
کاپیتان تیم ملی فوتبال اسپانیا با شکست تحقیرآمیز یارانش مقابل هلند، بدترین شب زندگیاش را تجربه کرد و طلسم گلنخوردنش شکسته شد و موج ناامیدی برای راه نیافتن تیم ملی اسپانیا شدت گرفت؛ اما بر خلاف آنچه گمان میرفت، کاپیتان تیم ملی فوتبال اسپانیا نه تنها سرزنش نشد که با حمایت شدید مردم اسپانیا همراه شد؛ رخدادی که عکسش برای دانیال داوری روی داد و موجب دلسردی این بازیکن شد تا بار دیگر بتوان به تفاوتهای فرهنگی عمیقتر بیندیشیم!
به گزارش «تابناک»، پس از راهیابی تیم ملی فوتبال به جام جهانی و در نخستین گام تیم ملی فوتبال ایران در راه آمادهسازی برای جام جهانی فوتبال با شکست برابر تیم نه چندان قوی گینه آغاز شد تا با همین یک شکست در بازی تدارکاتی، شاهد حملات بسیار عجیبی به سرمربی تیم ملی و البته دروازهبان ایران در این بازی باشیم. دانیال داوری که در این رویداد نتوانست در چهارچوب دروازه ایران حضور موفقی داشته باشد و انتظارات را برآورده نکرده بود، سیبل اصلی انتقادات شد و هجمه عجیبی پیرامونش شکل گرفت.
ایرانیهای حاضر در این صفحه، ضمن به کار بردن الفاظ رکیک نسبت به این دروازهبان جوان ایرانیِ جا مانده از تیم ملی، او را غریبهای خواندند که در تیم ملی ایران جایی ندارد و ادبیاتی نژادپرستانه او را دورگه خواندند و پسوند این عبارت نیز الفاظ بسیار شنیعی قرار دادند که خلاف انسانیت است، چه رسد به آنکه درباره ساحت اخلاق و نسبت این ادبیات با اخلاقیات سخن به میان آورد. البته در میان این حجم انبوه فحاشیها، برخی نیز به دفاع و دلجویی از داوری پرداختند اما در آن مقطع، توهینها بسیار پررنگتر بود و وجه غالب ماجرا را شامل میشد و حتی موقعیت داوری را در تیم ملی به شدت تضعیف کرد.
اکنون با گذشت مدتی نسبتاً طولانی نسبت به آن ناهنجاری، شاهد رخدادی تازه در این عرصه هستیم و در اتفاقی که در جام جهانی افتاد، از سوی مردم اسپانیا یک کلاس درس گذاشته شد تا دریابیم نباید با غلبه احساسات لحظهایمان هر توهینی که تشخیص دادیم به هر شخصی در هر فضای عمومی بیان کنیم و چنین رفتارهایی را نیز بدون کوچکترین حس شرمندگی تکرار کنیم.
پس از شکست تیم فوتبال اسپانیا با نتیجه دور از انتظار پنج بر یک مقابل هلند در جام جهانی برزیل، یکی از تلخترین شبهای ایکر کاسیاس دروازه بان برجسته و کاپیتان تیم ملی اسپانیا رقم خورد و طلسم کاسیاس در بسته نگه داشتن دروازهاش پس از 477 دقیقه با شگفتی سازی لالههای نارنجی شکسته شد، انتظار میرفت کاسیاس تا مرز نابودی در سطح افکارعمومی اسپانیا پیش برود، به ویژه که این اتفاق در بازی رسمی مهمی چون بازیهای گروهی جام جهانی رخ داده باشد، ولی به جز برخی چون مارادونا، انتقادات نسبت به کاسیاس کاملاً منطقی بود.
پس از این شکست سنگین، روزنامه آ.اس اسپانیا گزارش داد، هواداران تیم ملی اسپانیا نسبت به صعود تیمشان به دور دوم جام جهانی خوشبین نیستند و حتی بنا بر نظرسنجی که در سایت این روزنامه منتشر شده بود، 65 درصد رأی به حذف اسپانیا در همین مرحله گروهی دادهاند و 35 درصد دیگر بر این باورند، اسپانیا میتواند به مرحله بعد راه یابد، ولی در عین حال باز هم چنین ناامیدی باعث نمیشود، کاسیاس کیسه بوکس شود و مردم اسپانیا او را تا مرز نابودی پیش ببرند.
مردم اسپانیا به صفحه او هجوم بردند؛ اما نه برای توهین و تحقیر یک بازیکن مطرح تیم ملیشان، بلکه برای حمایت از این بازیکن که در نوع خود رویدادی جالب بود؛ هرچند اقلیتی در پیامهایشان به کاسیاس انتقاد یا توهین کردند، اکثریت بیش از 8 هزار پیامی که برای آخرین پست کاسیاس با بیش از چهارصد لایک تا این لحظه آمده، حاوی جملاتی در حمایت از این بازیکن است؛ جملاتی نظیر: «بهترین دروازهبان جهانی»، «تو نیروی بزرگی برای اسپانیا هستی»، «دلسرد نشو، این آغاز یک جنگ بود»، «ایکر، تو بهترین در جهان هستی، آن روز روز بد تو بود» و... .
سوای اینکه دانیال داوری چه میزان شایستگی دروازهبان اول یا دوم ایران را داشت یا دارد و یا ایکر کاسیاس تاکنون چه میزان خود را ثابت کرده، این واکنش هضمشدنی نیست. رفتار پرخاشجویانه به عنوان واکنش نسبت به هر رویداد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و ... در حال نهادینه شدن است و متأسفانه دیدگاههای رادیکال به ضمیمه ادبیات خلاف اخلاق از هر دو جانب موافق و مخالف قابل شنیدن است و این برای کشوری با سابقه فرهنگی عظیم چون ایران قابل هضم نیست.
آیا باید با نگاهی به رفتار مردم دیگر کشورها، در پی واردات فرهنگی باشیم یا با نگاهی به پشت سرمان و ریشههای تاریخیمان، در این زمینه تجدیدنظر خواهیم کرد؟ حفظ ساحت ادب ولو در واکنش به تلخترین اتفاقات که عاملش بدترین اشخاص قابل تصور باشند، جزو بدیهیترین اصول فرهنگی است که باید از کودکی نهادینه شده باشد و متأسفانه ظاهراً دستکم برای گروهی این بدیهیات نهادینه نشده و عوارض اینچنینی دارد که بازتاب آن گاه حتی به آبروی یک ملت خدشه وارد میسازد.
فرصت را غنیمت بشماریم و هر یک به سهم خود در راستای ایجاد تحولی هرچند کوچک در خود و اطرافیانمان گامی کوچک برداریم تا در آیندهای نه چندان دور، حداقلهای فرهنگی نظیر عدم توسل به توهین و خشونت به عنوان ابزار بیان مخالفت در همه ساحتهای فردی و جمعی برچیده شود و قبح فحاشی در فرهنگ ایرانی به نقطهای برسد که برخی از ادبیات توهین آمیز، دیگر جزئی از ادبیات عامیانه و کوچه بازاری نباشد.