بازدید 10832
۵

حقوق چند صد هزار دلاری پژوهشگران در آمریکا و جیب خالی آنها در ایران!

برخی معتقدند در کشور آمریکا پژوهشگران بیش از آنچیزی که دریافت می کنند برای دانشگاه و جامعه تولید علم و دانش دارند که البته کسی منکر آن نیست، اما چون اساس پژوهش و فعالیت دانشگاهی نیز همین است، پس چرا در ایران بنا به دلایلی جز این مهم باز هم فعالیت دانشگاهی ادامه دارد؟
کد خبر: ۷۷۲۸۴۱
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۹:۲۲ 09 February 2018

حقوق چند صد هزار دلاری پژوهشگران در آمریکا و جیب خالی آنها در ایران!مقایسه میزان حقوق و مزایایی که در ایران و آمریکا برای پژوهشگران علم و دانش هزینه می شود، کافیست تا به وضعیت نامطلوب علم و دانش در ایران پی برد و از هم اکنون در پی جبران خسارت های برآمده از آن برآمد؛ خسارت هایی که شاید خیلی زود دیگر فرصتی برای جبران آن نباشد تا ضرر اندر ضرر شود.

به گزارش «تابناک»، در روزهای گذشته مرکز افکار سنجی ایسپا، گزارشی در مورد میزان حقوق پژوهشگران و فعالان دانشگاهی در کشور آمریکا منتشر کرد که در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفت؛ گزارشی که بر اساس آن حقوق اساتید و پژوهشگران دانشگاهی در این کشور اصلاً با پژوهشگران ایرانی قابل مقایسه نیست.

پرداخت حقوق چشمگیر به پژوهشگران آمریکایی در دانشگاه های این کشور در حالی است که اخیراً در لایحه بودجه سال 97 ایران، موضوع عدم افزایش حقوق ناچیز اساتید ایرانی حاشیه های فراوانی به راه انداخت و جمع زیادی از اساتید دانشگاه های سراسر کشور با ارسال نامه به عالی ترین مقام اجرایی کشور از تصویب چنین مصوبه ای گلایه کردند.

البته تنها حاشیه میزان حقوق پژوهشگران دانشگاه های آمریکا این نیست و نکته مهم تر آن این است که در دانشگاه های آمریکا برای دانشجویان دکتری، دانشجویان پست دکتری و نیز دانش آموختگان نیز حقوق و مزایای مشخصی در نظر گرفته شده است؛ مزایایی که به پول ایران قابل تأمل است و حتی پرداخت 10 درصد آن به دانشجویان دکتری نیز جز در خواب و رویا میسر نمی شود.

بر اساس اطلاعات موجود، در حالی در ایران به استادیار پایه یک ماهیانه 3 میلیون و 500 هزار، به دانشیار پایه یک 4 میلیون و به استاد تمام پایه یک 4 میلیون و 500 حقوق پرداخت می شود و این مبالغ با مزایا و فوق العاده ها در نهایت تا دو برابر قابل افزایش است که در کشور آمریکا برای استادیار و به پول ایران سالانه 320 میلیون تومان، برای دانشیار سالانه 420 میلیون تومان و برای استاد تمام سالانه 600 میلیون تومان حقوق در نظر گرفته می شود.

همانطور که دیده می شود، با فرض پرداخت حقوق فوق العاده به یک استاد تمام در ایران یعنی مبلغی در حدود 10 میلیون تومان به صورت ماهیانه، این حقوق به زحمت به یک پنجم حقوق یک استاد تمام در کشور آمریکا می رسد و این مسئله با شرایط بدتر در مورد استادیار و دانشیارها نیز صادق است.

مهم تر از این تفاوت فاحش، باید به موضوع پرداخت حقوق و مزایای قابل تأمل در این کشور به دانشجویان دکتری ، دانشجویان پست دکتری و دانش آموختگان اشاره کرد که در ایران تقریباً به این افراد حقوقی پرداخت نمی شود.

در کشور آمریکا دانشجویان دکتری که تحت عنوان پژوهشگر و دستیار پژوهش مشغول هستند به صورت سالانه نزدیک به 240 میلیون تومان، به دانش آموختگان به صورت سالانه 136 میلیون تومان و به دانشجویان پست دکتری جدا از مزایای استادی و پژوهشگری چیزی حدود 184 میلیون تومان حقوق پرداخت می شود.

بر اساس این گزارش، در کشور آمریکا دانشجویان دکتری چیزی حدود دوم سوم حقوق یک استادیار را دریافت می کنند و این در حالی است که در ایران حتی اگر فرض بر آن باشد که منابع مالی و مشکلات دیگر اجازه افزایش حقوق اساتید را نمی دهد، بین دانشجوی دکتری و دانش آموخته این مقطع با اساتید دانشگاه تفاوت بسیاری وجود دارد.

اگر در بدترین شرایط فرض بر این باشد که استادیار در ایران چیزی حدود 3 میلیون و 500 هزار حقوق دریافت می کند، بر اساس تناسب و استانداردی که در آمریکا و بسیاری از کشورهای توسعه یافته وجود دارد، برای دانشجویان دکتری نیز باید حداقل 2 میلیون تومان به صورت ماهانه حقوق در نظر گرفته شود.

این مقایسه و انتظار در حالی است که در ایران به دانشجویان دکتری نه تنها پولی به عنوان حقوق پرداخت نمی شود، بلکه به بسیاری از آنها به عنوان ابزار پولسازی نگاه می شود و به همین دلیل در ایران موضوعاتی مثل دانشجوی پولی، شبانه و پردیس حتی در مقطع دکتری نیز به وفور یافت می شود.

برخی معتقدند در کشور آمریکا پژوهشگران بیش از آنچیزی که دریافت می کنند برای دانشگاه و جامعه تولید علم و دانش دارند که البته کسی منکر آن نیست، اما چون اساس پژوهش و فعالیت دانشگاهی نیز همین است، پس چرا در ایران بنا به دلایلی جز این مهم باز هم فعالیت دانشگاهی ادامه دارد؟

در همین باره برخی معتقدند منابع مالی و سرمایه های در اختیار کشوری مثل آمریکا تحت هیچ شرایطی با ایران قابل مقایسه نیست و به همین دلیل در این کشور حقوق پرداختی پژوهشگران زیاد است، اما پذیرش این نکته نیز باز سئوال این است که چرا در ایران (با در نظر گرفتن موادری مثل دانشجوی پولی ) به دانشجوی دکتری و پژوهش نه به عنوان ابزار تولید علم و دانش، بلکه ابزاری برای تولید پول نگاه می شود؟ آیا این رویه به موضوع نگران کننده ای چون فرار مغزها دامن نمی زند و روز به روز ایران را از سرمایه های علمی فقیرتر نمی کند؟

و سئوال پایانی اینکه با این مسیر عجیب و غریب چه انتظاری در انتظار علم و دانش کشور است؟

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۳
انتشار یافته: ۵
در اینکه در ایران به پژوهش و پژوهشگران توجه لازم نمیشه حرفی نیست ولی مقایسه حقوق افراد در دو کشور بدون توجه به میزان هزینه های زندگی در ان دو کشور خیلی مسخره است. مینیمم هزینه برای یک زندگی بسیار ساده در آمریکا، ماهی 1500 دلار و در ایران مثلا حدود 1 میلیون برای هر نفر است، حدو یک ششم تا یک هفتم
آقاجان! زیاد تند نرو!

منم دکترا دارم و البته تجربه.

کارها و پروژه هایی که استادان آمریکایی انجام میدهند چند ده برابر حقوقی که میگیرن رو به دانشگاه برمیگردونه! ولی در ایران چه خبره؟ غیر از اینه که در نهایت به چاپ چند مقاله بی ارزش منتهی میشه؟
علم در انریکا از تو دانشگاه بیرون نمیاد

از لقتصاد آزاد بیرون میاد
از سایت وزین تابناک کمال تشکر را دارم
لازم به ذکر است که وظیفه ی این اساتید فقط پژوهش نیست بلکه تربیت دانشجو در رشته های مختلف نیز برعهده ایشان است.
این همه پزشک و داروساز و مهندس توسط همین نخبگان پرورش می یابند
با این وضعیت دیگه انگیزه ای برای کار باقی نمیمونه ، متشکریم روحانی!!!!!!!!!!!
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل