بازدید 24093
۶
مرور روزنامه‌های یکشنبه بیستم مهر؛

ایرانی‌ها میان ٦درصد «فوق پولدار» و ٦ درصد «فوق فقیر» زندگی می‌کنند

همایش همگرایی اصولگرایان و حاضران و غایبان در آن مهم‌ترین خبر سیاسی روزنامه‌های یکشنبه است. صادق زیباکلام در روزنامه دولت چرایی تلاش برای القای اختلاف بین رئیس جمهور و وزیر خارجه را بررسی کرده و روزنامه جوان در همین موضوع هسته‌ای به بررسی نفع و ضرر تمدید دوره مذاکرات پرداخته است. بررسی وضعیت فقر و غنا در سال‌های اخیر نیز دیگر مطالب مهم روزنامه‌های امروز است.
کد خبر: ۴۴۱۴۶۳
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۰ 12 October 2014
ایرانی‌ها میان ٦درصد «فوق پولدار» و ٦ درصد «فوق فقیر» زندگی می‌کنندهمایش همگرایی اصولگرایان و حاضران و غایبان در آن، مهم‌ترین خبر سیاسی روزنامه‌های یکشنبه است. صادق زیباکلام در روزنامه دولت، چرایی تلاش برای القای اختلاف بین رئیس‌جمهور و وزیر خارجه را بررسی کرده و روزنامه جوان در همین موضوع هسته‌ای به بررسی نفع و ضرر تمدید دوره مذاکرات پرداخته است. بررسی وضعیت فقر و غنا در سال‌های اخیر نیز دیگر مطالب مهم روزنامه‌های امروز است.

ایرانی‌ها میان ۶درصد فوق پولدار و ۶ درصد فوق فقیر زندگی می‌کنند


شهروند با اشاره به اینکه بزرگ‌ترین شکاف طبقاتی در تهران وجود دارد، نوشته است: خط فقر در ایران مدتی است که گمشده یعنی هیچ گزارش رسمی‌‌ وجود ندارد که به مردم بگوید با درآمدی که دارند روی خط فقر زندگی می‌کنند یا زیر آن شاید هم در آستانه سقوط قرار دارند اما حساب سرانگشتی از دخل و خرج متوسط خانواده نشان می‌دهد که چرخ اقتصادی برای بسیاری از مردم بسیار سخت می‌چرخد.

آخرین آمار رسمی در این زمینه به ‌سال ٨٩ برمی‌گردد که خط فقر رسمی ۵۹۰‌هزار تومان اعلام شد هرچند کار‌شناسان رقم‌های بالاتری را در این خصوص تخمین می‌زدند به ‌عنوان مثال یک‌سال بعد رئیس وقت شورای رقابت گفت که خط فقر واقعی دست‌کم در ‌سال ٩١ یک‌ و ‌نیم‌ میلیون تومان است. این تخمین‌ها البته‌ سال ‌به‌ سال افزایش یافت. امسال هم تا به امروز خبری از کشیده شدن رسمی خط فقر نیست اما‌ هادی ابویی، دبیرکل کانون انجمن صنفی کارگران ایران گفته در ٣ماهه اول امسال سبد هزینه‌های خانوار کارگری ٢‌میلیون و٢٠٠‌هزار تومان بود که نسبت به مدت مشابه ‌سال قبل نیم ‌میلیون تومان افزایش یافته با این اوصاف اگر خانواده کارگری را پایه دریافت دستمزد بر اساس قانون کارگری قرار دهیم خانواده‌هایی که کمتر از این رقم دستمزد دارند یا زیر‌خط فقر هستند یا در بهترین حالت با مشقت زندگی می‌کنند.

آخرین آمار اما از توزیع فقر در جامعه را فرهاد نیلی، اقتصاددان در جلسه کمیسیون راهبردی چشم‌انداز مجمع تشخیص مصلحت نظام ارایه داد. نکاتی که نیلی در این کمیسیون بر آن تأکید شد، در نوع خود جالب توجه بود، از جمله این‌که بیشترین میزان فقر در چهار استان کشور توزیع شده یا این‌که نقشه فقر در ایران در نوسان است یعنی در قشر جوان در سطح بالایی قرار دارد با بالا رفتن سن کاهش می‌یابد و با بازنشسته شدن سرپرست خانواده به اوج می‌رسد. او با اشاره به نتایج بررسی در زمینه فقر، نابرابری و رفاه در ایران تأکید کرد: ما بین سال‌های ٧٠ تا ٨۶ درآمد حاصل از مزد و حقوق‌بگیری، سالانه ۴، ٣ واحد‌ درصد از درآمد حاصل از مشاغل آزاد، سریع‌تر رشد کرده است. به گفته او در این تغییر آهنگ، نسبت درآمد حاصل از مزد و حقوق‌بگیری به درآمد حاصل از مشاغل آزاد از ۵٧‌درصد در‌ سال ١٣٧٠ با رشد تدریجی، به ٧۶‌درصد در ‌سال ٨۵ رسیده است.

روند فوق نشان از پاداش جامعه به کارمند‌ بودن و قطع رابطه بین بهره‌وری و دریافتی فرد است. از سوی دیگر نسبت مخارج خانوار‌های با سرپرست مرد نسبت به خانوار‌های با سرپرست زن از ١۵٨‌درصد در‌ سال ٧٠ به ١٧٣‌درصد در‌ سال ٨۶ رسیده و نسبت میانگین مخارج خانوارهای با سرپرست باسواد نسبت به بی‌سواد از ١۶۵‌درصد در ‌سال ٧٠ به ١٨٠‌درصد در‌ سال ٨۶ رسیده است. وی با بیان این‌که رفاه خانوار در ایران به مقدار زیادی وابسته به درآمد جاری سرپرست خانوار است، اظهار کرد: با از دست رفتن درآمد جاری سرپرست، رفاه خانوار به مقدار زیادی کاهش یافته و خانوار حفاظ خود در مقابل فقر را از دست می‌دهد. نیلی با تأکید بر این‌که کیفیت نابرابری درآمد به اندازه کمیت آن اهمیت دارد، به توضیح شاخص‌های بررسی شده در این پژوهش و تعریف فقر نسبی برحسب ۶٠‌درصد درآمد میانه پرداخت و افزود: هرچند بنا به تعریف مطابق این شاخص همیشه‌ درصدی از مردم زیر خط فقر بوده‌اند اما فقر نسبی در هر دو جامعه روستایی و شهری رو به کاهش بوده است.

وی روند فقر نسبی طی دوره ٧٠ الی ٨٢ را کاهشی و از ٨٣ تا ٨۵ را افزایشی دانست. مطابق این تحقیق در تمامی سال‌های مورد بررسی، نرخ ابتلا به فقر در خانوارهای با سرپرست زن بیش از ٢برابر خانوارهای با سرپرست مرد بوده و سهم خانوارهای با سرپرست زن از جمعیت فقیر، از ٩، ٩‌درصد در ‌سال ١٣٧٠ به ١٢.‌٣‌درصد در‌ سال ١٣٨۶ رسیده است.

نیلی با بیان افزایش فراوانی فقر در خانوارهای سرپرست بازنشسته گفت: سهم خانوارهای با سرپرست شاغل از میان خانوارهای فقیر، از بیش از ٨٠‌درصد طی سال‌های ٧٧-١٣٧٠، با کاهش تدریجی طی دوره ٨۶-١٣٧٨ در پایان دوره به ٧٠.‌١‌درصد رسیده است. در مقابل، سهم خانوارهای با سرپرست بازنشسته، از ٧.‌٨‌درصد در ‌سال ١٣٧٠ با افزایش تدریجی به ٢٢. ٩‌درصد در ‌سال ١٣٨۶ رسیده است. وی با بیان این‌که روستایی بودن، احتمال ابتلا به فقر را افزایش می‌دهد، ادامه داد: در تمامی سال‌های مورد بررسی، سهم خانوارهای فقیر روستایی بیش از خانوارهای شهری بوده است، هرچند این تفاوت در سال‌های اخیر به تدریج کاهش یافته است. نیلی گفت: نرخ ابتلا به فقر خانوار‌های روستایی طی دوره ٧٨ تا ٨۶ با کاهش مستمر از ٢۴.‌٨‌درصد به ٢٢.‌۵‌درصد رسیده و سهم روستاییان در جمعیت فقیر، از بیش از ۶٠‌درصد به کمتر از ۵۵‌درصد کاهش یافته است. وی از تجمع ٢۵‌درصد خانوارهای فقیر در چهار استان سیستان‌وبلوچستان، گلستان، خراسان‌شمالی و جنوبی خبر داد.

نیلی در ادامه با اشاره به این‌که تبدیل وضع سرپرست خانوار از شاغل به بازنشسته احتمال فقر خانوار را افزایش می‌دهد، اضافه کرد: فقر نسبت به سن یک الگوی U شکل نشان می‌دهد؛ به‌طوری ‌که در گروه‌های با سرپرست جوان، نرخ فقر بالا بوده و با افزایش سن این نرخ کاهش می‌یابد. مجدداً با گذشت سن سرپرست خانوار از می‌انسالی، نرخ فقر خانوار نیز افزایش می‌یابد.

وی افزود: نظام مالی ما این امکان را نمی‌دهد که فرد در جوانی پس‌انداز منفی کند یعنی بدهکار شود و در کهنسالی از مزایای پس‌انداز مثبت گذشته استفاده کند. نیلی اضافه کرد: توزیع سنی فقر نشان می‌دهد فقر از دهه ششم زندگی برای مردان و از دهه هفتم برای زنان سرپرست خانوار به‌طور محسوسی افزایش یافته و از زیر ٢۵‌درصد به بالای ٣۵‌درصد می‌رسد. این نرخ، از دهه هفتم به بعد برای مردان از مرز ۵٠‌درصد می‌گذرد. پایداری این وضع در طول دوره ١٧ساله بررسی، از کارکرد ضعیف و غیرمؤثر سامانه‌های حمایتی برای جوانان و بزرگسالان حکایت می‌کند. وی تأکید کرد: در طول مورد بررسی، همواره رشد اقتصادی موجب کاهش فقر شده در حالی ‌که با فرض ثبات رشد، کاهش نابرابری تنها در فاصله سال‌های ٧٢-١٣٧٠، ٧۶-١٣٧۴ و ٨۶-١٣٨۴ باعث کاهش فقر شده است. نکته جالب آن‌که بهره‌مندی خانوارهای فقیر‌تر از رشد اقتصادی، بیشتر از دیگران است. کشش فقر نسبت به رشد در طول دوره مورد بررسی بین ٠،‌٨- تا ٠.‌٩- برآورد می‌شود به این معنی که یک‌درصد افزایش رشد به‌طور متوسط موجب ٠.‌٨ تا ٠.‌٩‌درصد کاهش در نرخ فقر ‌شده است. وی در بیان بخشی از نتایج این پژوهش، شاخص رفاه در استان تهران را به نحو چشمگیری از شاخص رفاه کل کشور بالا‌تر دانست هرچند از سوی دیگر انحراف معیار رفاه نیز در این استان از متوسط کشور بزرگ‌تر است، بنابراین استان تهران به‌عنوان مرفه‌ترین استان، از بیشترین شکاف رفاهی نیز برخوردار است. در مقابل، شاخص رفاه در استان‌های سیستان‌وبلوچستان، چهارمحال‌و‌بختیاری، لرستان، خراسان شمالی و جنوبی نسبت به بقیه استان‌ها پایین‌تر است.

نیلی گفت: درواقع شاید بتوان گفت بهره‌مند‌ترین افراد و کم‌بهره‌مند‌ترین افراد در تهران ساکنند. خانوار‌ شهری ساکن در استان تهران، دارای سرپرست مرد شاغل، باسواد و در سنین بین ٣٠ تا ۵٠ نسبت به بقیه خانوار‌ها از رفاه بیشتری برخوردارند. از دست رفتن هریک از صفات مورد اشاره، رفاه خانوار را به میزان قابل‌ملاحظه‌ای کاهش می‌دهد. وی با مقایسه نابرابری توزیع درآمد در کشورهای مصر، ایران، هند و آمریکا بیان کرد: فقرای ما تقریبا در سطح فقرای مصر زندگی می‌کنند و وضع آن‌ها از هند خیلی بهتر است، البته با آمریکا خیلی فاصله دارد.

از سوی دیگر نیلی با بیان این‌که فاصله رفاهی پردرآمدهای ایران و آمریکا خیلی زیاد نیست، افزود: تقریبا پردرآمدهای ایران و آمریکا از رفاه مساوی برخوردارند. نیلی با اشاره به وجود ۶‌درصد افراد بسیار برخوردار و ۶‌درصد بسیار نابرخوردار در جامعه توصیه کرد: نظام تأمین‌اجتماعی سخاوتمندانه پوشش فقیر‌ترین فقیران و نظام مالیاتی سختگیرانه هدفگیری ثروتمند‌ترین ثروتمندان را در دستورکار خود قرار دهند و مداخله دولت در توزیع درآمد بین ٨٨‌درصد بقیه به حداقل برسد. وی یکی از معضلات عمده سیاست‌گذاری عمومی در حوزه رفاه اجتماعی را، نبود هماهنگی میان سیاست‌های بخشی و مرجعیت کلان دانست و دستیابی به یک فرآیند سیاست‌گذاری مناسب را، موکول به هماهنگی بخش‌های مختلف در چارچوب نظام جامع اقتصادی ‌اجتماعی کشور دانست.

در عین‌ حال وی خاطرنشان کرد: بعضاً نهادی که باید مسئولیت اصلی هماهنگی سیاستی در جهت دستیابی به یک مرجعیت واحد را در حوزه رفاه اجتماعی برعهده داشته باشد، وجود خارجی نداشته یا حضور آن به اندازه‌ای کمرنگ و ضعیف است که به راحتی می‌توان آن را نادیده گرفت.

توافق هسته‌ای فرش را از زیر پای تندرو‌ها می‌کشد

صادق زیباکلام طرف گفت‌و‌گو روزنامه دولتی ایران با تیتر «توافق هسته‌ای فرش را از زیر پای تندرو‌ها می‌کشد» است. ایران نوشته: جریان سیاسی تندرو پس از سکوت چند روزه درباره اقدامات تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای به صورت بی محابا مذاکرات هسته ای ومذاکره کنندگان را توأمان آماج اتهام قرار دادند. با انتشار خبرهایی درباره احتمال نهایی شدت توافق هسته‌ای، دور تازه‌ای از تخریب‌ها علیه دولت و تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای راه افتاده است، گرچه این تخریب‌ها ادامه روند پیشین است اما تفاوت‌های معناداری نیز یافته‌اند. با صادق زیبا کلام از استادان علم سیاست درباره این روند و دلایل آن گفت‌و‌گو کرده‌ایم.

با نزدیک شدن به هفته‌های پایانی مذاکرات هسته‌ای و انتشار اخباری مبنی بر محتمل شدن توافق میان ایران و کشورهای ۱+ ۵ دور تازه‌ای از تخریب تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای از سوی جریان‌های تندرو آغاز شده است، آیا شما هم قائل به شروع یک عملیات روانی مخرب هستید؟ در این صورت دلایل پیدا و پنهان این جریان تخریب را باید در کجا جست‌و جو کرد؟

تندرو‌ها از منظر خودشان نگران توافق هسته‌ای میان ایران و امریکا به عنوان عضو مؤثر گروه ۱+ ۵ شده‌اند. چون اگر بین ایران و امریکا حتی یک توافق نسبی هسته‌ای ایجاد شود این توافق برای تندرو‌ها فاجعه خواهد بود و فرش بهره‌برداری را از زیر پای تندرو‌ها بیرون می‌کشد، زیرا تندرو‌ها می‌دانند که اگر قرار باشد بین ایران و امریکا بر سر موضوع هسته‌ای توافقی صورت بگیرد، آن وقت مردم سؤال اساسی‌تری را مطرح خواهند کرد و آن اینکه اگر این موضوع حل شد چرا بر سر مسائل و تضادهای دیگری که وجود دارد، گفت‌و‌گو نکنیم؟ به این دلیل است که از نگاه این جریان به توافق رسیدن بر سر مسأله مهمی همچون موضوع هسته‌ای نه مطلوب که مذموم است، زیرا این توافق با مصالح و منافع تندرو‌ها در تضاد قرار می‌گیرد.

با این حال به نظر می‌رسد این جریان پس از حواشی ای که تحت عنوان همایش دلواپسی انجام شد به نوعی سکوت کرده بود. آن سکوت و این شروع دوباره چه دلیلی می‌توانست داشته باشد؟

موضوع بیشتر به شرایط حاکم بر مذاکرات باز می‌گردد. زیرا این جریان زمانی که احساس می‌کند اختلاف بین طرفین مذاکره خیلی زیاد است و امکان توافق وجود ندارد، ساکت است و کارهای دیگری انجام می‌دهند. اما وقتی احساس می‌کنند که توافقی در حال شکل‌گیری است، ‌نگران می‌شوند و واکنش نشان می‌دهند. سکوت نسبی که در ماه‌های گذشته وجود داشت برای این بود که آن‌ها تصور می‌کردند، دامنه اختلاف بین دو طرف آنقدر زیاد است که توافق هسته‌ای را غیر ممکن می‌کند. آن‌ها تصور می‌کردند اختلافی مانند اینکه مثلاً آن‌ها می‌گویند نمی‌شود ایران بیشتر از ۲۰۰۰ سانتریفیوژ داشته باشد و ما داشتن کمتر از ۲۰ هزار سانتریفیوژ را غیر قابل قبول می‌دانیم چنان است که انجام توافق را منتفی می‌سازد. بنابراین دلیلی نمی‌دیدند که بخواهند مانوری روی این موضوع داشته باشند. اما وقتی دیدند که مذاکرات دارد به توافق می‌رسد و برخی شکاف‌های اساسی پر شده است، آن وقت هجمه‌شان نسبت به تیم مذاکره‌کننده زیاد شد.

پیشتر آنچه مورد انتقاد تندرو‌ها قرار داشت کلیت سیاست خارجی دولت یازدهم در موضوع پرونده هسته‌ای بود. اما حالا بحث شخصی شده است. پیکان انتقادات متوجه شخص محمدجواد ظریف به عنوان مسئول تیم مذاکره‌کننده شده است و همچنین سعی شده با تیتر‌هایی مانند «شلیک ظریف به استقلال روحانی» نوعی فاصله‌گذاری و تضاد را میان وزیر امورخارجه و رئیس جمهوری نشان دهند. چنین برخوردی چه هدفی را دنبال می‌کند؟

بخشی از استراتژی کلی تندرو‌ها این بوده است که سیاست‌های هسته‌ای آقای روحانی را زیر سؤال ببرند، اما بخش دیگری از این استراتژی پیرو سیاست اختلاف بینداز و حکومت کن بوده است. آن‌ها می‌خواهند از ایجاد تصور اختلاف بین آقای ظریف و آقای روحانی استفاده کنند. موضوع تازه‌ای هم نیست. در مقاطعی این کار را با آقای عراقچی و آقای ظریف انجام می‌دادند. سعی می‌کردند ظریف را سیاستمداری سازشکار جلوه بدهند و در مقابل سید عباس عراقچی را نیروی ارزشی، اصولگرا و حزب‌اللهی نشان دهند. اما چون آن تاکتیک جواب نداد، حالا می‌خواهند بگویند این اختلاف بین ظریف و روحانی است و ظریف می‌خواهد مستقل عمل کند و... آن‌ها می‌خواهند بین وزیر امور خارجه و رئیس جمهوری کدورت ایجاد کرده و به هر طریق قطار مذاکرات هسته‌ای را متوقف کنند.

جوان روزنامه نزدیک به سپاه نیز موضوع تمدید احتمالی دوره مذاکرات هسته‌ای را در مطلبی با تیتر «تجدید دوم ژنو برای ایران مناسبت است یا امریکا؟» و به قلم نادر ساعد ‌بررسی کرده که در آن آمده است: به اذعان مذاکره‌کنندگان ارشد ایران و گروه ۱+۵، مذاکرات پیش رو که چهارشنبه با دیدار سه‌جانبه نمایندگان ایران، امریکا و روابط خارجی اتحادیه اروپا همراه خواهد بود، مذاکرات بسیار حساسی است. منظور از «بسیار حساس» بودن این دور از گفت‌وگو‌ها، نزدیک شدن آن به خاتمه مهلت زمان باقیمانده از دوره تمدید است. زیرا برگزاری این نشست در شرایطی بود که تنها ۴۰ روز به خاتمه این مهلت باقی خواهد ماند. این در حالی است که هنوز هم لحن طرفین در مورد توافق نهایی، از وجود اختلاف حکایت دارد. البته اگر به دیدگاه‌های اعلامی تمرکز شود، شدت این اختلافات نسبت به گذشته کاهش یافته به نظر می‌رسد. اما به هر حال، هنوز هم شرایط توافق نهایی و جامع حاصل نشده و حداقل می‌توان گفت که دو مسئله لغو تحریم‌ها و ظرفیت غنی‌سازی همچنان در چرخه نبرد محاسباتی طرفین باقیمانده است.

بنابراین، حساسیت‌ها در این دور عمدتاً به این نکته باز‌می‌گردد که طرفین به آرامی از فضای احتمال به نتیجه نرسیدن مذاکرات یعنی عدم حصول توافق ظرف مدت تعیین شده سخن می‌گویند. به عنوان نمونه، عباس عراقچی تصریح نموده که «اگر در این دور به نتایج کافی نرسیم، قطعاً تا سوم آذرماه به نتیجه نهایی نیز نمی‌رسیم». البته همچنان امید به منتج شدن مذاکرات به نتیجه از یک سو و تمایل به ادامه گفت‌وگو‌ها در هر شرایط از سوی دیگر، مورد اتفاق نظر است؛ بنابراین، طرفین در نوعی فشار زمانی قرار دارند تا از بین دو مسیر توافق نهایی و تمدید دوباره، یکی را برگزینند. عباس عراقچی، گزینه دوم را هم منتفی ندانسته بلکه تأکید نموده در مذاکرات آخر هفته جاری، «احتمال همه چیز حتی تمدید مذاکرات وجود دارد». بلکه این گزینه به عنوان دریچه اطمینانی است که طرفین در صورت عدم اتمام روند نگارش توافق جامع بتوانند از آن برای حفظ هویت و استمرار گفت‌وگو‌ها بهره‌برداری نمایند. این بدان معناست که تجدید تمدید نه تنها ممکن است بلکه به لحاظ حقوقی نیز قابلیت عملیاتی شدن دارد. البته تذکر مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای کشورمان در مورد احتمال تمدید دوباره، متضمن نوعی پیام برای طرف دیگر نیز هست. زیرا ایران آمادگی برای تمدید دوباره را بر به هم خوردن گفت‌وگو‌ها ترجیح می‌دهد، همچنانکه توافق را بر تمدید مقدم می‌داند.

این ترجیحات و اولویت‌بندی‌ها برگرفته از این ادراک است که تمدید، حالت حفظ وضع موجود را خواهد داشت و البته که پیشرفت در مذاکرات نیازمند برداشتن گام‌هایی فرا‌تر از وضع موجود یعنی به اتمام رساندن تعیین مسیر و جزئیات آن است. از این حیث، تمدید شاید نتواند برای ایران گزینه‌ای مطلوب باشد. زیرا دستیابی به اهداف راهبردی از این توافق یعنی لغو تحریم‌ها و همچنین دوره زمانی عادی شدن مسئله هسته‌ای ایران را به تأخیر می‌اندازد. از طرف دیگر، امریکا در این دوره زمانی در راستای حصول توافق انگیزه‌های مضاعفی به وی‍ژه در ارتباط با محیط داخلی و انتخابات کنگره دارد. پس از این دوره معلوم نیست که این تمایل همچنان پابرجا بماند. بنابراین، گزینه تمدید شاید برای امریکایی‌ها بهتر از ایران باشد. علی ایحال، تمدید گزینه‌ای ناگزیر در شرایط عدم توافق خواهد بود، زیرا امکان خواهد داد تا دوره جدیدی برای گفت‌وگو برای حل مسائل باقیمانده خلق شود. البته به شرط آنکه طرف مقابل اراده جدی برای توافق نهایی را داشته باشد.

اصولگرایان زیر سقف گفت‌وگو


کاظم انبارلویی در آغاز سرمقاله رسالت نوشته: عصر دیروز همه اضلاع اصولگرایی آمده بودند تا بگویند همگرایی یک ارزش و عملی مهم است. آمده بودند تا بگویند مشکلات را می‌توان زیر سقف گفتگو حل کرد. آمده بودند تا بگویند وحدت و همگرایی در سایه تنازل از سلیقه‌ها و پایداری روی اصول امکان‌پذیر است. آمده بودند بگویند اختلاف و انشقاق مغایر آموزه‌های دینی است. «اجماع» و «مدارا» یک ارزش و حتی یک تکلیف است. آمده بودند تا بگویند رسیدن به اجماع مهارت می‌خواهد و مسیر آن «عقلانیت» است.

ابتکار نیز در توصیف همایش همگرایی با محوریت آیت‌الله مصباح از تیتر «اصولگرایان پای درس عبرت‌آموزی» استفاده کرده و نوشته است: نه تنها اصولگرایان که سایر گروه‌های سیاسی ایران، در روزهای گذشته منتظر شنبه‌ای بودند که قرار بود همایش وحدت اصولگرایان با سخنرانی آیت‌الله مصباح یزدی برگزار شود. در این همایش اما آنچه گفته شد صرفا تکیه بر اصولی کلی بود و همچنان از وجود سازوکار مشخصی برای رسیدن به همگرایی خبری نیست. این در حالی است که چهره‌های اصولگرای حاضر در این نشست، لااقل در یک نکته وحدت نظر دارند: عبرت از گذشته!

در شرایطی اصولگرایان در انتخابات دور نهم مجلس شورای اسلامی بارقه‌هایی از اختلاف را بروز دادند، وجود شکاف در جبهه اصولگرایی با شکست در انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۲ به وضوح نمایان شد. اصولگرایان با اعتقاد به اینکه یکی از اصلیترین دلایل این شکست، عدم وجود همگرایی در میان جریان اصولگرایی و چندپاره شدن آن بود، به ویژه زیر سایه فعالیت‌های حجت‌الاسلام سیدرضا تقوی تلاش کردند همسویی را به این طیف برگردانند تا در انتخابات آینده با قدرت بیشتری وارد شوند. در شرایطی که جریان اصولگرا از مشاورت برخی چهره‌های بارز خود همچون حبیب‌الله عسکراولادی و آیت‌الله مهدوی کنی محروم شده است و با سکوت شخصیتی همچون آیت‌الله محمد یزدی نیز روبه‌رو است، همچنین با توجه به عدم توافق همه گروه‌های اصولگرا بر سازوکار جامعتین، تلاش جبهه پایداری برای گسترش اثرگذاری بر جریان اصولگرا و نیز وضعیت نامعلوم فعالیت سیاسی محمود احمدی‌نژاد و طرفدارانش، به نظر می‌رسد رسیدن به همگرایی در میان این جبهه کاری دشوار باشد. با این حال سید رضا تقوی، بانی و از سخنرانان همایش دیروز مجتمع ۱۳ آبان، به انجام آنچه به گفته خودش از سوی آیت‌الله مهدوی کنی برعهده‌اش قرار گرفته، امیدوار است. وی در سخنرانی دیروز خود در همایش همگرایی اصولگرایان با اشاره به تحولات پس از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، اظهار کرد: بعد از انتخابات عده‌ای از اصولگرایان نزد ما آمدند و گفتند که در داخل دولت به کار گرفته نمی‌شوند و حتی مسئولیت‌های برخی نیز گرفته شده بود و اظهار می‌کردند که سرخورده شده‌اند. ‌ ما این پیام را خدمت آیت‌الله مهدوی‌کنی بردیم و ایشان نگران و ناراحت بودند و پیشنهاد دادند یکی از اعضای جامعه روحانیت این کار را - همگرایی اصولگرایان - به عهده بگیرند و به هر حال قرعه فال به نام من خورد و حدود یک سال است جلسات همگرایی اصولگرایان را تشکیل داده‌ایم.

عضو جامعه روحانیت مبارز با اشاره به اینکه این همایش، چهارمین نشست همگرایی اصولگرایان است، آیت‌الله نوری همدانی، آیت‌الله موحدی کرمانی و آیت‌الله جنتی را به عنوان سخنرانان سه همایش قبل مطرح و با معرفی آیت‌الله مصباح یزدی به عنوان سخنران همایش چهارم، افزود: هدف ما از برگزاری چنین نشست‌هایی این است که همه سلیقه‌های اصولگرا را کنار هم جمع کنیم تا اصولگرایان ناامید و سرخورده نشوند. وی اضافه کرد: خیلی‌ها به من می‌گفتند که هدفت از برگزاری جلسات همگرایی چیست و پشت پرده با چه کسی بسته‌ای؟ من اینجا عرض می‌کنم که پشت صحنه هیچ کس نیست و همه ما مقلدان مقام معظم رهبری هستیم. ما به دنبال دغدغه رهبر انقلاب راه افتاده‌ایم و اگر قرار باشد گزارشی از جلسات همگرایی بدهیم فقط و فقط به جامعتین یعنی جامعه روحانیت مبارز و مجمع مدرسین حوزه علمیه قم ارائه خواهد شد.

آیت‌الله مصباح یزدی که علی رغم انتقادهای پیشینش به روند وحدت اصولگرایان به عنوان سخنرانی همایش دیروز مطرح شده بود، در سخنرانی خود اظهار کرد: کسانی که اصولگرا هستند ادعا می‌کنند کسانی هستند که می‌توانند خود را از سقوط‌ها و نوسانات زشت حفظ کنند. برای دستیابی به این هدف باید بینش، ارزش و روش درستی را انتخاب کرده و مدام اصول خود را تغییر ندهند و اگر به طور مثال گفتند ولایت فقیه را قبول دارند باید تا پای جان از آن دفاع کنند. آیت‌الله مصباح یزدی ادامه داد: تصورمان این است که جمع حاضر افرادی هستند که می‌خواهند خود را از این سقوط‌ها حفظ کنند، اگر می‌خواهند اینطور باشد شرطش این است که اصول بینشی، ارزشی و روشی داشته باشند.

وی با بیان اینکه اگر بنا را بر رعایت اصول گذاشتیم ۹۹ درصد از سقوط مصون می‌شویم، اظهار کرد: اما اگر امروز یک حرف زدیم و فردا گفتیم حالا که دوستان سلیقه‌شان عوض شده طور دیگری رفتار می‌کنیم درست نیست. عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، با اشاره به شاخصه‌های افراد جامعه در اصولگرا بودن و غیر اصولگرا بودن تصریح کرد: اصولگرا یعنی کسانی که ارزش‌ها را قبول کرده‌اند و حاضرند بر آن‌ها پایداری کنند. وی با بیان اینکه همه افراد دارای ضعف هستند، اظهار کرد:‌‌ همان ضعفی که همه ما داریم برخی افراد در مسائل اجتماعی هم دارند و ۷۵ میلیون نفر را با تردید مواجه می‌کنند. آیت‌الله مصباح یزدی افزود: برخی اختلافات به دلیل جهل ایجاد می‌شود. گاهی افراد نمی‌توانند حقیقت را تشخیص دهند. به این معنا که در زمینه‌ای بحث و تحقیق می‌شود، اما در ‌‌نهایت اختلاف به وجود می‌آید. اما قرآن کریم می‌گوید یک نوع اختلاف که اختلاف در دین است عامدانه بوجود می‌آید، اما عده‌ای برای برتری طلبی در دین اختلاف ایجاد می‌کنند. وی در پایان اظهار کرد: هدف از برگزاری چنین همایش‌هایی این است که ما اعتقاد آگاهانه‌ای نسبت به اصول، بینش و ارزش‌های خود به دست آوریم.

برخی از چهره‌های اصولگرای حاضر در همایش همگرایی اصولگرایان در حاشیه این نشست دیدگاه خود در زمینه رویکرد وحدت در جبهه اصولگرایی را بیان کردند. محوریت سخنان این شخصیت‌ها عمدتا بر درس گرفتن از گذشته و تلاش برای رسیدن به همگرایی بود. غلامعلی حداد عادل، رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس در حاشیه این همایش اظهار کرد: اصلاً اگر اختلافی وجود نداشت، وحدت هم لازم نبود لذا ما به خاطر اختلاف‌ها می‌خواهیم وحدت کنیم. وی درباره اینکه برخی این همایش را در ارائه لیست واحد مؤثر می‌دانند، گفت: صحبت از فهرست واحد هنوز زود است اما این موضوع یک کمال مطلوب است. وی در عین حال یادآور شد: با این فاصله زمانی تا انتخابات، صحبت از فهرست واحد شتاب‌زده است و ما باید سازوکار رسیدن به وحدت را بررسی کنیم.


تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲۵
انتشار یافته: ۶
نه عزیزم تعداد فوق فقیرهامون بیشتر از این حرفاست منتها اینقدر عزت دارن که صورت خودشون رو با سیلی سرخ نگه میدارن
ماورائ بنفش، مادون قرمز،،ماورائ ثروت،مادون فقر
این تیتر صحیح تر است :

ایرانی ها بین 10 درصد فوق پولدار و 10 درصد متوسط زندگی میکنند
اون 6 درصد اولي شايد درست باشه اما 6 درصدر دومي يك صفر كم داره 60 درصد درست تر تر تره .
تیتر و آمار کاملا متناقض با واقعیت است، ایرانی ها میان ۶٪ فوق پولدار و حداقل ۳۰٪ فوق فقیر زندگی می کنند.
6درصد فوق پولدار و60درصد فوق فقیر .......
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار