بازدید 14003

اعلام رضایت پدر و مادر یوسف از رفتار رباینده

کد خبر: ۷۱۵۴۴۳
تاریخ انتشار: ۰۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۹:۴۰ 25 July 2017
در پی گم شدن مرموز پسرک 3 ساله در پایتخت، هنگامی که مأموران پلیس در سراسر تهران جست‌و‌جوی شبانه روزی را برای یافتن کودک آغاز کرده بودند، پس از چند شبانه روز پردلهره، زن میانسالی یکشنبه شب این کودک را به مأموران کلانتری تهران‌نو تحویل داد.

به گزارش روزنامه ایران، روز 27 تیر خانواده این کودک سه ساله که یوسف بهمن آبادی نام دارد در تماس با پلیس از گم شدن فرزندشان خبر دادند و بلافاصله تصاویر کودک گمشده در فضای مجازی و رسانه‌ها منتشر و از مردم کمک خواسته شد.

در حالی که هیچ ردی از یوسف گمشده به دست نیامده بود، با گذشت یک هفته زن میانسالی این کودک را تحویل کلانتری 128 تهران‌نو داد. این زن مدعی شد یوسف را در خیابان پیدا کرده است، ولی مأموران پلیس که به اظهارات این زن ظنین شده بودند با دستور قضایی او را بازداشت کردند و تحویل اداره مبارزه با آدم ربایی پلیس آگاهی دادند.

وی در جریان بازجویی با رد اتهام کودک ربایی، گفت: «روز 27 تیر یوسف را در خیابان تنها و سرگردان دیدم. برای اینکه به دست بچه دزدها نیفتد، او را به خانه‌ام بردم و در این مدت برای یافتن پدر و مادرش تلاش کردم اما وقتی به جایی نرسیدم او را به کلانتری بردم و تحویل مأموران دادم.»

این زن صبح دیروز به دادسرای جنایی منتقل شد و از سوی بازپرس آرش سیفی تحت بازجویی قرار گرفت،اما او به هیچ عنوان کودک ربایی را قبول نکرد و مدعی شد برای اینکه بچه به دام شخص دیگری نیفتد او را با خود برده است. زن جوان از چند روز زندگی با یوسف گفت.

خانواده یوسف را از قبل می‌شناختی؟ نه، تا به حال نه یوسف را دیده بودم و نه خانواده‌اش را.

پس چرا بچه را با خودت بردی؟ پسرک در خیابان سرگردان بود، یکبار نزدیک بود ماشین به او بزند. یک بار هم مردی به سمتش رفت و با او صحبت کرد. به نظرم قصد بردن بچه را داشت که به طرفش رفتم و گفتم با بچه من چکار داری. او هم ترسید و رفت. سراغ بچه رفتم و اسم و آدرسش را پرسیدم، اما او حتی اسمش را هم نمی‌دانست. آدرس خانه‌شان را پرسیدم که سعی کرد مرا به سمت خانه‌شان ببرد. یکبار گفت خانه‌مان آن‌طرف خیابان است، اما به هیچ نتیجه‌ای نرسیدیم. چون دیدم بی‌پناه است و ممکن است گرفتار آدم رباها و بچه فروش‌ها بشود، او را با خودم به خانه بردم.

چرا او را به خانه ات بردی؟ جای دیگری را نمی‌شناختم و بچه خسته و گرسنه بود. به محض اینکه وارد خانه شدیم خوابش برد.

خب چرا به پلیس خبر ندادی؟ همین بزرگ‌ترین اشتباهم بود. واقعاً نمی‌دانم چرا او را تحویل پلیس ندادم.

 می‌خواستی با بچه چه کار کنی؟ هیچی، گفتم چند روزی پیشم باشد تا خانواده‌اش پیدا شود.

 چطور می خواستی خانواده‌اش را پیدا کنی؟ گفتم شاید بچه بتواند اطلاعاتی به من بدهد، اما فقط می‌گفت مامانم دهات است بابام با موتور رفته دهات. البته به خودم گفتم اگر پدر و مادرش پیدا نشدند حتماً او را تحویل پلیس می‌دهم.

در این مدت گریه یا غریبی نمی‌کرد؟ اصلاً، حتی یک‌بار هم گریه نکرد. باورتان نمی‌شود وقتی او را تحویل دادم گریه کرد. بچه در این مدت آنقدر رابطه‌اش با من خوب بود که فکر می‌کردم پدر و مادرش از هم جدا شده‌اند و محبت مادری ندیده است. آخر چطور ممکن بود بچه در این سن و سال سراغ مادرش را نگیرد.

در مدتی که با هم بودید بیرون هم رفتید؟ یک یا دو بار پارک رفتیم، باقی مواقع خانه بودیم.

برای یوسف اسباب بازی یا سی‌دی کارتون نخریدی؟نه، فقط چون لباس‌هایش کثیف بود برایش چند دست لباس خریدم. رابطه‌مان خیلی خوب بود.

تو و یوسف باهم تنها بودید؟ بله، مدت‌هاست که تنها زندگی می‌کنم و خانواده‌ام شهرستان هستند. خودم خرج زندگی‌ام را می‌دهم.

زمانی که می‌رفتی سرکار بچه تنها بود؟در این مدت مرخصی گرفتم و تمام وقت پیش یوسف بودم. راستش را بخواهید دنبال خانواده‌اش بودم تا اینکه دوستم با من تماس گرفت و گفت خانواده یوسف دنبالش هستند و عکسش را در فضای مجازی منتشر کرده‌اند، من هم با آنها تماس گرفتم.

چه ساعتی زنگ زدی؟حدود ٧ عصر بود و یک ساعت بعد در محل قرارمان که نزدیکی‌های محل پیدا شدن بچه بود آنها را دیدم.

ازدواج کرده‌ای؟بله اما ١٥ سال قبل به خاطر اختلاف از همسرم جدا شدم. یک وقت فکر نکنید چون دلم بچه می‌خواست او را برده ام. اگر ازدواج کنم می‌توانم بچه دار بشوم. فقط دلم برای بچه سوخت. گفتم من یوسف رو با خودم نبرم، ممکن است دیگران او را با خود ببرند و هزار بلا سرش بیاورند.

حرفهای پدر و مادر یوسف

مادر یوسف به روزنامه جام جم گفت:

«یوسفم تازه شش ماه پیش زبان باز کرده بود. خیلی از حرف‌هایش را فقط من و پدرش متوجه می‌شدیم. وقتی ناپدید شد، فکرم همه جا رفت؛ نکند معتادها او را دزدیده باشند، نکند بلایی سرش آمده باشد. آرام و قرار نداشتم. یک بار نیمه‌شب حالم بد شد و مرا به بیمارستان بردند. وقتی یوسف ناپدید شد، دوربین مغازه‌های سه چهار کوچه اطراف را بررسی کردیم اما سرنخی به دست نیامد. سه روز بعد، به فکرمان رسید دوربین‌های سمت مخالف خیابان را هم نگاه کنیم. با بررسی آنها، زنی را دیدیم که دست یوسف را گرفته و او را با خود می‌برد. آنجا کمی خیالم راحت شد که پسرم را معتادها ندزدیده‌اند.» وی افزود: «تا این که یکشنبه‌شب، در مزار شهدای گمنام میدان امام حسین(ع)، چند خیابان دورتر از جایی که یوسفم گم شده بود، پای روضه حضرت رقیه(س) نشسته بودم و برای پیدا شدن کودک سه ساله‌ام دعا می‌کردم که تلفن همراهم زنگ خورد. دایی‌ام بود. تا حرفش تمام شد، ناخودآگاه جیغ کشیدم «بچه‌ام پیدا شده» زن‌ها همه به من نگاه می‌کردند. با جیغ و فریاد از جایم بلند شدم. نفهمیدم چطور کفش‌هایم را پوشیدم. با تمام توان می‌دویدم. چند بار زمین خوردم و دوباره بلند شدم. باورم نمی‌شد یوسف سه ساله‌ام پس از شش روز پیدا شده باشد.»

او درباره شرایط یوسف، یک روز پس از پیدا شدن نیز می‌گوید: «یوسف دیر زبان باز کرد و تازه از شش ماه پیش می‌توانست خوب حرف بزند. دیروز (یکشنبه) به خاطر جمعیت زیادی که به محل قرار آمده بودند، شوکه شده بود. حتی بغل من هم نیامد اما امروز (دوشنبه) حالش خوب است و بازیگوشی می‌کند. خدا را شکر آن زن رفتار خوبی داشته و آسیبی به بچه‌ام نزده است. حتی موقع تحویل، لباس نو تنش کرده بود.» یوسف درباره رفتار این زن هم به مادرش گفته است: «آن خانم برایم بستنی و لباس نو ‌خرید.»

پدر یوسف هم ظهر دیروز به دادسرا رفته بود تا پرونده را پیگیری کند. او به جام‌جم می‌گوید: «اول صبح، پس از انجام کارهای ثبت نام مدرسه علی ـ برادر هفت ساله یوسف ـ به دادسرا رفتم. موفق نشدم متهم را ببینم اما او دیروز (یکشنبه) در کلانتری به من گفت، وقتی یوسف را در خیابان تنها دیده، برای این که بچه اذیت نشود، او را به خانه‌اش برده و نمی‌دانسته باید چه کار کند.» او با بیان این که متهم هنوز در بازداشت است، افزود: «هرچند این زن در این شش روز خیلی ما را اذیت کرد، طوری که حتی نمی‌توانستیم غذا بخوریم اما وقتی او را در کلانتری دیدم به این نتیجه رسیدم انگیزه کودک‌ربایی نداشته و بیشتر به خاطر مسائل روحی دست به این کار زده است. حال باید منتظر تحقیقات پلیسی و قضایی در این باره بود.»

 

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۰
انتشار یافته: ۲۲
توجه : حرفهای من سیاسی نیست
به راستی چه بر سر مردم و جامعه ما آمده است ؟!
یک کودک اگر در میان حیوانات جنگل رها شود از حیوانات محبت می بیند ولی در تهران باید مواظب بچه دزدها و معتادها و.....باشد
به راستی ما را چه شده است؟
به راستی وقتی کودکی دزدیده می شود به چه کسی فروخته می شود؟
ایا برای گدایی؟
چرا قانونی وضع نمی کنیم که :
هر کسی با کودک در بغل گدایی کرد دستگیر و به مراجع قضایی معرفی شود
تنهایی!

راه ازدواج بسه هست خیلی از مجردها که ازدواج نکردن یا کسانی مثل این خانم با این انگیزه اینکار رو می کنن!
اخه بچهایی که ساعتها غییت داشته یاشد وپدر وماد بخصوص مادر ازان اطلاع نداشته باشند صلاحیتشان زیر سوال است
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور....
این چه رفتاری هست که با این زن می کنید.همین کارارو می کنید که کسی به کسی رحم نمیکنه تو جامعه و همه شدن کلاهبردار و دروغگو.متاسفانه الان جامعه جای آدمای صادق و درستکار نیست.همه باید ریاکاری کنن.طرف اومده ی کار خوبی کرده دارید از زندگی میندازیدش و انگ آدم ربایی بهش میچسبونید.باید پدر و مادر بیشتر حواسشونو جمع کنن.این خانم که گناه نکرده.
با سلام و احترام
نصيحتي به پدران و مادراني كه رفتار پر خطري مانند والدين يوسف دارند مي كنم! آنهم از سر دلسوزي! شايد حرف بنده برخورنده باشد! شايد باعث ناراحتيشان شود! اما بدتر از اين نيست كه فرزندشان را هرگز پيدا مي كردند! من به سهم خودم از اين خانم متشكرم! ايشان با درايت و نكته سنجي در موقعيتي كه در آن قرار گرفته فرشته درونش به او اجازه ايثار و فداركاري داده! شايد هم مي دانسته مشكل پيدا مي كند اما از مسئوليت اجتماعي خويش پا پس نكشيده اند! صميمانه از ايشان سپاسگزارم! بدون شك پدر و مادر يوسف در مراقبت از فرزند سه ساله كوتاهي كرده اند! اينجا وظيفه پليس ايجاب مي كند كه ايشان را با زباني خوش در رفتار با كودك آموزش دهند! عقل سليم قبول نمي كند كه يك كودك سه ساله كه تازه 6ماه قدرت تكلم پيدا كرده آن هم در محيطي خارج از خانه به مدت 5 دقيقه تنها باشد! شرايط محيطي ما پيداست! در هر جاي دنيا اين ريسك وجود دارد! خدا را شكر كنند كه زن خيرخواهي مقابل فرزندشان قرار گرفته و حتي ممانعت از بردن ايشان توسط فرد ديگري شده است! اعتماد بيجا به محيط و در مقابل آن بدبيني بي جا به محيط هر دو دردسر ساز است! پليس نيز در ابتدا نبايد هيچگونه اطلاعاتي به رسانه ها مي داد! بلكه مي بايست تا پايان ماجرا صبر مي كرد و نه نيت خيرخواهانه اين خانم با تيترها و خبررساني اي به نام ربايش اشتباه گرفته مي شد!!!!!!!!!!!!!! :(
رسانه ها بجاي اينكه دنبال تيتر خبري مهيج باشند بهتر است به فكر عاقبت كودكان ديگر باشند زيرا اگر اين بار كسي قصد خيرخواهي كند با اين تيتر و قضاوت و دستگيري و جريان دزد و پليس بازي و قصاص قبل از جنايت ديگر از اين قصد دست بر مي دارد!
تا اطمينان حاصل نكرديم نبايد خبري را عمومي كنيم! در حين تحقيق مي توانيم از اصطلاح ربودن استفاده كنيم اما در اطلاع رساني عمومي اول بايد تا مرز اطمينان پيش رفت بعد تيتر زد زيرا با حيثيت افراد نمي شود بازي كرد!
بايد از اين خانم دلجويي شود به خصوص توسط رسانه ها و پدر و مادر اين بچه!!
وظيفه اي پدر و مادر بايد دقيق انجام مي داد در واقع اين خانم با ظرافت و خيرخواهي بيشتري انجام داد!
حقيقت را بايد گفت حتي اگر تلخ باشد! :)
اولا ازدواج خانمهای پا به سن گذاشته خیلی سخت شده چی می شد خانمی که حاضر است خرج خودش و بچه اش را تامین کند با یک مرد زن دار صیغه ایی ازدواج می کرد حتی کاش قانونی میشد اسم بزرگ کودک بنام مادرش می شد و در مورد این کودک طبق فرمایشات خانواده کودک و زن حامی احتمالا جزئی عقب مانده ذهنی یا یک نوع اختلال داشته باشد دیرتر زبان باز کرده و به خاطر دوری از مادر گریه نکرده من فکر می کنم خانواده خودش هم اطلاع ندارد
آره خوب بعضی مواقع آدم احساسی تصمیم می گیره بهرحال تصمیم درست گرفته و بچه را به خانواده اش تحویل داده ان شالله خودش هم یک روز صاحب فرزند بشه
به احتمال بین ۶۰ تا ۸۰٪ این خانم واقعیت را میگوید البته احتمالاً کم و بیش گرایش کودک دوستی برای تعلل در تحویل کودک به کلانتری بی تأثر نبوده است.
همه آنانی که نمی دانند، بدانند: هر فرد مفقودی را اگر یافتید بلافاصله آن را تحویل کلانتری دهید و یا به کلانتری گزارش دهید.
گرفتاری خانم یابنده کودک مفقود ناشی از رفتار عجیب و سوءذن همین خانم ناشی میشود که پلیس بدرستی در حال بررسی آن است.
به نظرم رفتاری که با این زن میشه اصلا درست نیست اگر قصد این رفتار جلوگیری از تکرار اون هستش میتونه این نتیجه رو بده که هیچ ادمی هیچ بچه ی رو تو خیابون پیدا کرد هیچ کاری برای اون انجام نده حتی اگر قصد اون زن نگهداری اون برای چند روز بود و. مهر مادری رو به نوعی تجربه کنه مستحق این رفتار نیست اون بچه رو به خوبی نگه داشت امیدوارم خانواده بچه با اون رفتار انسانی تری داشته باشن
برای بچه ها باید دعا کنیم.
رفتار پدرو مادر یوسف,پلیس و دادگاه با این بانوی مهربان و محترم اصلا درست نیست,اگر بچه را نمی اورد خوب بود؟؟؟!!!!این خانم باید به بهترین وجه مورد تقدیر قرار بگیرد,این چه رفتاری است,واقعا متاسفم,
به ظن قوی این خانم با نیات مجرمانه دست به این کار نزده و قاضی پرونده بایستی سریعتر تکلیف ایشان را مشخص کند , کاری نکنیم مردمی که میتوانند در یک همچنین مواقعی گره ای را باز کنند یک گره کور دیگر هم به ان نزنند. فراموش نکنیم این خانم اپشن های زیادی پیش رو داشته که تحویل کودک را برگزیده.
بعضی افراد در رویا رویی با یک مسئله توان انتخاب بهترین راه را ندارند این افراد معمولا از نظر ذهنی وعقلی تیزی لام را ندارند چه بسا این خانم هم از آن دسته باشد یعنی فردی ساده ونا آگاه .
آيا اينكه گفته شود خانم آدم ربايي كرده چه اثري بر جامعه و آن خانم دارد و يا اينكه عذر او را بپذيريم و زيبايي كارش را ببينيم پدر ومادر طفل هم خيلي سختي و غصه كشيده اند ولي چرا از بچه مراقبت كافي نشده است .
آيا چند درصدي هم ميتوان احتمال داد كه خانمه واقعا" نمي دونسته چكار كنه
آيا ...؟ نميدانم صداقت و خوبي چقدر غريب شده است امروز.
اشتباه این خانم این بوده است که اولا میبایست در همان محل میایستاد تا پدر و مادرش سر رسند.
در ثانی بلافاصله به 110 خبر میدادند و از راهنمائی آنها کمک میگرفتند.
حرف هایش اگر صادقانه باشد بخاطر عدم انجام دو اقدام فوق احمقانه است و میبایست حتی با تبرئه هم تحت مراقبت باشد.
هیچ معلوم نیست . در پی انس و الفت با این بچه هیچکاه بفکر اعاده وی نیفتد .
و این یک فاجعه برای بچه و خانواده بچه بود.
البته و همین قدر که بی عاطفگی نکرده و او را در جائی رها ننموده و هم اعاده و هم به پلیس خبر داده باید علل مخففه جرم وی تلقی و به حساب سادگی وی نهاد.
صدا و سیما در این زمینه میبایست مکررا افراد را که به قصد خیر ولی ناشیانه عمل میکنند آگاه نماید.
هر زنی آرزوی مادر شدن دارد. این رو قطعا بدونید که این زن در این چند روز بهترین روز های زندگی خودشو گذروند. جامعه ما پر از مرد و زن مجرده و گناهشم به گردن ژن های مرغوبه. در خانواده من کسی هست که مدرک فوق لیسانس مهندسی از دانشگاه دولتی داره که جزو 15 دانشگاه برتر کشوره و این فرد و همه هم کلاسیاشون به جز ژن مرغوب دارا به علت خوابیدن تولید کشور دارن با ماهی 1.5 میلیون تومان زندگی رو سر میکنن. به داد جامعه و جونا برسید تو رو به خدا .
این مادر بی مسئولیت حالا طلبکار هم هست که خانم شش روز ما را اذیت کرده!!! خوب کرده! تو نادان باید تنبیه میشدی یانه؟؟!!! حتما باید یک بلایی سر بچه ات میاورد؟؟!!!
همون روز اول باید رضایت میدادی تا نره زندان!! او پناه امن برای کودکت بوده البته اگر بفهمی...
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۴۸ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
آره عزیزم طلبکار تو قطعا مادر نیستی که بفهمی شش روز بی خبری از بچه یعنی چی این خانم هر چقدر هم که به یوسف محبت کرده باشد دلیل نمی شود که خانواده ای را این همه مدت در نگرانی و عذاب بگذارد
باید توسط دادگاه از پدر و مادر کودکانی مثل یوسف تعهد کتبی مبنی بر دقت در مراقبت از فرزند اخذ شود و درصورتیکه سهل انگاری پدر و مادر در نگهداری از فرزندشان تکرار شود از آنها سلب صلاحیت شده و بچه تحویل بهزیستی شود .
واقعا تصور و تحملش خیلی سخته که بچه اش گم بشه . بهر خال سهل انگاری خود پدر ومادر است . به نظر من این خانم قصد آدم ربایی نداشته . اگر داشت بچه را تحویل نمی داد . باید از ایشان تشکرهم بشود . که انقدر محبت کرده که بچه اش بعداز پیدا شدن بغل مادرش نرقته . پلیس هم به مردم باید آگاهی بده که هر وقت با این مورد برخورد کردند . کودک را به اولین پاسگاه تحویل بدهند .
بچه ها وقنی می ترسن با کسی که هستن خیلی خوب و حرف شنو هستن... به معنی این نیست که مادر و پدرشو نمیخواد... شوکه بوده
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار