اشتباهات جبران ناپذیر پزشکی
کد خبر: ۷۳۳۸۳۷
| | 13190 بازدید
بالا رفتن آمار خطاهای پزشکی از یکسو و انتشار سریع اخبار مرتبط با آن در فضاهای مجازی و دست به دست شدن سریع این اخبار از سوی دیگر موجب شده بیشتر از قبل موضوع خطاهای پزشکی سر زبانها بیفتد و واکنشهای زیادی را به دنبال داشته باشد.به گزارش فرهیختگان، خطا و اشتباه ممکن است در هر حوزهای رخ دهد اما در حوزه پزشکی میتواند به قیمت جان یک نفر، عزادارشدن یک خانواده یا فلج شدن و گرفتاری و مشکلات عدیده برای همه اعضای خانواده یک بیمار تمام شود. گاهی اوقات یک خطای پزشکی میتواند جامعه را تحتتاثیر قرار دهد و متاثر کند.
بلاتکلیفی 5 ساله یک پرونده
مادر جوان که پنج سال قبل برای به دنیا آوردن فرزندش تحت عمل سزارین قرار گرفته بود، به خاطر قصور پزشکی از ناحیه گردن، دست و پا فلج شد. در حالی که پزشکیقانونی کادر پزشکی را 84 درصد مقصر اعلام کرده است اما هنوز پرونده به نتیجه نرسیده و همسر وی برای ادامه درمان با مشکلات مالی روبهرو است.
سجاد زاهدی، همسر سعیده خداییمظفرآبادی گفت: «همسر 28 سالهام در 38 هفتگی بارداری بود که در هشتم خرداد سال 91 در بیمارستانی در بندرعباس بستری شد. همسرم صبح نهم خرداد با بیحسی نخاعی بیهوش شد و تحت عمل جراحی سزارین قرار گرفت اما حین عمل دچار ایست قلبی شد. با تلاس پزشکان همسرم به زندگی برگشت اما به خاطر کمبود اکسیژن دچار ضایعه مغزی و نخاعی شد.»
این مرد گفت: «پس از این ماجرا از کادر پزشکی بیمارستان شکایت کردم و کمیسیون سه نفره پزشکی قانونی متشکل از یک پزشک قانونی، یک متخصص بیهوشی و یک متخصص زنان و زایمان تشکیل شد. آنها در گزارشی اعلام کردند عمل جراحی سزارین برای همسرم ضرورت علمی قطعی نداشته است. از این رو پزشک زنان در عارضه وارد شده به همسرم 20 درصد قصور داشته است. متخصص بیهوشی به خاطر عدمکنترل و نظارت بر وضعیت تنفسی بیمار و اکسیژنرسانی و دقت ناکافی 49 درصد مقصر و مسئول فنی شب بیمارستان که علیرغم دعوت قبلی هنگام عمل جراحی حضور نداشته است به خاطر عدم نظارت بر عملکرد کارد پزشکی، 15 درصد مقصر شناخته شد.»
مرگ تلخ مادر و فرزند
غم و اندوه را میشود از صدای گرفتهاش فهمید. کمتر از دو ماه است که همسرش را که هفت ماهه باردار بوده به همراه فرزندش از دست داده است. مادر و فرزند یکی دیگر از قربانیان خطاهای پزشکی هستند. علی سامانی در گفتوگو با «فرهیختگان» به تشریح ماجرایی پرداخت که طی آن همسر 30 سالهاش را که دکتری شهرسازی داشت به همراه فرزندی در شکم در جریان قصور پزشکی از دست داد.
سامانی گفت: «همسرم هفت ماهه باردار بود. ما منتظر به دنیا آمدن پسرمان بودیم. اول تیرماه همسرم احساس بدن درد، تنگی نفس و حالت تهوع داشت. به بیمارستانی در شرق تهران رفتیم و پزشکان برای او سرم وصل کردند. در مدتی که همسرم در بیمارستان بود هیچ پزشکی بالای سر او حاضر نشد. کادر بیمارستان میگفتند آن شب 20 زایمان همزمان صورت گرفته و پزشکان فرصت سرکشی به بخش اورژانس را ندارند.
وقتی بالای سر همسرم رسیدم گفتند به خاطر مشکلات تنفسی همسرم، امیدی به زنده ماندن جنین نیست. میزان اکسیژن در خون همسرم بهشدت افت کرده بود. این نشان میداد پزشکان باید زودتر همسرم را به بخش مراقبتهای ویژه منتقل یا از کپسول اکسیژن برای او استفاده میکردند اما این کار را نکرده بودند. چند ساعت بعد که وضعیت اکسیژن در خون همسرم به حد نرمال رسید و به هوش آمد فرزندم در شکمش مرده بود. پزشکان گفتند به خاطر استفاده از داروهای رقیقکننده خون امکان زایمان سزارین وجود ندارد. همسرم برای زایمان طبیعی به اتاق عمل رفت و دیگر زنده بیرون نیامد. او به کما رفت و در مدت سه روز تمام اعضای بدنش از کار افتاد و تسلیم مرگ شد. شوکه بودم و باورم نمیشد چنین بلایی سر همسر و فرزندم آمده باشد. حالا با گذشت نزدیک به دو ماه از این ماجرا پزشکی قانونی علت فوت همسرم را شوک عفونی و از کار افتادن اعضای مختلف بدن اعلام کرده است. حالا به دادسرای جنایی رفتهام تا از پزشک همسرم شکایت کنم. بیاعتنایی او به وضعیت همسرم، انتقال دیرهنگام او به بخش مراقبتهای ویژه و عدم استفاده از اکسیژن موجب شد اول فرزندم و سپس همسرم را از دست بدهم. بیشک اگر زودتر برای بستری شدن همسرم اقدام شده بود یا حداقل اجازه میدادند من کنارش باشم، شاید زودتر متوجه وضعیت وخیم او میشدند و حالا همسر و فرزندم زنده بودند.»
آمار چه میگوید؟
آمارهای رسمی نشان از بالارفتن خطاهای پزشکی دارد. براساس آخرین آمارهای رسمی در سال 94، حدود پنجهزار و 600 خطای پزشکی رخ داد که نسبت به مدت مشابه سال قبل، 11 درصد رشد داشته است. خطای پزشکی مختص ایران نیست چراکه آمارها نشان میدهد در آمریکا حدود 9.5 درصد از مرگها به خاطر خطای پزشکی رخ میدهد. در استرالیا این آمار به 12 درصد میرسد و در کانادا 11.3 درصد از افرادی که در یک سال فوت میشوند، قربانی خطای پزشکی هستند.
198دادسرای انتظامی، 35 هیات تجدیدنظر، 201 هیات بدوی، هزار دادیار و دوهزار عضو هیات بدوی وجود دارند و هزار و 200 کارشناس هم بر این خطاها نظارت دارند. با این وجود روند رسیدگی به برخی از این پروندهها طولانی است.
نابینایی و عفونت چشمی چندین بیمار
قطع دست یک کودک به خاطر گچگرفتگی
گچگرفتگی نامناسب دست پسر 10 ساله شوشتری که در مدرسه زمین خورده بود نیز موجب سیاه شدن دست این کودک و قطع آن شد. هنوز این پرونده در حال رسیدگی است و میزان قصور پزشکی در آن روشن نشده است و خانواده مهرشاد خواستار رسیدگی به پرونده فرزندشان هستند.
گزارش خطا
نظرسنجی
آیا به عنوان زن حاضرید با مهریه 14 سکه «بله» را بگویید؟




