بازدید 9790
تأملی بر داستان ساخت یک سد در پرآب‌ترین استان کشورمان؛

چرا کسی منتظر افتتاح این پروژه ملی و گران قیمت نیست؟!

رقمی که بنده اعلام کردم، از روی گزارش ارزیابی زیست محیطی شرکت مشاور مهاب قدس به تاریخ 1383 برداشته شده است. در این گزارش وسعت دریاچه و حریم آن 3486 هکتار اعلام شده است، در حالی که اخیرا سازمان محیط زیست دولت یازدهم اعلام کرده که سه تن از اعضای هیأت دولت نهم، از جمله ریاست سازمان محیط زیست وقت در سال 1388 این سد را با توافق قطع 400 هکتار جنگل هیرکانی تصویب کرده‌اند.
کد خبر: ۵۵۸۸۶۲
تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۶ 05 January 2016
پر آب‌ترین استان کشورمان که دهه‌های متمادی نتوانسته معایب تنها سد ساخته شده مخزنی‌اش را تاب بیاورد، اکنون به کارگاه بزرگ سدسازی تبدیل شده‌ است؛ سدهایی که یکی شان متفاوت از بقیه به نظر می‌رسد؛ آنقدر که می‌توان ادعا کرد جز مسئولان، کسی چشم انتظار افتتاحش نیست.

به گزارش «تابناک»، هنر سدسازی که روزگاری نه چندان دور از مفاخر کشورمان به حساب می‌آمد و دولتمردان در ارائه کارنامه خود در خدمت رسانی به آمار و ارقام مرتبط با آن رجوع می‌کردند و تعداد سدهای ساخته شده یا در حال احداث را شاخصی مؤثر برای نشان دادن وزن کارنامه خود می‌دانستند، حالا به روزی افتاده که نه تنها خریدار ندارد، که مخالفانش از مدت ها پیش از احداث، اظهارنظر درباره آن را شروع می‌کنند.

رویکردی که البته طبیعی هم به نظر می‌رسد، زیرا بحران آب دو سه سالی است بر کشورمان سایه افکنده و موجب شده که معایب سدسازی به وضوح خود را نشان دهند؛ عیب هایی که در دایره ‌ای وسیع، از خشک شدن و کم آبی دریاچه ها و تالاب ها تا شور شدن آب جمع آوری شده در دریاچه برخی سدها و عدم آبگیری بعضی دیگر از این سازه های گران قیمت قرار می‌گیرند و منصف‌ترین منتقدان هم قادر به رد کردن آنها نیستند.

این در حالی است که ظاهرا پی بردن به معایب سدسازی بی رویه، موجب نشده که تصمیم گیران این عرصه در رویه شان تغییر ایجاد کرده و سخت گیری شدیدتر در احداث این سازه ها اعمال نمایند که اگر این گونه بود، شاهد احداث سدهای فراوان و بروز مخالفت های فراوان به این روند نبودیم.

عجیب تر آنکه می‌بینیم روند سدسازی نه تنها کند یا متوقف نشده، که به استان های پر آب کشورمان هم تسری یافته است، به گونه ای که در گیلان شاهد احداث دو سد بزرگ مخزنی و پیگیری مطالعات چند ده سد دیگر هستیم. آن هم در استانی بسیار پرآب که برای سالیان متمادی تنها سد «سفید رود» را داشته و همواره با مشکل لایروبی این سازه دست به گریبان بوده است، به گونه ای که برخی از کم آبی های رقم خورده در پایین دست این سد و خسارات وارد آمده به کشت برنج در این استان را ناشی از لایروبی نشدن این سد می‌دانند.

اما در میان دو سدی که در گیلان در دست احداث است، «شفارود» داستان متفاوتی دارد؛ سدی با احداث آن بخش بزرگی از باقی مانده جنگل‌های هیرکانی به زیر آب می‌رود و همین موضوع موجب شده که طرفداران محیط زیست و فعالان این عرصه خواستار توقف احداث آن باشند اما مسئولان برای تداوم آن استدلالاتی می‌آورند که به نوعی اجرای این طرح ملی را توجیه می‌کند.

چرا کسی منتظر افتتاح این پروژه ملی و گران قیمت نیست؟!

آن گونه که در توضیحات شرکت منطقه ای آب گیلان درباره این سد آمده، مجموع آب های قابل دسترس در استان گیلان، سالانه معادل 6913 میلیون متر مکعب است که در قیاس با میزان آب های قابل دسترس در کشور که 6.9 میلیارد مکعب است، عدد چشمگیری است، ولی پیش بینی ها حکایت از نزول چشمگیر آن تا سال 1404 دارد.

بر این اساس مسئولان از احداث سد شفارود دفاع می‌کنند و معتقدند که این امر ضروری و اجتناب ناپذیر است و علاوه بر آن تأکید دارند که پیرو اعتراضات صورت گرفته به احداث این سد، در طراحی آن تغییراتی ایجاد کرده و همچنین طرح های جبرانی زیادی در دست اجرا دارند. از جمله اینکه می‌گویند، «ارتفاع سد را از ۱۵۹ متر به ۱۳۷ متر کاهش داده‌اند»، «در ازای قطع درختان واقع در مخزن سد، طرح تلفیقی جنگل کاری را در دست اقدام دارند»، «متعهد به احداث کارگاه پرورش ماهیان کوچ گر رودخانه در محل طرح شده‌اند» و... .

همه این ها در حالی است که منتقدان درباره مستندات ارائه شده توسط ایشان به شدت تردید دارند و آمار و ارقام متفاوتی ارائه می‌دهند. به گونه‌ای که می‌بینیم ادعای مسئولان درباره غرق شدن 300 هکتار از جنگل های هیرکانی بر اثر این سد، توسط برخی کارشناسان 3000 هکتار ذکر شده است.

فاطمه ظفرنژاد، یکی از این منتقدان است که معتقد است مسئولان نه تنها عدد صحیح را در این باره اعلام نمی‌کنند، بلکه مستندات ادعایشان را هم ارائه نمی‌دهند. این پژوهشگر آب و توسعه‌پایدار در این باره به نشریه دانشمند می‌گوید: «رقمی که بنده اعلام کردم، از روی گزارش ارزیابی زیست محیطی شرکت مشاور مهاب قدس به تاریخ 1383 برداشته شده است. در این گزارش وسعت دریاچه و حریم آن 3486 هکتار اعلام شده که 3364 هکتار جنگل، 65 هکتار مسکونی، 12 هکتار باغ، 1.5 هکتار شالیکاری، 30 رودخانه و حریم آن و 14 هکتار سایر کاربری ها اعلام شده است».

ظفرنژاد که مؤلف کتاب «آب و توسعه پایدار» نیز هست، می‌افزاید: «اخیرا سازمان محیط زیست دولت یازدهم اعلام کرده که سه تن از اعضای هیأت دولت نهم، از جمله ریاست سازمان محیط زیست وقت در سال 1388 این سد را با توافق قطع 400 هکتار جنگل هیرکانی تصویب کرده‌اند. حالی اینکه رقم 400 هکتار مستند به کدام گزارش و کدام مشاور است و چرا میزان جنگل های آسیب دیده به حدود یک دهم رسیده، معلوم نیست.»

او در ادامه با ابراز تعجب از شنیدن این ادعای محیط زیست که «با پیگیری های مجدانه، تخریب از 400 هکتار به 93 هکتار رسیده!»، می‌گوید: «ابهام بزرگ دیگری که مطرح می‌شود، این است که اگر سد تصویب شده بود، چرا ساخت آن آغاز نشده بود، زیرا بنا بر اطلاعات امروز فهرست سدهای ایران، ساخت این سد از سال 1375 آغاز شده و امروز 5 درصد پیشرفت فیزیکی دارد؛ یعنی اگر سال 88 هم آغاز شده بود، پیش از آغاز دولت یازدهم، یعنی 1392 به پایان رسیده بود».

اینجاست که می‌توان فهمید نه تنها خشکسالی نتوانسته تجدید نظری در سدسازی در کشورمان به وجود آورد، بلکه حتی نتوانسته به شفاف شدن این مبحث منجر شود؛ اتفاقی که اگر روی داده بود، شاهد این اظهارنظرهای ضد و نقیض و عجیب نبودیم و دست کم می‌دانستیم که اگر قرار است جایی در کشورمان سدی احداث شود، هیچ شائبه ای به آن وارد نیست و ابهامات درباره آن کاملا پاسخ داده شده است!
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب ها
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار