اولين بار پروين خبر را داد و گفت كه قرار است كانون پيشكسوتان باشگاه پرسپوليس راهاندازي شود. او گفت كه قرار است در اين نشستها پيشكسوتان اين باشگاه دور هم جمع شوند و تصميمگيري كنند. پروين اينها را گفت اما نگفت كه چگونه كميته يا كانون پيشكسوتان يك باشگاه مستقل از آن باشگاه عمل ميكند و فعاليتش كاملا مستقل و مجزا از باشگاه مربوطه است.
به گزارش خبرگزاري فارس، امروز اولين نشست كانون پيشكسوتان باشگاه پرسپوليس برگزار شد و چهرههايي نظير علي پروين، امير عابديني، حسين هدايتي، همايون بهزادي، احمدرضا عابدزاده و ... در اين جلسه حضور داشتند.
اولين نكته محل برگزاري اين جلسه است. باشگاه استيل آذين به عنوان خانه پيشكسوتان پرسپوليس در حالي انتخاب شده كه هيچكس نيست كه نداند هدايتي و كاشاني چه مشكلاتي با يكديگر دارند. اين اولين ابهام در تشكيل كانون پيشكسوتان باشگاه پرسپوليس است و اين سؤال مطرح ميشود كه چرا بايد باشگاه استيل آذين تبديل به محل نشست پيشكسوتان پرسپوليس شود.
سوال و اما و اگرها در اين زمينه زياد است. مثلا اينكه اين كميته قرار است چه تصميماتي بگيرد و چه كمكي به باشگاه پرسپوليس كند؟ پيشكسوتاني كه تا ديروز شايد برخي از آنها از حضور در كنار يكديگر امتناع ميكردند، امروز چه هدفي را دنبال ميكنند؟ جمع شدن پرسپوليسيهاي ديروز يا به قولي عاشقان واقعي قرمزها نكته بدي نيست، اما با اندكي تعمق و تفكر بازهم بايد به نام پرسپوليس فكر كرد و گفت هواداران پرسپوليس كه صاحبان اصلي اين باشگاه هستند، در اين جنگ زرگري چه جايگاهي دارند؟ آيا سرنوشت اين كميته و دودستگي ها فرجام خوشي براي هواداران پرسپوليس دارد يا دوباره بايد شاهد افسوسها و نگراني ميليونها هوادار بود؟
افرادي كه در اين نشست بودند پاسخ اين سؤال را اينگونه دادند كه ميخواهيم به پرسپوليس كمك كنيم و قصد ما حاشيهسازي نيست. حال اين سؤال مطرح ميشود كه اين كميته چگونه قرار است به پرسپوليس كمك كند؟
نگاهي به اظهارات برخي از اعضا پس از جلسه امروز بهتر ميتواند ما را به پاسخ اين سؤال برساند. امير عابديني، علي پروين و حسين هدايتي امروز اعلام كردند كه پرسپوليس بايد به صاحبان اصلي خود بازگردانده شود و افرادي كه در اين تيم سابقهاي نداشتند، بايد بروند.
از اين گونه اظهارنظرها اين گونه استنباط ميشود كه اين سه و افراد ديگري كه در شرايط كنوني بنا به هر دليلي به يكديگر نزديك شدهاند، خواهان حضور در اين تيم هستند.
به عبارت ديگر اين افراد خواهان حضور در پرسپوليس و در اختيار گرفتن اين تيم هستند. با اين پيش زمينه ميتوان بهتر به سؤال مطرح شده پاسخ داد و آنهم اينكه اين موارد در آستانه آغاز ليگ برتر چه كمكي به پرسپوليس ميكند؟ بر فرض مثال كه اين افراد هم به پرسپوليس بيايند؛ آيا در فاصله اندك باقيمانده تا شروع ليگ برتر ميتوانند كار خاصي انجام دهند؟ آيا اساساً پرسپوليس فقط با حضور اين افراد رنگ موفقيت را ميبيند؟ آيا نگران كردن هواداران در اين موقعيت با چنين اظهار نظراتي ميتواند به اين تيم كمك كند؟
امير عابديني امروز درخواست ميكند كه پرسپوليس به صاحبان اصلياش بازگردد. در اينكه او مدير خوبي است، شكي نيست اما آيا يك مدير خوب در وهله اول نبايد به تيم خودش بپردازد؟ مگر نه اينكه عابديني اكنون مدير عامل باشگاه داماش است و تيمش هم در ليگ برتر حضور دارد. پس چه دليلي دارد كه وي هر روز و به بهانههاي مختلف درباره پرسپوليس اظهار نظر ميكند؟ آيا اين كار حرفهاي است؟ آيا يك مديرعامل خوب و حرفهاي چنين كاري را انجام ميدهد؟ ايا اگر امروز كسي درباره باشگاه داماش اظهار نظر كند، عابديني ناراحت نميشود؟ آيا عابديني به احساسات مردم استان گيلان كه ميخواهند نماينده رشت در ليگ برتر موفق باشد، به همان اندازهاي كه براي پرسپوليس نگران است، فكر ميكند؟ مگر عابديني در نشست خبري خود نگفته بود ذوالفقارنسب استقلالي است و انتقاد كرده بود كه چرا از او براي حضور در كميته فني دعوت شده پس چگونه است كه امروز اعلام شد از او براي حضور در نشست كانون پيشكسوتان دعوت شده است؟
اصولا متر و معيار اينكه صاحبان اصلي پرسپوليس چه كساني هستند، چيست؟ شايد برخي از هواداران دل خوشي از كاشاني نداشته باشند اما آنها نيز راضي نيستند كه پرسپوليس در اين شرايط و در آستانه ليگ برتر به دو تكه تقسيم شود كه يك سمت آن پيشكسوتان باشند و سمت ديگر تيم پرسپوليس. آيا در شرايط كنوني افرادي كه سنگ هوادار را به سينه ميزنند و از شرايط پرسپوليس اظهار نگراني ميكنند، نگران استرس و دغدغه هوادار نيستند؟ آيا دو قسمت كردن پرسپوليس هوادار را آرام ميكند؟ حالا كه كار به اينجا كشيده شده آيا بايد امثال استيليها، عاشوريها، مايليكهنها، خوردبينها، پنجعليها و .... از جمع پيشكسوتان جدا كنيم و كساني در جبهه ديگر نشست برگزار مي كنند را جمع عرق ريختههاي سرخ پوشان بياوريم؟!
سادهترين راهكار اين است كه براي رسيدن به موفقيت و براي سربلندي پرسپوليس اتحاد و همدلي بهترين روش است. عاشقان واقعي پرسپوليس كساني هستند كه منافع شخصي فداي نام و اعتبار پرسپوليس و بعضا براي تكرار روزهاي خوش اين تيم انسجام را تقويت ميكنند و حتي بعضا با سكوتشان بسياري از ناگفتهها و راه حلها را ارائه ميدهند. انحراف بدترين درد براي پرسپوليس است و با بازيهاي خودي و غير خودي نبايد به اعتبار پرسپوليس چوب حراج زد و هواداران را نگران كرد.
هواداران در واقع صاحبان اصلي اين تيم هستند و ممكن است خيلي از آنها با مديريت فعلي رابطه خوبي نداشته باشند همانطور كه ممكن است خيلي از پرسپوليسيها مديريت كاشاني را دوست داشته باشند و شرايط كنوني را رضايتبخش بدانند. اينكه در چنين موقعيتي به نام هوادار و به كام خود اظهار نظر كنيم، قطعا پرسپوليس را وارد حاشيه و چالش خواهد كرد.
چرا در اين جلسات از افراد ناراضي كه با مديريت اين تيم مشكل دارند، دعوت شده است؟ دايي، عابدزاده، هدايتي، عابديني و البته پروين رابطه خوبي با كاشاني ندارند و حال با تشكيل كانون پيشكسوتان در واقع اپوزيسيوني را تشكيل دادند كه خطر آن را هر لحظه هواداران احساس ميكنند. چه تضميني وجود دارد كه پرسپوليس نتيجه نگيرد و اين افراد موضعگيري نكنند.
پول، منافع مادي و شهرت چقدر در تشكيل اين كانون و اتفاقات اخير نقش دارد؟ اين اتفاقات و اين اظهارنظرها چه كمكي به پرسپوليس ميكند؟ پرسپوليس امروز نياز به آرامش دارد. براي اينكه هوادارش نگران است كه مبادا اتفاقات گذشته بار ديگر تكرار شود. سؤال مهم اما اين است كه كانون پيشكسوتان تا چه اندازه ميتواند اين آرامش را به پرسپوليس تزريق كند؟