در شرايطي که با گذشت بيش از سه ماه از انتخابات پرحاشيه اخير رگههايي از عقلانيت و مداراي سياسي در جامعه در حال شکل گيري است، رفتارهاي رسانهاي مراکز دولتي و مرتبط به آن حاکي از آن است که دور جديدي از هجمههاي سازماندهي شده عليه اعضاي بيت امام خميني (ره) و به ويژه حسن خميني آغاز شده است. اين مراکز رسانهاي در مجموع در تلاش براي القاي اين نکته به ذهن مخاطبانشان هستند که اعضاي بيت امام(ره) همگام و همنشين با منتقدان و مخالفان نظام (چه احزاب و چهرههاي منتقد در داخل کشور و چه تشکلهاي اپوزيسيون در خارج از مرزها) و مدافع آنها هستند.
به گزارش «سرمايه»، علاوه بر آن به ادعاي اين گروه از افراد «مواضع اخير حجت الاسلام سيدحسن خميني که هم اکنون محور بيت امام و توليت آستان مقدس امام خميني و مسئوليت موسسه تنظيم و نشر آثار ايشان را به عهده دارد، اين نگراني را تشديد ميکند که بيت امام به رغم توصيهها و سفارشات اکيد بنيانگذار جمهوري اسلامي مبني بر پرهيز از ورود به جنجالهاي سياسي، اين توصيه را ناديده گرفته و موجبات سوءاستفادههاي سياسي و تبليغاتي از اين بيت معظم را فراهم آورده است.»
در تازهترين نوشتار از اين دست که توسط دفتر پژوهش و بررسيهاي خبري خبرگزاري دولتي «ايرنا» منتشر شده، ضمن تاکيد بر اين نکته که «حفظ نظام و انقلاب بر همه امور ارجحيت دارد»، ادعا شده است: «سيدحسين خميني، فرزند آقا مصطفي و نوه ارشد امام(ره)... در گيرودار فضاي سياسي ملتهب دهه 60 و عزل بني صدر، آشکارا از رئيس جمهور مخلوع حمايت کرد و تمام قامت در مقابل اراده ملت و تصميم پدربزرگ ايستاد. او که پس از رحلت جانسوز پدر مورد مهر و عطوفت ويژه پدربزرگ قرار گرفته بود در کشاکش فضاي غبارآلود آن روزها، آنچنان بازيچه گروهها و جريانات سياسي قرار گرفت که ناگزير امام با همه عشق و علاقهاي که به فرزند مصطفاي عزيزش داشت با دلي شکسته و روحي آزرده، سيدحسين را از بيت خود طرد کرد تا هم چشم فتنه را کور کرده باشد و هم به رجال سياسي و مسئولان نظام اين درس را بدهد که حفظ نظام و انقلاب بر همه امور ارجحيت دارد... سرگذشت سيدحسين خميني ميتواند عبرتي بزرگ براي سيدحسن خميني باشد.»
ادعاي ايرنا با اين مطلب ادامه مييابد که «اين تجربه تلخ و سرنوشتي که سيدحسين خميني به واسطه زاويه گرفتن با امام و انقلاب و همچنين ورود ناشيانه به بازيهاي نازل سياسي به آن دچار شد، عبرتي است که اين روزها بايد مدنظر فعالان سياسي، آقازادهها و به ويژه منسوبان بيت معظم امام خميني(ره) قرار گيرد.» نويسنده اين مطلب در بخش ديگري از اين نوشتار به حمله عليه زهرا اشراقي (نوه ديگر امام خميني) پرداخته و مينويسد: «هنوز ماجراي مصاحبههاي جنجالي خانم زهرا اشراقي، نوه دختري امام و همسر محمدرضا خاتمي از اذهان عمومي پاک نشده است؛ هنوز مصاحبه جنجالي ايشان با روزنامه آمريکايي نيويورک تايمز را که در آن برخي ارزشهاي ايراني اسلامي ما به سخره گرفته شده بود، يادمان نرفته است آيا آن مصاحبه کذايي باعث وهن بيت امام نشد.»
همين خبرگزاري در مصاحبهاي با قاسم روانبخش به نقل از او هشدار داده است: «مهم نيست که فردي نوه امام باشد يا نباشد، اگر خطا کند بايد مجازات شود. امام خميني(ره) با نوه خطاکار خود هم برخورد کرد.»
روانبخش که از ياران نزديک مصباح يزدي و از حاميان پر و پا قرص محمود احمدي نژاد است، هم اکنون دبير سياسي نشريه «پرتو سخن» و عضو هيات علمي موسسه آموزشي- پژوهشي امام خميني(ره) قم است در ادامه اين گفت وگو با اشاره به اينکه «مردم اوامر ولي فقيه و امام زمان خود را به جديت اجرا ميکنند»، ادامه ميدهد: «مردم در گذشته هم نشان دادند که برايشان مهم نيست که خطاکار نوه امام باشد يا نباشد در هر صورت با او برخورد ميکنند.»
وي همچنين با اشاره به اينکه «مردم با تمام قدرت پاي کار امام و رهبري ايستادهاند»، ميافزايد: «کساني حتي از بيوت امام راحل نميتوانند مسير امام را به اشتباه بروند زيرا همان طور که امام در گذشته نشان دادند که با اين افراد برخورد ميکنند امروز نيز با آنان برخورد ميشود.»
به گفته روانبخش «زماني که حسين خميني خطا رفت و برخلاف شهيدرجايي سخناني را بيان کرد امام دستور دادند که به صورت جدي با او برخورد شود و حتي دستور دستگيري او را صادر کردند. مردم نيز به شدت با وي برخورد کردند.»
خبرگزاري دولتي «ايرنا» در مصاحبهاي جداگانه به نقل از حجت الاسلام «محمدعلي رضايي» نيز خطاب به اعضاي بيوت شخصيت سياسي کشور از جمله ايشان آورده است: «برخي از شخصيتها وجود و نفعشان براي اسلام بسيار زياد است و افرادي که از وابستگان و نزديکان اين افراد هستند، بايد مراقب رفتار و گفتار خود باشند که به اين شخصيتها لطمه وارد نکنند.»
وي گفت: «اين شخصيتها دو جايگاه دارند يک جايگاه شخصي خود آنان است که به شخصيت ذاتي آنان باز ميگردد و ديگري جايگاهي است که آنان را به شخصيت بزرگ وابسته ميکند.»
رضايي تاکيد کرد: «وابستگي آنان به يک شخصيت بزرگ نظام بر اعتبار آنان افزوده و آنان نبايد از اين اعتبار سوء استفاده کنند.»
وي اظهار داشت: «آنان بايد به اين مساله توجه کنند که حتي اگر کوچک ترين مسالهاي در رفتار آنان باعث ضربه زدن به آن شخصيت بزرگ ميشود از آن جلوگيري و دوري کنند. در اين صورت است که جايگاه و شخصيت ذاتي آنان تثبيت ميشود.»
وي ادعا کرد: «گاهي مواقع اين افراد با رفتارهايشان به گردابهايي ميافتند که هم به شخصيت خود ضربه وارد ميکنند و هم آن شخص بزرگ را زيرسوال ميبرند. اين افراد بايد بدانند که جامعه سياسي متوجه آنان است و کوچک ترين حرکت آنان در معرض ديد همگان است.»
همچنين حجت الاسلام جعفر شجوني در گفتوگو با اين خبرگزاري خواستار برخورد جدي با اين افراد شده و تصريح کرد: «اگر کسي وابسته به بزرگان حکومت باشد و تخلف کند، بايد قانون براي او همانند ديگران اجرا شود.»
وي تاکيد کرد: «وابستگي يا عضويت افراد به بيوت شخصيتهاي خوشنام، محوري براي خطاکاري و توجيه کجروي نيست.»
شجوني با اشاره به اينکه «فرمايشات امام راحل براي همه حجت است»، تصريح کرد: «بايد با افراد خطاکار که وابسته به شخصيتهاي بزرگ نظام هستند با جديت برخورد شود.»
وي با اشاره به اينکه «بايد به طور يکسان با افراد برخورد شود»، گفت: «اينکه عدهاي وابسته به بزرگان و افراد موجه و مردمي در جامعه هستند دليل نميشود که دست به هر کاري بزنند بلکه بايد بدانند که آنان هم مجازات ميشوند.»
شجوني افزود: «درست نيست که يک مشت افراد کوچک در دادگاهها محاکمه شوند و برخي از سران گردن کلفت آنان در بيرون آزاد باشند و تيشه به ريشه نظام بزنند.»
اين خبرگزاري پيشتر طي مطلبي با عنوان «سخني درباره سيدحسن خميني» به قلم محمدجعفر بهداد از جمله آورده بود: «اينکه سيدحسن خميني با کساني همچون محمدخاتمي و موسوي خوئينيها نشست و برخاست سياسي داشته باشد يا حتي در جلسات همفکري آنها براي پيشبرد اهداف انتخاباتي و فراانتخاباتي مشارکت کند، قابل ملامت نيست اما هنگامي که ثابت ميشود اين جماعت برخلاف سوابق سياسي و اعتقادي خود با نقشه براندازانه دشمن هم داستان و همراه شدهاند، ديگر نميتوان تداوم همپيماني با اين عناصر را توجيه کرد. اگر سيدحسن خميني ميداند که اين افراد بيش و پيش از هرگونه دغدغه به ظاهر اصلاح طلبانه در واقع با ولايت فقيه و نظام ولايي دچار مشکل شدهاند در همنشيني و همگامي با آنها دچار خطاي هولناکي شده است و اگر هنوز اين واقعيت را درک نکرده، بايد کساني را ملامت کرد که از ماموريت روشنگري نوه امام راحل در کوران يک فتنه پيچيده غفلت کردهاند در هر حال آنچه اين نگراني را افزايش ميدهد تداوم پيوستگي وي با عوامل اصلي تحولات تلخ پس از انتخابات است. اگرچه از سيدحسن انتظار ميرفت بلافاصله پس از موضع گيريهاي موهن ميرحسين موسوي درباره آرمانهاي فلسطين يا دروغگو ناميدن «حکومت» در برنامه زنده تلويزيوني واکنش غيرتمندانه نشان دهد اما از او لااقل اين توقع وجود داشت که آيين معنوي احيا را در حرم مطهر حضرت امام، آن هم به خاطر کسي مثل محمد خاتمي لغو نکند.»
در موردي ديگر همچنين حسين شريعتمداري طي يادداشتي ضمن انتقاد شديد از موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني و متهم سازي اين موسسه به انحراف از سيدحسن خميني نيز انتقاد کرده بود که ناظر منفعل فعاليت «نفوذي ها» در اين موسسه است.