از اعلام «عزای عمومی» در کشور به مناسبت فوت چاوز تا نگرفتن چنین تصمیمی برای فاجعه عجیب برخورد دو قطار مسافربری در سمنان یا جان باختن شماری از هموطنانمان در سیلاب اخیر، به راستی ملاک برای چنین تصمیمی و اعلام عزای عمومی پس از حوادث مختلف چیست؟
از اعلام «عزای عمومی» در کشور به مناسبت فوت چاوز تا نگرفتن چنین تصمیمی برای فاجعه عجیب برخورد دو قطار مسافربری در سمنان یا جان باختن شماری از هموطنانمان در سیلاب اخیر، به راستی ملاک برای چنین تصمیمی و اعلام عزای عمومی پس از حوادث مختلف چیست؟
به گزارش «تابناک»؛ بار دیگر سیلاب مرگبار اخیر در مناطقی از شمال غرب و غرب کشورمان موجب شد بسیاری از هموطنانمان از خود بپرسند، ملاک دولتمردان برای اعلام عزای عمومی چیست و به راستی چه حادثه ای با چه ابعادی موجب میشود رویداد و حادثهای به چنین تصمیمی منجر شود!
پرسشی قدیمی که از دیرباز مطرح بوده و هر بار که حادثهای بزرگ به وقوع میپیوندد، تکرار میشود. حوادثی از جنس زلزله، سیل، رانش زمین و حتی تصادف قطار که در کشور حادثه خیزی چون ایران بارها رخ میدهند و تکرار میشوند. با این ملاحظه که در زمان رحلت بزرگان کشور یا موارد خاص مانند فاجعه منا نیز اعلام عزای عمومی یا سوگواری همگانی به مانند بسیاری از کشورهای دیگر در دستور کار قرار میگیرد.
این پرسش زمانی پر رنگ تر میشود که میبینیم برخی حوادث مانند حادثه فروریختن پلاسکو به اعلام عزای عمومی گره میخورند و بعضی دیگر، هرچقدر که دردناک و جانکاه باشند هم، در نهایت به اعلام عزای عمومی در یک استان منجر میشوند و تصمیمات سراسری برایشان اتخاذ نمیشود. مثل حادثه دردناک برخورد دو قطار در سمنان که از هر نظر فاجعه بار بود، چون به عزای عمومی و تغییر در پخش برنامه های تلویزیونی و اتخاذ تدابیر مشابه منجر نشد و گلایه هایی به دنبال داشت.
این در حالی است که جدای این موارد، مدت زمانی که برای عزای عمومی در نظر گرفته میشود، تعطیل بودن یا نبودن ادارات و مراکز عمومی و دیگر تدابیری که برای اجرای آن اتخاذ میشود هم محل تردید بسیاری قرار دارد و به طور کلی، کسی نمیداند چه رویداد و حادثهای «عزای عمومی» به دنبال خواهد داشت و چه عزای عمومی، با تعطیلی و تدابیر ویژه همراه خواهد بود و چه رویداد و حادثه ای، خیر.
ابهاماتی که همگی ریشه در مشخص نبودن ساز و کار اعلام این مناسبت خاص دارند؛ ساز و کاری که نه تنها مبهم است، که گاه ممکن است سلیقهای به نظر برسد. مثل اعلام عزای عمومی در کشورمان به مناسبت درگذشت هوگو چاوز، رئیس جمهور ونزوئلا که مستمسک دولتمردان برای این تصمیم، «قدرشناسی از وی و احترام به ملت ونزوئلا» اعلام شده بود، نه ابراز همدردی با ایشان.
رویکردی که با اعلام عزای عمومی پس از بروز حوادث هولناکی مانند زلزله آذربایجان به کلی تفاوت دارد و حتی میتوان گفت، با سنت ها و آیین های ایرانی نیز چندان تطابقی ندارد، چراکه ما عزاداری و سوگواری را شیوهای برای یادبود درگذشتگان، طلب مغفرت کردن برای ایشان و ابراز همدردی با بازماندگان میدانیم.
موضوعی که هرچند از دید بسیاری از مردم حل شده و بدیهی است و واکنش های گسترده عمومی به سیلاب مرگبار اخیر در دنیای مجازی نیز گواه آن است، ظاهرا برای دولتمردان و دیگر مسئولان کشورمان حل نشده است. این را میشود از تعیین نشدن و سکوت عجیب ایشان در قبال تعیین شاخص های اعلام عزای عمومی و درجات آن دریافت که موجب میشود، هر بار که حادثه ای بزرگ در جایی از کشورمان رقم میخورد، از خود بپرسیم چرا عزای عمومی اعلام نشد یا تفاوت این حادثه با فلان حادثه که تصمیم متفاوتی برایش گرفته شد، چیست؟
بهتر است به جای اعلام عزای عمومی ، با مدیریت صحیح جلوی اتفاقات ناگوار را بگیرید . اولاً به اندازه کافی روز های عزاداری داریم ، ثانیاً اعلام عزای عمومی دردی را دوا نخواهد کرد .
وقوع حوادث طبیعی خارج از اراده انسان هاست . همانطور که از اخبار شنیده ودیده می شود از زمان وقوع سیل مسوولین دولتی در حد توان خود حضور دارند. سکوت عجیبی هم نکرده اند . ازاده باشید.
با درود به صالحین ،وصادقین ؟ برای حوادث طبیعی مانند سیل ،وزلزله ،،عزای منطقه ای کفایت میکند ،برای حوادث ،ریلی ،وهوایی ،ودریای بستگی دارد به میزان تلفات ،وشخصیتهای آن فاجعه ،ملی ،یا منطقه ای ،اما برای سردمداران حکومتی که جزٔ ارکان سیستم هستند ،عزای ملی باید باشد ،چرا بعضی مسایل را پیچیده ،وقامض میکنید ،دنیاذهراران ساله به همین صورت بوده ،وخواهد بود ،انسانها شیر خامدخورده ،وجایزالخطا هستند ،؟ اگر نه با این همه پیشرفت علمی وتکنولژی ،میبایست جهاندحالا گلستان میشد ؟ خصلت آدمی ،زیاده خواهی ،وقدرت طلبی است ،خداوند منان آگاه به خلقتآدمی بوده که پیام آورانی برای ارشاد آن مرسل فرموده ؟،،،
این مسئله برمیگردد به این که حوادث این چینینی مثل سیل اخیر و مشابه که به داغدار شدن هم وطنان منجر می شود هر از چند گاه اتفاق می افتد اگر تلفات انسانی در بلایا و تصادفات حتی به تعداد 2 نفر هر چند سال اتفاق بیافتد باید عزای عمومی بگیریم. ولی وقتی متاسفانه از این حوادث هرماه اتفاق میافتد حالت عادی به خود میگیرد.
حق این بود که در این مصیبت عزای عمومی اعلام شود مرگ تعداد زیادی از هموطنان مرگ کشتزارها آبادیها و سرمایه ها یی که به سختی به دست آمده بود و البته قبل از عزاداری برای سیل باید عزادار نداشتن ساختارهای زیر بنایی در کشور باشیم که نه طاقت آب را داریم و نه طاقت آتش !نه طاقت باریدن و نه طاقت نباریدن!