بازدید 3774

افزایش معضلات در کوران محصولات

دلالي و ساخت و ساز، طبقه اي در ايران به وجود آورده که به ظاهر اسم طبقه متوسط را با خود حمل مي‌کند، رفاه اقتصادي دارد، اما از نظر فرهنگي يک طبقه بي هويت است و بين ارزش‌هاي در حال نابودي و سبک جديد گرفتار مانده است
کد خبر: ۴۲۶۶۶۴
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۷:۳۴ 18 August 2014
طلاق، اعتياد، فساد اخلاقي، خودکشي، گمراهي فرهنگي، تکدي گري و... سر فصل‌هايي هستند که در دسته اي به نام معضلات اجتماعي جمع بندي مي‌شوند. دست اندرکاران در پي از بين بردن اين معضلات اجتماعي هستند و براي برطرف شدن اين معضلات نهادهايي هم تاسيس شده است. يک جامعه ايده آل از منظر اين نهادها جامعه اي است که اين معضلات را از چهره خود پاک کند. براي رسيدن به چنين جامعه اي تلاش مي‌کنند تا صفا و صميمت به کشور برگردد. رشد نگران کننده ي طلاق، افزايش خودکشي، بالا رفتن آمار افسردگي و... تيتر اخباري هستند که هر روزه در روزنامه‌ها و سايت‌ها منتشر مي‌شوند.

به نوشته ابتکار، در دوره گذار از يک دوره به دوره ديگر و جا به جايي لايه‌هاي اجتماعي تحولاتي اتفاق مي‌افتد که باعث فروپاشي بخشي از اجتماع مي‌شود. نمي‌توان بدون پرداخت هزينه شکل يک جامعه را عوض کرد. در آمار ارائه شده توسط سازمان مددکاري به مواردي مانند افزايش خودکشي سالمندان و افزايش طلاق اشاره شده است. نوع روابط در جامعه ايران از دهه هفتاد دوباره شروع به تغيير کرد. اين تغييرات در دوره اصلاحات با تغييرات سياسي همزمان پيش رفت، تعداد زياد فيلم‌ها و سريال‌هايي که با مضمون تقبيح خانه سالمندان ساخته شد نشانه ي تغييراتي بود که در برخورد با قشر سالمند در جامعه در حال اتفاق بود.

آپارتمان 70 متري نمي‌توانست مانند خانه‌هاي ويلايي تمام اعضاي خانواده را در خود جا دهد. پدر جايگاه خود را به عنوان تنها فرمانرواي خانه از دست رفته مي‌ديد. سرنوشت کاراکتر سريال پدرسالار سرنوشت خيلي از پدرهاي پا به سن گذاشته ايراني بود. پدرهايي که در خانه‌هايي بزرگ، تحت امر پدر، زندگي کرده بودند و دوست داشتند جانشين پدر شوند، اما شکل جامعه در حال عوض شدن بود و روابط هرگز به شکل قبلي خود بازنمي گشت. براي يک انسان هنگام روبرو شدن با مسئله مرگ اعتقادات پشتوانه مهمي است و شايد تنها پشتوانه باشد. اعتقادات در جامعه کم کم شکل مادي به خود گرفت. براي قشري از جامعه مذهب از بخش‌هاي پرزحمت خالي شد، براي آنها مذهبي بودن نيازمند پايبندي به شريعت نبود: آيين‌ها و مراسم مذهبي به جاي خود، زندگي به جاي خود. براي اين قشر، مذهب سيطره خود را بر تمام زندگي از دست داد و تبديل به بخشي از انديشه شد انديشه اي که گرفتار شيوع مادي گرايي مي‌شد. بعد از انقلاب سفيد، دومين موج مهاجرتي ايران در دهه هفتاد اتفاق افتاد. دوباره بخش بزرگي از دهقان‌ها به سمت شهر‌ها سرازير شدند و جمعيت چندين شهر ايران ميليوني شد. دهه هفتاد دهه از بين رفتن آخرين بازمانده‌هاي سبک زندگي فئودالي در ايران بود.

دولت احمدي نژاد تغييرات سياسي را متوقف کرد، اما تغييرات فرهنگي قابل مهار نبود. احمدي نژاد متهم به ليبراليسم فرهنگي شد اما به جز تسليم چاره اي نبود. دو راه وجود دارد: يا مانند عربستان آنقدر پول بايد به جامعه تزريق کرد که طبقات و انواع زندگي از بين برود و جامعه به شکل يخ زده بماند( با توجه به تحريم‌ها و توليد نفت پايين ايران و همچنين کم طرفدار بودن، اين ايده اجرايي نشد.) ايران راه دوم را پيش گرفت راهي که در آن سعي مي‌شود با نهادسازي و کار فرهنگي عوارض اجتماعي کاهش پيدا کند و شکل روابط در جامعه تغيير نکند. اما اين راه در دوره اي که اقتصاد کشور در حال اجراي سياست‌هاي بانک جهاني- به بهاي آسيب ديدن ميليون‌ها نفر – بود نمي‌توانست اجرايي شود، زندگي وجه مقدس خود را براي خيلي‌ها از دست مي‌داد و نداشتن توان خريد بزرگترين ناکامي شد.

ايده عشق با وجود تلاش‌هاي صدا و سيما، نه تنها به شکل سنتي ازدواج برنگشت، بلکه به رابطه جنسي تقليل پيدا کرد. گزاره ي”با لباس سفيد رفتن و با لباس سفيد برگشتن”، به طلاق‌هاي بدون دلخوري و حتي جشن طلاق منجر شد. براي هر کدام از زوج‌ها در فضاي جديد امکان‌ها و افراد ديگري هست و ايده تا آخر عمر کنار هم زندگي کردن، يک ايده رمانتيک محسوب شد. ناکامي در چنين جامعه اي پيوسته در کمين انسان است، رويارويي انسان‌هاي چنين عصري با اين تغييرات به ناکامي، کلبي مسلکي يا افسردگي منجر خواهد شد و عجيب اينکه افزايش خبر خودکشي يا طلاق در چنين فضايي عجيب تلقي مي‌شود. دلالي و ساخت و ساز، طبقه اي در ايران به وجود آورده که به ظاهر اسم طبقه متوسط را با خود حمل مي‌کند، رفاه اقتصادي دارد، اما از نظر فرهنگي يک طبقه بي هويت است و بين ارزش‌هاي در حال نابودي و سبک جديد گرفتار مانده است. اين طبقه دلبسته سبک‌هاي جديد گذرانِ زندگي است و همزمان سبک قديم زندگي اش را نابود شده مي‌بيند و سوگوارِ ارزش‌هاي از دست رفته است. چنين تضادي براي اين دسته، آشفتگي ذهني و افسردگي به ارمغان آورده است.

هيچ مسئله‌اي بحراني‌تر از آسيب‌هاي اجتماعي نيست


در همين زمينه انجمن مددکاري آماري از معضلات اجتماعي منتشر کرده و آمارهاي نگران کننده اي از معضلاتي مانند طلاق و اعتياد و خودکشي داده است. اين انجمن آماري درباره کلبي مسلکي منتشر نکرده است و اين معضل را يک معضل اجتماعي به حساب نياورده است. به گزارش ايسنا، سيدحسن موسوي چلک با ارائه آماري از معضلات آسيب‌هاي اجتماعي در کشور گفت: متأسفانه در کشور، کودکان طلاق بسياري وجود دارد و در فاصله سال‌هاي 75 تا 85، 39 درصد جمعيت کشور، زنان سرپرست خانوار بوده است و از سال‌هاي 85 تا 90، 53 درصد زنان سرپرست خانوار افزايش يافته و در سال 90 بيش از يک ميليون نفر زنان سرپرست خانوار بوده‌اند.

مديرکل آسيب‌هاي اجتماعي ستاد مبارزه با مواد مخدر با بيان اينکه در بخش سالمندان وضعيت ما از نظر بهداشت خوب است، اظهار کرد: از طرفي ديگر مشکلاتي در اين بخش وجود دارد که به بخش آسيب‌هاي اجتماعي سرريز مي‌شود. ما در کشور شاهد قتل سالمندان، سرقت و اقدام به خودکشي سالمندان هستيم و متأسفانه خودکشي در سالمندان بسيار افزايش يافته است. موسوي چلک افزود: در دو دهه کار پژوهشي که انجام شد مشخص شد که بيشترين آزاري که سالمندان مي‌بينند، آزار رواني است.وي با انتقاد از اينکه چرا ما نبايد آماري از پرونده‌هاي قضايي در کشور داشته باشيم؟ گفت: اين موضوع اشتباه استراتژيک است و تقريباً دو سال است که دستگاه قضايي آماري از پرونده‌هايش نمي‌دهد گرچه آمار مشکلات را حل نمي‌کند اما باعث مي‌شود مردم درگير شوند. ما نمي‌توانيم مديريت آسيب‌هاي اجتماعي را انجام دهيم مگر اينکه به مردم اعتماد کنيم.

موسوي چلک ادامه داد: از کل آمار معتادين در کشور، کمتر از 20 هزار پرونده قضايي داريم در صورتي‌که ما بايد آمار کلي از اين پرونده‌ها داشته باشيم.مديرکل آسيب‌هاي اجتماعي ستاد مبارزه با مواد مخدر افزود: متأسفانه به ازاء هر يک ساعت، 68 نفر در زندان هستند. همچنين بيش از 27 هزار نفر آخرين آمار مربوط به معضل ايدز در کشور است و 90 درصد آن را مردان و 10 درصد را زنان شامل مي‌شوند. همچنين بيشترين سن طلاق در زنان از 20 تا 24 سال و سن مردان در طلاق 25 تا 29 سال است و به‌طور کلي به ازاي هر پنج ازدواج يک طلاق ثبت مي‌شود.رئيس انجمن مددکاري ايران با تأکيد بر اينکه جرائم و دعاوي خانوادگي در کشور رو به افزايش است گفت: همچنين دعاوي مربوط به ازدواج، طلاق و خشونت‌هاي خانگي رو به افزايش است. آمار نشان مي‌دهد در بحث خودکشي نيز از هر 100 هزار نفر، هفت نفر اقدام به خودکشي مي‌کنند.موسوي چلک در پايان گفت: رويکرد ما بايد سلامت‌محور باشد، البته در کنار سلامت جسم.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی