دولت در شرايطي سال دوم فعاليت خود را شروع كرده است و همچنان در تلاش است تا هم پرونده پيچيده هستهاي را حل و فصل كند و هم اينكه اقتصاد و البته وضعيت معيشت مردم را سر و سامان ببخشد، فضايي عجيب را تجربه ميكند. فضايي كه برخي صبح تا شب دنبال بهانه جويي هستند تا به طريقي كارشكني كنند و نگذارند دولت در فضايي آرام كارش را ادامه بدهد. اصلا ميتوان اين ذهنيت را ذهنيتي صحيح و بر اساس واقعيات دانست؟ چرايي چنين تحركاتي را در چه چيزي ميتوان ديد؟ اين نوع رفتارها چه تبعاتي دارد؟ دولت بايد چه واكنشي نشان بدهد؟ و... اينها سئوالهايي است كه اين روزها در فضاي سياسي بطور جدي مطرح هستند و ذهن جامعه را به خود مشغول كردهاند.
دكترغلامعباس توسلي استاد دانشگاه و تحليلگر مسائل سياسي، در گفتوگو با آرمان، با بیان اينكه «هر عقل سليمي به اين نتيجه ميرسد كه در اين شرايط همه مكلف به حفظ آرامش عمومي و همچنين دفاع از اهداف و منافع هستند. با اين وجود همچنان شاهديم كه عدهاي تندرو هر كاري را انجام ميدهند تا بتوانند در كارِ دولت خلل ايجاد كنند كه دليل اين تلاششان چه چيزي است و ريشه در چه مسالهاي دارد، سئوالِ بيجوابي باشد.» معتقد است كه شرايط براي دولت يازدهم شرايط حساس و البته سختي است.
تندروي به عنوان دغدغه مطرح هست. تكليف جامعه دراين زمينه چيست؟قبل از پاسخ دادن به پرسش لازم ميدانم بگويم كه تندروها دنبال اين هستند تا به اهداف خود برسند و به همين دليل بطور كاملا نااميدكنندهاي نسبت به مسائل اصلي بيتوجهي ميكنند و باعث ميشوند تا هزينههايي به جامعه تحميل شود. به همين دليل بر همه واجب است تا با توجه به نقش و جايگاهي كه دارند، مقابله با آنها را به عنوان اصلي اصولي بر خود واجب بدانند.
دولت چه واكنشي بايد داشته باشد؟دولت در شرايطي كارش را شروع كرد كه كشور انواع و اقسام تهديدها را متوجه خود ميديد. مشكلات اقتصادي و سياسي و همچنين رابطه با دنيا كه وضعيت مطلوبي نداشت تا اذهان عمومي اينطور نتيجهگيري كند كه دولتي كه مشكل دارد نبايد انرِژي و حواس خود را معطوف به پاسخگويي به عدهاي كارشكن كند. به همين دليل بايد به آنها توصيه كرد كه اجازه بدهند تا دولتي كه روي كار است، همه پتانسيلش را در راستاي بهبودي شرايط هزينه كند و اينطور نشود كه هر كاري بكنند، اتهام بزننديا اينكه سياه نمايي كنند. هيچ گروهي در دنيا با دروغ و چوب لاي چرخ گذاشتن به جايي نرسيده است، چرا جامعه با ناهنجاريهاي اجتماعي همصدا نخواهد شد و به همين دليل هم منافع ملي ضربه ميبيند و هم كارشكنان از نظر افكار عمومي زير سئوال ميروند. چرا كه هزينههاي گزافي تحميل ميشود.
با چنين رفتارهايي وقت و هزينههايي كه بايد صرف سازندگي و توسعه شود، صرف اين خواهد شد كه با چنين تحركاتي مقابله شود. به همين دليل در مواردي كه تهمتي زده ميشود بايد دستگاههاي مسئول بطور مطلوبي اعمال قانون كند و اجازه ندهد تا برخي تخريبگر تلاششان را ادامه بدهند. همچنين بايد گفت كه ظلم به ديگري به نوعي ظلمِ به نفس هم هست و مطمئنا چهرههايي كه تخرب و كارشكني را اولويت ميدانند در مرور زمان محكوم به حاشيه نشيني خواهند بود. اصل مساله به اخلاق اجتماعي بر میگردد و بر اساس اصول اخلاقي است كه آنها از اين كارها منع ميشوند. مشاهدات موجود و اتفاقهايي كه روزانه در حال افتادن هستند، هر عقل سليمي را به اين نتيجه ميرساند كه جامعه ما مشكل اخلاقي دارد دراين شرايط همه مكلف به حفظ آرامش عمومي و همچنين دفاع از اهداف و منافع هستند. با اين وجود همچنان شاهديم كه عدهاي تندرو هر كاري را انجام ميدهند تا بتوانند در كارِ دولت خلل ايجاد كنند كه دليل اين تلاششان چه چيزي است و ريشه در چه مسالهاي دارد، سئوالِ بيجوابي باشد.
البته عدهاي در مقام نمايندگي هستند و به همين دليل اينطور ميگويند كه براي هر اظهارنظري مصونيت قانوني دارند. قانون به نمايندگان مجلس مصونيت داده است تا بتوانند در راستاي كاهش دغدغههاي مردم قدمهاي تاثيرگذار بردارند و همچنين در وظايف قانونيشان كوشا باشند. اما اينكه برخي بهانهگيري كنند و بر اساس نزاعهاي سياسي دنبال تسويه حساب باشند، چطور ميتوان به آنها اين اجازه را داد كه هر حرفي را بزنند و هر كاري كه دلشان خواست را انجام بدهند. شاعر بزرگوار جناب سعدي ميفرمايند كه «دو چيز تيره عقل است، دم فرو بستن به وقت گفتن / و گفتن به وقتِ خاموشي » ما بايد ياد بگيريم كه هر حرفي را در موقعيت و زمان خودش بزنيم. تاكيد ميشود كه تندروها اين حق را ندارند كه با سوءاستفاده از موقعيت قانوني خود كارشكني كنند.
وظیفه ما در قبال كسانيكه تندروي و در نتيجه هزينهسازي ميكنند، چيست؟
در وهله اول كاري كه بايد كرد، اين است كه در انتخابات به چهرههايي كه به تندروي عادت كردهاند، راي ندهند تا هم كشور از هزينههايشان رهايي پيدا كند و هم مردم اين پيام را به تندروها بدهند كه اين روش برايشان نتيجهاي غير از حاشيه نشيني و خارج شدن از متن ندارد. همچنين دولت بايد در برخي موارد حتما واكنش نشان بدهند و البته بهتر است كه در موارد نه چندان مهم، جوابي داده نشود تا هم وقت و هم انرژي دولت بيجهت هدر نرود. اما در مواردي شاهد تحركاتي هستيم كه به معناي واقعي كلمه هزينهساز هستند كه حتما و قطعا دولتيها بايد هم جواب بدهند و هم ايستادگي كنند تا خداي ناكرده سيستم تصميمگيري دچار اخلال نشود.
دولت در چنين فضايي كه مخالفان اصرار به كوك كردنسازمخالف دارند، در يكسال اخير چه كارنامهاي از خود برجاي گذاشته است؟
با توجه به فضايي كه در يكسال اخير ديده شد و همچنين با توجه به شرايط بسيار بدي كه كشور را درگير مشكلات اقتصادي مختلفي كرده بود، بايد گفت كه دولت يازدهم ميتواند به كارنامه سال اولش ببالد و اطمينان داشته باشد كه نقد منصفانه هم به نمره قبولي منتهي ميشود. تاكيد دارم بگويم كه در شروع كار دولت كشور شرايط دشوار و عجيبي را تجربه ميكرد.
چه شرايطي؟ببينيد! در طول هشت سالي كه دولت احمدينژاد روي كار بود بشتر به حاشيهها توجه ميشد و دولت به جاي اينكه عمده دغدغهاش آرامش باشد به فكر حرف و حديثهايي كه درنتيجه خيري براي آحاد جامعه نداشت. اينطور بود كه اقتصاد خراب و تورم بالا رفت. واقعا چه كسي انتظار داشت كه قيمت ارز به يكباره سه برابر شود. به نظر من آن هشت سال بهعنوان سالهايي كه سرمايه ملي روبه نزول گذاشت. درهشت سال شرايطي را به وجود آورده بود تا عملا دست دولت جديد براي فعاليت بسته بود و دقيقا به همين دليل است كه كارنامه يكساله دولت را كارنامهاي درخشان بايد توصيف كرد. البته تحول اقتصادي و كاهش تورم و توسعه را ميتوان توفيقهاي مشخصي دانست كه نتيجه تصميمگيري دولت يازدهم است. همچنين نميتوان به سياست خارجي اشاره نكرد كه در يكسال اخير به خوبي فضاي پرتنش را به نحو احسن ترميم كرد. بايد نسبت به اين مساله دقت كافي داشت كه مشكلات موجود كه اتفاقا هزينهسازهم هستند، يادگاريهايي است كه از دولتهاي نهم و دهم به جا مانده است. البته مسببان آن شرايط هنوز هم فعال هستند و بطور دايم در اين فكر هستند كه به نوعي دوباره وارد صحنه شوند.
اين شرايط، شرايطي نگرانكننده نيست؟!هست، خيلي هم هست. دولت در شرايطي مسئوليت بسيار دشواري را پيش روي خود ميبيند كه برخي در داخل با بهانهگيري به جاي اينكه با در نظر گرفتن وضعيت موجود به فكر همراهي باشند، هميشه در تلاشند تا به نوعي چوب لاي چرخ دولت بگذارند. دقيقا به همين دليل دلسوزان جامعه در انتظار انتخابات آتي هستند تا بلكه از طريق راي «نه»اي تاريخي به تندروها بگويند. بايد اميدوار بود تا با اميد به خدا، كشور در مسير رشد و تعالي قدم بردارد و به معناي واقعي كلمه آرامش را بيشتر ازگذشت تجربه كنيم.