اوایل هفته جاری به نقل از آیتالله بیات زنجانی، فتوایی منتشر شد که بر پایه آن فرد روزهداری که عطش بر او غلبه پیدا کرده، میتواند به مقدار ضرورت آب بنوشد، در حالی که روزه خود را افطار نکرده است و قضایی هم قاعدتا بر آن مترتب نخواهد شد.
این فتوای جدید آیتالله بیات زنجانی، برخی از مومنین و رسانهها را به کندوکاو در این باب واداشت و هر یک به گونه گون نظر دیگر مراجع تقلید را در این زمینه جویا شدند.
به گزارش «تابناک»، آیتالله مکارم شیرازی به مخالفت با چنین فتوایی برخاست و گفت: این روایت از نظر سند و دلالت زیر سؤال است و خلاف نظر اجمع علمای اسلام و ضرورت دین است. اگر کسی مریض بود و توانایی نداشت، اسلام اجازه میدهد روزه خود را افطار کرده و قضای آن را به جا آورد. وی گفت: نمیتوان هم روزهدار بود و هم آب نوشید. تمام مسلمانان این کار را نادرست میدانند.
آیتالله مکارم مریض بودن را شرط افطار پیش از موعد روزه روزهدار اعلام میکند و میگوید فردی که مریض باشد و توانایی نداشته باشد، میتواند افطار کند و بعدا قضای آن را به جا آورد.
در حالی که آیتالله سیستانی، قید مریض بودن را نمیآورد و بر این باور است که اگر کسی مریض هم نبود اما نتوانست ادامه دهد، میتواند روزه خود را افطار کند و کفارهای هم بر او واجب نباشد:
هر شخصی که میتواند از طلوع فجر تا اول شب روزه بگیرد و از این جهت در زحمت غیرقابل تحمل واقع نمیشود، وظیفه دارد روزه بگیرد، یا آنکه سفر کند و سپس روزهاش را قضا کند، اما کسانی که روزه گرفتن به این مدت برایشان میسر نیست، باید یا سفر کنند و یا آنکه از اول طلوع فجر نیت روزه نمایند، ولی هر وقت احساس کردند ادامه روزه برایشان غیر قابل تحمل است، افطار نموده به مقدار لازم آب و یا غذا بخورند و سپس روزه این روز را قضا نمایند و کفارهای بر آنان نیست.
آیتالله برقعی البته همراهی بیشتری با آیتالله بیات زنجانی میکند و فتوای وی را شجاعانه میداند که برای حل مشکل مکلفان بیان شده است، چرا که وی میگوید ما نمیتوانیم برای کسانی که مشکلی دارند، فقط بگوییم که باید سفر بروند تا بتوانند روزه خود را نگیرند و تأکید کنیم که در هر حالی باید روزه گرفت. دین اسلام دین سخت و جمودی نیست. وی این گونه ادامه میدهد:
مشابه چنین نظراتی در فقه ما بسیار است. همان طور که معظم له به کتاب وسایل الشیعه استناد کردند. همان طور که در فقه شیعی به احکام استناد میشود به عقل و اجماع نیز استناد میشود. در گذشته بسیاری از احکام محدود بوده و در زمان حاضر موضوعاتی مطرح میشود که در چنین روایاتی نیامده است یا نظرات سختگیرانهای مطرح میشود که در فقه اسلامی ما با چنین شرایطی رو به رو نبودهایم. ما نمیتوانیم سختگیرانه به احکام شیعی نظر داشته باشیم و فقط احکام را ملاک قرار دهیم و بگوییم که باید همان اجرا شود.
در حالی که فقیه آگاه به زمانه میتواند با توجه به شرایط و زمانه احکام خود را بر پایه استدلال شرعی و عقلی فتوای خود را اعلام نماید. ما نمیتوانیم برای کسانی که مشکلی دارند فقط بگوییم که باید سفر بروند تا بتوانند روزه خود را نگیرند و تأکید کنیم که در هر حالی باید روزه گرفت. دین اسلام دین سخت و جمودی نیست. آیتالله زنجانی در صدور چنین حکمی پا را فراتر از حکم منصوص گذاشته و آن هم برای این است که مکلف بتواند وظیفهاش را انجام دهد.
اما حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدمهدی گرجیان، عضو هیأت علمی گروه فلسفه و کلام و معاون پژوهشی و فناوری اطلاعات دانشگاه باقرالعلوم (ع) واکنش بسیار تندی در مورد این فتوا نشان میدهد؛ واکنشی که ظاهر امر بر این است که در بحثهای طلبگی و حوزی جایی ندارد و وی در واکنش به یک مسأله خرق عادت میکند و گفته یک مرجع تقلید را قیاسی ابلیسی میداند.
وی در مورد این نظر گفت: این فتوا، خرق اجماع کل علمای عالم اسلام است. اگر قولی در میان اقوال مطرح شود که در تاریخ هیچ قولی با او همراهی نکند؛ مثل همین حالتی که اکنون به وجود آمد، به آن خرق اجماع مرتب میگویند، چون نه علمای شیعه و نه علمای سنی تاکنون چنین اظهار نظری نداشتند.
وی افزود: ممکن است کسی بخواهد حرف جدیدی بزند تا دیگران بگویند او نوپرداز است و معروف شود. اگر این گونه باشد، بحث مبنای دینی ندارد اما اگر بخواهد مبنای دینی داشته باشد این قول با اجماع مرتب علما در طول تاریخ و اجماع مرتب علما در عصر حاضر مخالفت دارد، لذا این قول هیچ سندیتی ندارد و اگر سندیتی داشت در طول تاریخ یکی از علمای شیعه و سنی به چنین قولی قائل میشد.
وی در پاسخ به این که ایشان در مقدمه این فتوا استناد میکند به حدیثی و بعد نتیجه میگیرد، نظر شما در این ارتباط چیست، گفت: بسیاری از فتواهای ناصحیح هم مستند به حدیث است اما چه حدیثی؟ اولا باید سند حدیث را نگاه کرد. دوم باید دلالت را نگاه کرد یعنی حدیث سندا و دلالتا باید مورد تأیید باشد.
گرجیان در ادامه سخنانش اظهار داشت: حدیثی که ایشان مطرح میکند در رابطه با «ذی العُطاش» است. ذی العُطاش به افرادی میگویند که بیماری تشنگی شدید دارند اگر این افراد چند دقیقهای آب نخورند میمیرند. یعنی اگر هر روز بیست لیتر هم آب بخورد باز احساس تشنگی میکند. ذی العطاش مورد مستثنی است؛ فردی است که بیمار است و همیشه باید آب بنوشد و اگر چند دقیقهای آب نخورد میمیرد. البته ذی العطاش فردی است که هیچ گاه امید سلامتی و خوب شدن ندارد تا در آن زمان روزه بگیرد. نمیتوان این حالت را با حالت بیان شده توسط آقای زنجانی مقایسه کرد؛ این همان قیاس ابوحنیفه است که امام صادق (ع) در پاسخ او فرمود این قیاس ابلیس است!
این گونه سخن گفتن درباره حکم یک مرجع تقلید اساسا با اساس طبلگی در تعارض است. اگر جای بحثهای فراوان فقهی و حقوقی در حوزه برپا نگردد در کجا باید برپا شود؟ به فرض حکم جدید آیتالله زنجانی به گفته گرجیان برای معروف شدن باشد! اما این حکم از زبان یک مجتهد و مرجع تقلید باید شده است دیگر. حتی اگر حکمی غلط هم باشد! نباید آن را ابلیسی دانست که دیگر هیچ مجتهدی را جرأت بیان فتوای نو نخواهد بود! میشود مناظره کرد، استدلال کرد و... اما نمیتوان زبان به طعن و تهمت گشود. این از سیاق حوزویان به دور است.