ایران و عربستان ؛تقابل ویرانگر یا تعامل سازنده
با این حال ایران و عربستان سعودی به عنوان دو کشورمسلمان و قدرتمندی که می توانند بسیاری از مشکلات کشورهای های منطقه را با همکاری و تعامل سازنده خود حل و فصل نمایند، باید با دوری جستن از هرگونه مجادله، با در پیش گرفتن یک دیپلماسی مصالحه جویانه، تشنج در روابط فی مابین را به حداقل برسانند؛ تا از توطئه بزرگ پروسه خاورمیانه جدید که با روی کار آمدن مجدد جمهوری خواهان در ایالات متحده می تواند شتاب گیرد، به سلامت عبور نمایند؛ در غیر صورت باید منتظر وقایع پیش بینی نشده ای باشند که منطقه را بسوی بی ثباتی بیشترو انفجار بزرگ سوق دهد.
کد خبر: ۷۰۲۰۱۱
| | 8395 بازدید
حدود چهار دهه جنگ و بیثباتی در کشورهای مسلمان خاورمیانه، این منطقه را به ناامن ترین منطقه جغرافیایی جهان مبدل نموده است.زخم کهنه فلسطین، حمله عراق به ایران، ظهور طالبان در افغانستان، اشغال کویت توسط عراق ، حملات سهمگین آمریکا به افغانستان و عراق و اشغال این دو کشور، سرنگونی حکومت های لیبی، تونس، مصر و جنگ خانمانسوزدر سوریه و یمن، زخم های مهلکی هستند که بر پیکر خاورمیانه مسلمان، نمایان و پایان خوشی را در کوتاه مدت برای اوضاع منطقه نمی توان متصور بود. حوادثی که به پازل هایی می مانند که حساب شده و بترتیب در حال چیینش توسط کسانی است که منافع کوتاه مدت و بلند مدتی را برای خود از آنها تعریف کرده اند.
خاورمیانه ای که بسیاری از مردمانش، در قرن بیست ویکم از حداقل های یک زندگی معمولی بی بهره و در عین حال حکومت هایشان به مدد درآمد حاصل از فروش منابع زیرزمینی، هزینه های هنگفتی را صرف تامین امنیت خود و مسابقه تسلیحاتی با یکدیگر می نمایند که نتیجه آن چیزی جز به گردش درآمدن چرخ کارخانجات اسلحه سازی قدرت های شرق و غرب نیست.
بدون شک تئوریسین های قدرت های بزرگ، با توجه به زاویه نگاهشان به مردم مسلمان خاورمیانه و حکومت های موجود، ترغیب و تحریک کشورهای مسلمان منطقه به درگیری و رقابت های بی حاصل با یکدیگر و در نتیجه ایجاد بهانه جهت مشروعیت بخشی به حضور و مداخله نظامی خود در منطقه، تجزیه کشورها و ترکیب دوباره آنها بر اساس معیارهای خاص قومیتی و مذهبی را مد نظر دارند؛ لذا وجود کشورهایی با قابلیت های باالقوه جمعیتی، فرهنگی و اقتصادی (همچون ایران ،عربستان سعودی)، می تواند مانعی برای پیشبرد برنامه هایشان جهت تسلط درازمدت بر منابع منطقه باشد.
از این حیث مهندسی تحولات درکشورهای مسلمان خاورمیانه براساس قومیت و مذهب ، می تواند علاوه بر ممانعت از ظهور قدرت های منطقه ای جدید با پتانسیل های خاص ، هرگونه ائتلافشان را در آینده منتفی و آنها را باالاجبار جهت حفظ موجودیت و بقاء خود، بسوی عقد پیمان های مختلف نظامی و حتی تحت قیمومیت قرارگرفتن اجباری توسط قدرت های بزرگ سوق خواهدداد.
شاید ایران بعلت دارا بودن سیاست مستقل خاورمیانه ای خود، مخالف اصلی تحولات مدیریت شده منطقه توسط قدرت های بزرگ باشد و به همین دلیل تحت فشار و بهانه جویی های مختلفی از سوی آنها به خصوص ایالات متحده قرار دارد، ولی عربستان سعودی با در پیش گرفتن سیاستی های خاص خود در سوریه ، عراق ، لبنان و یمن؛ فقط در صدد تقابل با سیاست های منطقه ای ایران می باشد، بدون آنکه این نکته را مد نظر نماید که عملا نقش بازوی اجرایی استراتژیست هایی را بازی می کند که در صددند با ایجاد رقابت و تخاصم این کشور با ایران، همچنان توازن قوا را در منطقه به نفع اسرائیل و به ضرر منافع عمومی کشورهای مسلمان منطقه برقرار باشد.
با این حال ایران و عربستان سعودی به عنوان دو کشورمسلمان و قدرتمندی که می توانند بسیاری از مشکلات کشورهای های منطقه را با همکاری و تعامل سازنده خود حل و فصل نمایند، باید با دوری جستن از هرگونه مجادله، با در پیش گرفتن یک دیپلماسی مصالحه جویانه، تشنج در روابط فی مابین را به حداقل برسانند؛ تا از توطئه بزرگ پروسه خاورمیانه جدید که با روی کار آمدن مجدد جمهوری خواهان در ایالات متحده می تواند شتاب گیرد، به سلامت عبور نمایند؛ در غیر صورت باید منتظر وقایع پیش بینی نشده ای باشند که منطقه را بسوی بی ثباتی بیشترو انفجار بزرگ سوق دهد.
شهاب زمانی؛ کارشناس ارشد علوم سیاسی
گزارش خطا
نظرسنجی
آیا به عنوان زن حاضرید با مهریه 14 سکه «بله» را بگویید؟




