افشين قطبي در تيم ملي چه مي‏کند؟

1 - 3 - 2 - 4 آشفته يا 1 - 4 - 1 - 4 آشفته تر، با دستوراتي براي پستها که بازيکنان تيم ملي ايران را به مرداني سردرگم تبديل کرده بود، بخصوص در نيمه اول.

به نوشته قدس؛ افشين قطبي مقابل اردن، در ارنج کج سليقگي اش را به رخ کشيد و اشتباهاتش نه در جريان بازي، بلکه از دقيقه يک روشن بود.

1 ) پژمان نوري مقابل ايسلند در غياب نکونام و شجاعي در ترکيب تيم ملي جا گرفت، اما تعجب برانگيز بود که وقتي نکونام، شجاعي و تيموريان در تيم حضور دارند، چگونه قطبي، پژمان نوري را به ترکيب راه مي دهد. پژمان نوري مقابل اردن 45 دقيقه نظم بازي تيم ملي را بر هم زد. پژمان بازيکني است که مي تواند در چند پست (هافبک چپ، هافبک نفوذي در مرکز، هافبک دفاعي و حتي دفاع چپ) بازي کند، اما او در همه اين پستها سطحي متوسط را ارائه مي دهد. پژمان نمي تواند هافبک طراح تيم ملي ايران باشد، اما افشين قطبي چنين کار سخني را از او طلب مي کند.

با حضور پژمان مقابل اردن، تيم ملي در واقع با 3 هافبک دفاعي بازي را شروع کرد!

افشين قطبي يکي از شاخص ترين بازيکنان ملي ايران در سالهاي اخير را نيمکت نشين کرده است. او حسين کعبي را با بيش از 80 بازي ملي به نيمکت مي فرستد تا پژمان نوري در ترکيب جاي پيدا کند. در حالي که مقابل اردن اگر کعبي در پست مدافع راست بازي مي کند، خسرو حيدري هافبک راست مي شد و شجاعي جلوتر از نکونام و تيموريان مي توانست نفوذي ترين هافبک ما در مرکز زمين باشد. اما طبق تصميم جناب قطبي، شجاعي در جناح راست حبس شده بود.

مسعود شجاعي را در فوتبال ايران نزديک ترين هافبک به علي کريمي مي دانيم. بهترين پست براي مسعود شجاعي، بازي پشت سر مهاجم يا مهاجمان تيم است. يک هافبک آزاد و طراح.شجاعي از دقيقه 46 تا 65 بازي با اردن تازه مي خواست صاحب اين نقش باشد که تعويض شد.

پس از آنکه خلعتبري به جاي نوري به ميدان آمد، خلعتبري به راست رفت و شجاعي در مرکز جا گرفت. اما قطبي که 45 دقيقه بازي ضعيف شجاعي در راست را تحمل کرده بود، پس از 20 دقيقه بازي مؤثر شجاعي در مرکز، او را بيرون کشيد. شجاعي مقابل اردن، فداي کج سليقگي قطبي شد


2 ) آندرانيک تيموريان را بايد بهترين بازيکن بازي ايران- اردن معرفي کرد.
او يک پاس گل داد و مسؤوليت طراحي در خط مياني تيم ملي را بر دوش کشيد. بيشتر از نکونام دويد و با فاصله از ديگران، مرد اول اين بازي بود. اما پرسش اين است: با شجاعي در تيم ملي چه کرده ايم که تيموريان بهترين طراح خط مياني ما مي شود؟

وقتي شجاعي را در راست حبس مي کنيم، از او کاري بر نمي آيد. آندرانيک در طرح حمله و در شکل گيري بازي تيم ملي، نقش اول را ايفا کرد، در حالي که اين وظيفه در تيم ملي بر عهده پژمان نوري بود. مهرزاد معدنچي مقابل ايسلند و اردن البته هافبک چپ ضعيفي به نظر نمي رسد، اما آنها که فرصت دادن به معدنچي را بي فايده مي دانند، به اين نکته پي برده اند که معدنچي يک ملي پوش درجه اول نبوده و نخواهد شد.

3 ) سانترهاي بي حاصل، ضربات نااميدکننده به توپ در لحظات و فرصتهاي حساس و سربه هوا بودن و بي حواس بودن در بازي، از ويژگيهاي معدنچي است، اگر چه او مقابل ايسلند يک پاس گل داد. باور اينکه معدنچي در جناح چپ خط مياني تيم ملي صاحب جايگاهي ثابت باشد براي آنها که سطح فوتبال معدنچي را مي شناسند، دشوار است.


4 ) احسان حاج صفي در پست مدافع چپ در تيم ملي امتحان مي شود. پس از آنکه به بازيکناني مثل ستارزارع، پژمان نوري و حسن اشجاري در تيم ملي فرصت داده شد و از بين اين بازيکنان يک مدافع چپ براي تيم ملي پيدا نشد، حالا نوبت به حاج صفي رسيده است. حاج صفي نيز يک مدافع کناري متخصص نيست و در بازي هاي سنگين ملي بايد او را در اين پست سنجيد.


5 ) محمد نصرتي به تيم ملي برگشته است، مدافع پراشتباهي که در اين فصل در تراکتورسازي بازوبند کاپيتاني را بر بازو بسته و سهميه تراکتورسازي در تيم ملي محسوب مي شود. نصرتي در فصلي که پرسپوليس با مربيگري قطبي قهرمان شد، مدافع کند و پراشتباهي بود، اما قطبي به او دل مي بست.

صحنه اي که نصرتي مقابل اردن در دفع يک توپ ناموفق بود و چيزي نمانده بود که يک اتوگل ديگر به ثمر برساند را به ياد بياوريد. نصرتي همين است، پراشتباه و پردردسر. جلال حسيني در تيم ملي دست کم از نصرتي کم اشتباه تر بود. انتخاب نصرتي براي ترکيب اصلي تيم ملي، مثل انتخاب پژمان نوري، از جمله تصميمات مشکوک افشين قطبي است.