امروز 27 تيرماه سالروز پذيرش «قطعنامه 598 » سازمان ملل متحد توسط جمهوري اسلامي ايران است.
قطعنامه 598 شوراي امنيت سازمان ملل در تاريخ 27 تيرماه 1367، از سوي ايران پذيرفته شد و انعكاس ويژهاي در محافل خبري جهان داشت. اين قطعنامه، هشتمين قطعنامه شوراي امنيت در خصوص جنگ تحميلي عراق عليه ايران بود كه شوراي امنيت از ابتداي تجاوز عراق صادر كرده بود.
هرچند سازمان ملل در تاريخ 13709/18 عراق را به عنوان متجاوز اعلام كرد، ولي صدور قطعنامه و توجه به اين امر محافل سياسي خبري دنيا را به خود معطوف كرد.
سردار دكتر حسين علايي فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در دفاعمقدس، در گفتوگو با ايسنا به واكاوي پذيرش قطعنامه 598 پرداخته است.
سردار علايي گفت: كشورهاي آمريكا و شوروي سابق از زمستان سال 1365 و پس از عمليات والفجر 8 احساس كردند كه ايران ميتواند پيروز اين جنگ باشد و حكومت بعث را ساقط كند، بنا براين تصميم گرفتند تا شرايط را به نفع كشور عراق تغيير دهند.
وي افزود: هر جنگي كه آغاز ميشود روزي بايد به پايان برسد و مهمترين مساله براي هر كشور آغازگر جنگ اين است كه چگونه آن را به پايان برساند. نمونههايي كه با آغاز هر جنگ ممكن است رخ دهد در ابتدا اين است كه، كشوري كه جنگ را آغاز كرده به اهداف خود خواهد رسيد و ديگري نيز، كشوري كه قرباني تجاوز شده است بتواند آغازگر جنگ را از رسيدن به هدفش مأيوس كند و در شرايطي كه طرفين نمي توانند يكديگر را شكست دهند اين مساله نيازمند مذاكره مستقيم يا از طريق طرف ثالث ممكن است تا جنگ را به شيوهاي كه طرفين راضي هستند به پايان برسانند. همچنين كشوري كه قرباني تجاوز شده است بايد جنگ را به گونهاي هدايت كند كه متجاوز از بقاي خود احساس خطر كند.
اين فرمانده دوران دفاع مقدس درباره اهداف صدام از تجاوز به ايران گفت: حداقل هدف صدام از آغاز جنگ تحميلي بياعتبار كردن «معاهده 1975 » بود. هدف مياني رژيم بعث عراق نيز اين بود كه خوزستان را به تصرف خود در بياورد و حكومتي طرفدار عراق در آن ايجاد كند و در نهايت حداكثر هدف عراق ساقط كردن نظام جمهوري اسلامي ايران بود.
وي يادآور شد: عراق در سالهاي اول جنگ به هيچ كدام از اين اهدافي كه از پيش تعيين كرده بود دست نيافت و يك سال و نيم پس از آغاز جنگ تحميلي نيز ايران موفق شد بيشتر سرزمينهايش را كه در تصرف عراق بود، بازپس بگيرد.
سردار علايي درباره شرايطي كه ايران براي پذيرش قطعنامه 598 در نظر گرفته بود، نيز اظهار كرد: ايران ابتدا در نظر داشت تا سرزمينهاي اشغال شدهاش را از تصرف رژيم بعث عراق خارج و ارتش عراق از خاك خود بيرون كند. دومين طرح نيز اعتبار بخشيدن به معاهده 1975 بود كه صدام چهار روز پيش از آغاز جنگ تحميلي آن را در مجلس ملي عراق پاره كرده بود در حالي كه بر اساس اين قرارداد، خط «تالوگ» اروندرود به عنوان خط مرزي ميان ايران و عراق به حساب ميآمد. همچنين عراق بايد در مجامع رسمي به عنوان آغازگر جنگ شناخته ميشد تا تمام بار حقوقي و خسارت جنگي بر عهده اين كشور باشد. آخرين طرح ايران براي پذيرش قطعنامه اين بود كه عراق خسارتهاي ويرانههاي ناشي از جنگ كه اين كشور مسبب آن بود را به ايران بپردازد.
رئيس اسبق ستاد مشترك سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ادامه داد: بر همين اساس پس از فتح خرمشهر، جنگ خاتمه نيافت زيرا بخشي از خاك ايران همچنان در اشغال عراق بود و دولت عراق از پذيرفتن معاهده 1975 خودداري ميكرد و ايران نيز به دنبال آن بود تا مراكز رسمي و بينالمللي مانند سازمان ملل، عراق را به عنوان آغازگر جنگ مشخص و معرفي كند اما متاسفانه شوراي امنيت سازمان ملل متحد در طول جنگ رفتار درستي را از خودش نشان نداد و قطعنامههايي را كه در طول هشت سال جنگ تحميلي صادر ميكرد به نفع عراق به حساب ميآمد. حتي قطعنامه 598.
وي يادآور شد: ايران در سالهاي پاياني جنگ تحميلي توانست فضاي جنگ را به خاك دشمن بكشاند و شرايط را به گونهاي كه به نفع ايران بود، تغيير دهد. در اين هنگام كشورهاي آمريكا و شوروي سابق از زمستان سال 1365 و پس از «عمليات والفجر8 »( فتح فاو) احساس كردند كه ايران ميتواند پيروز اين جنگ باشد و حكومت بعثي عراق را ساقط كند و از آنجايي كه پيروز شدن ايران در جنگ به عنوان ساقط شدن رژيم عراق در ميان مدت به حساب ميآمد بنا براين تصميم گرفتند تا شرايط را به نفع كشور عراق تغيير دهند. همچنين ادامه يافتن جنگ به منظور توسعه نفوذ ايران در كشور عراق نيز تلقي ميشد. بنابراين آنها به اين نتيجه رسيدند كه بايد قطعنامهاي به تصويب برسانند كه هر دو طرف بتوانند آن را بپذيرند تا جنگ خاتمه يابد و از پيروز شدن حتمي ايران در جنگ جلوگيري كنند.
سردار علايي توضيح داد: در روز 29 تيرماه سال 1366 قطعنامه 598 به تصويب رسيد. اگرچه بندهايي از اين قطعنامه مورد توجه ايران بود و سازمان ملل متحد بر اساس بند «ششم» اين قطعنامه كميتهاي را مبني بر شناختن متجاوز در جنگ تشكيل داد اما در بند اول آن درخواست آتشبس و عقبنشيني به مرزها عنوان شده بود و اين در حالي بود كه تا زماني كه عراق به عنوان متجاوز در بخشهايي از خاك ايران حضور داشت در قطعنامههايي كه از پيش صادر ميشد هيچگاه از طرفين خواسته نميشد تا به مرزها عقبنشيني كنند.همچنين در بندهاي ديگر براي نحوه برآورد خسارت كميتهاي تشكيل شد اما باز هم تصويب اين قطعنامه در مجموع به نفع عراق بود.
وي با اشاره به سالهاي پاياني هشت سال جنگ تحميلي توضيح داد: در سالهاي پاياني اين جنگ، قدرتهاي بزرگ جهاني علاوه بر حمايتهاي مالي و تسليحاتي از عراق،خود نيز به صورت مستقيم عليه ايران در خليج فارس وراد جنگ شدند و درگيريهاي نظامي را با ايران ايجاد كردند به گونهاي كه آمريكا 9 بار به سكوهاي نفتي، قايقهاي تندرو ، ناوها و هواپيماي مسافربري كشورمان در خليج فارس حمله كرد. بايد گفت در آن سالها تعادل و موازنه جنگ به نفع عراق به صورت فاحشي تغيير يافت و ايران به اين نتيجه رسيد كه در اين شرايط خاص پذيرش قطعنامه ميتواند به نفع كشور باشد.
اين فرمانده دوران دفاع مقدس افزود: پذيرش قطعنامه 598 در سال 1367 منجر شد تا ايران به خواستههايش كه در ابتداي گفتوگو به آن اشاره شد دست يابد و عراق در نهايت به عنوان آغاز گر جنگ شناخته شود.
وي درباره پرداخت غرامت از سوي عراق به كشورمان نيز اظهار كرد: در قطعنامه 598 به چگونگي پرداخت غرامت و خسارت ناشي از تجاوز عراق به ايران اشارهاي نشده است و تكليف آن نامشخص است. اين در حالي است كه در سال 1990 ميلادي و در زمان حمله عراق به كويت، كميتهاي از سوي سازمان ملل متحد ايجاد شد و خسارت مستقيم ناشي از تجاوز عراق به كشور ايران را حدود 100 ميليارد دلار برآورد كرد. همچنين خسارت غيرمستقيم ناشي از جنگ را نيز حدود 300 ميليارد دلار اعلام كردند. اين در حالي است،هنگامي كه عراق به كويت حمله كرد كشورهايي كه عضو دائمي شوراي امنيت در سازمان ملل متحد بودند به مخالفت با عراق پرداختند و در همان قطعنامه اول عراق را مجبور كردند كه خسارت و غرامتهاي ناشي از اشغال كويت را بپردازد. بر اين اساس پس از سقوط صدام، دولت عراق تا كنون عراق 36 ميليارد دلار به كشور كويت پرداخته است.
متن قطعنامه 598 و بيانيه شوراي امنيت:
شوراي امنيت با تاييد مجدد قطعنامه (1986) 582 خود، با ابراز نگراني عميق از اينكه عليرغم درخواستهايش براي آتشبس، منازعه بين ايران و عراق به شدت سابق با تلفات شديد انساني و تخريب مادي ادامه دارد، با ابراز تاسف از آغاز و ادامه منازعه، همچنين با ابراز تاسف از بمباران مراكز صرفا مسكوني غيرنظامي، حملات به كشتيراني بيطرف يا هواپيماهاي كشوري، نقض قوانين بينالمللي انساندوستانه و ديگر قوانين ناظر بر درگيري مسلحانه، به ويژه كاربرد سلاحهاي شيميايي برخلاف الزامات پروتكل 1925 ژنو، با ابراز نگراني عميق نسبت به احتمال تشديد و گسترش بيشتر منازعه، مصمم گرديد به تمامي اقدامات نظامي بين ايران و عراق خاتمه بخشد، معتقد گرديد كه ميبايد يك راه حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پايدار بين ايران و عراق به دست آيد.
با يادآوري مفاد منشور ملل متحد، به ويژه تعهد همه دول عضو به حل اختلافات بينالمللي خود از راههاي مسالمتآميز به نحوي كه صلح و امنيت بينالمللي و عدالت به مخاطره نيفتد، با حكم به اين كه در منازعه ما بين ايران و عراق زمينه صلح حاصل شده است، با اقدام براساس مواد 39 و 40 منشور ملل متحد؛
1_ خواستار آن است كه به عنوان يك قدم اوليه جهت حل و فصل (مناقشه) از راه مذاكره، ايران و عراق يك آتشبس فوري را رعايت كرده، به تمامي عمليات نظامي در زمين، دريا و هوا خاتمه داده و تمامي نيروهاي خود را بدون درنگ به مرزهاي شناختهشده بينالمللي بازگردانند.
2_ از دبيركل درخواست ميكند كه يك تيم ناظر ملل متحد را براي بررسي، تاييد و نظارت بر آتشبس و عقبنشيني نيروها اعزام نمايد و همچنين از دبير كل درخواست مينمايد با مشورت طرفين درگير، تدابير لازم را اتخاذ نموده، گزارش آن را به شوراي امنيت ارائه نمايد.
3_ مصرانه ميخواهد اسراي جنگي آزاد شده و پس از قطع مخاصمات فعال كنوني، براساس كنوانسيون سوم ژنو 12 اوت 1949، بدون تاخير به كشور خود بازگردانده شوند.
4_ از ايران و عراق ميخواهد با دبيركل در اجراي اين قطعنامه و در تلاشهاي ميانجيگرانه براي حصول يك راه حل جامع، عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول دو طرف در خصوص تمام موضوعات موجود، منطبق با اصول مندرج در منشور ملل متحد، همكاري نمايند.
5_ از تمامي كشورهاي ديگر ميخواهد كه حداكثر خويشتنداري را مبذول دارند و از هرگونه اقدامي كه ميتواند منجر به تشديد و گسترش بيشتر منازعه گردد احتراز كنند و بدينترتيب اجراي قطعنامه حاضر را تسهيل نمايند.
6_ از دبير كل درخواست مينمايد كه با مشورت با ايران و عراق، مساله تفويض اختيار به يك هيات بيطرف براي تحقيق راجع به مسئوليت منازعه را بررسي نموده و در اسرعوقت به شوراي امنيت گزارش دهد.
7_ ابعاد خسارات وارده در خلال منازعه و نياز به تلاشهاي بازسازي با كمكهاي مناسب بينالمللي پس از خاتمه درگيري تصديق ميگردد و در اين خصوص از دبير كل درخواست ميكند كه يك هيات كارشناسان را براي مطالعه موضوع بازسازي و گزارش به شوراي امنيت تعيين نمايند.
8_ همچنين از دبيركل درخواست ميكند كه با مشورت با ايران و عراق و ديگر كشورهاي منطقه، راههاي افزايش امنيت و ثبات منطقه را مورد مداقه قرار دهد.
9_ از دبير كل درخواست ميكند كه شوراي امنيت را در مورد اجراي اين قطعنامه مطلع نمايد.
10_ مصمم است براي بررسي اقدامات بيشتر جهت رعايت و اجراي اين قطعنامه در صورت ضرورت جلسات ديگري مجددا تشكيل دهد.