برکناری
رئیس دانشگاه آزاد پس از هجده ماه، قهرمانی تیم ملی کشتی آزاد خارج از
خانه پس از ۴۸ سال، آزادی شماری از محکومین رخدادهای سال ۸۸، تفسیر نرمش
قهرمانانه در دیپلماسی و سیاستهای جدید در وزارت اطلاعات، مهمترین مطالب
روزنامههای امروز است.
دستگاههای اطلاعاتی کشور زیر یک چتر جمع میشوند
آغاز
به کار شورای هماهنگی دستگاههای اطلاعاتی، مسألهای است که مورد توجه چند
روزنامه قرار گرفته و اعتماد از آن با نام «گام مهم وزیر اطلاعات» یاد
کرده و نوشته است: روز گذشته وزیر اطلاعات در حیاط محل تشکیل جلسات هیأت
دولت با سؤالی مواجه شد که شاید انتظار طرح آن را از سوی یک خبرنگار نداشت.
یکی از خبرنگاران از علوی درباره فعالیت شورای هماهنگی اطلاعات در دولت
یازدهم سؤال کرد که او در پاسخ گفت: مقدمات این امر آغاز شده است. تمام
دستگاههای اطلاعاتی فرزندان یک خانواده هستند و ان شاءالله هماهنگی هر چه
بیشتر این دستگاهها باعث بهره بری بیشتر جامعه شود.
اما این شورا و
کارکردهای آن چیست؟ بر اساس ماده ۲ قانون تأسیس وزارت اطلاعات جمهوری
اسلامی مصوب ۲۷ /۵/ ۱۳۶۲ مجلس شورای اسلامی برای انجام مشورتهای لازم جهت
هماهنگی امور اجرایی اطلاعات، در حدود قانونی هر ارگان شورایی مرکب از
اعضای زیر تشکیل میشود: وزیر اطلاعات، دادستان کل کشور، وزیر کشور یا
نماینده تام الاختیار او، مسئول حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران، مسئول واحد
اطلاعات سپاه پاسداران، مسئول حفاظت اطلاعات ارتش، مسئول واحد اطلاعات
ارتش، وزیر امورخارجه یا نماینده تام الاختیار او و مسئول حفاظت اطلاعات
نیروی انتظامی.
اما سایر بندهای تأسیس وزارت اطلاعات بر لزوم
هماهنگی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی سایر ارگانها با وزارت اطلاعات تأکید
دارد. در ماده ۵ و ۶ این قانون پیرامون اطلاعات سپاه پاسداران آمده است:
ماده
۵ سپاه پاسداران ضمن تبعیت از خط مشی وزارت اطلاعات درباره مبارزه با ضد
انقلاب داخلی و مأموریتهای محوله در اساسنامه سپاه تا اعلام آمادگی وزارت
اطلاعات، اطلاعات داشته و حق کسب و جمع آوری اخبار و تولید اطلاعات و تجزیه
و تحلیل آن و شناسایی ضدانقلاب را داشته و این وزارتخانه را کمک میکند.
ماده
۶ واحد اطلاعات سپاه پاسداران وظایف زیر را بر عهده دارد: ۱ ـ اطلاعات
نظامی ۲ ـ گرفتن اطلاعات لازم از وزارت اطلاعات قبل از عملیات به عنوان
ضابط قوه قضاییه ۳ ـ تحویل اخبار واصله امنیتی به وزارت اطلاعات. این دو
ماده تصریح دارد که واحد اطلاعات سپاه در تعامل با وزارت اطلاعات است و
تمامی اخبار واصله خود را باید این وزارتخانه تحویل دهد.
ماده
۱۴همین قانون نیز میگوید: کلیه نهادها و ارگانها موظفند همکاریهای لازم
را در زمینه در اختیار قرار دادن نیروی انسانی، امکانات و تجربیات
اطلاعاتی برای تسهیل در انجام مسئولیتهای وزارت اطلاعات معمول دارند.
با
این وصف، آنچه روز گذشته وزیر اطلاعات بیان کرد میتواند سرآغاز فصل
تازهای از فعالیت وزارت اطلاعات باشد. از سخنان علوی اینگونه بر میآید که
شورای هماهنگی دستگاههای اطلاعاتی حداقل در دولت قبل تشکیل نشده بود چرا
که علوی درباره آن گفت مقدمات این امر آغاز شده است. با شکل گیری این شورا
میتوان امیدوار بود که وزارت اطلاعات جایگاه قانونی خود را تقویت کرده و
تمامی دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی زیرنظر این وزارتخانه اقدامات خود را
انجام دهند. آنچه در دولت یازدهم مورد نگرانی برخی فعالان سیاسی قرار گرفت
تقویت انجام فعالیتهای موازی اطلاعاتی با وزارت اطلاعات بود، امری که احمد
پورنجاتی، فعال سیاسی اصلاح طلب نیز چندی پیش با «اعتماد» به شکلی دیگر
بیان کرد.
او در پاسخ به این که رشد و قدرت یافتن نهادهایی موازی با
وزارت اطلاعات در چهار سال پیش رو امکان بروز و ظهور دارد یا خیر، گفت:
اینکه وزارت اطلاعات امروز تا چه حد با موازی کاری مواجه شده محصول دو عامل
است. صرفنظر از سنجش عملکرد وزارت در سالهای اولیه تأسیس که موارد قابل
نقد هم دارد یک ویژگی در آن دوران برجسته بود و آن تلاش برای فراجناحی عمل
کردن وزارت اطلاعات و تبدیل نشدن دستگاه اطلاعاتی کشور به ابزار یک جریان
نام و نشان دار یا بیتابلو و محفلی بود. به همین دلیل رویکردها موازنه
منطقی را نشان میداده است.
پورنجاتی در توضیح عامل دوم نیز گفت:
عامل دوم به نظر من این است که وزارت اطلاعات و به ویژه وزیر، معاونان و
مدیران ارشد در حوزه امنیت داخلی و خارجی از آسیب گردش کارها و گزارشها و
تحلیلهای کمتر مبتنی بر واقعیت جلوگیری کنند و با معیارهای کارشناسانه
سره از ناسره را تشخیص دهند. چون به هر حال بر آوردهای اطلاعاتی در قالب
بولتنهای محرمانه به مسئولان کشور نباید نقش اغواگرانه داشته باشد. اگر
این رویکرد باشد با توجه به آگاهی شخص رئیس جمهور از مسائل اطلاعاتی و
امنیتی و همچنین وجود نیروهای توانمند در وزارت میتوان انتظار داشت فلسفه
وجودی نهادهای موازی از بین برود. در نهایت پورنجاتی که خود سابقه حضور
در وزارت اطلاعات را هم دارد به همان نکتهای اشاره کرد که دیروز علوی
مورد پرسش قرار گرفت: با تأکید بر قانون وزارت اطلاعات، وزیر مربوطه رئیس
شورای هماهنگی اطلاعاتی کشور است که این شورا متشکل از نمایندگان نهادهایی
است که فعالیت اطلاعاتی مربوط به حوزه فعالیت خود را انجام میدهند. این
نهادها هرکدام باید به وظایف ذاتی خود بپردازند. ما امروز با یک وزیر
منتخب مواجهیم که باید تقویت شود.
دو تیم کشتی در وضعیتی متفاوتقهرمانی
تیم ملی کشتی آزاد ایران در مسابقات جهانی مجارستان با توجه به هفت امتیاز
برتری روسها پیش از آغاز رقابتهای روز آخر، مورد توجه همه روزنامههای
امروز قرار گرفته است.
منصور برزگر،
سرمربی سابق تیم ملی در باره درخشش جهانی «آزادکاران» برای شرق نوشته: تیم
ملی کشتی آزاد ایران، در این دوره از مسابقات جهانی با توجه به نفرات و
امکاناتی که در اختیار داشت، نتایج خوبی گرفت. تیمملی کشتی آزاد ایران که
با اکثر نفرات المپیکی خود در این دوره حاضر شد، نشان داد تیم بسیار مقتدری
است. ایران هرچند تیم باتجربهای بود، اما جوانان زیادی در این تیم وجود
دارند که میتوانیم در المپیک ۲۰۱۶ برزیل هم شاهد موفقیت آنها باشیم. تیم
ایران در این دوره از مسابقات با تغییر تاکتیک موفق شد، نتایج درخشانی را
به دست بیاورد. متأسفانه در این دوره «مهدی تقوی» نتوانست انتظارات را
برآورده کند. کاملا مشخص بود که حریف آمریکایی بارها فیلم کشتیهای تقوی
را دیده است و توانست او را شکست دهد.
تقوی از نظر روحی هم به
هیچعنوان آماده نبود و قبل از اعزام هم مشخص بود که هنوز به آمادگی کامل
از نظر روحی نرسیده است. کادر فنی هم تمام تلاش خود را برای بهبود او انجام
داده اما تاثیری نداشت. کمیل قاسمی نماینده ۱۲۰کیلوگرم کشورمان هم آمادگی
روانی لازم برای این همه فشار که از او مدال میخواستند را نداشت. البته او
حریف آمریکایی خود را هم دستکم گرفت. تصور میشد کمیل که سهبار حریف
آمریکایی را شکست داده، این بار هم موفق خواهد شد اما حریف آمریکایی به
خوبی دست او را خواند و موفق شد کمیل را حذف کند. ما در وزنهایی که مدال
گرفتیم، بسیار خوب عمل کردیم، در سبک وزن «رحیمی» و «اسماعیلپور» نشان
دادند که حریفان قدرتمندی در سالهای بعد برای همه رقبای داخلی و خارجی
خودشان خواهند بود. هر دو این کشتیگیران شانس اول کسب مدال در المپیک
خواهند بود. به نظر احسان لشکری با قرعه بدی مواجه شده بود، اما به خوبی
حریفان خود را پشتسر گذاشت و اگر آسیبدیده نبود، میتوانست صاحب مدال
خوشرنگتری شود.
مدال طلای رضا یزدانی به طور قطع به همه ایرانیان
چسبید، با توجه به مصدومیت او در المپیک در حالی که شانس اول مدال طلا
بود. یزدانی در این دوره بسیار قدرتمند ظاهر شد و تمام حریفان خود را با
قدرت شکست داد. یزدانی اگر دچار مصدومیت نشود میتواند کامیابیهای خود تا
المپیک را ادامه دهد. باور دارم اگر فدراسیون کشتی وضعیت خوبی داشت و از
نظر مالی میتوانست شرایط خوبی را مهیا کند به طور قطع ما نتایج بهتری هم
کسب میکردیم. به نظرم نقش رسول خادم در این دوره از مسابقات، غیرقابل
انکار است، شاید اگر «آقا رسول» در فدراسیون کشتی حضور نداشت تیم ایران
اصلا به بوداپست اعزام نمیشد. کشتیگیران در این دوره از مسابقات جهانی از
نظر روحی و روانی به شدت به خادم وابسته بودند و رابطه دوستانه همراه با
احترامی بین آنها برقرار بود. رسول خادم میتواند در المپیک «ریودوژانیرو»
چهره شاخص ورزش ایران شود، همان طور که محمدبنا در المپیک لندن این کار را
صورت داد.
اعتماد هم در توصیف رقابتهای کشتی فرنگی قهرمانی جهان در بوداپست نوشته است که
تیم ایران، یکی از بیتجربهترینهاست
و ادامه داده: آنهایی که دستی بر آتش کشتی دارند، قطعا توقع چندانی از
فرنگی کاران اعزامی به مسابقات جهانی بوداپست نخواهند داشت، چراکه طی
سالهای گذشته این رشته در ایران به صورت گلخانهای اداره شده و تنها چند
چهره خاص شانس حضور در مسابقات جهانی و المپیک را داشتهاند و حالا، هم
نفرات مورد نظر که از آنها یاد کردیم و موجودیت اصلی کشتی فرنگی ایران را
تشکیل میدهند، در تیم اعزامی به مجارستان جایی ندارند و به مسابقات پشت
کردهاند و هم قوانین این رشته تغییرات اساسی کرده که قطعا مورد دوم،
اهمیتی هم تراز با مورد اول داشته و به همین خاطر نباید انتظارات کشتی
دوستان از تیم اعزامی به مجارستان زیاد باشد. جالب آن که در جمع هفت نفره
ملی پوشان کشتی فرنگی ایران، پنج نفر سابقه حضور در مسابقات جهانی را
ندارند (طالب نعمتپور در مسابقات جهانی مسکو حضور یافت، ولی به خاطر کشتی
نگرفتن با حریف اسراییلی، روی تشک نرفت) و از میان دو کشتی گیر باقی مانده،
افشین بیابانگرد مسابقات جهانی ۲۰۰۹ دانمارک را با دست خالی به پایان
رساند و امیر علی اکبری هم دو مدال در وزن ۹۶ کیلوگرم به سینه زد و حالا
برای نخستین بار، طعم حضور در رقابتهای سنگین وزن را خواهد چشید. مخلص
کلام اینکه تیم اعزامی به مسابقات جهانی کشتی فرنگی ۲۰۱۳، بیتجربهترین،
در همه ادوار کشتی ایران است.
آزادی شانزده زندانی وقایع ۸۸روزنامه
ایران در آخرین خبر خود از روز گذشته و در صفحه نخست آورده است: شب گذشته
در آخرین ساعاتی که روزنامه برای چاپ آماده میشد، خبر رسید دستکم شانزده
نفر از زندانیان سیاسی از زندان اوین و رجاییشهر آزاد شدند. این واقعه در
حالی رخ داد که پیش از این زمزمههایی درخصوص تشکیل کارگروهی برای
تصمیمگیری درخصوص زندانیان حوادث پس از انتخابات شنیده میشد. فیضالله
عرب سرخی، محسن امینزاده، عیسی سحرخیز، میرطاهر موسوی، نسرین ستوده، مهسا
امرآبادی، محبوبه کرمی، محمدعلی ولایتی، مریم جلیلی، میترا رحمتی، فرح
واضحان، ژیلا مکوندی، صغری غلامنژاد و کفایت ملکمحمدی از جمله این افراد
هستند. همچنین حسین زرینی و ابراهیم بابایی زیدی نیز از جمله آزادشدگان
هستند. در این میان برخی منابع از احتمال آزادی تعداد دیگری از زندانیان
سخن گفتهاند.
آرمان هم در مطلبی با عنوان
«نسیم اعتدال به اوین رسید»
از این اتفاق استقبال کرده و نوشته: نسیم اعتدال از خرداد ۹۲ در کوچه
باغهای کشورمان وزیدن گرفت؛ نسیمی که دیروز به شمال تهران و زندان اوین
رسید. روز گذشته بار دیگر ایران طعم اعتدال و پیروزی را چشید؛ طعم پیروزی
تیم ملی کشتی در مسابقات جهانی و طعم اعتدال برای تحقق وعده رئیسجمهور.
روز گذشته تعداد زیادی از زندانیان که در سال۸۸ و پس از آن بازداشت شده
بودند حکم آزادی دریافت کرده و به خانههای خود رفتند. از جمله این افراد
میتوان به محسن امینزاده، فیض الله عرب سرخی، میرطاهر موسوی، نسرین
ستوده، محمدعلی ولایتی، حسن زرینپور، مهسا امرآبادی، محبوبه کرمی، مریم
جلیلی، میترا رحیمی، فرح واضحان، ژیلا مکوندی و کفایت ملکمحمدی اشاره کرد.
آزادی افرادی که پس از اتفاقات سال۸۸ بازداشت شده بودند یکی از مطالبات
خانوادههای آنها از دولت تدبیر و امید بود که دولتمردان اگرچه در
مصاحبههای خود پاسخ شفافی به این خواستهها نمیدادند اما از لبخندهایشان
مشخص بود که در فکر تحقق این خواسته هستند. در نشست خبری حسن روحانی وضعیت
زندانیان سیاسی سؤالی بود که پرسیده شد و او اینچنین پاسخ داد: مسأله
سیاسیونی که مورد اشاره قرار گرفتند و رفع مشکلات آنان، نیاز به اجماع ملی و
مذاکره با سه قوه است و ما هنوز دولت تشکیل ندادهایم اما دولت که تشکیل
شد مذاکراتی با قوای دیگر خواهیم داشت و اینگونه مسائل را دنبال میکنیم.
وی
تأکید کرد: برای دولت لذتبخش است که صمیمیت و برادری در کشور در چهارچوب
مقررات قانونی جایگزین اختلافات شود. اکنون این وعده رئیسجمهور محقق شده
است و همگان به رأیی که روز ۲۴خرداد به نام حسن روحانی به صندوقهای رای
ریختند احسنت گفتند. چندی قبل بود که یکی از رسانهها از مأموریت ویژه
دکتر روحانی به وزیر دادگستری خبر داد و نوشت که در جلسهای بین این دو
مسأله زندانیان هم مطرح شده و روحانی از وی خواسته در این راستا
پیگیریهای لازم را انجام دهد البته این خبر تکذیب یا تایید نشد. در زمان
انتخابات ریاست جمهوری ۲۴خرداد ماه هم مسأله زندانیان به موضوعی برای
تبلیغ کاندیداها تبدیل شده بود و برخی از آنها وعده پیگیری وضعیت آنها
را میدادند. محمدرضا عارف پس از انتخابات هم به این مساله توجه داشت به
نحوی که در دیدار فعالان احزاب اصلاحطلب با اشاره به این موضوع گفت:
امیدوارم که مسأله زندانیان حل شود. باید به آقای روحانی فرصت داد که با
پشتوانه قویای که ایجاد شده بتواند با تفاهم و همراه شدن با جریانهایی
که تاثیرگذارند بتواند این قضیه را حل کند.
ادامه تلاشها برای تفسیر «نرمش قهرمانانه» کیهان در مطلبی با مروز تحلیلها از سخنان رهبر انقلاب در مورد نرمش در سیاست خارجی در مطلبی با عنوان
«برداشت انحرافی رسانهها و محافل غربی از نرمش قهرمانانه»
آورده است: تفسیر و تحلیل انحرافی برخی رسانههای غربی درباره عبارت «نرمش
قهرمانانه» از سوی رهبر انقلاب اسلامی در حالی است که آنان عمداً به جوانب
مختلف این عبارت که از سوی ایشان بیان شد، توجه نکردند.
جنجال غرب
درباره این موضوع در حالی است که رهبر معظم انقلاب ۴۴ سال پیش از واژه
«نرمش قهرمانانه» ذیل عنوان کتاب ترجمه شده صلح امام حسن (ع) در سال ۱۳۴۸،
استفاده کردهاند.
ایشان ۱۴ شهریور ماه سال جاری نیز در دیدار با
اعضای مجلس خبرگان فرموده بودند؛ «در این سالها جبههبندیهای منطقهای و
جهانی هم آشکار شده. البته نرمش و انعطاف و مانور هنرمندانه و قهرمانانه در
همه عرصههای سیاسی، یک کار مطلوب و مورد قبولی است، لکن این مانور
هنرمندانه نبایستی به معنای عبور از خطوط قرمز، یا برگشتن از راهبردهای
اساسی، یا عدم توجه به آرمانها باشد؛ اینها را باید رعایت کرد.»
همچنین
حضرت آیتالله خامنهای در جمع مسئولان وزارت خارجه و نمایندگان سیاسی
جمهوری اسلامی ایران، در تاریخ ۱۷مرداد ۱۳۷۵ با تشریح دقیق فضای دیپلماسی و
ضمن تأکید بر ضرورت پرهیز از حالت دفاعی در مسائل سیاسی به عنوان یکی از
ویژگیهای روحیه انقلابی تأکید کرده و فرمودند: «نمایندگان سیاسی جمهوری
اسلامی ایران در جهان باید تیزتر از شمشیر، نرمتر از حریر و سختتر از
سنگ و پولاد باشند.»
ایشان تصریح کردند: «عرصه سیاست خارجی میدان
نرمشهای قهرمانانه است، اما نرمشی که در برابر دشمن تیز باشد. بنابر این
دیپلماتهای ما باید در مواضع اصولی خود مستحکم بایستند و استقامت و
پایمردی حضرت امام خمینی (ره) را الگوی خود قرار دهند.»
در همین حال روزنامه بهار در مطلبی با عنوان
«پایان رابطه گرگ و میش»
به قلم مصطفی ایزدی نوشته: آیتالله خامنهای بیش از ۴۰سال قبل کتابی را
از «شیخ راضی آل یاسین» به فارسی ترجمه کردند که از نظر پژوهشگران تاریخ
اسلام، اثری تحقیقی و قابلتحسین است. نام این کتاب به فارسی «صلح امامحسن
(ع) بزرگترین نرمش قهرمانان تاریخ» است. با توجه به این سابقه ذهنی، وقتی
عصر روز سهشنبه (۲۶/۶/۹۲) سخنان رهبری انقلاب را خطاب به پاسداران شنیدم
که تعبیر «نرمش قهرمانانه» را در آن سخنرانی به کار بردند، به نظرم رسید
یکی از معضلات سیاسی و بینالمللی ایران، در حال رفع شدن است.
میدانیم که یکی از مهمترین رویدادهای صدر اسلام، صلح امام دوم شیعیان
(ع) با خلیفه جور حاکم بر جهان اسلام، یعنی معاویه است. این صلح که از نظر
شیعیان همارزش با قیام امامحسین (ع) در کربلا ارزیابی میشود، میتواند
در تمام زمانها الگوی کسانی قرار گیرد که شرایط سختی را پیشروی خود
دارند. همانگونه که پیروی از سرور شهیدان حضرت اباعبداللهالحسین (ع)
میتواند در برخورد با دشمن کارساز باشد و ما در جریان انقلاباسلامی و جنگ
تحمیلی، از آن بسیار پند آموختیم و شور آفریدیم. از نرمش قهرمانانه
امامحسن (ع) در مقابل معاویه که قابل پیروی و پندآموزی و نیز شورآفرینی
است، میتوان بهره وافر برد.
در این یکی، دو ماه اخیر از اخبار
آشکار و پیدای رسانههای داخلی میشد فهمید که سیاستمداران تازه پستگرفته،
دارند برای تلطیف فضای بینالمللی ایران، بهویژه برای آب کردن دیوار یخی
بین ایران و ایالاتمتحده، گامهایی را برمیدارند، حتی خبر ردوبدل کردن
نامه بین دو رییسجمهوری ایران و آمریکا که تایید شد و خبر دیدار همین دو
نفر در مقر سازمان ملل متحد که تاکنون تایید نشده است، میتوانست،
نویددهنده شرایط جدیدی باشد که ایران در عرصه جهانی با آن روبهرو میشود.
شرایط پیشین به اضافه یکسری موضعگیریهای احتمالا نسنجیده بعضی دولتمردان
دو کشور در چند سال اخیر، تاثیرات تلخی را بر زندگی عمومی مردم ایران
گذاشته که برونرفت از فضای اثرپذیر آن شرایط نیازمند یک اقدام قهرمانانه
بود. همه انتظار داشتند روزی فرا رسد که این اقدام قهرمانانه صورت پذیرد.
پیش از ظهور روز ذکر شده، موافقت رهبری با نرمش قهرمانانه و مولفههای
همراه آن، کلید جدیدی را به دست مقام ریاستجمهوری سپرد تا او با تدبیری که
دارد، قفل ایجاد روابط و دفع خطرهای احتمالی را باز کند. همیشه فکر
میکردم اگر دو نفر با هم قهر هستند و پایان دادن به این قهر نیازمند
مذاکره و تعامل و نشست و برخاست است، چرا هیچیک کلیدی را برای باز کردن
این در بسته نشان نمیدهند. چه اشکالی دارد، کسی که نگران رفتار دیگری است،
لای در را به میزان یک سانتیمتر باز کند و گوش به درخواست نفر دیگر
بدهد، شاید از آن مواهبی برای ملک و ملت به دست آید.
امروزه بیش
از سی سال از زمانی که امامخمینی (ره) رابطه ایران و آمریکا را رابطه میش و
گرگ توصیف کردند، میگذرد. امروز نه ایران میش است و نه آمریکا آنقدر
قدرت دارد که گرگ تلقی شود. گرگ یک خصلت درندهخویی دارد و یک زور و قدرتی
که از درندهخویی بهره ببرد و تقویت شود. مگر میشود در سی سال گذشته ما
همچنان ضعیف و زمینگیر و بیدستوپا همچون یک میش زبانبسته مانده باشیم و
آمریکای قوی و متجاوز و دخالتگر، همچنان قوی و چابک همچون گرگ مانده باشد؟
ایران اسلامی، توانش افزایش یافته و آمریکا، قدرتش کم شده، تا جاییکه اگر
تصمیم میگیرد به سوریه حمله کند، زورش نمیرسد. دلیل آن مهم نیست، مهم
اتفاقی است که نیفتاد. آنچه روز سهشنبه در دیدار سپاهیان با فرمانده کل
قوا گذشت، نقطه پایانی بود بر رابطه تعریفشده گرگ و میش. به یقین صاحب
این تعریف، یعنی امامخمینی (ره) هم نمیخواستند این رابطه یا بیرابطهای،
برای همیشه در دنیای سیاست بماند. ایشان در زمان حیاتشان از ایجاد رابطه
بین ایران و آمریکا، در وقتی که به نفع کشورمان باشد، سخن گفته بودند. یعنی
رابطه گرگ و میش را منحصر به صدر انقلاب اسلامی میدانستند.
حشمت الله فلاحت پیشه هم در گفتوگو با «اعتماد» گفته:
دست آقای روحانی و تیم ایشان برای مذاکره در نیویورک باز است.
در بخشی از این گفتوگو آمده است: اعتقاد من این است که داخل کشور و از
درون نظام یک عزم جدی وجود دارد که دست آقای روحانی و تیم ایشان را برای
مذاکره باز بگذارد. البته این به معنای مذاکره از موضع ضعف نیست. من معتقدم
که اگر تیم آقای روحانی برنامهای برای مذاکره از موضع برابر یا همان
سیاست «برد ـ برد» داشته باشد، این عزم برای حمایت در داخل ایران وجود دارد
و مانع سازیهایی که در دورههای قبل در داخل کشور وجود داشت، حالا به
حداقل رسیده است. بنابراین در دو زمینه میتواند این کار صورت بگیرد. اول
رفع تنش با کشورهایی نظیر انگلیس و امریکا و دوم در زمینه موضوع هستهای.
خیلی از محافل خارجی دارند به این نتیجه میرسند که حضور هیأت ایرانی در
نیویورک میتواند به معنای برداشتن یک گام اساسی برای رفع مشکلات پرونده
هستهای ایران و شروع توافق ایران و ۱+۵ باشد. به نظر من اگر آقای روحانی
همان طور که گفته، سیاست «برد ـ برد» را دنبال کند و در این مسیر حرکت
کند، در داخل کشور ایشان با کمترین مانع مواجه خواهد شد.