پرونده زن جوان كه روز گذشته به شكل مرموزي در خانهاش به كام مرگ رفت، روي ميز بازپرس ويژه قتل پايتخت قرار گرفت.
به گزارش جوان، ساعت يك بامداد ديروز مأموران كلانتري 161 ابوذر مرگ اين زن را به قاضي مدير روستا، بازپرس ويژه قتل پايتخت خبر دادند.
بررسيها نشان داد پيكر نيمهجان زن 21 ساله ساعت 21 به مركز درماني منتقل شده، اما چهار ساعت بعد روي تخت بيمارستان فوت شده است. بعد از آن بود كه بازپرس به همراه كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي در بيمارستان حاضر شد.
شوهر زن فوت شده اولين كسي بود كه مورد تحقيق قرار گرفت. او گفت: من و همسرم دو سال قبل ازدواج كرديم. زندگي ما شيرين بود و با هم مشكلي نداشتيم. ساعت 21 به خانه برگشتم. اول در زدم، اما همسرم در را باز نكرد. وقتي كليد را به در انداختم، فهميدم در از داخل قفل شده است. صداي تلويزيون از داخل خانه به گوش ميرسيد و همين موضوع مرا نگران كرد، به طوري كه با دست چند بار محكم به در كوبيدم. همان لحظه متوجه شدم كسي از داخل كليد را از روي در برداشت. دوباره كليد انداختم كه اين بار در باز شد و وارد شدم. همسرم را صدا زدم اما جوابي نيامد. وقتي قدم به اتاق خواب گذاشتم ديدم كه همسرم خودش را با طنابي به لوستر حلق آويز كرده است. بلافاصله خودم را به او رساندم پایین آوردم. زن همسايه را صدا كردم و با كمكش همسرم را به بيمارستان رساندم.
زن همسايه هم در بازجوييها گفت: چند ساعت قبل رؤيا به خانه ما آمد و از من چهار پايه گرفت. گفت قصد دارد، پردههاي خانه را براي شستوشو باز كند. بعد از گرفتن چهارپايه رفت تا اينكه چند ساعت قبل شوهرش در خانه ما را زد و گفت همسرش خودش را حلقآويز كرده است.
پس از اين جسد زن جوان براي انجام آزمايشهاي لازم و مشخص شدن علت اصلي مرگ به پزشكي قانوني فرستاده شد.
در حالي كه گفتههاي شوهر زن فوت شده و زن همسايه حكايت از آن داشت وي خودكشي كرده است، اما پرونده به دستور بازپرس مدير روستا بر اساس ادعاي پدر رؤيا وارد مرحله تازهاي شد و تيمي از كارآگاهان جنايي پليس آگاهي براي روشن شدن ادعاي شاكي وارد عمل شدند. صبح ديروز پدر رؤيا به قاضي گفت كه به رفتار دامادش مظنون است.
وي گفت: دخترم از مدتي قبل با شوهرش اختلاف داشت و گاهي با هم درگيري داشتند. دخترم هرگز روحيه اين كارها را نداشت و من مطمئن هستم كه مرگ او دسيسه شوهرش است.
وي ادامه داد: چطور ممكن است دخترم خودش را حلقآويز كند و ثانيههايي بعد شوهرش او را پيدا كند و هيچكاري براي نجاتش انجام ندهد. من بر اين باورم حتي اگر دخترم قصد تمارض به خودكشي هم داشته، شوهرش ميتوانست او را نجات دهد، اما او براي نجات دخترم اقدامي نكرده و شايد هم در مرگ او دخالت داشته است.
با طرح اين ادعا پرونده مرگ زن جوان به دستور قاضي مدير روستا براي تحقيقات بيشتر و روشن شدن زواياي پنهان اين حادثه در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت.