بازدید 10752
۹

مشکل اصلی عرصه مهدویت، شتابزدگی مستند ظهور نیست!

غلامرضا بهروز لک
کد خبر: ۱۶۰۱۱۹
تاریخ انتشار: ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۱۵:۱۱ 22 April 2011
چند صباحی است، مسأله مهدویت، این بار نه در قالب جشن های نیمه شعبان یا پیدایش جریان های انحرافی چون هشتگرد کرج و... بلکه در قالب عملکرد جمعی است که با ادعای انقلابی و مهدی باوری، اذهان مردم را به خود مشغول داشته و موجب در پیش گرفتن مواضع گاه گوناگون و در مجموع، انتقادی علیه خود شده‌ است؛ انتشار گسترده و سازمان یافته مستند «ظهور بسیار نزدیک است»، از سوی ایشان و به دنبال آن، مواضع علما، مسئولان در برابر آنان حتی طرح گزینه محاکمه و بازخواست قضایی ایشان، همگی تحولاتی بوده که در چند هفته گذشته، روزهای نخست سال جهاد اقتصادی را تحت الشعاع قرار داده است.

فارغ از اغراض و انگیزه‌های تولیدکنندگان این مستند و نیز انتقاد بجا و عالمانه‌ مراجع عالیقدر، علمای بزرگوار و متخصصان عرصه مهدویت پژوهی، مسأله ای که گویا، از همه این امور حیاتی‌تر و اساسی‌تر است، ریشه‌یابی مشکلاتی از این قبیل و اندیشه ای دوباره درباره جامعه انقلابی ما با آموزه مهدویت است.

بدون تردید، انقلاب ما به نام نیابت از حضرت مهدی (عج)، شکل گرفته و عالی‌ترین مقام این نظام مقدس نیز افتخار نیابت عام آن حضرت را دارد. تعابیر و ابراز ارادت و وفاداری رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی ـ قدس سره الشریف ـ و خلف صالح آن بزرگوار، مقام معظم رهبری ـ مد ظله العالی ـ به ساحت مقدس منجی عالم بشریت، همواره در گوش فرزندان انقلابی ایشان طنین انداز است. بشارت امام کاظم ـ علیه السلام ـ در خروج مردی از قم و زمینه سازی وی برای حکومت جهانی حضرت مهدی (عج)، سخنی تازه نبوده، بلکه در بیش از هزار سال مطرح بوده و در طلیعه انقلاب اسلامی نیز مومنان همدیگر را بدان بشارت می‌دادند.

اما آنچه جای شگفتی دارد، نسبت و رویکرد کلیت جامعه انقلابی ما به مهدویت است. آموزه مهدویت در نخستین دهه انقلاب اسلامی تا نیمه‌های دهه هفتاد، اسیر و در انحصار ادعایی تفاسیر انحرافی بقایای حجتیه بوده و حتی در سال های جنگ تحمیلی در جبهه‌های نبرد حق و باطل و به نحو بارزتری در پشت خط مقدم نیز گاه نغمه‌های آنچنانی از سوی ایشان مطرح شده و با موضع‌گیری منفی، همواره در راستای ستون پنجم دشمن رفتار کرده و به این ترتیب، با نهیب سترگ و قاطع رهبر کبیر انقلاب، این جریان موقتا خویشتن را در عقبه و چهره نفاق آلود پنهان کرد.

جای خالی رویکرد مثبت و پویا به آموزه مهدویت و انتظار، سبب شد تا جمعی از فرهیختگان و دلباختگان آن حضرت در حوزه‌ها و سپس در سطح گسترده رسانه‌ای و عمومی، مهدویت را این بار از نگاهی پویا و مثبت زنده و مطرح کنند.

همزمانی این دوره با رشد و گسترش ابعاد جهانی شدن از یک سو و مسائل و تحولات داخلی کشورمان در دوران پس از جنگ همراه با دیگر عوامل، سبب شد تا عطش و اقبال به مهدویت فزونی یابد؛ شکل گیری نهادها و موسسه‌های آموزشی و پژوهشی در حوزه‌های علمیه و سطح کشور، نمود بارزی از این امر بوده است.

