امنیت بالای سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران در مقایسه با بسیاری از کشورهای نفتخیز و هزینههای پایین بهرهبرداری از میادین نفتی در ایران باعث شده که بخش بالادستی صنعت نفت ایران همواره مورد توجه شرکتهای بزرگ بینالمللی باشد. از این رو بخش مذکور، یکی از اولین بخشهایی است که از فرصت ایجاد شده در پسابرجام بیشترین بهره را خواهد برد.
به گزارش
تجارتنیوز، شرکتهای بورسی فعال در این عرصه شامل شرکتهای حفاری شمال، صنایع آذرآب، ماشینسازی اراک، صنعتی دریایی ایران و کنترل خوردگی تکینکو میشوند. این شرکتها در گروههای استخراج نفت و گاز، ساخت محصولات فلزی و ماشینآلات و تجهیزات طبقهبندی شدهاند، لکن علت توجه به این گروه، شرایط حال حاضر کشور در دوران پسابرجام و لزوم توسعه بخش بالادستی صنعت نفت وگاز کشور است.
سوء مدیریت، تحریمهای بینالمللی با تمرکز بر بخش نفت و گاز کشور و افزایش بی سابقه قیمت ارز امکان توسعه فعالیتهای بالادستی در بخش نفت و گاز کشور را غیرممکن ساخته بود.
سوء مدیریت، تحریمهای بینالمللی با تمرکز بر بخش نفت و گاز کشور و افزایش بی سابقه قیمت ارز از یک طرف امکان توسعه فعالیتهای بالادستی در بخش نفت و گاز کشور را غیرممکن ساخته بود و از طرف دیگر افزایش بیسابقه قیمت نفت در سالهای انزوای ایران، موجب بهرهبرداری بی سابقه همسایگان از ذخایر و منابع مشترک با ایران شده بود. مجموعه این عوامل سبب شده است که اولین اولویت دولت ایران توسعه بخشهای بالادستی صنعت نفت و گاز و جبران عقبماندگی بهرهبرداری از ذخایر مشترک باشد.
علاوه بر این، افت قیمت نفت (و به تبع آن افت قیمت فعالیتهای پیمانکاری آن در عرصه بینالملل) و آزادسازی منابع مالی بلوکه شده ایران، امکان توسعه بخشهای بالادستی نفت و گاز را بیش از گذشته فراهم نموده است. به این ترتیب، انتقال یافتن بخشی از پروژههای بالادستی نفت و گاز به این شرکتها میتواند فرصت رشد مناسبی را برای آنها فراهم بیاورد که شایسته است به این گروه توجه خاصی مبذول شود.
نقاط قوت و ضعف صنعت پیمانکاری نفت و گاز (SWOT)از جمله نقاط قوت این صنعت میتوان به این موارد اشاره کرد: به دلیل عدم حضور شرکتهای خارجی و ارجاع بخشی از پروژهها در دوران تحریم به این شرکتها منجر به افزایش توان فنی و تخصصی در آنها شده است. افزون بر این، حمایتهای دولت از این شرکتها در دوران تحریم منتج به تقویت بنیه مالی آنها شده است. (هرچند که در این زمینه شک و تردید فراوان وجود دارد و در صورتهای مالی آنها مطالبات از دولت به چشم میخورد، لکن به نظر میرسـد که این گـروه از شـرکتها در مقایسه با سـایرین از این لحاظ کمترین آسیب را دیدهاند.)
الزام قانونی به استفاده از سهم حداقل ۵۱ درصدی از شرکتهای داخلی برای پروژههای نفتی یکی از نقاط قوت شرکتهای این گروه است. تحولات سالهای گذشته باعث شده که در حال حاضر سهم ساخت داخل غالباً بالای ۶۵ درصد و تا ۶۸ درصد هم رسیده است. پیشبینی میشود که در قراردادهای جدید توسعه شرکتهای طرف قرارداد با شرکت ملی نفت، این سهم ساخت داخل را از حداقل ۷۰ درصد آغاز کنند.
از جمله نقاط ضعف این صنعت هم میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: ضعف در اجرای برخی از پروژهها منجر به بدنامی بخشی از این شرکتها در بدنه صنعت نفت کشور شده است. قطع ارتباط با شرکتهای صاحب تکنولوژی دنیا نیز منتج به عقبماندگی این شرکتها از تکنولوژی روز شده است.
افزون بر این، توجه به این شرکتها در دوران تحریم منتج به تورم نیروی انسانی در آنها شده است. (رفع این امر با عنایت به ضعف قوانین مربوط به کار در کشور با هزینه های بسیاری روبرو است.) شرایط خاص حاکم بر کشور در دوران تحریم هم منجر به مهاجرت نیروی متخصص شده و بازگرداندن آنها نیازمند تحمیل هزینههای مضاعف به این شرکتها است.
از جمله نقاط ضعف این صنعت هم میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: ضعف در اجرای برخی از پروژهها منجر به بدنامی بخشی از این شرکتها در بدنه صنعت نفت کشور شده است.
نیاز به ظرفیت سازی برای جذب بودجه
در طول سالهای برنامه پنجم توسعه مقدار جذب بودجه توسط این شرکتها به طور متوسط کمتر از ۹۰ % بوده است. (بدون احتساب ۹۰ این نسبت به کمتر از ۸۵ % می رسد) این موضوع نشان میدهد که ظرفیت جذب منابع برای توسعه بخشهای بالادستی در صنعت نفت کشور محدود بوده به حدی که حتی امکان جذب کامل منابعی که قانون در اختیار این بخش قرار میدهد را نیز نداشته و این مهم اولین مانع برای توسعه این بخش محسوب میشود.
بنابراین ظرفیتسازی برای بخشهای بالادستی صنعت نفت از طریق مشارکت بخشهای دولتی، جزء اولویتهای اساسی وزارت نفت قرار گرفته که این موضوع بارها در مصاحبهها و بیانات مدیران عالی این صنعت (علیالخصوص پس از امضای قراردادها و تفاهمنامههای اخیر با شرکتهای فرانسوی) مورد تاکید قرار گرفته است.
در بخش پالایش نیز شاخص تولید فرآوردههای نفتی اصلی در سال ۱۳۹۳ به عدد ۹/۱۲۹ رسید (۱۰۰=۱۳۷۵) که در مقایسه با شاخص سال ۱۳۹۲ به میزان ۹/۵ درصد کاهش نشان میدهد. از میان فرآوردههای نفتی نفت سفید با تولید ۵/۱۰ میلیون لیتر در روز، نفت گاز با تولید ۹۶ میلیون لیتر در روز و نفت کوره با تولید ۶۸ میلیون لیتر در روز نسبت به سال ۱۳۹۲ کاهش، گاز مایع با تولید ۱/۱۰ میلیون لیتر در روز و بنزین پایه با تولید ۸/۵۸ میلیون لیتر در روز نسبت به سال ۱۳۹۲ افزایش داشته است. کاهش شاخص تولید در سال ۱۳۹۳ به علت کاهش نفت خام و میعانات گازی پالایش شده بوده است که از تعمیرات اساسی واحدهای اصلی پالایشگاهها و عدم برداشت محصولات (به ویژه نفت کوره و نفتا) نشات گرفته است.
مصرف فرآوردههای اصلی نفتی در سال ۱۳۹۳ نسبت به سال ۱۳۹۲ به میزان ۸ درصد کاهش یافته است. گاز مایع ۰۸/۰ درصد کاهش، نفت سفید ۵۹/۱۵ درصد کاهش، بنزین موتور ۷۵/۱ درصد افزایش، نفت گاز ۷۶/۴ درصد کاهش و نفت کوره ۷۲/۲۷ درصد کاهش مصرف داشتهاند. در سال ۱۳۹۳ به طور متوسط روزانه ۵۷/۴ میلیون لیتر بنزین سوپر وارد کشور شده است که نسبت به سال قبل ۶۴/۲۴ درصد افزایش داشته است.
صادرات فرآورده نفت کوره در سال ۱۳۹۳ به طور متوسط ۴۷/۱۸ میلیون لیتر در روز بوده است که نسبت به سال ۱۳۹۲ حدود ۲۵ درصد کاهش داشته است. افزایش ۶۴/۲۴ درصدی واردات بنزین سوپر در سال ۱۳۹۳ در مقایسه با سال ۱۳۹۲ در مقایسه با رشد تنها ۷۵/۱ درصدی افزایش مصرف بنزین در کشور، بیانگر نیاز بخشهای پالایشی کشور به نوسازی و تولید محصولات با کیفیت بالاتر برای مصرف داخلی دارد.
جای خالی پیمانکاران نفت و گاز در بورسمجموع ارزش روز شرکتهای مورد اشاره در بالا کمتر از ۸۵/۰ % کل ارزش بازار است. در واقع عمده شرکتهای این صنعت خارج از بورس بوده و جزء شرکتهای زیرمجموعه وزارت نفت محسوب میشوند. به بیان دیگر در صورت عرضه این نوع از شرکتها در بازارهایی نظیر فرابورس یا از طریق آگهی مزایده، بررسی دقیق امکانسنجی حضور در آنها قابل توصیه است. ضمن اینکه شرکت صنعتی دریایی ایران نیز به دلایل متعددی که ناشی از عملکرد نامناسب این شرکت بوده از بورس اخراج شده و در حال حاضر در بازار معاملات توافقی پایه فرابورس معامله میشود.
تهیه شده: در گروه dnaunion