بازدید 49533

آرامگاه «کوروش» یا قبر «مادر سلیمان»؟

کد خبر: ۴۴۵۸۴۵
تاریخ انتشار: ۰۸ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۱ 30 October 2014
«دشت مرغاب» در محوطه‌ی پاسارگاد در استان فارس بیش از 2550 سال پیش یک باغ بزرگ بود، باغی با نگهبانان و خدم و حشم که از مقبره‌ی «کوروش» محافظت می‌کردند، با سایبانی بزرگ روی مقبره که همه در زیر سایه‌ی آن زیارت می‌کرده‌اند.

بر اساس سفرنامه‌های باقی‌مانده از آن دوران، «دشت مرغاب» باغی بزرگ و رویایی بود، با تندیس‌های زرین و زیورآلات آراسته و پر از درخت که حالا یک بیابان بایر است و در وسط آن تنها نمونه‌ آرامگاه‌سازی از دوره‌های پیش از اسلام یعنی مقبره‌ی کوروش خودنمایی می‌کند. البته این بایر بودن با توجه به اسناد موجود پس از غارت مقبره‌ی کوروش توسط سربازان یونانی به مرور به وجود آمده است.

به گزارش ایسنا، هفتم آبان ماه روزی‌ست که آن را به نام «کوروش» - پادشاه بزرگ ایرانی - نامگذاری کرده‌اند، عنوانی‌ که هیچ‌ جایی در تقویم رسمی کشور ندارد.

اما کوروش که بود؟ سال 559 پیش از میلاد یعنی 2553 سال پیش، «کوروش» در سن 32 سالگی جانشین پدرش «کمبوجیه» شد و با فتح بابِل، جایی که حکمرانی بر آن به مثابه فرمانروایی بر جهان را داشت، در سال 58 پیش از میلاد تاجگذاری کرد و بعد از آن «کوروش بزرگ» نام گرفت.

او پس از اقدامات و فتوحاتی که برای ایران انجام داد، 30 سال بعد از تاجگذاری در 529 پیش از میلاد (2523 سال پیش) فوت کرد. بر اساس متن‌های موجود در کتاب «تربیت کوروش» یا «کوروش‌نامه» نوشته «گسنفون»، کوروش به فرزندانش وصیت کرد تا در زمان دفن، جسدش را مومیایی نکنند، با طلا نپوشانند و بدنش را بدون تابوت در خاک بگذارند.

کوروش یک پادشاهی جهانی را شکل داد که در طول تاریخ بی‌مانند است، قلمرویی که به گونه‌ای که آن را نه در گذشته داشته‌ایم و نه در آینده مانند آن را خواهیم داشت. حتی پس از کوروش بسیاری از پادشاهان قصد تقلید از وی را داشتند، مانند اسکندر که ابایی نداشت لباس هخامنشی بپوشد. او علاوه بر خودش به سربازان‌اش نیز دستور داد با زن‌های ایرانی ازدواج کنند تا فرهنگ ایرانی - یونانی به فرزندانشان منتقل شود.

کوروش خود را برای همیشه در تاریخ ایران و جهان جاودانه کرد. او با نوشتن حقوق منشور کوروش، پس از پیروزی بر «نبونعید» و تصرف بابل، آن را یک سند و شاهد تاریخی پرارزش در سطح دنیا کرد، به گونه‌ای که در سال ۱۹۷۱، سازمان ملل متحد منشور حقوق بشر کوروش را به همه‌ی زبان‌های رسمی کشورهای عضو سازمان منتشر کرد و بدلی از این استوانه را در مقر سازمان ملل در شهر نیویورک قرار داد.

استوانه‌ی کوروش بزرگ یا منشور حقوق بشر کوروش لوحی از گل پخته است که در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کوروش بزرگ هخامنشی نگاشته شده‌ است. نیمه‌ی نخست این لوح از زبان رویدادنگاران بابلی و نیمه‌ی پایانی آن سخنان و دستورهای کوروش به زبان و خط میخی اکدی (بابلی نو) نوشته شده‌ است.

این استوانه در سال ۱۲۵۸ خورشیدی/ ۱۸۷۹ میلادی در نیایشگاه اِسَگیله (معبد مردوک، خدای بزرگ بابلی) در شهر بابل باستانی پیدا شد و در موزه بریتانیا در شهر لندن نگهداری می‌شود. این منشور را یکی از بزرگترین نشانه‌های روحیه‌ی بردباری در فرهنگ ایرانی می‌دانند.

اما شخصیت کوروش و اقدامات او باعث شد وی را «ذوالقرنین» بنامند؛ کلمه‌ای که به گفته‌ی بسیاری از بزرگان در قرآن نیز آمده است.

از جمله بزرگانی که معتقدند ذوالقرنین یادشده در قرآن و مسیح عهد عتیق هر دو به کوروش هخامنشی برمی‌گردد، می‌توان به «علامه طباطبایی» در تفسیرالمیزان، «آیت‌الله العظمی ناصر مکارم شیرازی»، ترجمه تفسیر سوره کهف از باستانی پاریزی، مولانا «ابوالکلام آزاد»، مفسر بزرگ قرآن و وزیر فرهنگ هند در زمان گاندی در تفسیرالبیان، و 10 نفر از مفسران بزرگ قرآن در تفسیر نمونه (مانند قرائتی، امامی، آشتیانی، حسنی، شجاعی، عبدالهی و محمدی، دکتر علی شریعتی در کتاب بازشناسی هویت ایرانی اسلامی، صدر بلاغی در قصص قرآن، آیت‌الله «سید محمد فقیه» استاد اخلاق و حافظ کل قرآن و نماینده مجلس خبرگان دوم، استاد محیط طباطبایی و حجه‌الاسلام شهید هاشمی‌نژاد اشاره کرد.

به عنوان مثال باستانی پاریزی، عضو هیات علمی دائره‌المعارف بزرگ اسلامی پیشتر در این‌باره گفته است: در تورات، کوروش به صورت اسم کوروش آمده است. ما در کتب تاریخی خودمان آن را به صورت "کی‌روش" نوشتیم که درست هم است.

وی با بیان این‌که تنها تصویری که از کوروش باقی مانده تصویر برجسته‌ای در پاسارگاد است، ادامه داد: بر روی آن تصویر نام «کوروش» نوشته نشده است، اما نقاشی از دوره‌ی صفویه داریم که این تصویر را کشیده و بالای آن سه خط به خط میخی نوشته شده «من کوروش پادشاه هخامنشی هستم»، ولی آن نوشته الان وجود ندارد.

باستانی پاریزی با بیان این‌که ‌60 سال پیش کتاب مذکور را ترجمه کرده است، افزود: انعکاس این مسئله در جامعه‌ روحانیت ایران بسیار مهم است که اسم یک ایرانی آریایی در قرآن آمده باشد. این از نظر جامعه‌ی ما ایرانی‌ها خیلی حرف است.

این استاد برجسته‌ی تاریخ اظهار کرد: اولین‌بار یک ایرانی قرآن را ترجمه و در تبریز چاپ کرده که این نکته را در مورد «کوروش» و «ذوالقرنین» قبول کرده است. بار دوم مرحوم تابنده گنابادی کتابی تحت عنوان «سه داستان اساطیری در قرآن» به چاپ رسانده که بر همین مسئله تاکید کرده است. مرحوم علامه طباطبایی هم در کتاب‌شان منعکس کرده‌اند که با استدلال‌هایی که ابوکلام آزاد کرده است تا دلیل دیگری بر رد آن پیدا نکنیم آن را قبول می‌کنم.

زاگرس زند - ایران‌شناس و مدرس تاریخ ایران باستان - در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا درباره‌ی شخصیت کوروش و آرامگاه وی اظهار کرد: آرامگاه کوروش تنها نمونه‌ سنت آرامگاه‌سازی در پیش از میلاد است، چراکه در دوران قبل از کوروش، پادشاهان ثروتمند و زیادی که دوره‌ی پادشاهی‌شان هر کدام معماری پرشکوهی داشته‌اند زندگی می‌کردند، اما پس از مرگ‌شان هیچ نشانی از مقبره یا مکان دفن آن‌ها وجود ندارد، به همین دلیل آرامگاه کوروش را می‌توان نمونه‌ای از سنت آرامگاه‌سازی در آن زمان دانست.

او سنت آرامگاه‌سازی را دارای باری مقدس در آن زمان دانست و افزود:‌ این سنت در آن زمان حتی به فرهنگ عامیانه نیز راه پیدا کرد، به گونه‌ای که پس از اسلام شکوفا شد، مانند معماری در ساخت بناهایی مثل حمام و مسجد در آن دوران که به طور کامل از ویژگی‌های ایرانی برخوردار بودند؛ آرامگاه‌سازی نیز از این خصوصیت بهره گرفته است.

وی با بیان این‌که سنت آرامگاه‌سازی در ایران باستان بسیار متفاوت‌تر از ایران پس از اسلام است، افزود: با این وجود تنها آرامگاه باقی مانده از آن دوره، آرامگاه «کوروش» است. این آرامگاه در بستر تاریخیِ خود، یگانه است. همچنین ساخت مقبره‌ی آن نیز اهمیت و بی‌همتا بودن کوروش را نشان می‌دهد.

این مدرس دانشگاه ادامه داد: با توجه به اسناد موجود و آنچه در سفرنامه‌ی افراد مختلف در دوران باستان نوشته شده، به نظر می‌رسد این آرامگاه حالتی زیارتگاهی داشته است، اما پس از مدتی چون مردم فراموش می‌کنند که آن مقبره متعلق به چه کسی بوده، تا حدود 200 سال پیش به این مقبره، قبر «مادر سلیمان» می‌گفتند.

او اضافه کرد: در حدود اوایل سده‌ی 19 میلادی باستان‌شناسان با تحقیقاتی که انجام دادند و با توجه به متن‌ها و کتیبه‌های در دسترس‌شان، حدس زدند که این مکان متعلق به آرامگاه «کوروش» است، بنابراین کمتر از 200 سال است که باستان‌شناسان به یقین متوجه شده‌اند که این مکان متعلق به «کوروش» بوده است.

زند همچنین درباره‌ی زیارتگاهی بودن این مقبره عنوان کرد: با توجه به منابعی مانند نوشته‌های «استرابون» تاریخ‌نگار و جغرافی‌دان جهان باستان و «هرودت»، تاریخ‌نویس به نظر می‌رسد مکانی که آرامگاه کوروش در آن قرار دارد یک مکان زیارتگاهی بوده است. این دو تاریخ‌نویس نوشته‌اند: «اسکندر از این آرامگاه دیدن کرده است. آن آرامگاهی بزرگ و مملو از تندیس‌های زرین و زیورآلات آراسته با نگهبانان بی‌شماری بوده که مردم در آن زیارت می‌کرده‌اند.»

این ایران‌شناس همچنین درباره‌ سازه‌ی مقبره‌ کوروش به خبرنگار ایسنا اظهار کرد: مساحت زیربنای آرامگاه کوروش 156 متر مربع و با ابعاد 12 در 13 متر است. این مقبره چند پلکان دارد که از کوچک به بزرگ روی هم سوار شده‌اند تا به اتاقک وسط برسند. ارتفاع پله‌ی اول 170 سانتی ‌متر‌، ارتفاع پله دوم و سوم هر کدام 130 سانتی‌متر و سه پله آخر نیز هر کدام 55 سانتی‌متر ارتفاع دارند. بنابراین بلندی کل بنای مقبره‌ی کوروش 11 متر است، با یک سقف شیروانی مانند.

وی آرامگاه کوروش را به یک حرم بسیار کوچک شبیه دانست و افزود: معماری این مقبره، مدل معابد زیگوراتی و مقابر اورارتوئی‌هاست که سال‌ها در مهاجرت بوده‌اند، به نظر می‌رسد مقبره کوروش نیز از این مدل معماری سرمنشاء گرفته است.

زند افزود: مقبره کوروش از سنگ‌های بسیار بزرگ و سفید شکل گرفته است که بدون ملات و با بسط‌های سلسله‌ای روی هم وصل شده‌اند. این بنا به لحاظ مکانیک سازه و بحث فرسایش آب و باد به درستی طراحی شده و بیشترین پایداری ممکن را دارد.

این ایران‌شناس نمونه‌ی بسیار کوچک‌تر مقبره‌ی کوروش را مقبره‌ی «گوردختر» در شهرستان دشتستان استان بوشهر دانست و افزود: آن مقبره برخلاف مقبره‌ی کوروش خط و کتیبه‌ای ندارد و پلکانی بسیار کوتاه‌تر دارد. در واقع آن براساس گمانه‌های مطرح شده یک مدل کوچکتر از آرامگاه کوروش است.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۴۲۰
انتشار یافته: ۲۳
راستی چه خبر از سد سیوند در نزدیکی پاسارگاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بنابراین کمتر از 200 سال است که باستان‌شناسان به یقین متوجه شده‌اند که این مکان متعلق به «کوروش» بوده است.

برای این یقین مستندات تاریخی وجود دارد؟
1-نمی دونستیم اسم مربی تیم ملی فوتبال برگرفته از نام کوروش باشد
2-امیدواریم از زندگینامه کوروش و فتوحات و خدمات وی سریالی فاخر به مانند سلطان سلیمان ترکیه درست شود.بماند که سریال سلطان سلیمان فاخر نیست و پر است از رابطه های جنسی و خیانت و حرمسرا و غیره
امیدواریم 7 آبان (روز بزرگداشت کوروش)، در تقویم ایران هم برسمیت شناخته شود.
واقعا.... تو تقویم سرزمین خودش هیچ چیز ذکر نشده. ممنون تابناک
نمیدونم چی بگم فقط هزار بار تاسف
تابناک مقاله به این قشنگی کار کردی بعد این چه تیتریه زدی براش آخه
کوروش مرد بزرگی بوده
قبل از کوروش هم فراعنه مصر سنت آرامگاه سازی داشته اند. آرامگاه کوروش هم یک هرم کوچک است.
مطلب بسیار خوب و مفید و آموزنده ای است بسیار ممنون از اطلاعات مفید و خوبی که در اختیار مخاطب می گذارید طبق معمول در راستای اطلاع رسانی صحیح اقدام نمودید که کاری ارزشمند و بسیار اموزنده است ضمن تشکر از شما براتون آرزوی توفیق دارم موفق و رستگار باشید
ایا از کورش برنامه ایی تا بحال درست شده مستند یا فیلم یا حتی کارتون؟ ایا در رسانه های جمعی از کسی که در قران از او نام برده شده که در این متن هم ذکر شده مقاله یا برنامه ایی تهیه و پخش شده؟ بازم تابی جون از اینکه تو این کار رو کردی سپاسگزارم
جالب بود
روز تولد من هم هفتم آبان هست خوشحال شدم
من اطلاعات تاریخیم زیاد نیست اما این رو خوب میدونم مردم ما بدون هیچ تحقیقی هر حرفی رو میپذیرن.
برید تحقیق کنید رو اون تیکه گل دقیقا چی نوشته.
اون شخصی که تو تورات اسمش اومده cruys هستش که به نظر من هیچ ربطی با کوروش نداره.
ذوالقرنین رو هم میتونید برید از کتاب انسان کامل نوشته عزیزالدین نسفی ببینید منظور قرآن چی هست.
ما ایرانیا میهن پرستیم اما همین موضوع باعث میشه خیلی از حقایق رو نبینیم.
این که کوروش گفته من رو مومیایی نکنید تو کدوم دوره تاریخی مومیایی جز فرهنگ ایرانیا بوده که کوروش نخواسته مومیایی بشه؟
ما پادشاهان و مردان بزرگ زیادی داشتیم حالا چی شده همه دنیا فقط رو این یه نفر زوم کردن دنیایی که داره تاریخ ما رو تحریف میکنه حالا برا کوروش شده کاسه داغ تر از آش .
اینی هم که میگن مقبره کوروشه یکی دیگه ازش تو یکی از روستاهای بوشهر هست تا جایی که من میدونم عبادت گاه یونانی ها بوذه نه مقبره
اجازه ندید دیگران از تعصب و احساسات شما سو استفاده بکنن.
کارشناسانی که مخالف ذوالقرنین بودن کورش هستند خیلی بیشترند و استدلالهای بسیار قابل قبول تری دارند. لطفا از دلایل دقیق و قابل استناد در این باره بیان فرمایید.
نه فقط این روزها ، بلکه از قدیم الایام هم نوشتن درباره ی بنیانگذار سلسله ی هخامنشی کار سخت و پیچیده ای به حساب می آمد . این سختی ، یکی از سر نبود منابع و اطلاعات زیاد درباره اوست ( از کوروش ، به جز چند کتیبه نوشته شده به خط میخی ، هیچ اسم دیگری در منابع ایرانی قبل از اسلام نیست . حتی در حماسه ملی ما ، هخامنشیان تبدیل به پادشاهان کیانی شده اند و مثلا کیخسرو را معادل داستانی کوروش می دانند .) اما مهم تر از مسئله منابع ، تعصب هایی است که درباره ی کوروش هخامنشی رواج دارد . یک گروه او را به عرش اعلی می برند و بزرگترین ایرانی طول تاریخ می شمارند و گروهی ( مثل ناصر پورپیرا در سری کتابهای « دوازده قرن سکوت » ) او و جانشینانش را بیگانگانی معرفی می کنند که به ایران هجوم آوردند و دولت های محلی ایران را برانداختند . در میانه این دو نظر کاملا متناقض ، انصاف بدهید که تعیین تکلیف با کوروش ، مردی که از او بسیار کم می دانیم ، واقعا سخت است .
چیزهایی قطعی که درباره کوروش و زندگی او می دانیم اینهاست : در حدود 576 قبل از میلاد به دنیا آمد . پدرش در ولایت انشان ( استان فارس امروزی )شاهی محلی بود و مادرش ، ماندانا دختر آستیاگ پادشاه ماد بود .( ظاهرا به علت خشم پدربزرگش ) کودکی را در دل طبیعت و خارج از محیط دربار گذراند . در جوانی توانست با متحد کردن اهالی پارس ، بر تخت پدر بنشیند . در 559 ق م اعلام استقلال کرد . 9 سال بعد ، دولت ماد را برانداخت و پادشاه هر دو دولت شد . با نبونید ، پادشاه بابل ( مهم ترین شهر بین النهرین در آن زمان ) صلح کرد و در 547 ق م ارمنستان را هم به خاکش اضافه کرد . در 546 ق م بعد از جنگی کوتاه با کزروس ، حاکم ثروتمند سارد ، این شهر و سپس تمام لیدی و آسیای صغیر را تصرف کرد . در سال های 545 تا 539 ق م مرزهای حکومتش را را در شرق گسترش داد و گرگان ، هرات ، باختر ، سغد و خوارزم را هم گرفت . در سال 539 ق م پیمانش با نبونید را شکست و بابل را فتح کرد . در آنجا رسما تشکیل دولت هخامنشی را اعلام کرد ( هخامنش یعنی کسی که نیت دوستی دارد ) و منشور معروفش را نوشت . یهودی هایی را هم که از زمان بخت النصر دوم در بابل اسیر بودند آزاد کرد . سال بعد فینیقیه را مطیع ساخت . در سال 533 ق م توانست از کوه های پامیر یگذرد و تا مرزهای هند برود . سه سال بعد در حال جنگ مرد . بر روی لوحه آرامگاهش در پاسارگاد ، به عنوان خلاصه تمام زندگی پر جنب و جوشش همین پنج کلمه را نوشتند : « من کوروش ، شاه هخامنشی » .
یکی از عبارتهای رایج در اینترنت مطالبی است با عنوان هایی شبیه به این : « کوروش پادشاهی که تنها یم زن داشت » . هر چند صحت یا عدم صحت این مطلب ، نباید مبنای قضاوت درباره شخصی باشد که 26 قرن قبل و با عقاید و مناسبات آن زمان زندگی می کرده ، اما به هر حال ، چنین ادعایی اصلا درست نیست . طبق منابع ، کوروش سه زن رسمی داشته : « آمیتیس» خواهر ماندانا و خاله خودش که او را پس از اشغال کشور ماد و پس از کشتن شوهرش ، به همسری گرفته بود . « کاسانداس» دختر فرناسب که ظاهراً زن اصلی حرمسرا و مادر ولیعهد بود و « نیییتیس » دختر آماسیس دوم فرعون مصر که کاساندان نگران توجه زیاد کوروش به او بود . حتی کوروش قصد ازدواج با زن چهارم ، یعنی « توموروس / تومیریس » ملکه ماساژت ها را هم داشت که به دلیل جواب رد او ، جنگ در گرفت و کوروش جانش را در همین جنگ از دست داد
ولی از کتاب های تاریخ حال حاضر ایران ایشان حذف شدند!!!!!!
تنها سندی كه درباره «ذوالقرنین بودن کوروش» وجود دارد،مطلب ابوالكلام آزاد هندی است كه ترجمه شده‌ی جناب آقای دكتر باستانی‌پاریزی است و نقل قولی از علامه طباطبایی قدس سره، كه آنان نیز فقط و فقط احتمال داده‌اند، و ذوالقرنین بودن كوروش را به صورت قطعی ادعا نكرده‌اند.
مطابق كدام سند مدعی هستید كه سازمان ملل روز 29 اكتبر - 7 آبان را «روز جهانی كوروش» نامیده است؟!
تابناک هرچند که حق مطلب رو ادا نکردید اما همینکه به یاد کوروش بزرگ هستید جای تقدر داره سپاس
در اینکه کوروش ذولقرنین است هیچ شکی وجود ندارد چرا که در قران عظیم آمده ذوالقرنین سدی در برابر یاجوج ماجوج ساخت که مردم را از فساد این قوم در امان نگه دارد و در روز قیامت (یکی از نشانه های قیامت) این سد به فرمان پروردگار پاره پاره میشود و یاجوج ماجوج از هر بلندی به شتاب سرازیر میشوند و جالب اینکه این سد در منطقه از کوه از مستعمرات شوروی سابق واقع شده و مردم ان منطقه از این سد که بین دو کوه واقع شده به نام سد کوروش یاد میکنند !
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی