روند اشتغال در ایران تغییراتی جدی پیدا کرده است. کفاشیهای کوچک با صدای کوبیدن میخ به کفشها کمتر به چشم میخورند و دیگر برای خریدهای کوچک روزمره کسی پا به بقالیهای نزدیک خانه نمیگذارد. اگر هم قصد خرید از بقالیها را داشته باشد دیگر خبری از آنها نیست. مغازههای کوچک یک به یک جمع شدهاند و جای خود را به فروشگاههای بزرگ دادهاند. جایگزینی فروشگاههای بزرگ یعنی گاهی حتی نیاز نیست با فروشنده همکلام شد.
به گزارش جهان صنعت؛ برای تجربه روند خالی شدن زندگی امروز از قدم گذاشتن در مغازههای سنتی و وابستگی جدی به دنیای مجازی و اینترنت روز تعطیلی را تصور کنید که از نزدیکترین کافه به منزل سفارش اینترنتی صبحانه میدهید. برای یکی از عزیزانتان یک دسته گل اینترنتی میخرید و بیآنکه گلها را لمس کنید به دست صاحبش میرسانید. ناهار و شام را اینترنتی میخرید و در آخرین تخفیفهایی که در سایتهای معروف مطرح شده به دنبال لباس و کفش مناسب فصل هستید.
همین روز تعطیل، قبل از گسترش اینترنت در زندگی روزمره گونه دیگری بود. برای صرف صبحانه اگر خرید نان از نانوایی سنگکی هم سخت بود در کافهای که محل دائمی صبحانه خوردن بود، مینشستید و پس از آن با خرید یک دسته گل از دستفروش یا گلفروشی معروف شهر آن را با دستان خود به صاحبش میرساندید و برای خرید لباسهای مورد علاقهتان به فروشگاهها میرفتید.
یک گام عقبتر و شاید کمتر از پنج سال قبل همه این خریدها در مالهای معروف و بزرگ شهر انجام میشد. امروز فروشگاههای بزرگ اما آرامآرام خالی میشوند و همه خریدها را میشود از فروشگاههای اینترنتی و اپلیکیشنهای بهروزشده روی گوشیهای موبایل انجام داد. اما سرنوشت صاحبان این مشاغل چه خواهد شد؟ در شرایطی که اقتصاد با بحران جدی اشتغال مواجه است آیا باید منتظر بود تا بقالها و کفاشها هم مانند مسگرهای ابتدای بازارهای بزرگ شهرها به سیل بیکاران جامعه بپیوندند؟ جامعه امروز تا چه حد آمادگی پذیرش تغییر نوع اشتغال را دارد و آیا این روند جدی است؟
صنعت رو به رکود است
حسین ایمانی جاجرمی، رییس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی و عضو انجمن جامعهشناسی دانشگاه تهران پیرو روند تغییرشکل مشاغل از مشاغل کوچک به مشاغل نوین به «جهانصنعت» میگوید: از سال 1990 به بعد با مساله صنعتزدایی در شهرهای بزرگ مواجه هستیم. از سویی دیگر دولتها از مفهوم «دولت رفاه» فاصله گرفتهاند و مشاغل اداری نیز از بین رفته و تغییرات بزرگی در حوزه مشاغل مختلف شاهد هستیم. اقتصادهای مختلف و بزرگ در جهان مثل اقتصاد چین موجب شده که در تعداد زیادی از کشورهای جهان تولیدات عادی متوقف شود.
رییس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ادامه به تغییر نوع مشاغل اشاره و تشریح میکند: مشاغل دولتی و اداری بعد از ایجاد فضای نوین اشتغال از بین رفتهاند و از آنجایی که صنعت رو به رکود است مشاغل دائمی کارخانهها نیز به معنای واقعی وجود ندارند. این روند حاصل تحولی است که در عرصه شهرها به وجود آمده است.
فروشگاههای آنلاین جایگزین مغازههای سنتی
به اعتقاد ایمانی، با ظهور فناوریهای جدید و خریدهای مجازی شکل سنتی خرید و مبادلات تجاری جای خود را به فروشگاههای آنلاین خواهد داد. شهرها تغییرات جدی پیدا میکنند و ما باید خود را آماده کنیم. این یک واقعیت است که ما در صنعت نیز دچار بحران هستیم. تعداد زیادی از کارخانهها توانایی رقابت ندارند و اگر روند اقتصاد بر پایه اقتصاد آزاد تعریف شده بود و درهای گمرک کشور باز بود بیش از اینها با مشکل روبهرو میشدیم.
عضو انجمن جامعهشناسی دانشگاه تهران میافزاید: گاهی تعرفههای بالای گمرکی خود دلیلی میشود تا به دلیل بالا رفتن قیمت کالای وارداتی، مصرفکننده از کالای داخلی استفاده کند. اما فراموش نکنید به هر روی اتصال به بازار اقتصاد جهانی اجتنابناپذیر است و دیر یا زود این اتفاق محقق خواهد شد و نمیتوان در مقابل آن سد کشید. از همین رو بهترین عملکرد، برنامهریزی مدون در راستای روابط اقتصاد جهانی است.
مردم خرید نمیکنند، تفریح میکنند
باید دید چه نکتهای میتواند اقتصاد و اشتغال را از سیل جهانی مشاغل مدرن نجات دهد. امروز شاهد آنیم که بسیاری از مشاغلی که پیش از این فعال بودهاند دچار بحران شدهاند. مرد میانسالی که در دالان اصلی بازار بزرگ تهران در یک مغازه لوازم خانگی فروشنده است به «جهان صنعت» میگوید: «اینجا مغازه پدرم بود، سالهای قبل کفاشی بود. تعمیر تا دوخت کفش را انجام میداد. من در دوره کودکی کنارش کار یاد گرفتم. اما 20 سال قبل مغازه کفاشی را جمع کردیم و لوازم آشپزخانه آوردیم. اوایل سود خوبی داشت اما مدتی است سود این کار هم کم شده است.» مرد فروشنده درباره دلیل کاهش فروش میگوید: «مردم فقط برای تفریح به بازار میآیند. کمتر خرید میکنند. شاید هم پول ندارند خرید کنند.»
پسر جوانی که در مغازه همراه با مرد میانسال کار میکند، ادامه داد: «به قصد خرید کردن به مغازه میآیند ولی میگویند قیمت سایتها از مغازه کمتر است. چند بار هم شد که بعد از کلی گشتن در مغازه از یک سایت خرید کردهاند و گفتند اینجوری راحتتر هستیم. من اینجا فروشندهام و پورسانت میگیرم. اصلا به این روش کار کردن به صرفه نیست.»
برنامه مناسب اقتصاد شهری وجود ندارد
ایمانی درباره چنین تغییرات مشهودی در روند اشتغال معتقد است: آنچه برای پیشبرد اهداف اقتصادی باید به آن توجه کرد، برنامهریزی در راستای دستیابی به اقتصاد شهری پایدار است که چالش بزرگ توسعه اقتصادی است. حال آنکه شهرهایی مثل لندن یا پاریس مدتها قبل برای گذر از این بحران برنامهریزی کردهاند و امروز در بازارهای رقابت دیگری مثل گردشگری، صنایع دستی، فرهنگ و هنر و امور اینچنینی ایجاد شغل کردهاند. چنین شغلهایی که در گروه استارتآپ یا نرمافزارها قرار دارند اصطلاحا جایگزین حوزههای کسب و کار سنتی میشوند. اگر این برنامهریزیها پیش نرود باید در انتظار بحرانهای اقتصادی بزرگ باشیم.
رییس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی با اشاره به آغاز دوره جدید مدیران شهری تاکید میکند: حال که دوره جدید مدیران شهری آغاز شده است زمانی است برای آغاز کار گروههای خلاق و پویایی که معنای کسب و کار نوین را در شهرهای جهان امروز درک میکنند و باید به این گروهها فضای کافی برای فعالیت داده شود. اما متاسفانه به نظر میرسد مدیران شهری سالهاست در امر اقتصاد خواب هستند و معنای چالش را احساس نکردهاند.
ایمانی با اشاره به تغییر روند اشتغال جهانی میگوید: در حال حاضر مالها و پاساژهای بزرگ ایالات متحده آمریکا دچار مشکل شدهاند و طبیعی است که ایران نیز در مسیر این سیل جهانی مشکل پیدا کند. برای مقابله با این مشکل نیازمند درک عمیق سیاسی و اقتصادی هستیم تا با موج بیکاری حاصل از تعطیلی مشاغل کوچک و همچنین و مالهای بزرگ مقابله کنیم. آتن مثال روشنی است که در مقابل موج تغییر روند اشتغال در جامعه جهانی برنامهریزی نکرد و حاصل این عدم برنامهریزی ورشکستگی مشهود شهر و افزایش موج بیکاری است. باید پذیرفت که اگر ایران هنوز دچار بحران شدید نشده است به دلیل پشتوانه نفتی است.
فرصتهای توسعه شهر، قربانی خواست مدیران
عضو انجمن جامعهشناسی دانشگاه تهران با انتقاد از ساخت مالهای تجاری و پاساژهای بزرگ در ادامه تاکید میکند: این ساخت و سازها در شرایطی فزونی پیدا کرد که هیچ توجیه اقتصادی برای آن وجود نداشت. مدیران شهری بیآنکه محاسبات اقتصادی با پشتوانه و دقیق انجام داده باشند، مجوز میدهند و مدیران بانکی با طمعکاری و بدون تحلیل هزینه فایده و با بیمسوولیتی کامل مجوزهایی را براساس سودهای بادآورده خود ارائه دادند و در پی آن همه فرصتهای توسعه شهر را از بین بردند.
از اصلیترین مشکلات آشفتگی مشاغل در شهر، نداشتن سیاستهای اشتغال شهری است که ایمانی درباره این مشکل معتقد است: مدیران و سیاستگذاران شهری هنوز اقتصاد شهری را باور نکردهاند و هیچ برنامه جدی درمورد آن ندارند. این موضوع نشاندهنده بیتوجهی به توسعه شهر براساس تغییرات جهانی است. هزینه این بیتوجهی و کوتاهیها در مدیریت شهری را شهروندان پرداخت میکنند.
وی در ادامه میافزاید: قابل لمسترین مشکل در ازدحام مالسازی با مجوزهای بدون توجیه را میتوان در ترافیک و آشفتگی شهری مشاهده کرد. چنین بازار آزاد لجامگسیختهای را در هیچ نقطه دنیا نمیتوان یافت. این روزها هرفردی به واسطه داشتن پول میتواند سیستم شهری را تغییر دهد نتیجه ورود پول به جای برنامهریزی در شهر چیزی نخواهد بود جر از همگسیختگی شهری.
باید در مقابل موج ایستاد؟
هر چند بازار بزرگ تهران و بازارچه تجریش هنوز هم در تهران نفس میکشند و هستند نمونههایی از چنین بازارهایی در شهرهای دیگر که هنوز زندهاند اما هیچ یک از این بازارها دیگر نه محلی است برای شنیدن صدای ضربههای چکش مسگرها و نه جایی دارد تا در آن سوزن کفاشها کفشهای پاره را تعمیر کند یا کفشی نو بدوزد. مغازههایی هم که در بازارهای سنتی هنوز به کار خود ادامه میدهند در واقع فروشندگان کالاهای مصرفی هستند که از چین وارد شدهاند.
صاحب یکی از رستورانهای بازارچه تجریش میگوید: «سالها از زمانی که در این بازار رستوران داشتهام میگذرد اما این روزها فرزندانم معتقدند برای کسب وکار بهتر حتما باید در شبکههای اجتماعی تبلیغ داشته باشم یا حتی یک اپلیکیشن برای سفارش غذا از رستوران بسازم. این روزها مردم کمتر فرصت دارند غذایشان را در رستوران سفارش دهند. گاهی ترجیح میدهند غذا را برایشان به محل کار یا خانه ببرند.»
اما ماجرا به بازارها و بازارچههای تهران ختم نمیشود. این روند از بین رفتن مشاغل کوچک نه تنها در تهران بلکه در بازار شهرهایی مثل تبریز، زنجان، ساری و... نیز مشهود است. شهروندان تبریزی برای تفریح به مالهای بسیار بزرگ میروند و خریدهای روزمره شان را نیز ترجیح میدهند از فروشگاههای بزرگ انجام دهند، نه بقالیهای سطح شهر. این درحالی است که بازار تبریز روزگاری در گروه معروفترین بازارهای ایران بود و علاوه بر محلی برای خرید و فروش، محلی مناسب برای جذب گردشگر بود.
تغییر روند اشتغال از مشاغل سنتی به مشاغل مدرن و استارتآپها روندی است که خواسته و ناخواسته به پیش میرود. اما نگرانی از جایی آغاز میشود که همانطور که با گذری بیبرنامه از مشاغل کوچک به فروشگاه و مالها قدم گذاشتیم، امروز با سرعتی بیشتر از آن و سرسامآور از مالهایی که هنوز در فرهنگ ایرانی جای درست خود را پیدا نکردهاند به سمت خریدهای اینترنتی خیز برداشتهایم.