بازدید 11818

آرزوی ترامپ به زانو در آوردن ایران است

گفت و گو با دکتر کیومرث یزدان پناه
کد خبر: ۶۶۵۳۸۷
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۲ 11 February 2017
با پایان یافتن دوران ریاست جمهوری «باراک اوباما» و آغاز ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» در آمریکا، سیاست های این کشور در برابر سایر کشورهای جهان دست خوش تغییرات جدی شد که از جمله آن می توان به افزایش تهدیدها و محدودیت های این کشور برای ایران اشاره کرد.

فارغ از سوال هایی که در مورد چرایی و چگونگی این تغییرات طرح می شود، یکی از مهم ترین سئوال هایی که با وجود رفتار و شعارهای جدید «ترامپ» مطرح است، نوع و میزان اثرگذاری این کنشگری ها بر نفوذ و قدرت ژئوپلیتیکی ایران در منطقه و جهان است.

برخی بر این باور هستند که با شروع به کار دولت جدید آمریکا، چالش های ایران در منطقه خاورمیانه افزایش خواهد یافت و حتی نگرانی وقوع یک جنگ وجود دارد، اما از آن سو نیز برخی بر این باورند که رفتار و سیاست های رئیس جمهور جدید آمریکا برای ایران نوعی فرصت آفرینی است تا ضمن نمایش چهره واقعی دولت آمریکا، ازحقانیت مواضع خود در منطقه و جهان دفاع کند.

برای یافتن پاسخ این سوال و سوال های دیگری از این دست، «تابناک» به سراغ «دکتر کیومرث یزدانپناه» عضو هیئت علمی دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران رفت و با او به گفت گو نشست.

آنچه در ادامه می خوانید، مشروح این گفت و گو است.

*-آقای دکتر با سلام، لطفاً برای شروع بفرمایید اگر بخواهیم یک نگاه کلی بر عملکرد 8 سال دولت پیشین آمریکا و نقش آن بر جایگاه سیاسی ایران در منطقه و جهان داشته باشیم به چه مسائلی بر می خوریم؟

بله با تشکر از شما، اگر نگاهی اجمالی به دوران هشت ساله ریاست جمهوری امریکا در دوره «باراک اوباما» داشته باشیم، رویکرد توجه وی به ایران به عنوان یک محور موثر ژئوپلیتیکی همواره در محوطه جریمه سیاسی کاخ سفید، مبنای تصمیم گیری بود. اگر چه مهم‌ترین دستاورد دولت اوباما در عرصه سیاست خارجی توافق هسته‌ای با نیات آمریکایی ، با جمهوری اسلامی ایران بود، اما اهمیت راهبردی مسائل و چالش های استراتژیک با ایران دغدغه ثابت سیاستمداران کاخ سفید در دوره اوباما بود و زاوایای متعددی را برای تجزیه و تحلیل طلب می کند.

لذا وجود موارد متعدد از مسائل و چالش های راهبردی و استراتژیک در سیاست های خارجی امریکا در رابطه با ایران در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما و شفیت سریع برخی از این چالش ها به دولت «ترامپ» که دارای ادبیاتی ناشناخته در عرصه سیاست می باشد، از نگاه ژئوپلیتیکی حائز اهمیت است.

نگرش «اوباما» به ایران اگر چه برگرفته از ذات استراتژی های برون مرزی امریکا به مناطق مختلف دنیا و سیاست های راهبردی امریکا به ایران نشأت می گرفت، اما ساختار کلی دول او در مواجهه با ایران متأثر از روح رئالیسم تهاجمی حاکم بر سیاست خارجی این کشور بود.

*-رئیس جمهور پیشین آمریکا اگرچه به صورت آشکارا به اتخاذ سیاست تهاجمی علیه ایران اقدام نکرد اما برخی عملکردهایش مثل اعمال تحریم های جدید حتی پس از برجام، عملاً در راستای ایجاد چالش برای ایران بود، ارزیابی شما از این مسئله چیست؟

در موضوع برجام باید ابعاد حقوقی فنی و سیاسی آن را بطور همزمان مورد توجه قرار داد. به نظر من در موضوع برجام رفتار آمریکا صادقانه نبود اما در نحوه تنظیم حقوقی و فنی کار به گونه ای پیش رفت که از نظر سیاسی در اجرای برجام با خلأهای جدی مواجه شدیم و در نهایت وزن ژئوپلیتیکی ایران در سطح جهانی از این رخداد متأثر شد.

از این رو به نظر من «باراک اوباما» بر خلاف آنچه در ظاهر رفتاری خود نشان داد، هیچوقت با مردم ایران صادقانه برخورد نکرد.

*استدلال شما برای اینکه می گویید «اوباما» با ما صادق نبود، چیست؟

ببینید، در وحله اول رفتار و عملکرد «اوباما» در برابر ایران تحت تأثیر گروه فشار کاخ سفید و پنتاگون همواره خصمانه بود و حتی برجام نیز نتوانست در تغییر این رفتار خصمانه تاثیر بگذارد. دوم اینکه دولت «اوباما» از ذوق زدگی دولت ایران برای برجام و تعارض گفتمان سیاسی تهران تحریک شد تا با پشت پا زدن به برجام به سوی اعمال فشارهای جدید علیه ملت ایران روی بیاورد.

*-نظر شما در مورد سیاست تهاجمی رئیس جمهور آمریکا و احتمالاً اهداف پشت پرده او از این مسئله چیست؟

«ترامپ» را باید محصول تفکرات نئورئالیستی در آمریکا دانست که تفکراتش، با نوعی تفکر فردی نژادپرستانه در آمیخته است. در این تفکر ویژگی های متفاوت و متمایزی نهفته است که نشان از دوران گذار آمریکا از خلأهای مقطعی و ورود به این کشور به دوران متفاوت می باشد.

*منظور شما از دوران متفاوت چیست؟

من فکر می کنم، سیاستمداران آمریکایی برای توجیه استراتژی ها و اقدامات خود نیاز به عاملی دارند که به به نظر می رسد در دوره دونالد ترامپ ایران در خط مقدم این توجیه باشد.

البته این خط فکری فقط بر گرفته از ذهن فردی «ترامپ» نیست و قطعاً یک جریان فکری قوی پشت این برجسته نمایی ایران در مقطع کنونی توسط ترامپ وجود دارد.

*-به نظر شما رفتار دولت جدید آمریکا در عرضه سیاست خارجی از جمله منع تردد ایرانیان به این کشور و دیگر شعارها در ادامه چه تأثیری بر جایگاه و نقش ایران در مناسبات سیاسی و بین المللی خاورمیانه خواهد داشت؟

«ترامپ» را نباید عصبانی کرد. او فرد قابل پیش بینی شدن نیست. او فردی است که در رأس حاکمیت یک ابرقدرت قرار دارد ولی فاقد عمق تفکر استراتژیک است و قطعاً آدم خطرناکی است که جنون در اقدام از ویژگی های آن است.

تصور می کنم، تمام تلاش های ترامپ در سال های آتی برای تضعیف ایران و انزوای بیشتر ایران متمرکز خواهد شد و او از استراتژی "انزوا از بیرون و انسداد از درون" در این مسیر استفاده خواهد کرد.

لذا فشار به ایرانیان مقیم ایران و بستن راه ایرانیان برای سفر به امریکا در راستای سیاست فوق کاملا قابل فهم است.

نکته دیگری که نباید از آن غافل شد این است که در حال حاضر یک معامله بزرگ برای به زانو درآوردن ایران در آمریکا و با رهبری رئیس جمهور جدید این کشور در جریان است که باید مراقب بود این سیاست عملی نشود و با هوشمندی در واکنش ها از بروز هر گونه آسیب ممانعت کرد. در واقع یکی از بزرگ ترین آرزوهای دولت جدید آمریکا را باید به زانو در آوردن ایران عنوان کرد.

*-برخی تحلیلگران رفتار جدید ترامپ را برای ایران یک فرصت تلقی می کنند، نظر شما در این باره چیست؟

ببینید دشمن، دشمن است و کاملاً عادی است که رفتارهای خود را بر اساس به زانو در آوردن حریف تنظیم نماید. لذا بطور طبیعی هر رفتار دشمن را باید بر اساس نیات آن تبدیل به فرصت کرد و گرنه فرصت به خودی خود و با توسل و صرف شعار مرگ بر فلانی محقق شدنی نیست.

شرایط گذار ژئوپلیتیکی ایجاب می کند تا موضع گیری ها بر اساس عقل و منطق صورت بگیرد. اگر بخواهم این موضوع را با مثال توضیح بدهم باید گفت باید شرایط را به گونه ای هوشمندانه مدیریت کنیم که از کنار یک حیوان درنده، وحشی و پر زور که هر لحظه دنبال بهانه است تا دندان های تیزش را نشان بدهد، با نهایت تدبیر و عقلانیت عبور کنیم.

*-به عنوا سئوال آخر بفرمایید آیا شما با اتخاذ سیاست و رفتارهای تقابلی و اقدام متقابل بر علیه آمریکا موافق هستید؟

اقدام متقابل تعریف مشخص و ضرورت های زمانی و مکانی مربوط به خود را دارد. معمولاً برای هر اقدامی باید با ارزیابی دقیق انجام داد و با کنار هم قراردادن تمام فرضیه ها وارد عمل شد. مثلاً ابتدا توانمندی های خود را با رقیب سنجید و سپس تصمیم گرفت‌.

در مورد رفتار دولت جدید آمریکا و رئیس جمهور این کشور من فکر می کنم، شخصیت «ترامپ» و موقعیت فعلی آمریکا بگونه ای است که نباید بی گدار به آب زد و با این اقدام شرایط را بیش از پیش به سمت بحران و نزاع برد.

مثال بارز این مسئله که تجربه بزرگی هم شد، ماجرای برجام بود. به رغم امتیازهایی که ایران داد و تلاش کرد تا با آمریکا کنار بیاید، آنها پاسخ مناسبی به نیت های خیرخواهانه ایران ندادند. لذا تصور می کنم نیاز است تا قبل از هر اقدام عملیاتی دیگر در قبال آمریکا، همه جوانب آن بررسی شود و از هر گونه رفتار احساسی، سریع و شعاری جلوگیری شود.

چرا که «ترامپ» و همراهانش اینگونه استنباط می کنند که ایران در شرایط " احساس محاصره" است، پس بهتر است که استراتژی انزوا از بیرون و انسداد از درون را تشدید کنند. در این شرایط باید مقامات ایرانی با توجه به ابعاد مختلف این استراتژی راهکارهای مناسبی برای پاسخ دادن فراهم کنند و صرفاً به حرکت های شتابزده و راه حل های آسان که به سادگی در دسترس قرار می گیرند، اجتناب کنند.

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هفدهم رمضان