بازدید 2118
درد دل‌هاي آرش ميراسماعيلي؛

به جايي رسيده ام كه از این رشته متنفرم!

متأسفانه خيلي‌ها قبول نداشتند كه من آن‌جا باشم. خيلي‌ها بچه‌هاي تيم ملي و كساني كه داخل فدراسيون بودند و ادعاي موروثي بودن جودو را دارند را شارژ مي‌كردند. من خسته كننده‌ترين روزهاي زندگي‌ام را پشت سر گذاشتم. واقعا وقتي به خانه مي‌رفتم ديگر توان نداشتم. چون با بخشي از فكرم بايد با آن‌ها مي‌جنگيدم و با بخشي از فكرم سنگ‌هايي را كه آن‌ها مي‌انداختند بر مي‌داشتم و يك بخش مغزم هم بايد در تيم‌ملي كارها را انجام مي‌داد.
کد خبر: ۶۲۶۵۲
تاریخ انتشار: ۱۴ شهريور ۱۳۸۸ - ۰۹:۲۸ 05 September 2009
با اين‌كه جودو همه چيز را به من داده است. ولي شايد اين آقايان يا به ظاهر دوستان، كاري ‌كردند كسي كه چهار مدال جهاني داشت، به سه المپيك رفته بود الان بگويد كه از جودو متنفر است.

به نوشته خراسان؛ بالاخره بعد از يكسال سكوت را شكست؛ آرش ميراسماعيلي كاپيتان و سرمربي پيشين تيم ملي جودو. او كه بعد از ناكامي‌اش در المپيك پكن روزه سكوت گرفت حتي با كناره‌گيري از سرمربي‌گري تيم ملي لب باز نكرد اما وقتي مشخص شد به جاي او محمود ميران در انتخابات كميته ورزشكاران فدراسيون جهاني حاضر شده، طاقتش طاق شد و روزه سكوت را شكست. از نظر او اين كار فدراسيون‌ تنها يك نتيجه دارد؛ طرد آرش ميراسماعيلي از جودو.

***

چه شد كه سرمربي تيم ملي جودو شديد؟

بعد از المپيك پكن و سفرم به آلمان، تصميم بر آن شد كه سرمربي تيم ملي ايران شوم. مي‌دانستم جوانم و تجربه سرمربي‌گري نداشتم يا اين‌كه خيلي برايم زود بود.با علم به همه اين مسائل قبول كردم؛ آن هم به اتكاي تجربه 10 ساله در تيم ملي. من راه قهرماني را رفته بودم. راهي كه كسي نرفته بود. سبكي را انتخاب كرده بودم و مربيان بزرگي را در كشورهاي مختلف و كمپ‌هاي مختلف به خودم ديده بودم. مربياني كه كسي نديده بود. مثل مربي گرجستاني. آموزش‌هايي را ديده بودم و مي‌توانستم از آن‌ها به خوبي استفاده كنم. به همين خاطر پا در اين راه گذاشتم تا مدالي را كه خودم از المپيك نگرفته بودم، تيم ملي و بچه‌هايي كه به آن‌ها آموزش مي‌دهم بگيرند.

دوران سرمربي‌گري تيم ملي چه دوراني بود؟

دوران خيلي سختي بود. آن 8 ماه براي من به اندازه 8 سال گذشت. روزهاي سخت و پرفشاري را پشت سر گذاشتم. چرا كه خيلي‌ها به آن چشم داشتند و حتي خيلي‌ها آن را حق قانوني خود مي‌دانستند و دوست نداشتند آرش ميراسماعيلي آن‌جا باشد. خيلي‌ها حق موروثي خودشان را ضايع شده مي‌ديدند چرا كه دستشان از منفعت خالي مانده بود و دوست نداشتند آرش ميراسماعيلي آن‌جا باشد و به هزار و يك دليل متوسل مي‌شدند تا بتوانند سنگي را جلوي پاي من بيندازند تا من موفق نشوم.

با اين شرايط بناي كارتان را روي چه اصلي گذاشتيد؟

از همان روزهاي اولي كه وارد جودو شدم مي‌دانستم كه روزهاي خيلي سختي را در پيش دارم. چون آبرويي را كه در 10 سال به دست آورده بودم در طبق اخلاص گذاشته بودم به همين دليل مي‌دانستم بايد كار پايه‌اي انجام شود. پشتوانه سازي انجام نشده بود و در اين راه بايد خيلي دقيق و باهوش فكر مي‌كردم تا بتوانيم براي چند سال ديگر مدال داشته باشيم. همان روزها فكرش را مي‌كردم و اين روزها را مي‌ديدم چرا كه تيم، قهرماناني را كه داشت از دست داده بود. كساني كه در اين چند سال توانسته بودند چندين مدال جهاني و آسيايي براي كشورشان و فدراسيون بياورند. ولي هر كدام به نحوي از جودو رفتند و مدال‌آوري خيلي سخت شده بودند چون در اين چند سال پشتوانه‌سازي هم صورت نگرفته بود. ما نفري را نداشتيم كه وقتي آرش ميراسماعيلي از جودو رفت جايگزين او شود و حداقل بتواند چند مدال‌مان را تكرار كند و در وزن‌هاي ديگر مثل آقاي ميران، رودكي، آخوندزاده و... در اين چند سال فقط دل به اين‌ها بسته بوديم و من مي‌دانستم كه كار سختي دارم؛ هم اين مهره‌ها را ندارم و هم بايد كار پايه‌اي انجام دهم. در همان روزهاي اول تيم اميد را تشكيل دادم و فكر كردم مقطعي كه فاصله بين تيم جوانان و بزرگسالان است بچه‌ها را جمع كنم و بچه‌هاي تيم اميد، خيلي خوب بودند. خيلي جوان بودند. بچه‌هايي كه از تيم جوانان خارج شده بودند ولي هنوز به تيم بزرگسالان پا نگذاشته بودند. تيم ملي را قانونمند كردم. قانون شرايط ورود به تيم ملي را گذاشتم. تيم ملي با نظم و انضباط خاصي پيش مي‌رفت. شرايطي در آن چند ماه در تيم به وجود آمد كه هر كسي به تيم ملي آمده بود دودستي پيراهن تيم ملي را مي‌چسبيد كه از دستش ندهد. چون اين يك افتخار براي همه است پس بايد سعي كنند با تلاش به دست بياورند و وقتي آن را به دست آوردند دودستي به آن بچسبند، نه اين‌كه خيلي راحت از دستش بدهند.

همان موقع فكر مي‌كرديد تيمتان كي به مدال برسد؟

در آن مدت هم پيش‌بيني كرده بودم كه ما فعلا تا 2 سال نمي‌توانيم مدال به دست آوريم و بايد كار پايه‌اي انجام مي‌داديم كه بعد از 2 سال بتوانيم در آسيا مدال به دست آوريم و شايد در جهان به تك مدال برسيم.

جو براي كار شما چطور بود، موافق شما بود يا مخالف؟

متأسفانه خيلي‌ها قبول نداشتند كه من آن‌جا باشم. خيلي‌ها بچه‌هاي تيم ملي و كساني كه داخل فدراسيون بودند و ادعاي موروثي بودن جودو را دارند را شارژ مي‌كردند. من خسته كننده‌ترين روزهاي زندگي‌ام را پشت سر گذاشتم. واقعا وقتي به خانه مي‌رفتم ديگر توان نداشتم. چون با بخشي از فكرم بايد با آن‌ها مي‌جنگيدم و با بخشي از فكرم سنگ‌هايي را كه آن‌ها مي‌انداختند بر مي‌داشتم و يك بخش مغزم هم بايد در تيم‌ملي كارها را انجام مي‌داد.

هيچ وقت فكر نكرديد قبول سرمربي‌گري‌ تيم‌ملي در چنين شرايطي اشتباه بوده؟

من فكر مي‌كردم با شرايطي كه هست و حضور آقاي رضوي به عنوان رئيس فدراسيون كه پشتوانه و حامي محكمي براي من بود، مي‌توانم ديدگاه حرفه‌اي و نظرهايم و آينده‌اي را كه براي جودو تصور مي‌كردم را اجرا كنم. من مطمئن بودم كه موفق مي‌شوم چون يا كاري را قبول نمي‌كنم يا اگر قبول كردم سعي مي‌كنم به نحو احسن آن را انجام دهم و در حد بالاتر از توانم هم براي آن كار مايه مي‌گذارم.

يعني شما الان معتقديد دليل عدم موفقيت شما اين است كه چوب لاي چرختان گذاشتند تا شما موفق نشويد؟

نه. اين را واقعا مي‌گويم كه اگر آقاي رضوي به عنوان رئيس فدراسيون مي‌ماند من با جديت كامل به كارم ادامه مي‌دادم؛ حتي اگر تيمم مدال نمي‌گرفت يا شكستي به دست مي‌آورد.

چرا؟ با‌ آقاي اميني اختلاف ديدگاه داشتيد؟

بله. خب من الان به جايي رسيدم كه از جودو متنفرم. با اين‌كه جودو همه چيز را به من داده است ولي شايد اين آقايان يا به ظاهر دوستان، كاري ‌كردند كسي كه چهار مدال جهاني داشت، به سه المپيك رفته بود و چندين مدال آسيايي داشت، الان بگويد كه از جودو متنفر است. خيلي دوست دارم اين درد دل‌ها به گوششان برسد و ببينند در آن 8 ماه چه بلايي سر من آوردند. واقعا اگر عادلانه بخواهند برخورد كنند مي‌دانند كه آرش ميراسماعيلي با ورود آن‌ها نبايد مي‌ماند. من در بيانيه‌اي كه دادم حرف‌هايم را صادقانه گفتم. حرف‌هايي كه شايد به مذاق خيلي‌ها خوش نيامد ولي من هميشه رك حرفم را مي‌زنم. قبول دارم شايد در دوران سرمربي‌گري ضعف‌هايي هم داشتم.

بعد از بيانيه استعفايتان، از شما خواستند كه برگرديد؟

من بعد از استعفاي آقاي رضوي يك هفته صبر كردم كه شايد تماسي با من گرفته شود ولي آقايان فقط در مطبوعات با من صحبت كردند. در آن زمان برادر همسرم در فدراسيون حضور داشت و هيچ كس سراغي از من نگرفت و نخواستند با من ارتباطي برقرار كنند و يا از من حمايت كنند و حتي صحبتي داشته باشند كه چرا آرش ميراسماعيلي مي‌خواهد برود.

اين اختلاف‌ها به زماني كه شما عضو تيم‌ملي بوديد بر‌مي‌گردد؟

بله. خيلي از اختلاف‌ها از همان موقع سرچشمه مي‌گيرد ولي خب زماني كه من قهرمان بودم با اين قاطعيتي كه سرمربي بودم صحبت نمي‌كردم. با قاطعيت جلوي بعضي از افراد نمي‌ايستادم. اما در آن مقطع زماني كه سرمربي بودم بايد جلوي بعضي از افراد مي‌ايستادم و همه ديدند كه من چطور به پيشكسوت‌ها احترام گذاشتم و همه را دعوت كردم. چطور از نظرهاي آن‌ها استفاده كردم. چه انتخابي‌‌هايي را برگزار كرديم. من خودم اعتراف مي‌كنم كه من هم نقاط ضعفي داشتم. من نمي‌گويم معصومم. شايد خيلي‌ جاها بي‌تجربگي‌مي‌كردم. شايد اگر الان بود در خيلي‌ جاها با سعه صدر بيشتري برخورد مي‌كردم و با بعضي از بچه‌ها‌ تعامل بهتري داشتم. بنا به موقعيتي كه در آن دو جبهه مختلف در فدراسيون فعاليت مي‌كردند و واقعا نمي‌دانم به چه دليل در آن مقطع زماني همه آن افرادي كه در كادر فدراسيون قبلي بودند، در يك جناح بودند و همه افراد كه تازه آمده بودند و داشتند كار انجام مي‌دادند در جناح ديگر. ولي اين را بگويم كه ناراحت نيستم كه چرا آمدم و چرا رفتم و در آن 8 ماه همه ديدند كه چه خالصانه و مخلصانه كار كردم. من با همه آن‌هايي كه سعي مي‌كردند به نحوي در تيم‌ملي كارشكني كنند هم تعامل داشتم. اين قدر كه به آن‌ها محبت مي‌كردم به بچه‌هايي كه وابسته به خودم بودند محبت نمي‌كردم.

فكر نمي‌كنيد يكي از اشتباه‌هاي شما اين بود كه وقتي سرمربي‌ شديد كه هم دوره‌هاي خودتان در تيم‌ملي بودند؟

هم‌دوره‌هاي من هيچ كدام مدال من را نداشتند، ‌غير از آقاي ميران، كسي سابقه مرا در تيم‌ملي نداشت كه بخواهيم اين را بيان كنيم. همان وقتي هم كه در تيم‌ملي بودم بيش‌تر جاها من به سرمربي تيم ‌ملي مشاوره مي‌دادم. بيشتر جاها كارها را من اداره مي‌كردم و مي‌توانم بگويم چون اين چند سال هم به نحوي تيم‌داري كردم با بچه‌ها مشكلي نداشتم ولي چون دست من واقعا خالي بود، وقتي من گفتم انتخابي آقاي رودكي و ملك محمدي را داشته باشيم، در فدراسيون رشته كوراش را عليه ما علم كردند.

چرا؟

چون تمام كساني كه كادر فني تيم‌ ملي بودند آن‌جا و در كوراش پست گرفته بودند. بچه‌هاي ما يك بام و دو هوا بودند. بچه‌ها فكر مي‌كردند كه اگر انتخابي برگزار كنيم و از طرف ما طرد شوند جاي ديگري دارند. سعي مي‌كردند كه بچه‌ها را جذب كنند تا مقابل ما بايستند ولي همه اين‌ها گذشته. من از اين كه رفتم ناراحت نيستم. چون در آن 8 ماه وظيفه خودم را انجام دادم.

چرا يك‌دفعه از تيم ‌ملي رفتيد؟

طبيعي است كسي كه با يك نفر اختلاف دارد سعي نمي‌كند او را از استعفا بازدارد. در آن يك هفته هيچ گونه صحبتي با من نشد، فقط در مطبوعات يكي، دو مطلب را ديدم و هيچ گونه تماسي هم با من نداشتند. خيلي جالب است كه وقتي استعفا دادم در عرض 24 ساعت جايگزين من مشخص شد. دليل تماس نگرفتن در اين يكي، دو هفته را اگر كسي دو دو تا چهار تا كند، متوجه مي‌شود.

يعني منتظر استعفاي شما بودند؟

دقيقا، شك نكنيد وگرنه در عرض 24 ساعت باز هم مي‌توانستند مرا پيدا كنند و با من صحبت‌هايي كنند.

اگر استعفا نمي‌داديد احتمال داشت بركنارتان كنند؟

با توجه به نزديك بودن مسابقه‌هاي آسيايي، اين كار را نمي‌كردند ولي بعد از مسابقه‌هاي آسيايي حتما اين كار را مي‌كردند. شك نكنيد.

شما رفتيد كه بركنارتان نكنند؟

من يك وظيفه‌اي دارم. يك آبرو و وجهه‌اي كه در جودو به دست آورده بودم كه اجازه نمي‌دهم هر كسي چه در فدراسيون و چه غير فدراسيون آن را بريزد. اين آبرو را خدا به من داده و اين آبرو را واقعا در خطر ديدم چون كه منتظر چنين فرصتي بودند كه من را عزل يا بركنار كنند و آن وقت جمع كردن آبرويي كه از من رفته بود برايم سخت مي‌شد و از يك جهت هم خوب شد كه دست آن‌ها براي انتخاب سرمربي‌شان باز شد.

انتظار داشتيد آقاي ميران سرمربي شود؟

خيلي‌ خوشحال شدم كه كسي جايگزين من شد كه واقعا لياقتش را داشت. ولي از اين جهت كه آينده سختي را براي آقاي ميران مي‌ديدم نگران شدم. اين كه شايد در آن مقطع به عنوان ابزار و وسيله از ايشان استفاده شد. شايد آمدند اسم آقاي ميران را جاي اسم من قرار دهند تا تنش‌ها را بخوابانند و اين كه در آن مقطع افكار عمومي را به آقاي ميران معطوف كنند. ولي خوشحال شدم كه ايشان جايگزين شد چون كه ايشان هم تجربه‌هاي ارزنده‌اي دارد و اميدوارم كه اين فرصت را به ايشان بدهند.

مسائلي كه شما گفتيد ريشه قديمي دارد يا اين‌كه با اتفاق‌هايي كه قبل از المپيك پكن سر تمرين افتاد ارتباط پيدا مي‌كند؟

قطعا اين اختلاف به ساليان قبل‌ بر‌مي‌گردد. ولي من فكر مي‌كنم در آن مقطع خيلي بروز پيدا كرد. وقتي مصاحبه آقاي ميران را خواندم كه گفته بود بعضي‌ها نمي‌خواهند جودو مدال بگيرد، ديدم واقعا راست مي‌گويد و دركش كردم. نمي‌دانم چه اتفاقي در جودو افتاده كه اين نفاق به‌وجود آمده است.

شايد به خاطر اين است كه خبرها زود درز مي‌كند. فكر مي‌كنم قبلا هم اين مشكلات بود ولي چون اخبار بيرون درز نمي‌كرده نمايان نمي‌شد؟

نظر شخصي من اين است كه اگر با مطبوعات و مردم صادقانه صحبت كنيم حتي اگر خلافي هم مرتكب شديم و كار شكني هم كرديم خيلي راحت مي‌توانيم همه تنش‌ها را بخوابانيم.

تا چه مدت؟

اگر همين رويه و همين سياست كاري باشد. اگر ما در آسيا 5 مقام پنجمي به‌دست‌آوريم، بهتر از يك طلاست. در اين چند سال شايد من به نحوي به جودو خيانت كرده باشم. شايد مدال‌هايي كه من به دست آوردم باعث شد خيلي‌ها با اين مدال‌ها فخر فروشي كنند و خيلي‌ها من را نرد‌بام ترقي خودشان قرار دادند و خيلي‌ها همه جا مدال‌هاي مرا به خودشان نسبت دادند.

اما اين‌كه خيانت نمي‌شود.

ولي من هيچ وقت يادم نمي‌رود. بچه‌ام الان 7 ساله‌ است و من پارسال از جودو كنار رفتم،‌6 سال برايش پدري نكردم. به اين دليل كه همه مي‌دانند من شبانه روز در اردو بودم حتي وقتي اردوها تعطيل مي‌شد من در استاديوم آزادي در اتاقم بودم. شاهد من كساني بودند كه با من بودند و مسئول خوابگاه استاديوم آزادي. وقتي من تمرين مي‌كردم آقايان چه‌كار مي‌كردند؟ به Bussiness خود مي‌رسيدند. به كارهاي دانشگاهي‌شان و كارهاي شخصي. مي‌دانستند يك آرش ميراسماعيلي هم هست كه برايشان مدال مي‌گيرد.

در يك برهه زماني هم شما بوديد، هم آقاي ميران هم آخوندزاده و هم رودكي، آيا فكر روزي را مي‌كردند كه براي شما جايگزين تعيين كنند؟

اگر فكر مي‌كردند كه امروز در جهاني مي‌توانستيم يك مدال به دست آوريم. من همه جا گفته بودم. بعد از المپيك پكن در شوراي فني نشسته بودم و داشتم صحبت‌هايشان را گوش مي‌كردم. واقعا ديدم دارند توجيه مي‌كنند من آدمي بودم كه حتي وقتي مي‌باختم هم توجيه نمي‌كردم، مي‌گفتم باختم. وقتي از المپيك پكن هم آمدم بيرون با من مصاحبه كردند گفتم زورم نرسيد باختم. ولي توجيهات بعد از اين‌ها مهم است. تيمي كه به المپيك رفت به جاي يك تيم 60 تيم بود. هيچ وقت ما با هم تمرين نكرده بوديم. هر كسي براي خودش تمرين مي‌كرد. از اين تيم چطور انتظار مي‌رود كه بيايد و مدال المپيك بگيرد. اگر من را تحت نظر نگيريد، پس چطور مي‌توانيد برايم مربي‌گري كنيد.

يعني اين 8-7 سال كه شما در تيم ملي بوديد بيشتر جرقه و تك استعدادهايي بوده كه وجود داشته و كار خاصي انجام نشده است؟

به نظر من اگر كار خاصي براي جودو انجام مي‌شد ما الان پشتوانه‌هايي داشتيم كه بتوانيم نتيجه بگيريم و به صغر سن و اين مسائل متوسل نمي‌شديم. همين الان هم داريم اشتباه مي‌كنيم. 3 نفر را به جام جهاني برديم. من كارشناس مي‌گويم اشتباه است. براي چه تيم كامل نرود. از چه مي‌ترسيم. اگر 3 نفر مي‌خواهند ببازند، بگذاريم 7 نفر ببازند. چه چيز را در نظر مي‌گيريم؟ ما اگر چشم‌‌انداز المپيك لندن را در نظر مي‌گيريم كسي كه به جهاني نرود و تجربه جهاني نداشته باشد، فردا چطور مي‌توانيم انتظار المپيك را از او داشته باشيم. ولي بگذاريم حداقل برود و مسابقه‌هاي جهاني را ببيند. برود و ببازد.

اسم شما بايد براي انتخابات كميته ورزشكاران جهان رد مي‌شد. آن هم به خاطر مدال‌هايتان.

ما در مجموع 5 مدال جهاني در جودو داريم كه من 2 طلا و 2 برنز دارم و آقاي ميران هم يك برنز دارد. ولي شنيده‌ها و چيزي كه من در سايت فدراسيون جهاني خواندم مي‌گويد كسي كه مدال طلاي جهان و مدال المپيك داشت مي‌توانست در انتخابات اين كميته شركت كند.

من هم مدال طلا را مي‌گويم كه قانوني هست يا نه؟

خيلي راحت مي‌شود به قهرماني تهمت زد و تخريبش كرد وقتي آدم بخواهد، خيلي راحت روي چيزي كه مشخص است سرپوش مي‌گذارد. راحت داوري كه در المپيك پكن مسابقه ورزشكار رژيم اشغالگر قدس را قضاوت كرده را به مسابقه‌هاي جهاني ببرند. جالب بود تمام سياست‌هاي نظام ما در برابر رژيم اشغال‌گر مشخص است. اصلا چيزي نيست كه بخواهيم در موردش فكر كنيم. بنده‌اي كه مدال مسلم المپيك خودم را به خاطر آرمان‌ها و ارزش‌هايم گذاشتم. اين آقايان خيلي راحت بيايند و با اين قضيه اين طور برخورد كنند. من نمي‌دانم چه اتفاق‌هايي در فدراسيون رخ مي‌دهد.

راحت‌ترين كار اين بود كه سازمان محرومش مي‌كرد.

شايد سازمان هم در مقطع خودش مقصر باشد و بايد به اين قضيه هم پرداخته شود. در كشور ما نبايد اين باب شود. اين همه ما داعيه اين را داريم كه ما مخالف رژيم صهيونيستي هستيم، نظام ما مشخص است. آرمان‌هايمان هم مشخص است. اين نبايد رويه شود. چه ورزشكار، چه داور، چه مربي، چه هر كسي كه هست حتي حق اجازه دادن به اين طرز فكر را نبايد به خودش بدهد.

سازمان به طور آشكار يا پنهان موضعي گرفت يا نه؟

من اطلاعي ندارم، مي‌دانم چه ‌دانسته چه ندانسته در اين قضيه كوتاهي كرده است. اين چيزي است كه بايد درباره آن تأمل كرد و باب نشود چون اگر با يك نفر برخورد كني، مطمئنا نفر دوم به خودش اجازه نمي‌دهد كه بخواهد حتي به اين قضيه حتي چه به اشتباه يا... فكر كند. من فكر مي‌كنم سازمان كوتاهي كرده است. در اين قضيه بايد دخالت كند. در اين زمينه وقتي مي‌بينند رشته‌اي دارد فنا مي‌شود، بايد فكر و چاره‌اي برايش در نظر گرفت.

شما چه پيشنهادي داريد كه جودو از اين وضعيت خارج شود؟

من فكر مي‌كنم كسي بايد در رأس جودو قرار بگيرد كه دل‌سوز باشد.

آدم دل‌سوزي كه مدير هم باشد در جودو وجود دارد؟

نمي‌گويم شايد وجود نداشته باشد ولي بايد كسي باشد كه دست و دلش بلرزد. بيايد اين جا قرار گيرد و از همه پتانسيل استفاده كند. مگر جودوي ما چقدر پتانسيل دارد. نه اين‌كه اگر آرش ميراسماعيلي انتقادي كرد حذفش كنيم. اگر آقاي كيهان كه پيشكسوت جودو است انتقاد كرد حذفش كنيم. اين نظامي‌گري است كه با اين قضيه اين طور برخورد كنيم. اگر مي‌خواهيم پيشرفت كنيم بگذاريم انتقاد كنند.

پس با اين حساب فدراسيون جودو نياز به يك خانه‌تكاني حسابي دارد؟

شك نكنيد. كسي كه مي‌خواهد بيايد بايد قصد خدمت داشته باشد، نه منفعت. كسي كه مي‌آيد بايد از همه پتانسيل‌ها استفاده كند. من روزي كه بيانيه‌ام را دادم و گفتم مي‌روم، حرف‌هايم را زدم.

بيانيه دومتان به خاطر كميته ورزشكاران بود؟ اين‌كه اسم‌تان را رد نكردند؟

دقيقا. مي‌توانم بگويم كه چرا بعد از اين‌كه از سرمربي‌گري رفتم سكوت كردم و حرفي نزدم. خيلي از افرادي كه رفتند هنوز به پست‌شان چشم داشتند. خيلي شارژ كردند، صحبت و اظهار نظر كردند و انتظار اين را مي‌كشيدند كه من از سرمربي‌گري كنار بروم و خودشان بيايند يا كسي از خودشان.

خودشان كه سمت‌هاي ديگري داشتند؟

خب بله. وقتي از روي يك صندلي بلند مي‌شوي و يكي روي صندلي‌ات مي‌نشيند آدم ناراحت مي‌شود. من فكر مي‌كنم سكوت كردم كه بچه‌ها حاشيه امنيت داشته باشند. صحبت كردند من به عنوان يك قهرمان ملي جودو با كسي كه در جودو آمده و روزي مربي بوده خيلي فرق دارد. چون بازتاب صحبت‌هاي من خيلي گسترده‌تر است و من سعي كردم كه حاشيه‌اي براي تيم ملي به وجود نياورم. خيلي سكوت كردم و اخبار جودو را هم كم پي‌گيري كردم. از آن روزي كه رفتم تا آن حادثه‌اي كه براي بچه‌ها پيش آمد فقط يك بار به فدراسيون رفتم، آن هم براي تسليت گفتن. بعد از اتفاقي كه افتاد، حرف من اين نيست كه چرا اسم آقاي ميران را جايگزين من كردند بلكه مي‌گويم چرا از اول اسم ميران را ندادند.

شايد مي‌خواستند دل شما را به دست بياورند تا شما روي خوش به آن‌ها نشان دهيد.

اگر مي‌خواستند روي خوشي نشان دهند و صحبتي با من كنند، مطمئن باشيد در اين 8 ماه يا آن 24 ساعت كه استعفا دادم مي‌شد. در اين مدتي كه كنار بودم و كاري به كار جودو نداشتم مي‌شد. اين با افكار مردم و افكار عمومي بازي كردن است. اين يك فرافكني است كه فكر مي‌كنند كسي سايت فدراسيون جهاني را نمي‌بيند كه چرا اسم‌ها جابه‌جا شده.
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر