اصالت حق یا اصالت گروه؟

مسعود مجیدی
کد خبر: ۷۷۹۱۴
|
۲۸ آذر ۱۳۸۸ - ۱۷:۲۱ 19 December 2009
|
3301 بازدید
رجبعلی مزروعی در رادیو بی.بی.سی گفته بود «من به خوبی می‌دانم که امروز با بسیاری از آنچه در انقلاب به دنبال آن بودیم فاصله داریم و حتی انتخابات پیش رو نیز یک انتخابات آزاد، عادلانه، سالم و رقابتی نیست و نظارت استصوابی بر آن حاکم است.»

یکی از بزرگترین مشکلاتی که ریشة فرهنگی هم دارد، «خود-کل-پنداری» است. این بیماری چنان است که یکی، دیدگاه خود را دیدگاه و نظر همگانی پنداشته و آن را تعمیم مکانی و تاریخی می‌دهد و نتیجه‌گیری‌های عمومی می‌کند. اگرچه در روش استقراء چنین چیزی میسر است و از جزء می‌توان به کل رسید اما آن هم منوط به قواعدی است و از جمله این‌که میزان شباهت و همسانی جزء با کلی که حکمی به آن تعمیم داده می‌شود چقدر است. این‌که آقای مزروعی باور خود را - که ممکن است در شرایط احساسی خاص، یا تحت القائات دیگران، بیان کرده باشد- به عنوان یک «دانایی» جا می‌زند و منشأ آن را هم نمی‌گوید، استقراء نیست؛ همان بیماری خود-کل-پنداری است.
آقای مزروعی در بیان چنین حکمی کلی دربارة مهمترین پدیدة قرن بیستم، یعنی انقلاب اسلامی، و نتیجة مستقیم آن، یعنی جمهوری اسلامی، باید دقیقاً توضیح دهد که «دانایی» مورد ادعای خود را از کجا و بر اساس چه مستنداتی به دست آورده است. به صرف استفاده از عبارت «من می‌دانم» با قید «به خوبی» نمی‌توان پذیرفت این دانایی منشأ سالمی داشته باشد.

اما در مورد ادعای وی دربارة انتخابات، از ایشان باید پرسید چرا وقتی در سال 1376 آقای سیدمحمدخاتمی به ریاست جمهوری برگزیده شد، موضوع این ادعا را مطرح نکرد که از آنچه در انقلاب می‌خواستیم بسیار فاصله داریم؟ یا در انتخابات سال 1380؟ در آن دو انتخابات هم نظارت استصوابی بود و انتخابات اول به فاصلة 19 سال و انتخابات دوم به فاصلة 23 سال بعد از انقلاب اسلامی انجام شدند. بیست سال زمان برای فهمیدن این‌که آیا به آنچه در انقلاب اسلامی می‌خواستیم رسیده‌ایم یا نه، کافی بوده است. آیا چنین نیست؟ ضمن آنکه هشت سال ریاست جناح متبوع آقای مزروعی بر دولت، زمانی نسبتاً کافی برای نزدیک شدن به «آنچه در انقلاب اسلامی دنبال آن بودیم» بوده است. بخصوص اینکه هشت سال از مدت 23 سال (تا تقریباً پایان دورة دوم ریاست آقای خاتمی بر دولت) نیز، ریاست دولت در اختیار آقای موسوی بود که در این «انتخابات پیش رو» آقای مزروعی از او حمایت کامل کرد. یعنی از بیست و سه سال مذکور، شانزده سال در اختیار کسانی بوده که آقای مزروعی پیرو و هوادار آنهاست. و به نوشتة خود ایشان «من در ایران زندگی می‌کنم و این را به خوبی دریافته‌ام که نقش رئیس جمهور در کشور و ادارة قوه مجریه چقدر می‌تواند در زندگی جمعی و فردی‌ام و حتی در خصوصی‌ترین لایه‌های آن تأثیرگذار باشد» (بی.بی.سی. فارسی 2/6/2009)

وی باید به این سوال هم پاسخ دهد که در وضعیتی بر عکس، اگر جناح بازندة آن دو انتخابات، از نظرگاه خود، مبنی بر این‌که انقلاب در پیاده کردن ارزشهای دینی موفق نشده، همین حرف را مطرح می‌کرد، آیا ایشان آن را می‌پذیرفت یا نه؟ سوابق گفته‌ها و نوشته‌های ایشان و حملاتی که به منتقدان آن دو دوره می‌کردند موجود است و قابل دسترس همگان، و می‌توان سنجید که آقای مزروعی، در بیان حق منافع جناح خود را در نظر می‌گیرد یا اصالت حق را. اساساً این یک پرسش جدی از تمامی کسانی است که در ماههای اخیر بر مفاهیمی همچون «آزادی»، «عدالت»، و «رقابت سالم» کوبیده‌اند، که چنین مفاهیمی ذیل جناح و باند و دسته قرار می‌گیرند یا فراتر از آن هستند؟ اصولاً دمکراسی حداکثری (که آقای مزروعی بنا به نوشتة خودشان به دنبال آن هستند) چه میزانی از این مفاهیم را شامل می‌شود و آیا قابل حصول عینی است یا تنها به صورت نظری بحث‌پذیر است؟
اشتراک گذاری
بلیط هواپیما
نظر شما

سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

برچسب منتخب
# عملیات وعده صادق 3 # جنگ ایران و اسرائیل # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران
نظرسنجی
با اخراج بازرسان آژانس انرژی اتمی موافق هستید؟
الی گشت
آخرین اخبار