماجراهای حوادث اخیر مشاهده کردیم و متأسفانه بسیاری از کسانی که داعیه دار قانون و قانونگرایی بودند این وجه از زیست انسانی را رعایت نکرده و نادیده گرفتند به عمد یا از روی ناآگاهی.
به این جملات دقت کنید: «جامعه ما بسیار عقب مانده است» و «تأسف بسیار باید خورد که جامعه ای که قرار بود بر مدار دینداری بچرخد و حکومتی دینی را به مثابه یک الگوی نمونه و راهگشای سعادت و کمال بشری در قالب زندگی حقوقی برگرفته از آموزه های اسلامی به جهان عرضه دارد خود در قالب زندگی غریزی گرفتار مانده و اوضاع به گونه ای گشته است که حاکمیت برای بقای خود با پشت سر نهادن قالب حقوقی مورد توافق یعنی قانون اساسی به نادیده گرفتن حقوق ملت پرداخته و می خواهد از طریق زور و ارعاب (غریزی ترین شیوه) حکومت کند!»
اینها استنتاجاتی است که رجبعلی مزروعی از مستندات خود از آرای شهید مطهری به دست داده است در همان یادداشت مذکور در بالا. اما او هیچ اشاره ای به اینکه چرا جامعه در حالی «که اولین تلاشها برای دستیابی به زندگی حقوقی در ایران در نهضت مشروطه برداشته شد» هنوز «به رغم گذشت بیش از صد سال به نتیجه نرسیده»؟ واقعاً چرا؟ و اگر فرض مزروعی را درست بپنداریم که «جامعه ما از نظر زیست حقوقی ما بسیار عقب مانده است و زیست غریزی دارد»، (که چنین نیست و از اینکه جملات مزروعی را که متأسفانه وهن جامعه ایرانی است، برای روشن کردن واقعیت استفاده می کنیم، از مردم معذرت می خواهیم) آیا باید انتظار داشته باشیم حکومت در این جامعه پیشرفته باشد؟ مثلاً آیا در جوامعی مانند قبایل بدوی در ملانزی (دور از جان مردم ایران!) می شود به شیوة مدرن حکومت کرد؟ این تناقضی است که در دیدگاه مطرح شده توسط مزروعی مستتر است و هدف از آن نه دفاع از حق مردم بلکه دفاع از «حق جناح و حزبی» است که وی آن را نمایندگی می کند.
اما اینکه قرار بوده جامعه بر مدار دین بچرخد و حکومت دینی الگوی راهگشای سعادت بشر باشد، اتفاقاً چیزی است که جمهوری اسلامی طی سی سال گذشته به دنبال آن بوده است و دقیقاً آن که بر طبل جدایی دین از حکومت و سیاست می کوبد، مخالفان آن هستند. آنان که غرب را مدینه فاضله خویش قرار داده اند، از هر امکانی برای زیر سؤال بردن تلاش جمهوری اسلامی در تحقق و مرعی داشتن قوانین اسلام استفاده کردند و حتی به تغییر مفاهیم متون اسلامی مبادرت نمودند. امروز جمهوری اسلامی ایران، تنها حکومت واقعاً اسلامی در جهان است؛ و از قضا و بنا به اعتراف بسیاری از کارگزاران حکومت های غربی که با جمهوری اسلامی ایران عناد و دشمنی آشکار دارند، همین اسلامی بودن نظام است که باید زدوده شود تا بتوان بر آن چیره شد. مزروعی پاسخ دهد که اگر جمهوری اسلامی، با استناد به قوانین اسلامی، که متضمن حقوق مسلمانان هم هست، بخش هایی از حقوق بشر مورد نظر غرب را نپذیرد، جبهه مشارکت چه موضعی خواهد گرفت؟ نمونه‌هایش را دیده‌ایم و جای انکار ندارد.
یک یادآوری کوچک در پایان این یادداشت برای روشن شدن میزان رعایت اخلاق از سوی نویسنده یادداشت «زندگی غریزی، زندگی حقوقی» بی مناسبت نیست. مزروعی«رئیس هیئت مدیره انجمن منحله صنفی روزنامه‌نگاران» در یادداشتی که با عنوان من پس از انتخابات؛ رفتار عجیب و پرهزینه در سایت بی.بی.سی فارسی درج شده،نوشته است: «در این میان ورود رهبری و صدور بیانیه قبل از این‌که شورای نگهبان نظر خود را دربارة صحت انتخابات و نتیجه آن اعلام کند، و سه روز مهلت قانونی برای شکایت نامزدها نسبت به مسائل انتخابات سپری شود، خود بر دامنه ابهامات افزود و روند امور به گونه‌ای پیش رفت که رای دهندگان به موسوی احساس فریب خوردگی کرده و حد اقل کاری که می‌توانستند کرد بلند کردن صدای اعتراض خود بود.»
بدون آنکه بخواهیم وارد جدل های انتخاباتی بشویم ـ که زمان آن دیگر سپری شده ـ از مزروعی می‌پرسیم که آیا به یاد ندارد که آن نامزد ناکام، قبل از پایان رأی گیری و پیش از شمارش آرا، خود را پیروز انتخابات دانست؟ و آیا این اخلاقی است که تلاش رهبری نظام برای اعاده آرامش به جامعه و طرح و حل مسائل در محدوده قانون را عامل «احساس فریب خوردگی» هواداران نامزد ناکام تلقی می کند و اقدام تنش آفرین نامزد مذکور را نادیده می گیرد؟ آیا این ادعا و ادعاهای مطرح شده از سوی وی در یادداشت مزبور، حاکی از «زیست جناحی» نیست که کاملاً با زیست اخلاقی بیگانه است؟ آیا با تمرکز بر زیست جناحی می توان تحلیل واقع بینانه ای از کلیت جامعه ارائه نمود؟ قطعاً خیر. نتیجه تحلیلی از این دست همان است که خواندید: «جامعه ما بسیار عقب مانده است»!

اگر «ادب مرد به ز دولت اوست»، به واسطه این است که برخاسته از اخلاق است و آن سخن حضرت سیدالشهدا خطاب به مردمی که خیانتشان در تاریخ نمونه است، دقیقاً مبین اهمیت زیست اخلاقی برای تعدیل زیست غریزی و تعالی زیست عقلی بود: «اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشد.» و آزادگی یعنی رعایت اخلاق.

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
اصلاً این مزروعی در این جریانات بعد از انتخاب کجا بوده؟!! هیچ کس این را میتواند جواب بدهد؟ البته این کامنت هم مثل کامتای قبلی حتما سانسور می شود!! این سایت تابناک کلا خیلیی مشکوک است.
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل