بازدید 13052
13052 بازدید
پيشرفتهاي دوبي از نگاه زن روزنامهنگار سوئدي
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۸۶ - ۱۱:۴۲ 31 January 2008
کد خبر: ۵۸۲۶
| ۱۱ بهمن ۱۳۸۶ - ۱۱:۴۲ 31 January 2008
| 13052 بازدید
13052 بازدید
بسياري از ايرانيان و به ويژه قشر موسوم به بازاري، مجذوب آنچه که پيشرفتهاي اميرنشينهاي همسايه ايران تصور ميکنند، شدهاند و در خريدن خانه و باز کردن شرکت در دوبي، کويت، قطر، ابوظبي، رأسالخيمه و ... سر و دست ميشکنند.
اما گستردن بساط زندگي و يا خريد خانه و آپارتمان در جامعهاي که شهروندان در آن امنيت حقوقي ندارند و چنانچه مورد تجاوز «شيخ»، «امير» يا اطرافيان آنان قرار بگيرند، وي ميتواند با يک تلفن ساده، دادستان، پليس، قاضي، وکيل و دادگستري را به هيچ حساب کرده، گوش هر انساني را بمانند موشي گرفته، به زندان انداخته و يا در بهترين حالت از اميرنشين متعلق به خودش به بيرون پرت کند و مظلوم حتي جرأت ابراز کوچکترين اعتراضي را نير ندارد تا چه اندازه معاملهاي بر اساس خرد و دورانديشي است؟
و آيا ميتوان جوامعي مانند اميرنشينها و شيخنشينهاي پيرامون خليج فارس را که ساکنان آن عملا ملک شخصي امير و شيخ محسوب شده و دادگستري مستقل، حقوق برابر زن و مرد، برابري شهروندان در برابر قانون در اين جوامع به لطيفهاي بيشتر نميماند، پيشرفته خطاب کرد و آرزوي زندگي در آن را در سر پروراند؟ احتمالا تنها براي دستهاي که سطح تبليغات تلويزيونهاي ماهوارهاي جهت متقاعد کردن آنها به خريد خانه يا آپارتماني در قطر يا رأسالخيمه کفايت ميکند. اما همين افراد زماني که منافعشان با منافع شيخ و امير برخورد کند و امير و شيخ زورگو در فقدان يک سيستم دادگستري مستقل تمامي حقوقشان را زير پا بگذارد، به ناگاه متوجه ميشود که چرا هيچ آدم عاقلي يک جامعه دمکراتيک مانند سوئد که شهروندانش در آن از امنيت حقوقي و اجتماعي برخوردارند را با «بهشت» مورد نظر آنان عوض نميکند.
ساليانه جهانگردان سوئدي زيادي از سوئد به ايران مسافرت ميکنند. به کشوري که حق نوشيدن مشروبات مورد علاقه خود در آن را ندارند، به کشوري که رقصيدن و يا حتي پوشيدن چکمه! براي زنان در آن جرم شمرده ميشود، به کشوري که در گرمترين فصل سال مجبور به استفاده از پوششي اجباري در آن هستند و ... امکاناتي که آزادانه و آن هم در کنار تأسيساتي مدرن و خيرهکننده تماما در دوبي موجود است. اما زماني که از جهانگردان سوئدي نظرشان را در مورد مسافرت به ايران ميپرسيم، همه را مجذوب تاريخ، فرهنگ و ديدنيهاي اين کشور ميبينيم. اما حتي ظاهر آراسته شيخنشينها و اميرنشينهاي حاشيه خليج فارس هم قادر به دلربايي از زنان و مردان آگاه و روشنفکر دمکراسيهاي غربي که به اين کشورها مسافرت ميکنند، نيست و تجربه مسافرت به اين شيخنشينها و اميرنشينها از نظر آنان چنگي به دل نميزند.
«کارولينا گينينگ»، ژورناليست جوان سوئدي، علاوه بر روزنامهنگاري در روزنامه «افتون بلادت»، مجري برنامههاي «در کله گينينگ» و همچنين «هيت ميکرز» در کانال 5 سوئد است. او به تازگي از تعطيلات خود در دوبي به استکهلم بازگشته و بخشي از شرح حال مسافرت خود به دوبي را روز سهشنبه (29 ژانويه) تحت عنوان «دنيايي مصنوعي در دل کوير» در ستون مخصوص به خودش در روزنامه «افتون بلادت« منتشر کرده است.
بخشي طنزآميز از تفکرات اين زن و روزنامهنگار 29 ساله سوئدي در طي مسافرتش به دوبي به اين شرح است:
«دنيايي مصنوعي در دل کوير»
پس از يک پاييز طولاني و خستهکننده متوجه شدم که لياقت رفتن به يک تعطيلات را دارم. خوب حالا کجا برم؟ از خودم پرسيدم.
يک دوست خوب، دوبي را پيشنهاد کرد، شهري که براي من به واسطه هتل هفت ستارهاش «برج الدوبي»، شاهزادگانش، دختران بزککرده و پيست اسکي سرپوشيدهاش مشهور بود. جايي که عربهاي سرحال و برقهپوش اين ور و آن ور ميروند. بهبه دوبي؟ باحال به نظر ميرسه!
See here I am
در هتلي که زندگي ميکنم، ميشود در زورقهاي شبيه ونيز به يک مرکز خريد غولپيکر مصنوعي رفت که مدبرانه در زير سقف بنا کردهاند. اينجا در زير باران و آفتاب، گله گله توريست وجود دارد که از خريدن يک مجسمه به شکل شتر راضي و خوشحال ميشوند. اما شمايي که در سوئد نشستهايد، حتما ميپرسيد که هوا چطور بود؟ افتضاح. از زماني که آمدم ابري بوده و تازه تنها کاري که کردهام اين بوده که در کنار استخر هتل (و به جاي روي حوله، زير حوله) حمام آفتاب بگيرم!
تمام مدت مستخدمهاي هتل ميآيند و از من ميپرسند «روسي هستي»؟ البته عجيب هم نيست چون انگار همه اهالي دوبي از روسيه آمدهاند، حداقل زناني که با نيش باز روزها در اطراف استخر ميپلکند، روسي هستند.
در اين مسافرت وقت زيادي داشتم که تفکر کنم آيا در يک چنين دنياي مصنوعي احساس راحتي ميکنم؟ و فکر کنم به اين نتيجه رسيدم: حاکم دوبي مرد خيلي زرنگي است. يک کارخانه توريستي برپا کرده و در حالي که همه ما گولش را خورديم، خودش در قصر بزرگش نشسته و پولهايي را که کاميون کاميون از راه ميرسند، ميشمارد.
منبع: استكهلميان
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید