بازدید 22507
۱
مرور روزنامه‌های یکشنبه، هجدهم اسفندماه

جنگ تمام‌عیار رسانه‌ای بر سر گاندی و کرسنت و استات‌اویل

سخنان دیروز رئیس‌جمهور درباره مطبوعات و تقسیم‌بندی آنها از نگاه رئیس قوه مجریه و همچنین گفت‌و‌گوی هاشمی رفسنجانی، فضایی را در رسانه‌ها پدید آورده ‌که شاید در چند سال اخیر، بی‌سابقه بوده است. سفر اشتون به تهران و دعوای عجیب دو نماینده مجلس یک ماه پس از ربوده شدن سربازان ایرانی، دیگر مطالب مهم روزنامه‌های یکشنبه است.
کد خبر: ۳۸۵۲۱۷
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۹:۰۰ 09 March 2014
جنگ تمام‌عیار رسانه‌ای بر سر گاندی و کرسنت و استات‌اویلسخنان دیروز رئیس‌جمهور درباره مطبوعات و تقسیم‌بندی آنها از نگاه رئیس قوه مجریه و همچنین گفت‌و‌گوی‌ هاشمی رفسنجانی، فضایی را در رسانه‌ها پدید آورده ‌که شاید در چند سال اخیر، بی‌سابقه بوده است. سفر اشتون به تهران و دعوای عجیب دو نماینده مجلس یک ماه پس از ربوده شدن سربازان ایرانی، دیگر مطالب مهم روزنامه‌های یکشنبه است.

جنگ تمام‌عیار رسانه‌ای بر سر مطبوعات


سخنان دیروز رئیس جمهور در مورد مطبوعات و تقسیم‌بندی آنها از نگاه رئیس قوه مجریه و همچنین گفت‌‌و‌گوی‌ هاشمی رفسنجانی فضایی را در رسانه‌ها به وجود آورده است که شاید در چند سال اخیر بی‌سابقه بوده است. روزنامه‌های امروز به روشنی به دو دسته حامی و منتقد سخنان رئیس جمهور تقسیم شده‌اند.

شهروند در آغاز گزارش سخنان رئیس جمهور و در مطلبی با تیتر «بگذارید همراهان دولت هم آزادی و امنیت داشته باشند» نوشته: توقیف رسانه آخرین راه است. همه باید دارای امنیت مساوی باشند. هر کس خطا کرد، با خطاکار باید برخورد شود، هیچ‌ کس نباید خود را در حصار امن احساس کند. در این زمینه دولت معتقد است توقف‌ها و توقیف‌ها آخرین راه‌حل است نه اولین راه‌حل.

حسن روحانی رئیس‌جمهوری، دیروز در آیین اختتامیه جشنواره مطبوعات، خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های اطلاع‌رسانی با اعلام این مطلب گفت: منتقدان و مخالفان این دولت آزادند و آزاد خواهند بود، اما بگذارید به همان اندازه همراهان دولت هم از آزادی و امنیت برخوردار باشند و نقد کنند. بگذاریم میدان قلم و بیان، میدانی باز باشد تا حقایق برای مردم و جامعه تبیین شود.

احمد شیرزاد در مطلبی در شرق با تیتر «سخنان نویدبخش روحانی» نوشته: سخنان رئیس‌جمهوری در آیین اختتامیه جشنواره مطبوعات و خبرگزاری‌ها، نوید‌دهنده تداوم پایبندی ایشان به دغدغه‌هایی است که سبب شد اقبال مردم و نیروهای سیاسی اصلاح‌طلب و تحول‌خواه در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم را به دست آورند. آنچه موج حمایت مردمی از آقای روحانی را دامن زد، نشان‌ دادن اهمیت‌ به خواست واقعی مردم در مبارزات انتخاباتی و شعارها بود که در کنار تقدیر از همراهی و حمایت رهبران جریان اصلاحات و سایر رهبران سیاسی، رخداد 24خرداد را ثبت کرد. بدنه حامیان اصلاحات و اعتدال بارها عنوان کرده‌اند که انتظار معجزه ندارند اما بحق انتظار دارند رئیس‌جمهور منتخب آنها به‌خاطر داشته باشد چه مجموعه‌ای از خواسته‌ها و تمایلات و مطالبات بود که از میان هشت‌نامزد، نگاه‌ها را به سمت ایشان برد. مواضع صریح دکتر روحانی پیرامون رسانه‌ها و مطبوعات، حوزه فرهنگ و مفاسد اقتصادی در میان اصحاب رسانه نشان داد که ایشان تسلیم هجمه‌هایی که از سوی برخی رسانه‌ها صورت می‌گیرد، نمی‌شود و روی اصلی‌ترین محورهای خواست عمومی، همچنان متمرکز است. البته همه می‌دانیم که امکانات دولت در این راستا محدود بوده و ممکن است نتواند از آزادی مطبوعات آنطور که خودش و مردم می‌خواهند دفاع و حمایت کند اما همین که روی این خواسته‌ها تکیه می‌کند، این امر امیدواری را بیشتر می‌کند که در عرصه عمل نیز با تدبیر و سعه‌صدر و اصلاحات بتواند تا جایی که امکان دارد، این خواسته‌ها را محقق کند

فضل الله یاری نیز در سرمقاله ابتکار با تیتر «‌آزادی را سهمیه بندی نکنید!‌» نوشته: روز گذشته رئیس جمهور در جمع روزنامه‌نگاران هر چیز را که نگفته باشد بخشی از در دل مانده‌های روزنامه‌نگاران کشور را بر زبان آورده است. رئیس جمهور گفته بود، «امروز برخی آزاد آزادند اما برخی از آزادی سهم اندکی دارند». این سخنان رئیس جمهور در ‌سال‌های گذشته (و البته هم اکنون) در قالب سؤالاتی در ذهن برخی از روزنامه نگاران کشور مطرح بود. مثلاً این که چرا همیشه روزنامه‌ها و مطبوعات یک طیف خاص تعطیل می‌شوند؟ چرا به محض اینکه مقاله یا خبر یا گزارشی در یکی از رسانه‌های این طیف منتشر شده (و البته ممکن است که با معیارهای قانونی کشور هم هماهنگی نداشته باشد) اول مهر توقیف می‌خورد و سپس به دنبال تحقیق و بازپرسی و اعلام جرم و برگزاری دادگاه و احتمالاً صدور حکم می‌روند؟ چگونه است که بسیاری از روزنامه‌نگاران درباره موضوعات اجتماعی و فرهنگی هم باید دست به عصا حرکت کنند، اما برخی دیگر به راحتی آب خوردن شدیدترین اتهامات (در حد خیانت به کشور که می‌تواند حکم آن اعدام باشد) را به افراد و گروه‌های سیاسی رقیب می‌زنند و آب از آب هم تکان نمی‌خورد؟

چگونه است که در هشت سال گذشته تخطی از مصوبات شورای امنیت ملی کشور از سوی یک جناح خاص تبلیغ شده و خاطیان به مجازات تهدید می‌شوند، اما به محض تغییر دولت و مدیریت شورای امنیت ملی مصوبات این مرجع راهبردی کشور نه تنها رعابت نمی‌شود بلکه در اقدامی آشکار به تمسخر هم گرفته می‌شود و همچنان اتفاقی نمی‌افتد؟

چگونه است که در یک دوره انتقاد به اقدامات و عملکرد دولت در حکم مخالفت با نظام و همراهی با دشمنان ارزیابی می‌شود و زمانی دیگر می‌شود از نان شب هم واجب تر؟ اصلاً چرا باید نحوه برخورد با منتقدین، با خاستگاه سیاسی آنان ارتباط داشته است؟ و اصلاً چرا باید با منتقد برخورد شود؟ منتقدانی که در سالهای دشوار توانستند در برابر هل دادن برخی خودی‌ها مقاومت کنند و به دامن مخالفان نظام و قانون اساسی درنغلطند.

کیهان اما در تیتر نخست خود با تیتر «روحانی در جاده یک طرفه منتقدان را زیر گرفت!» به انتقاد شدید از رئیس جمهور پرداخته و نوشته است: سخنان روز گذشته رئیس‌جمهور در اختتامیه جشنواره مطبوعات در حالی بر مدار انتقاد به رسانه‌ها و به خصوص رسانه‌های منتقد دولت متمرکز بود و در عین حال از برخورد با رسانه‌های به اصطلاح همراه با دولت گلایه شد که شواهد و قرائن غیرقابل انکار نشان می‌دهد این همه ماجرا نیست و باید «قانون» فصل‌الخطاب قرار بگیرد.

در تمامی ماه‌های اخیر اگر با دو روزنامه مدعی همراهی با دولت برخورد قضایی شده، ‌مطابق با نص قانون بوده است چرا که یک روزنامه در مقاله‌ای موهن به ساحت امامت و ولایت هتک حرمت کرده بود و روزنامه دیگر که اخیرا توقیف شد، به حکم قرآنی قصاص حمله کرده بود و آن را غیرانسانی دانسته بود!

پرسش این است که با این اقدامات وقیحانه و هتک حرمت مقدسات چگونه باید برخورد می‌شد؟ مگر نه اینکه «قانون» فصل‌الخطاب است و نه سلایق سیاسی؟ بنابراین اگر مشکلی بوده عبور از قانون و مقدسات بوده است و طبیعی است که نهادهای ذیربط باید به وظیفه قانونی‌شان در برخورد با چنین نشریاتی عمل می‌کردند.

به عبارت دیگر؛ مطبوعات طبق قوانین موضوعه دارای «حقوق» می‌باشند ولی باید «حدود» را نیز رعایت کنند.

از سوی دیگر، مقارن با این فضا با برخی از نشریات و مطبوعات منتقد دولت در ماه‌های اخیر از سوی هیأت نظارت بر مطبوعات برخورد شده است. یک نشریه انقلابی و اصولگرا در همین دولت توقیف شده است و دو نشریه دیگر تذکر جدی از هیأت نظارت بر مطبوعات گرفتند و پرونده آنها را به قوه قضائیه ارسال کرده‌اند.

همچنین در حالی گفته می‌شود‌ «منتقدان دولت آزادند و آزاد خواهند بود» که این منتقدان با شکایت‌های قضایی از نهاد نزدیک به دولت مواجه شده‌اند. ضمن آنکه در موضوعاتی چون نقد توافق ژنو یا پرونده کرسنت، به منتقدان تذکرهای محرمانه داده شده است.

بنابراین انتقاد از رسانه‌ها یا تعیین میزان برخورد با رسانه‌های منتقد یا حامی دولت تنها و تنها باید به دور از سلایق سیاسی و مبتنی بر «قانون» باشد و بدون شک انتظار از دولتی که خود را دولت حقوقدانان می‌داند بیشتر است.

شریعتمداری در یادداشت روز کیهان با تیتر «نزدیکان دور» بعد از پرداختن به سخنانی که به نظر می‌رسد مربوط به شاملو و ساعدی باشد به شدت به اطرافیان رئیس جمهور و سخنان وی حمله کرده و در انتها نوشته: رئیس‌جمهور محترم! آنچه در محدوده این نوشته آمده است فقط مشتی از خروارها و اندکی از بسیارهاست.

و اما، سوابق شناخته شده جنابعالی جای کمترین تردیدی نمی‌گذارد که نمی‌توانید با آنچه در این عرصه اتفاق افتاده و می‌افتد ـ و فقط به چند نمونه از آن اشاره شد ـ موافق باشید، بار دیگر به جملات نقل شده در صدر این نوشته نگاه کنید به یقین، خشم برخاسته از غیرت دینی لرزه بر اندامتان خواهد انداخت!

وزیر ارشاد دولت شما نیز شخصیت شناخته شده‌ای است و بی‌گمان نمی‌تواند با بسیاری از آنچه در حوزه مسئولیت ایشان اتفاق افتاده است، موافق باشد. پس چرا چنین است؟!

علت را باید از یک سو در کم‌اطلاعی ـ و در مواردی ـ بی‌اطلاعی ایشان نسبت به عرصه فرهنگ و هنر و از سوی دیگر، اعتماد وی به برخی از افراد بدسابقه و به‌کارگیری آنان در سیاست‌های پیرامونی وزارتخانه تحت‌مسئولیت ایشان جستجو کرد. افرادی که ظاهرا در حاشیه هستند ولی در بزنگاه‌ها، متن را رقم می‌زنند.

و بالاخره، امید است رئیس‌جمهور محترم از کسانی که اطلاعات مربوط به سخنرانی دیروز را در اختیار ایشان گذارده‌اند به طور جدی بخواهند درباره صحت و سقم آنچه در این نوشته ـ فقط به عنوان نمونه ـ آمده است به حضرت ایشان توضیح بدهند و مانند همیشه با توسل به فحاشی و ناسزاگویی از پاسخ طفره نروند!

آقای رئیس‌جمهور، نتیجه این بررسی برای جنابعالی تردیدی باقی نخواهد گذاشت که آنان، دوام دولت شما را نمی‌خواهند.

ارزیابی رهنمود سیاسی‌ هاشمی رفسنجانی و داستان گاندی و کرسنت و استات‌اویل


در حالی که بیشتر روزنامه‌ها درگیر سخنان رئیس جمهور هستند، محمدكاظم انبارلویی سرمقاله امروز رسالت را به گفت‌و‌گوی دیروز رئیس مجمع تشخیص با یک روزنامه اختصاص داده و نوشته است: اغلب روزنامه‌های دیروز تیتر اول خود را به بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای مجلس خبرگان اختصاص دادند. روزنامه آرمان در صفحه اول خود خبر این دیدار را واتاب نداد. با آنكه اغلب روزنامه‌ها تیتر اول خود را به این جمله مقام معظم رهبری كه فرمودند: «نگران مسئله فرهنگ هستم» اختصاص داده بودند، روزنامه آرمان تیتر اول خود را به گفت‌وگو با آیت‌الله‌ هاشمی رفسنجانی اختصاص داد و با تیتر درشت نوشت؛ «هم خوشحالم و هم راضی‌».

وی این پاسخ را در برابر این پرسش مطرح كرده بود كه‌ نظر شما در مورد دولت آقای روحانی چیست؟ همه چیز تا اینجای كار طبیعی است. حتی طرح دیدگاه آقای‌ هاشمی در مورد دولت گذشته كه گفت: «من همیشه خوش‌بین بودم اما در این 8 سال فكر می‌كردم همین طور جلو برویم باید تسلیم شویم و دست‌ها را بالا ببریم، دولت خیلی بد عمل كرد».‌

این دیدگاه هم مورد احترام است. هر كس باید حرف خودش را بزند. اینكه چه رویكردی "تسلیم" بود یا "ایستادگی" باید قدری جلو برویم و اجازه نقد توافقنامه را بدهیم تا در این زمینه هم شفاف‌سازی صورت گیرد. با آنكه مطالب قابل نقد در این مصاحبه بسیار است. فقط به یك پرسش و پاسخ آن می‌پردازیم؛

از آقای‌ هاشمی در روزنامه آرمان سئوال شده است؛ "دانشگاهیان گله دارند كه فضا برای بیان آزادانه انتقادات مناسب نیست. شما چه توصیه‌ای به دانشگاهیان دارید؟" آیت الله‌ هاشمی رفسنجانی در پاسخ می‌گویند: "من این را به همه می‌گویم، دانشگاهی و غیردانشگاهی ندارد. اگر توقع داریم كه جامعه‌مان بهتر شود باید ریسك بپذیریم."

ایشان ادامه می‌دهند: "نمی‌شود فكر را سركوب كرد. نقش گاندی در هند این بود كه به مردم می‌گفت یكی را می‌گیرند، دنبالش را بگیرید و بگویید كه مرا هم به زندان ببرید. انگلیسی‌ها آمدند بین دو شهر به همه درختان یك سر یا یك مرده آویزان كردند. باز گاندی به مردم گفت كه بروید. واقعا آن قدر در زندان جمع می‌شدند كه دیگر كسی نمی‌توانست زندانی كند! اگر عموم، عمومی كه می‌گویم نه همه مردم، آنهایی كه می‌فهمند، حرف حقیقت را بزنند. اتفاقی نمی‌افتد و هیچ كس هم جرات نمی‌كند به مردم ظلم كند."

آقای‌ هاشمی باید به چند سئوال مهم در این باره پاسخ دهند.

1 ـ آیا این پاسخ آقای‌ هاشمی رفسنجانی را باید یك رهنمود سیاسی تلقی كرد؟

2 ـ آیا شرایط حاكم در ایران كه خود آقای‌ هاشمی هم در حاكمیت هستند شبیه شرایط حكومت انگلیسی‌ها برهند در زمان گاندی است؟

3 ـ آیا امروز انگلیسی‌ها در محاكم قضائی حاكم هستند كه برای مقابله با آنها همه باید با راهبرد مقاومت مدنی آماده رفتن به زندان شوند؟

4 ـ آیا در محاكم قضائی ایران پس از 35 سال احكام انگلیسی صادر می‌شود و این احكام هیچ نسبتی با شرع و قانون ندارند؟

5 ـ مگر در دانشگاه‌ها چه گفته می‌شود كه فضا برای بیان آزادانه انتقادات مناسب نیست؟ چند نفر را در دانشگاه‌ها گرفته‌اند كه حقیقت را می‌گفتند و قاضی برای اینكه جلوی افشای حقیقت را بگیرد، آنها را دستگیر و زندانی كرده است؟

6 ـ اگر این فرمان یا نافرمانی مدنی كه آقای‌ هاشمی می‌فرمایند عملیاتی شود دیگر از حرمت و جایگاه قضا و قاضی چه می‌ماند؟ این فرمان در حقیقت اعلام یك شورش عمومی است. نظیر آنچه كه در حوادث تلخ سال 88 رخ داد اما مردم به این رهنمود سیاسی عمل نكردند و در قیام تاریخی 9 دی به اسم و آدرس، بانیان این شورش را لعن و نفرین كردند. این رهنمود سیاسی شبیه همان رهنمود سیاسی است كه اول صبح رأی‌گیری انتخابات سال 88 گفته شد؛ "اگر موسوی رأی نیاورد به خیابان‌ها بریزید". محصول این فرمان و رهنمود سیاسی به تاراج رفتن اقتدار ملی و بر باد دادن مصالح و منافع ملی بود.

7 ـ خبرنگار زبده آرمان وقتی به اینجای مصاحبه می‌رسد طمع می‌كند و یك رهنمود دیگری را تقاضا می‌نماید و می‌گوید اگر توصیه‌ای هم دارید بفرمایید.

آقای‌ هاشمی در پاسخ می‌گوید؛ "به شما رسانه‌ها توصیه می‌كنم از حقیقت فاصله نگیرید. آن چه تشخیص می‌دهید ممكن است اشتباه هم تشخیص بدهید ولی باید اجازه طرح و بحث داشته باشید. نمی‌گویم كه ریسك كنید كه روزنامه‌تان قابل انتشار نباشد و... ».‌

در اینجا آقای‌ هاشمی احتیاط می‌كنند و اجازه ریسك در دانشگاه را می‌دهند اما در مطبوعات را نمی‌دهند. البته باید از ایشان تشكر كرد. اما مطبوعات به توصیه ایشان گوش نمی‌كنند. همین چند روز پیش بود یكی از روزنامه‌ها ریسك كرد و با اهانت به خداوند متعال، حكم قصاص را غیرانسانی نامید و چند ماه پیش هم یكی از روزنامه‌ها در تنها كشور شیعی جهان جرأت كرد با مطالب سست و بی‌پایه، فلسفه غدیر و جانشینی حضرت علی (ع) را زیر سئوال برد. طبیعی است كه قانون و قضا در این باره داوری می‌كند.

آقای‌ هاشمی باید به این سؤال پاسخ بدهد كه وقتی صاحب مطبوعه‌ای ریسك می‌كند و در اهانت به مقدسات تردید نمی‌كند آنجا هم باید از فرمول گاندی در برخورد با قضا و قاضی استفاده كرد؟

8 ـ ما نمی‌دانیم در ذهن مبارك آقای‌ هاشمی جایگاه مباحثی چون وضعیت "آزادی" و "انتقاد" در ایران چیست؟

نمی‌دانیم داوری ایشان نسبت به سلامت قضات شریف دستگاه قضا در مورد آزادی‌های سیاسی چیست؟

اما از ظاهر این مصاحبه بر‌می‌آید كه با فضای كنونی انقلاب كه 35 سال جوانان پاكباخته و روحانیون عالیقدری كه خون پاكشان را برای اعتلای اسلام و انقلاب نثار كردند فاصله دارد. این فاصله را باید با اطلاعات درست و مطابق با واقع پر كرد.

این عدم اعتماد به دستگاه قضائی باعث شده است پرونده‌هایی چون استات اویل، كرسنت و تخلفات مالی در سازمان بهینه‌سازی سوخت هیچ گاه در فرایند داوری و قضائی قرار نگیرند.

9 ـ رئیس جمهور دیروز در مراسم اختتامیه جشنواره مطبوعات گفت: بگذارید رسانه‌های حامی دولت، آزادی و امنیت داشته باشند. این حرف درستی است. اما رئیس جمهور هم باید بداند یك رسانه حامی دولت در طراحی پیام خود در برهم زدن امنیت ملی و امنیت قضائی چه شاهكاری انجام می‌دهد. او با بهره‌گیری از غفلت یك مسئول دارای هوش سیاسی بالا، نافرمانی مدنی و دستور شورش عمومی در می‌آورد، بیانات رهبری را در صفحه اول خود سانسور می‌كند و تیتری استخراج می‌كند از سوژه خود كه درست در برابر اعلام نگرانی در حوزه فرهنگی است. رئیس جمهور كه رئیس شورای امنیت ملی هم هست اگر هوشیار نباشد از سوراخ نفوذ در رسانه 10 بار گزیده می‌شود اگر این گونه رسانه‌ها حامی رئیس جمهور و آقای‌ هاشمی هستند باید از این حمایت تاسف خورد.

دعوای عجیب دو نماینده مجلس یک ماه پس از ربوده شدن سربازان ایرانی


روزنامه شهروند ابهام در پیگیری سرنوشت مرزبان‌ها را مورد توجه قرار داده و نوشته: یک ماه از حادثه ربوده شدن ۵ مرزبان ایرانی توسط گروهک جیش‌العدل می‌گذرد و این درحالی است که نمایندگان استان سیستان‌وبلوچستان حتی نمی‌خواهند وقوع این حادثه را در حوزه انتخابیه خود بپذیرند.

پس از انتشار خبر ربوده شدن ۵مرزبان ایرانی «شهروند» تلاش کرد تا از جزییات ماجرا مطلع شود و به همین دلیل با نمایندگان شهرستان‌های مختلف استان سیستان‌وبلوچستان تماس گرفت.

در خبرها آمده است که این مرزبانان شب جمعه ۱۸بهمن۱۳۹۲ در منطقه مرزی «جکیگور» استان سیستان ‌و بلوچستان ربوده شده‌اند. سیدباقر حسینی، نماینده زابل، زهک و هیرمند، یعقوب جدگال نماینده چابهار، نیکشهر و کنارک و هدایت‌الله میرمرادزهی نماینده سراوان، سیب‌سوران و مهرستان در مجلس ازجمله این نمایندگانی بودند که خبرنگار «شهروند» با آنها در تاریخ ۲۳بهمن تماس گرفت و هر کدام از این نمایندگان تأکید داشتند که این حادثه تروریستی در حوزه انتخابیه آنها صورت نگرفته است. روز گذشته و با فرارسیدن سی‌امین روز ربوده شدن سربازان ایرانی، مجددا با تعدادی از نمایندگان استان سیستان‌وبلوچستان تماس گرفته و همان پرسش قبلی مطرح شد. برخی از نمایندگان اعلام کردند که واقعه فوق در منطقه جیگور رخ داده که از توابع شهرستان سرباز است.

به همین دلیل خبرنگار ما با محمد سعید اربابی، نماینده ایرانشهر و سرباز در مجلس تماس گرفت که وی اعلام کرد: «سربازان ربوده شده در هنگ مرزی نگور خدمت می‌کردند و نگور نیز از توابع شهرستان چابهار است و لذا در حوزه انتخابیه من نیست. شما بگردید نماینده چابهار را پیدا کنید‌».

در همین حال یعقوب جدگال، نماینده چابهار و نیکشهر و کنارک هم در کمال ناباوری می‌گوید: اگر چه این سربازان و مرزبانان برای هنگ مرزی نگور هستند، اما واقعه در جکیگور رخ داده که از توابع سرباز است. بنابراین سربازان ایرانی در حوزه انتخابیه من ربوده نشده‌اند. وی به نکته جالب‌تری اشاره کرده و می‌گوید: «شاید این اتفاق در یک حوزه مشترک افتاده باشد.» جدگال در واکنش به این پرسش مبنی بر این‌که «مگر حوزه‌های انتخابیه نیز مانند چاه‌های نفت مشترک هستند؟» گفت: بله برخی از حوزه‌های انتخابیه در سیستان‌وبلوچستان مشترک هستند. پس از انکار نمایندگان سیستان‌وبلوچستان و این‌که آنها حاضر نشدند، وقوع این گروگانگیری را در حوزه انتخابیه خود بپذیرند، «شهروند» از نحوه پیگیری‌های آنها به‌ویژه نحوه دلجویی از خانواده‌های سربازان ربوده‌شده پرسید.

یعقوب جدگال و محمد سعید اربابی تأکید داشتند که تاکنون دیداری با خانواده‌های مرزبانان ربوده‌ شده نداشته‌اند.

در این رابطه جدگال نماینده چابهار می‌گوید: ما به خانواده آنها دسترسی نداریم و اساسا آنها ساکن حوزه انتخابیه من نیستند. وی در پاسخ به این پرسش که مرزبانان ربوده شده،‌ اصالتا کجایی هستند و در کدام شهرستان سکونت دارند؟ گفت: اطلاعی ندارم. این بنده‌ خداها شهرستانی هستند و من نمی‌دانم در کدام استان سکونت داشته‌اند.

محمد سعید اربابی، دیگر نماینده استان سیستان ‌و بلوچستان نیز تاکنون هیچ دیداری با خانواده‌های مرزبانان ربوده شده نداشته و حتی اطلاع ندارد که این سربازان ساکن کدام شهرستان هستند. وی در پاسخ به این پرسش که آیا تاکنون این نیاز را که لازم است دیدار و دلجویی و همدردی با خانواده‌های مرزبانان ربوده شده داشته باشد احساس نکرده است، گفت: وظیفه نمایندگی قانون‌گذاری و نظارت است. اگر ما به این ماجرا ورود پیدا کنیم خدای نکرده برنامه‌های نهادهای امنیتی برای آزادسازی این عزیزان مختل می‌شود. وی با بیان این‌که اطلاعی ندارد سربازان ربوده شده از کدام استان به سیستان‌وبلوچستان و نقطه صفر مرزی اعزام شده‌اند، می‌گوید: اگر با خانواده‌های آنها دیدار کرده و مثلا بگوییم چه اقداماتی برای آزادسازی فرزندانشان در دست انجام است، از لحاظ امنیتی به صلاح نیست و در کار نیروهای امنیتی اخلال ایجاد می‌کند.

عضو مجمع نمایندگان استان سیستان‌وبلوچستان در پاسخ به این پرسش که دیدار و همدردی با خانواده‌های سربازان ربوده شده چه مشکل امنیتی دارد؟ گفت: ‌تاکنون این عزیزان به ما مراجعه نکرده‌اند. به‌طور قطع اگر به دفتر ما مراجعه می‌کردند، وقت می‌گذاشتیم و حرفشان را می‌شنیدیم. البته باید گفت که این کارها در حوزه مسئولیت استانداری و نهادهای امنیتی است و آنها کار را پیگیری می‌کنند.

ارزیابی‌های متفاوت‌ از سفر اشتون به ایران


ورود مسئول سیاست خارجی اروپا به تهران در ساعات پایانی روز شنبه مهم‌ترین مسأله سیاست خارجی روزنامه‌های یکشنبه است.

قانون، ارزیابی‌های متفاوت‌ اعضای کمیسیون امنیت ملی از سفر اشتون به ایران را مورد توجه قرار داده و نوشته: عصر روز گذشته، کا‌ترین اشتون، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای دیداری سه روزه از ایران وارد تهران شد. وی در این سفر قرار است با برخی مقامات کشورمان از جمله حسن روحانی، رئیس‌جمهور و محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه و رئیس تیم مذاکره کننده هسته‌ای دولت یازدهم و همچنین علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی دیدار و گفت‌وگو کند. اشتون امروز ظهر با رئیس مجلس کشورمان ملاقات و گفت‌وگو می‌کند. هدف شخص اول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از این سفر، هنوز به طور دقیق بیان نشده ولی گمانه زنی‌ها حاکی از این است که وی برای تقویت رابطه ایران و اروپا پس از‌‌ رها شدن از برخی تحریم‌های اجباری غرب و همچنین حل مشکلاتی درباره مذاکرات هسته‌ای ایران که نیاز به رایزنی با مقامات بالا‌تر و رده اول نظام دارد، به ایران سفر کرده است.

اسماعیل کوثری، نماینده مردم تهران و عضو جبهه متحد اصولگرا و پایداری به «قانون» گفت که نباید از سفر اشتون به ایران ذوق‌زده شویم، چرا که قرار نیست وی معجزه‌ کند. وی همچنین معتقد است که باید به غرب و اروپا بدبین باشیم و جایی برای خوشبینی به این سفر‌ها و مراودات وجود ندارد.

کوثری تأکید دارد اینکه امروزه گروه ۱+۵ با ایران وارد مذاکره شده و پای میز مذاکره نشسته، دلیل آن تلاش‌های تیم مذاکره کننده دولت قبلی است. ولی در مقابل نوذر شفیعی، عضو دیگر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، نظری مخالف کوثری دارد و از انجام این سفر ابراز خرسندی و خشنودی کرده و تاکید می‌کند که با این سفر یخ مراودات بین ایران و اروپا درحال آب شدن است. وی سفر مقام بلندپایه اروپایی به ایران را نتیجه زحمات تیم مذاکره کننده هسته‌ای می‌داند، چرا که درست پس از مذاکرات این تیم، اشتون به ایران سفر کرده، موضوعی که تا کنون سابقه نداشته و سفرهای هیات‌های اروپایی در گذشته در سطوح بسیار پایین‌تر انجام می‌شده است. وی این سفر را نویدبخش نتایج مثبت مذاکرات در دور آینده دانست و گفت که به این موضوع بسیار خوش‌بین است.

فریدون مجلسی هم در اعتماد درباره « اهمیت سفر خانم اشتون به تهران» از جمله نوشته: همیشه تندروانی هستند كه با دور زدن مردم و منافع ملی منتفع می‌شوند و سنگ می‌اندازند. عنوان دور زدن منافع و ثروت ملی را می‌گذارند دور زدن تحریم. اینان به اندازه نتانیاهو خشمگین می‌شوند، كه چرا كشوری متعارف، در جهانی متعارف، نباید با دیگران روابطی متعارف داشته باشد؟ چرا نباید تجارت شفاف و ثبت و ضبط شده باشد؟ چرا نباید درآمدها به خزانه ملت ریخته و سرمایه گذاری شود؟ در گذشته كسانی كه مقاصد فرعی داشتند برای رسیدن به آن مقاصد كافه را به هم می‌ریختند! و به هم ریختن كافه از آن زمان به معنای خاص خود مصطلح شد. اكنون خانم اشتون به ایران می‌آید، لابد چون كافه را مرتب و آماده پذیرایی و آماده سود بردن و سود رساندن می‌بیند و این دید با وجود تلاش كسانی است كه بازهم می‌كوشند كافه را به هم بریزند، ا‌نزوا را ادامه دهند و به سودهای شخصی خود می‌اندیشند! سفر خانم اشتون نشانه پیشرفت سیستماتیك مذاكرات قبلی است وگرنه وقتش را برای امری بی حاصل تلف نمی كرد. لابد نكاتی هم در پس مذاكرات وجود دارد كه طرفین مایل به افشای آن و لطمه خوردن به روندی كه پس از ثلث قرن پدید آمده است، نیستند. مردم و منافع ملی نیز به برداشته شدن تحریم‌ها و آرامش و رفاه و دوری گزیدن از ماجراجویی می‌اندیشند و از سفر خانم اشتون چنین امیدی در دل می‌پرورانند.




ارتباط با صفحه عکس
photo@tabnak.ir


تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب ها
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۳۸
انتشار یافته: ۱
وای وای چقدرم وطن امروز و کیهان مظلومند!!
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل