بهترين بازندهها، بازندههايي هستند كه عنان اختيار از كف نميدهند، عصباني ميشوند اما پرخاشگر و توهين كننده نميشوند. از باخت ناراحت هستند اما به جاي گذشته به آينده فكر ميكنند. سرمايههاي امروز به كنار، به سرمايههاي فردا فكر ميكنند، به اگرها كاري ندارند و به بايدهاي فردا فكر ميكنند.
به نوشته گل؛ در طول تاريخ فوتبال ايران بارها پيش آمده كه باختهايم اما در قبال باختها عكسالعملهاي متفاوتي داشتهايم. پيشرفت آنگاه بوده كه روح اميد در عكسالعملهاي تاريخي پس از باخت مربيان نابوده نشده بود. مربياني بودهاند كه با رفتارهاي اخلاقمدار و محترمانه، بعدها موقعيتهاي شايستهاي در فوتبال به دست آوردند و امروز سياه را به فرداي سپيد پاك كردهاند. در مطلب حاضر پنج تصوير تاريخي از واكنشهاي پنج سرمربي سابق تيمملي بعد از شكستهاي بزرگ را مرور ميكنيم.
1 - سال 1337 شمسي در بازيهاي آسيايي 1958 توكيو هستيم. ياران مغرور تيمملي كه ادعا دارند تا اين سال بهترين تيمملي تاريخ را ساختهاند با دو شكست وحشتناك پنج – صفر و چهار – صفر برابر كرهجنوبي و اسراييل غاصب بين 14 تيم رقابتها چاردهم ميشوند. فرانس مساروش سرمربي جديد تيمملي جوانگرايي كرده و حميد شيرزادگان، حسن حبيبي، محمد رنجبر، منصور اميرآصفي، مصطفي عرب، كامبيز مجالي و... را به تيمملي تزريق كرده است. بعد از رفتن او فكري سرمربي تيم ملي ميشود و مسير تيمملي را با ادامه جوانگرايي و آوردن همايون بهزادي دنبال ميكند و تيم ملي در مسابقات مقدماتي المپيك 1964 توكيو، به عنوان تيم اول غرب آسيا به المپيك صعود ميكند. اين اولين افتخار تاريخي فوتبال ايران ميشود. مزدي كه پس از تلاش يك مربي معتقد به اصول روز فوتبال به دست ميآيد.
2 – سال 1352 شمسي، فوتبال موفق ملي كه يك سال قبل ضمن صعود به المپيك مونيخ، قهرمان جام ملتهاي 1972 آسيا شده در مقدماتي جام جهاني برابر استراليا مغلوب و حذف ميشود. فرانك اوفارل سرمربي سابق منچستريونايتد، تيم ملي را شجاعانه جوان ميكند. حسن روشن، غفور جهاني، حسن نظري و... به تيمملي رونق ميدهند و افتخارات از سال 53 مثل باران روي سر تيمملي ميبارد. در سال 53، قهرمان بازيهاي آسيايي 1974 تهران در سال 54، صعود به المپيك 1976 مونترال – در سال 55، قهرماني در جام ملتهاي 1976 و بالاخره در سال 56، صعود به جام جهاني 1978 آرژانتين افتخارات نشات گرفته از آن نوع نگاه است كه حالا برگهاي دفتر فوتبال ايران را طلايي و غرورآميز كرده است.
3 - در بازيهاي آسيايي 1986 سئول اتفاقات تلخي رخ ميدهد. بين كادر فني و بازيكنان تيم ملي اختلاف و جدل شكل ميگيرد كه منجر به كنارهگيري و انصراف 14 ستاره ملي ميشود. در حاليكه تصور ميشد پرويز دهداري، سرمربي وقت تيمملي، از وجود ساير ستارگان خارج از تيمملي مثل عليدوستي، جعفر مختاريفر، انصاريفرد و... بهره ببرد اما او همه بازيكنان نامدار باقيمانده را كنار ميگذارد و با يك تيم بسيار جوان به مسابقات مقدماتي المپيك 1988 سئول ميرود. تيمملي مثل آب خوردن در اين بازيها حذف ميشود اما از پاييز 65 تا پاييز 69 چهار سال گذشت كه اقبال دوباره به فوتبال ملي روي آورد و تيم قدرتمند ايران در بازيهاي آسيايي 1990 پكن قهرمان شد. مجتبي محرمي، احمد عابدزاده، جواد زرينچه، صمد مرفاوي، مجيد نامجومطلق و... جزو جوانهايي بودند كه دهداري به فوتبال معرفي كرد. مردي كه كم حرف و حديث نشنيد و كم از روزگار جفا نديد.
4 - در سالهاي ابتدايي دهه 70، فوتبال روي دور ناكامي بود. در مسابقات جام ملتهاي 1992 و بازيهاي آسيايي 1994در همان دور اول رقابتها حذف و در مسابقات مقدماتي جامجهاني بين شش تيم آسيا پنجم شديم. در اسفندماه سال 1374، محمد مايليكهن جوان سرمربي تيم ملي شد. مايلي بيدرنگ تيمملي را زير و رو كرد و هر چه بازيكن جوان در ليگ ديد به تيمملي آورد. نسلي كه داريوش يزداني، فرهاد مجيدي، مهدي مهدويكيا، مهرداد ميناوند، نيما نكيسا، حامد كاويانپور و... را در دل داشت. مايليكهن با عزم، جوانگرايي را كليد زد و از فوتبال بيرمق ايران، يك تيم آتشين ساخت. تيمملي ميانه دهه 70 به جام جهاني 1998 فرانسه صعود كرد و در بازيهاي آسيايي 1998 بانكوك قهرمان شد اما جالب آنكه مايليكهن حتي همان باخت اوليه را هم تجربه نكرد و در جام ملتهاي 96، كره جنوبي را ششتايي و عربستان را سهتايي كرد.
5 - تيم ملي فوتبال در سال 1380 بعد از حذف به همراه بلاژويچ معروف در مقدماتي جامجهاني 2002 فوتبال، به برانكو واگذار شد. برانكو با جوانگرايي دربهاي تيم ملي را بر روي ايمان مبعلي، علي بداوي، حسين كعبي، مهرزاد معدنچي، ابراهيم ميرزاپور و... باز كرد، ثمره ريسك برانكو قهرماني در بازيهاي آسيايي و در پي آن صعود تيمملي به جامجهاني 2006 آلمان آن هم بدون دردسر و پليآف بود. تيم ملي ايران در جامجهاني هم تيم نسبتا خوبي بود اما جوانان آن تحت تاثير تفكر محافظهكارانه سرمربي كروات راه به جايي نبرد اما نام برانكو ايوانكوويچ در زمره مربيان تحولگرا قرار گرفت. تيم ملي ما هنوز با همان استخوانبندي تيم برانكو وارد ميدان ميشود!!
* * *
افشين قطبي بايد به ياد داشته باشد يكي از معيارهاي مشترك در موفقيت پنج تيم گذشته ايجاد جوانگرايي بود. شيرزادگان 1960، حسن روشن 1974، عابدزاده 1986، مهدويكيا 1996، نكونام 2000 و حسين كعبي سال 2001 همه با يك هدف و با يك تشابه فكري پديده شدند. امروز اگر ليگ ايران بيش از يك دهه گذشته ستاره مستعد نداشته با شد، كمتر ندارد.