روز تلخ برای اهالی سینما و تئاتر؛
یک هنرمند دیگر بر اثر سرطان بدرود حیات گفت
بازیگر فیلم «بدرود بغداد» و «گیلانه» پیش از این برای پیوند مغز استخوان در کشور آلمان بستری شد و بعد از چند بار بستری شدن در آلمان، به ایران بازگشت. وی چندی پیش، نمایشگاه عکس «طنابها و امیدها» را برای حمایت از بیماران سرطانی برگزار کرد.

به گزارش «تابناک»، این بازیگر تئاتر و سینما که بازی در فیلمهایی چون «بدرود بغداد»، «گیلانه» و «دانههای ریز برف» و حضور در صحنه نمایشهایی چون «سیاها»، «خانه در گذشته ما»، «عشق آباد»، «آنتیگونه» و «عجایبالمخلوقات» را در کارنامه خود داشت، از بازیگران مستعد و توانای تئاتر ایران بود که به دلیل ابتلا به بیماری سرطان نتوانست به فعالیت مستمر خود در عرصه تئاتر ادامه دهد.
مجید بهرامی پیش از این برای پیوند مغز استخوان در کشور آلمان بستری شد و بعد از چند بار بستری شدن در آلمان به ایران بازگشت. وی چندی پیش، نمایشگاه عکس «طنابها و امیدها» را برای حمایت از بیماران سرطانی برگزار کرد. بهرامی چند روزی به دلیل مشکلاتی که برایش ایجاد شده بود، در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان پارس بستری شده بود و صبح امروز ۲۱ آبان ماه به دلیل تنگی تنفس به بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان پارس منتقل شد.

مجیدی بهرامی در آخرین نمایشگاهش برای بیماران سرطانی
نمایش «مرگ فروشنده»: نوشته آرتور میلر به کارگردانی نادر برهانی مرند، شب گذشته ۲۳ آبان ماه با تشویق و احترام مرتضی پاشایی به مجید بهرامی تقدیم شده بود. حمید رضا آذرنگ در پایان اجرای شب گذشته در این باره گفته بود: «امروز شنیدیم مجید بهرامی به کما رفته است. انرژی اجرای امشب و تشویق شما را به آنچه از انرژی مجید بهرامی مانده تقدیم میکنیم تا مثل همیشه لبخند زنان در روی صحنه تئاتر آماده باشد».
دی ماه سال گذشته نیز نمایشنامه خوانی «دو دلقلک و نصفی» نوشته جلال تهرانی به کارگردانی مسعود کیمیایی که شب گذشته هفتم دی ماه برای کمک به درمان مجید بهرامی هنرمند بیمار تئاتر کشور در سالن اصلی تئاتر شهر برپا شد با حضور رضا کیانیان، رامبد جوان، مسعود دلخواه، اشکان خطیبی، رضا ثروتی، بهنوش بختیاری، هاله مشتاقینیا، شاهرخ دولکو، سجاد افشاریان، مجتبی میرطهماسب، یاسر خاسب، احسان کرمی، زهرا صبری، مجید سرسنگی و ورزشکارانی چون محمدرضا طالقانی، حمید استیلی و محمد زادمهر روی صحنه رفت و خوشبختانه برای مقطعی حال بهرامی بهتر شد؛ اما در آخر علی رغم همه تلاشها، وقت پر کشیدن او فرارسید.
«خانم ها و آقایان سلام
من یک کودک تئاترم. نامم مجید بهرامی است. آنجا که شما نشستهاید نامش تئاتر: یک تاریکی بیانتها که خورشید در آن غرق، سرد و خاموش شده است و شما تماشاگران هستید، به انتظار نشسته بر گدازههای سرد شده خورشید. بر شنهای ساحلی کف آلود در شب کشتی شکستگان. من بیمارم. خرچنگ بد ذات دوباره مرا به ستیزه خوانده. شما دوباره دور هم جمع شدهاید به یاد من، به امید من. و من به خودم میگویم. هی مرد گنده گریه نکن.
تئاتر اتاقی است تاریک از گدازههای سرد خورشید که در آن قومی دور هم جمع میشوند تا رنجی را تسکین دهند، تا دردی را درمان کنند. این رنجهای بیپایان را، این دردهای بیدرمان را. تئاتر نجات ما است. شفای ما است، آخرین امید ماست. در میانتان نفس میکشم و با فروتنی دوستتان دارم».
گزارش خطا
غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۱۳۴
انتشار یافته: ۱۱
پاسخ ها
ناشناس
| ۰۱:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۵
مواد غذایی مصرفی !
حذف سیگار و قلیان
حذف مواد نگهدارنده و روغن ها و افوزدنی ها غیر مجاز
حذف نوشابه های گازدار
حذف روغن جامد
کاهش آلودگی هوا هم موتور خودروهاو هم بنزین و هم نحوه استفاده از خودرو شخصی و ....
جلوگیری از تولید فست فود های سرطان زا و مواد نگهدارنده و طعم و رنگ دهنده صنعتی !!!
و.........................
نظرسنجی
آیا به عنوان زن حاضرید با مهریه 14 سکه «بله» را بگویید؟







