بازدید 20974
نگاهی به عملکرد ده سال اخیر تلویزیون؛

رشد کمی بی‌سابقه و افت کیفی محسوس

در چنین شرایطی، افزایش کیفیت تصاویر تلویزیون‌، اجتناب ناپذیر است و رخداد به وقوع پیوسته می‌تواند آغاز عملیاتی شدنِ سریع این پروژه باشد؛ بنابراین، تلویزیون می‌تواند به مرور در این زمینه وارد عمل شده و نخست علاوه بر پخش زنده رقابت‌های ورزشی، تاک شوها و برنامه‌های اینچنینی ‌از پخش زنده برخوردار شوند و سپس تمامی شبکه‌ها و برنامه‌ها از این کیفیت بهره‌مند شود.
کد خبر: ۴۳۵۳۰۸
تاریخ انتشار: ۲۷ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۱:۱۰ 18 September 2014
در واپسین هفته‌های مدیریت کنونی سازمان صداوسیما، با بررسی کارکرد ده سال گذشته مهم‌ترین و تأثیرگذار‌ترین رسانه کشور، آنچه بیش از پیش نمایان است، رشد کمی بی‌سابقه تلویزیون و افت کیفی محسوس رسانه ملی است؛ رویکردی که به نظر می‌آید، در دوره بعدی مدیریت، نیاز به تغییر و رسیدن به نقطه تعادل دارد.

به گزارش «تابناک»، بنا بر ‌حکم رهبر معظم انقلاب، عزت‌الله ضرغامی تا شانزدهم آبان ماه ۱۳۹۳ ریاست صداوسیما را بر عهده دارد و در این تاریخ، دوره ده ساله مدیریتش بر این نهاد حساس به پایان می‌رسد؛ دوره‌ای پرفراز و نشیب برای او و همکارانش که قطعاً برای او و همکارانش از هر منظر با دشواریِ بسیار سری شد و حال این مجموعه بزرگ و پیچیده با همه ‌دشواری‌ها باید به مدیری تازه تحویل داده شود.

در حکم نخست رهبر انقلاب برای ضرغامی در سوم خردادماه ۱۳۹۳، ایشان خط مشی تازه‌ای مشخص نکرده بودند و بر‌‌ همان نکاتی تأکید داشتند که در حکم انتصاب علی لاریجانی، رئیس پیشین و مؤثر رسانه ملی بر آنها تأکید شده بود؛ اما در تمدید حکم در شانزدهم آبان ماه ۱۳۹۳، ایشان در بخشی از آن چنین تأکید کردند: «... برجستگی‌ها و نقاط قوّت کنونی صداوسیما در کنار کمبود‌ها و نقاط ضعف آن باید پیوسته در برابر چشم جناب‌عالی و دیگر مدیران آن سازمان و در معرض ملاحظه و مقایسه قرار گیرد و همت بر روند نقص زدایی، به هیچ روی کاهش و سستی نیابد.

سفارش اساسی اینجانب نزدیک کردن و رساندن این رسانهٔ فرهنگ‌ساز، به طراز رسانه‌‌ای است که دین و اخلاق و امید و آگاهی، بارز‌ترین نمود آن باشد و رفتار اجتماعی مخاطبان و نیز نهاد حساس و مهمی چون خانواده بر اساس آن شکل گیرد و هنر و شیوه‌های گوناگون حرفه‌‌ای و آزموده شده یا نوپدید، یکسره در خدمت رشد این شاخص‌ها درآید.

از تجربه‌های موفق یا ناموفقِ دوره‌ پنج‌ ساله‌ باید برای رساندن این رسانه به این کیفیت بر‌تر سود ببرید و با زمان‌بندی برنامه‌ها و تعیین شاخص‌های قابل اندازه‌گیری، حرکت مجموعه را تکمیل یا تصحیح نمایید. انتظار دارد نشانه‌های این تحول در اولین سال مسئولیت جناب‌عالی مشاهده شود...
»

ضرغامی در پنج سال دوم مدیریتش، تلاش شدیدتری داشت؛ اما نمود عینی این تلاش بیشتر جنبه کمی پیدا کرد و رشد کیفی تلویزیون برای عموم آشکار نشد و نتوانست مخاطبانش را ترغیب کند تا میان شبکه‌های ماهواره‌ای شکل گرفته در شش سال اخیر و شبکه‌های داخلی، شبکه‌های تلویزیون داخلی را ببینند، حال آنکه تضمینی نیست که انحصار در این بخش تا ابد استمرار داشته باشد، کما اینکه در گذشته، تلویزیون‌های اینترنتی با ممانعت جدی صداوسیما همراه می‌شدند، ولی امروز در فضای مجازی ده‌ها تلویزیون اینترنتیِ خصوصی فعالیت می‌کنند.

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های صداوسیما که تنها مربوط به دوره ضرغامی نیست اما با شکل‌گیری رسانه‌های رقیب بسیار پررنگ شد، چالش حفظ اعتماد‌ عمومی است و این اعتماد عمومی با اطلاع‌رسانی در لحظه همه وقایع داخلی و خارجی امکان‌پذیر است، ولی طبیعتاً با توجه به آنکه تلویزیون ملی کشور، نماینده حاکمیت نیز هست، بسیاری از اخبار و تحلیل‌ها یا با تأخیر ـ برای کسب تکلیف و تعیین خط مشی ـ ‌و یا به گونه‌ای اعلام می‌شوند که مصالح کشور نیز در آن‌ها لحاظ شده باشد.

این ملاحظات در بسیاری از اوقات، منجر به تأخیر در پوشش بسیاری از رخدادهای مهم و حساس و یا عدم پوشش بخشی از وقایع و در بد‌ترین حالت، ‌پوشش با موضع‌گیری و همراه کردن خبر با تحلیل می‌شود، حال آنکه شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان به واسطه آنکه لزوماً، نماینده حاکمیت نیستند و چنین ملاحظاتی در ‌مصالح ملی ایران ندارند، رخدادهای ایران را در لحظه و کامل پوشش می‌دهند و به همین دلیل، گوی سبقت را در این زمینه از تلویزیون ربوده‌اند و منجر به کاهش اعتماد نسبت به بخش‌های خبری داخلی شده‌اند.

رشد کمی بی‌سابقه و افت کیفی محسوس

متأسفانه مدیران صداوسیما به رغم ‌اینکه وجود این شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان حرفه‌ای، ملاحظات پیشین قابل پیاده‌سازی نیست و این شبکه‌ها بازی را به هم می‌زنند، درصدد اصلاح ساختارهای پوشش خبری‌شان بر‌نیامده‌اند و هنوز رسانه ملی با‌‌ همان ملاحظات و با دیرکرد، نقص و یا همراه کردن تحلیل به پوشش برخی وقایع اقدام می‌‌کنند و در مقابل همه آنچه رسانه ملی نمی‌خواهد گفته شود، توسط شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان مطرح می‌شو‌د که با نفوذ ۷۱ درصدی ماهواره در پایتخت و نفوذ پایین‌تر در دیگر شهر‌ها، تنها کاهش اعتماد عمومی را نسبت به بخش‌های خبری به نام بیرق هر رسانه در پی داشته و خواهد داشت.

یکی از رویکردهای مثبت مدیریت صداوسیما در دوره مدیریت ده سال اخیر، رشد کمی شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی بوده و شاهد تخصصی شدن شبکه‌های تلویزیونی بودیم؛ اما در عین حال، افزایش کیفیت تصاویر تلویزیون‌ نیز اجتناب ناپذیر است و راه اندازی نخستین شبکه HD تلویزیون در این دوره می‌تواند نوید عملگرایی در بهبود کیفی تصاویر تلویزیون باشد که از کیفیت تلویزیون‌های بیشتر مردم کشورمان پایین‌تر است.

بنابراین، تلویزیون می‌تواند به مرور در این زمینه وارد عمل شده و نخست علاوه بر پخش زنده رقابت‌های ورزشی، تاک‌شو‌ها و برنامه‌های اینچنینی ‌از پخش زنده برخوردار شوند و سپس همه شبکه‌ها و برنامه‌ها از این کیفیت بهره‌مند شود. باید بپذیریم رقابت برای جذب مخاطب ایرانی بسیار بالاست و در چنین فضایی که روز به روز سخت‌تر می‌شود، برای نگه داشتنش، چنین گزینه‌هایی کمترین انتظارات است.

با این حال آنچه برای صداوسیما مخاطب را حفظ می‌کند، نه افزایش تعداد شبکه‌های تلویزیون و نه افزایش کیفیت شبکه‌های تلویزیونی است، بلکه صرفاً افزایش کیفی تولیدات است که متأسفانه این افزایش کیفی دیده نمی‌شود و سیاست ارزان‌سازی برنامه‌های تلویزیونی و اولویت دادن به برنامه‌سازانی که توان جذب مشارکت مالی (اسپانسر) را داشته باشند، عملاً منجر به افت کیفی محسوس تلویزیون شده و به همین دلیل، به رغم وجود این حجم شبکه‌های تلویزیونی، همچنان برخی شبکه‌های ماهواره‌ای، تنها با هشت ساعت پخش برنامه در روز، طیفی بسیار وسیع از مخاطبان داخلی را از آن خود کرده‌اند.

تصور می‌شود، سیاست افزایش شبکه‌ها ـ بیش از ‌شبکه‌های تلویزیونی و رادیویی کنونی ـ تنها توسعه پرهزینه و بی‌حاصل زیرساخت‌ها را در پی خواهد داشت و با توجه به آنکه برای پخش هر هشت شبکه SD و چهار شبکه HD نیاز به نصب تجهیزات تازه‌ای وجود دارد و با محاسبه حجم این تجهیزات و‌ آنتن‌های صداوسیما در سراسر کشور، می‌توان دریافت که چرا صداوسیما مجبور به این حجم پخش آگهی ـ ولو آگهی‌های نازل ـ می‌شود و هزینه‌های حاصله در این سال‌های اخیر در کدام بخش فنی هزینه شده و از این پس نیز توسعه بیش از حجم کنونی شبکه‌ها، چه هزینه‌های تازه‌ای متحمل خواهد شد.

بنابراین، جذب همه سرمایه‌های موسیقیایی، سینمایی و تلویزیونی و... و اختصاص اعتبارات کلان صداوسیما برای تولید برنامه‌های بسیار با کیفیت، حذف بسیار خطوط قرمز سلیقه‌ای نظیر عدم نمایش ساز و پخش موسیقی‌‌ همان ساز و دستیابی به سرعت بالا در پوشش وقایع، از رویکردهایی است که مغفول مانده و انتظار می‌رود در این پنج ساله به گونه‌ای عمل شود که مخاطب در انتخاب میان این برنامه‌ها و برنامه‌های همزمان شبکه‌های فارسی زبان، تردیدی در انتخاب شبکه‌های داخلی نداشته باشد؛ اما متأسفانه در سایه توسعه لجام گسیخته شبکه‌ها ماند و با وجود اشتباه بودن افراط در شبکه سازی، همچنان سخن از راه‌اندازی چندین شبکه ورزش به میان می‌آید.

کوچک‌سازی ساختار عظیم و کم تحرک و کارمندی صداوسیما و تلاش برای چابک‌سازی این مجموعه و برون‌سپاری وسیع همه مراحل یک پروژه، از دیگر رخدادهایی بود که در این دوره ـ اتفاقاً ‌معکوس ـ روی داد و ساختارهای صداوسیما همچنان رشد داشتند، حال آنکه انتظار می‌رفت تلویزیون به جز بخش فنی، در بخش تولید تنها به سیاست‌گذاری و نظارت در تولید و پخش بپردازد و علاوه بر خصوصی‌سازی بخش وسیعی از این مجموعه عظیم، رقابت را برای تولید افزایش می‌داد و این گونه، صداوسیما از حدود ۴۶ هزار کارمند به آماری ۲۰ تا ۳۰ درصدی کاهش می‌یافت تا ‌دیگر مدیریت انسانی این مجموعه به خودیِ خود یک چالش بزرگ نباشد.

اما اگر از چالش‌های کیفی و داخلی صداوسیما بگذریم، در فضای جهانی، گسترش شبکه‌ها به زبان‌های گوناگونی، رخدادی مثبت است، ولی به حقیقت‌ این شبکه‌ها تا چه میزان برد و اثرگذاری در مخاطبان انگلیسی زبان، عرب زبان و اسپانیایی زبان دارند و چه میزان سرمایه‌گذاری برای جذب چهره‌های شناخته‌ تلویزیون‌های جهان برای آوردن مخاطبان میلیونی‌شان به شبکه‌های بین‌المللی ایران شده و یا حتی چه میزان سرمایه‌گذاری فنی در کنار این نیازِ جدی سرمایه‌گذاری انسانی در حوزه بین‌المللی انجام پذیرفته است؟!

خطای راهبردی در فضای بین‌المللی عدم برخورداری از نگاه جهانی در تعریف یک رسانه جهانی برای کشورمان بود و به هر حال باید پذیرفت رسانه جهانی اقتضائات خاص خود را دارد که لزوماً در قالب‌های کشورمان نمی‌گنجد و افزون بر اعتبارات قابل توجه، نیاز به تساهل و تسامح بیشتری دارد؛ بنابراین، تا هنگامی که این نگاه برقرار نشود، نمی‌توان گمان کرد که مخاطب جهانی و به طور خاص مخاطب انگلیسی زبان، در لیست کانال‌هایی که ‌می‌‌بیند، شبکه‌ای از کشورمان را در اولویت قرار دهد و این امر با تدابیر و نگاه غیربومی در ایجاد چنین شبکه‌ای بسیار کارآمد است.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۷
در انتظار بررسی: ۲۲
انتشار یافته: ۱۰
روش ها .خبرها .حتی نحوه صحبت کردن در هر کانال تلوزیونی چند گانه است
حتی روش لباس پوشیدن مجریان چرا ؟؟؟؟؟؟
این کیفی که میگویید چیست؟ تازه امده؟ از کره ماه و مریخ نکنه توسط زامبی ها اورده شده است
همین سریالی مثلا طنزی که دیشب تمام شد رو برسی کنید ! با مرگ و خاکسپاری شروع شد ! وسط سریال هم همش فراغ و جدایی و اشک حسرت بود ، قسمت آخر هم باز یک سکانس طولانی مرگ و خاکسپاری داشت ! این وسط فقط 2-3 بازیگر از جملات و کلمات طنز هم استفاده می کردند....
در این ده سال برنامه های صدا و سیما به شدت افت کرد به خصوص تو پنج ساله دوم و متاسفانه با بکارگیری مدیران ناکارآمد پول بیت المال هدر رفت
تا وقتی کیفیت شبکه ها HD نشه مخاطب ها روز به روز کمتر میشن.البته محتوا هم جای خود دارد.
بسیار خوشحالم که حرف دل مردم شنیده شد. ما از رسانه ملی انتظارات بیشتری داریم و آرزویمان اینست که هنرمندان فاخرمان از کنج خانه هایشان به این رسانه برگردند.
در اکثر فیلمها و سریال ها ،پرخاش ،داد و هوار ،گریه و غم و قیافه های عبوس دیده میشه. بازم فیلمهای دهه 60 یا اوایل دهه هفتاد یه تنوعی داخلش بود. هم کمدی داشتیم هم درام و هم جنگی و اکشن.
ایرانی های اون ور مرز هم کانالهای خودمونو نگاه نمیکنن چه برسه به خود خارجی ها
خوشم میاد هنوز قدرت "خود دلداری" را از دست ندادی
وقتی به تولیدات دهه شصت و هفتاد نگاه بکنیم به ژرفای فاجعه پی میبریم ، من به شخصه سریال روزی روزگاری به تمام تولیدات این ده ساله نمیدم .
50درصد اداه کشور دست صدا وسیماست
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس
آخرین اخبار