
معماي گم شدن يك دختر نوجوان در صحنه مرگ مرموز مادر و برادر خردسالش پس از 2 سال هنوز در هالهاي از ابهام است. فرضيههاي عجيبي در ماجراي اين پرونده پيچيده وجود دارد و بازپرس ويژه قتل تصميم گرفت عكس دختر ناپديد شده را براي رديابي وي دراختيار روزنامهها قرار دهد.
به گزارش ايران روز 21 مرداد سال 89 ماجراي مرگ تلخ مادر و پسربچهاي در خانهشان به كلانتري 140 باغ فيض مخابره شد.
وقتي مأموران خود را به محل حادثه رساندند و پاي در خانه مرگ در بزرگراه آيتالله كاشاني گذاشتند با اجساد زن و مردي مواجه شدند كه به خاطر گذشت زمان از مرگ آنها بشدت متعفن شده و قابل شناسايي نبودند. در حالي كه مشخص نبود اين زن و مرد چرا از پاي درآمدهاند، بازپرس شهرياري دستور داد تيمي از پزشكي قانوني و كارآگاهان جنايي وارد عمل شوند.
بررسيهاي ميداني نشان داد كه يكي از قربانيان پسربچه بوده و به خاطر بادكردگي جسد ابتدا تصور ميشد كه مرد است، اما درخصوص ديگر قرباني فرضيههاي عجيبي مطرح شد.
اجساد در اتاق خواب و در كنار هم ديده ميشد كه هيچ آثار زخمي نداشتند، بههمريختگي خانه و اين كه اثاثيه بستهبندي شده بودند، اين فرضيه را مطرح كرد كه اعضاي خانواده قصد اسبابكشي داشتهاند.
كارآگاهان اداره 10 بلافاصله به شناسايي خانواده قربانيان پرداختند و پي بردند در آنجا يك مادر با دختر نوجوان و پسر خردسالش زندگي ميكردند، اما هيچ اثري از سومين عضو خانواده نبود.
روزهاي نخست حتي مشخص نبود كه قرباني مادر خانواده است يا دخترش، چرا كه تحقيقات پليسي نشان داده بود اين دختر با وجود 13 ساله بودن جثه بزرگي داشته و موهايش را نيز مانند مادرش رنگ كرده بود.
همزمان با اين پيچيدگيها، كارآگاهان پي بردند مادر خانواده كه فاطمه نام داشته و 39 ساله است با متاركه از همسرش از لحاظ روحي و رواني خيلي به هم ريخته و تحت مراقبتهاي ويژه قرار داشت و به خاطر بدبيني به اطرافيانش نه تنها از شوهرش جدا شده، بلكه به تنهايي و فقط با دو بچهاش زندگي ميكرد.
مادر فاطمه درباره روز حادثه به پليس جنايي گفت: چند روزي بود دخترمان جواب تلفنهايمان را نميداد، نگران بوديم و به در خانهشان رفتيم. هرچه در زديم كسي جوابگو نبود تا اينكه از يك قفلساز كمك خواستيم و در خانه را باز كرديم.
زماني كه وارد خانه شديم بوي بدي را احساس كرديم، هرچه دختر و نوههايم را صدا ميكردم جوابم را نميدادند. وارد اتاق خواب شديم فكر كردم نوهام در كنار مادرش خوابيده است، چون روي آنها پتو كشيده شده بود.
احساس كردم خواب هستند، به آرامي نزديك دخترم شدم وقتي پتو را از روي آنها كنار كشيدم با صحنه وحشتناكي روبهرو شدم، انگار مدتي بود دختر يا نوه 13 ســــاله و 10 سالهام ديگر زنده نبودند و اجساد آنها ظاهر مناسبي نداشت كه بلافاصله با پليس تماس گرفتم ولي هرچه به دنبال دخترم يا نوهام كه «ريحانه» نام دارد گشتيم وي را پيدا نكرديم.
در اين مرحله براي اينكه مشخص شود گمشده اين خانواده فاطمه، مادر خانواده است يا دختر نوجوانش تيمي از پزشكي قانون مأموريت يافت تا علت مرگ پسر 10 ساله به نام محمدمهدي و زن ديگر را شناسايي و مشخص كنند اين زن چند ساله بوده است.
بدين ترتيب و در حالي كه تيم پليس قضايي در برابر پيچيدگي عجيبي قرار گرفته بودند كارشناسان پزشكي قانوني اعلام كردند قرباني زن همان فاطمه مادر خانواده بوده و اين زن به همراه پسرش بهخاطر خوردن داروي مرگبار از پاي درآمدهاند.
با اين نظريه علمي و گمشدن دختر 13 ساله خانواده فرضيهاي مبني بر خودكشي خانوادگي مطرح شد كه ريحانه در اين تصميم مادرش و برادر 10 سالهاش را همراهي نكرده و با ترك خانه فراري شده است.
در فرضيه ديگري، كارآگاهان جنايي احتمال ميدهند كه مادر و پسر قرباني توطئه آشنايي شدهاند و در حال حاضر دختر نوجوان سرنوشت مرموزي نزد عامل اين توطئه داشته و شايد در اسارتگاه قاتل زنداني باشد.
در آخرين فرضيه، پليس و بازپرس شهرياري احتمال دادهاند كه ريحانه از جزئيات قتل مادر و برادرش اطلاع داشته و خودش فراري شده است.
2سال بعد در حالي كه هيچ سرنخي از ريحانه به دست پليس نيفتاده است پس از گذشت 2سال پدر خانواده خواستار رديابي وي شد و تيمي از مأموران اداره 11 پليس آگاهي پايتخت باتوجه به تخصص خود در پيدا شدن گمشدگان وارد عمل شدند.
كارآگاهان در اين مرحله به تجسسهاي ويژه در زندان، بهزيستي، كلانتريها و حتي اجساد ناشناس پرداختند و پس از2 سال هيچ ردي به دست نياوردند.
بنا بر اين گزارش، بازپرس شهرياري براي باز شدن گره كور اين پرونده با تقاضاي انتشار عكس ريحانه 13 ساله از كساني كه اين دختر را ميشناسند و از سرنوشت وي اطلاعاتي دارند خواست با شمارههاي 51055511 و 51055611 تماس بگيرند.