بسمه تعالی
با نام خدای عشق آغاز میكنم
فارغ از هر چه كه هست
فارغ از هر بحث سیاسی و انتخاباتی
فارغ از كمبودهای اقتصادی
فارغ از فراموشی مردمانی كه فقط زمان سختی به یادشان هستیم
فارغ از مردمانی كه فقط سالی چند بار برای تزئین روزنامههامان عكسی از آنها میگذاریم.
فارغ از زنانی كه دوشادوش مردان برای برپا داشتن و عزت سیه چادرهای عشایری كار میكنند و مهر مادریشان افزون از همه مادرهای غرق در رفاهند.
فارغ از ارادتم به استاد بزرگ عشایری ایران و جهان استاد محمد بهمن بیگی عزیز
می گویم:
من یك عشایر زاده ام
بر این بودنم افتخار میكنم
و همیشه بر دستان پینه بسته و بزرگ و عشایری پدرم كه برای تهیه لقمهای نان حلال كه فارغ از تملقگویی و مجیز خوانی بر سفرهمان گذاشت تا امروز بر حق باشیم و حرف ناحق را نپذیریم بوسه میزنم.
بر دستان پرمهر و زخم خورده مادرم كه از هیچ كوششی برای زندگیمان دریغ نكرد،
تربیتمان كرد اگرچه خودش سواد نداشت، شب نخوابید تا ما را تشویق به علم آموزی كند،
هیچ گاه آفتاب قبل از او سر برنیاورد و شامگاه یاد ندارم زودتر از همه بچهها و شو و رمههایش خفته باشد.
مادرم اقتصاد و تولید ملی را از خانه به ما آموخت؛ زمانی كه شاید تنها پوشاك و كتاب و قلمهامان را از بازار تهیه میكردیم و آنچه از فرش و خورد و خوراك میخواستم با دستان هزار هنرش تهیه میشد.
تار و پود قالی و آفرینش نقشهای زیبا را خداوند به دستانش هدیه داده بود.
آهای مادرم
من بر دستان پر مهرت بوسه میزنم.
لر، ترك، عرب، بلوچ، بختیاری، سیستانی، مازنی، گیلك، تركمن، بندری، خوزی و هر جایی كه باشم عشیرهزادهام و بر فرهنگ غنی عشیرهای ام افتخار میكنم. من اگر گرسنگی نكشیده ام، اما طعم دردناك فقر را خوب میشناسم. من به اقتدار و عزت نظام اسلامی و كشور عزیزم میاندیشم. باید كه بلند باشی و شایسته بهترینها وطنم.
آنان كه فقط لباس عشیره ای میپوشد كه خود را همرنگ عشایر جلوه دهند، همرنگ نیستند و نمیشوند. باید عشیره ای زندگی كنی. باید درد را همراه با امید درك كنی. باید دانه دانه خاك و قطره قطره آب را بفهمی.
بايد باران باشي
تا بداني عشاير يعني چه
فرستنده: محمد علی زارعی
* برای آشنایی با شرایط و نحوه همکاری با «نگاه شما» اینجا را کلیک کنید.