گسترش رویکرد عمومی به خواندن دعای ندبه بر فراق و غیبت آن حضرت در سراسر کشور، جمعه‌های مردم ایران را جلوه‌ای دیگر بخشید و همچنین شکل‌گیری مراکز علمی، فرهنگی اختصاصی به مهدویت در حوزه‌های علمیه و شکل‌گیری کانون‌های مهدوی در مساجد، مدارس و دانشگاه‌ها و هیأت مذهبی، نمودهای گوناگون این عطش بوده‌اند.

به رغم گسترش توجه عمومی به آموزه مهدویت و نیز تلاش‌های علمی و ارزشمند بزرگان حوزه و دانشگاه در عرصه مطالعات مهدویت، گویا، هنوز رسالت بزرگی در این زمینه بر زمین مانده است!

اقبال عمومی، همواره با هیجان و شور و نشاط همراه است و کمتر حوصله تأملات و تدقیقات ظریف را دارد؛ اما هنگامی است که می‌بینیم به دلیل نبود پژوهش‌های عمیق در برخی از عرصه‌ها و زیرساخت‌های آموزه مهدویت و ابعاد و حدود ثغور آن، این اقبال عمومی گاه با سردرگمی و حتی سرخوردگی روبه‌رو می‌شود.

طرح دیدگاه‌ها و آرای گوناگون و گاه حتی معارض در مسائل فرعی مهدویت، نمود بارزی از این امر است. مردم نمی‌دانند آیا حضرت شهید خواهد شد یا نه؟ آیا پنجاه نفر از ارکان دولت حضرت از زنان هستند یا نه؟ آیا مسجد جمکران معتبر است یا نه؟

بنابراین، به یقین اگر دیدگاه واحدی در این زمینه‌ها عرضه می‌شد، مردم چندان به اضطراب و نگرانی نمی‌افتادند، ولی هنگامی که می‌بینند حتی بزرگان در این عرصه‌ها اختلاف نظر دارند، ابهام و درماندگی مردم بیشتر بروز می‌نماید.

این نکته بیانگر آن است که هنوز لازم می نماید، در عرصه مهدویت پژوهی، کارهای بسیاری انجام بدهیم که هنوز بدانها آگاه نیستیم. یقینا بیش از 1700 روایتی که در این عرصه در منابع شیعی و برخی منابع سنی نقل شده است، نیازمند تدقیق، بازنگری و سرانجام، پالایش هستند تا بتوان معرفت معتبر برگرفته از سرچشمه و معدن علوم اهل بیت عصمت و طهارت ـ علیهم السلام ـ را در این زمینه به تشنگان معارف مهدوی ارایه نمود.

عمده کاری که افزون بر تحقیقات علمای سلف پس از انقلاب صورت گرفته، ارایه و تهیه معجم احادیث امام مهدی (عج) در یک جا بدون نقد و پالایش محتوایی و سندی است که بسیاری از این اخبار، نیازمند بررسی دقیقتر سندی و دلالی هستند و با صرف یک حدیث، نمی‌توان حکم کرد.

اما به رغم چنین نیاز اساسی و به ضرس قاطع، می‌توان گفت هنوز این امر صورت نگرفته و حتی بسیاری از اهل نظر به دلیل سترگی این کار، همواره از ورود به آن برای غیر صاحب‌نظران بیم و هشدار داده‌اند، ولی هر چند این بیم و هشدار در جای خود درست است، دست در دست گذاشتن و تأخیر تا کی؟ آیا نبود کارشناسی شایسته و لازم در این زمینه، خود زمینه‌ساز شتابزدگی در فهم و برداشت از روایات مهدویت، به گونه مطرح در مستند یاد شده نیست؟!

2. امر اساسی تر و مهمتر آن است که متأسفانه، جامعه علمی ما هنوز عرصه مطالعات مهدویت را به صورت جدی به رسمیت نشناخته است. دانشگاه‌ها به هر دلیل، از ورود به این امر بازمانده‌اند و حتی تک واحد درسی نیز در دانشگاه‌ها برای مطالعه و تدریس مهدویت نمی‌توان یافت!

در حوزه‌های علمیه نیز به رغم شکل‌گیری رشته تخصصی مهدویت، هنوز شاهد مشکلات و ابهامات زیادی هستیم و گاه مسئولان تصمیم گیرنده در این زمینه، نسبت به نیاز به این موضوع تردید جدی دارند. نمونه بارز چنین تردیدی را می‌توان در عدم تصویب نهایی سرفصل‌های این رشته تخصصی پس از برگزاری تاکنون نزدیک هفت دوره سطح 3 آن هستیم. حتی تقاضای راه اندازی سطح 4 رشته تخصصی مهدویت با ابهام و بن‌بست‌ها و تردیدهای جدی‌تری روبه روست.

شاید نخست باید دید که دشمنان قسم خورده ما، همچون سران آمریکا، خود مراکز تحقیقی و علمی خاصی را به مطالعه این امر مقدس اسلامی اختصاص دهند و ما پشت سر آنها و با تردید وارد این میدان شویم!

3. بدون تردید، آموزه مهدویت صرفا مسأله‌ای کلامی نبوده و از ابعاد تاریخی، روایی، تفسیری، فلسفی، سیاسی، اجتماعی، روانشناختی، اخلاقی، تربیتی، راهبردی، آینده‌پژوهی و بسیاری ابعاد دیگر قابل مطالعه است. نگاه تنگ نظرانه غالبا مهدویت را از منظری صرفا کلامی یا تاریخی یا روایی می‌نگرد؛ اما به نظر می‌رسد، در شرایط امروزی و با پیدایش مطالعات چند رشتگی و بینارشتگی، ضرورت نگاه جامع به این عرصه هر چه بیشتر دیده می‌شود. در واقع در مطالعات اسلامی جاری مهدویت را می‌توان به شیعه شناسی تشبیه و تنظیر نمود که یک مطالعه چندرشتگی یا بینارشتگی است.

4. اسفناکتر از آموزش مهدویت، عرصه مهدویت پژوهی است؛ البته لازم نیست، نگاه تنک و کم مایه به این حوزه مطالعاتی را جستجو نماییم تا از زبان صرفا اندکی معدود بشنویم. حتی گوش ناشنوا نیز بی‌مهری‌ها و کم توجهی های حتی خواص ما را نسبت به این عرصه می‌شنود و رنج می‌برد. کم نیستند کسانی که خود، گاه جزو فرهیختگان حوزه و دانشگاه هستند، ولی در ضرورت رویکردهای عمیق علمی و پژوهشی و حتی امکان آن ابراز تردید می‌کنند.

شاید غلبه رویکردهای هیجانی، ژورنالیستی و گاه سیاسی و باندی به مهدویت، باعث تردید و تأمل این بزرگوراران شده است، ولی باید پرسید، آیا تهی بودن سراب را می‌توان دلیل بی اعتمادی به ماء معین دانست؟!

5 ـ نکته نهایی در این اجمال را باید نبود نگاه راهبردی و آینده پژوهانه به مهدویت در عرصه برنامه ریزی و اجرا دانست. بدون تردید، مهدویت آرمان هر شیعی است. صبح یک منتظر با عهد و پیمان با امام خویش آغاز می‌شود؛ اما گویا ثقل اصغر نیز دچار همان گرفتاری مهجوریت ثقل اکبر شده است. نبود رویکرد به قرآن کریم در جامعه و مدیریت و اجرا به عینه در عرصه مهدویت نیز جاری است.

مهدویت آرمانی است که می‌تواند الهام‌بخش و مدل و الگوی توسعه و پیشرفت و برنامه‌ریزی ما باشد؛ اما نگاه های سطحی، فردمحورانه و غیرعمیق به مهدویت، باعث شده است که تنها به صورت فردی به حضرت مهدی (عج) توجه نماییم و صرفا منتظر فرا رسیدن جامعه و حکومت مهدوی باشیم، ولی نتوانیم به فرموده امام سجاد (ع) انتظار فرج خویش را مصداق اعظم فرج نماییم.

یقینا انتظار فرج، زمانی بزرگترین فرج خواهد بود که الهام‌بخش برنامه‌ها و راهبردهای ما در عصر غیبت باشد و به صورت نه صرفا زبانی، بلکه در عمل و در برنامه ما تجلی نماید. بدون تردید، ما از این مرحله بسیار دوریم و آموزه مهدویت برای برنامه‌ریزی ما امری غریب و غیرالهام بخش باقی مانده است و اینجا نیز ما با آموزه مهدویت همچون قرآن کریم، تزیینی و نعوذ بالله حاشیه‌ای برخورد کرده‌ایم.

سرانجام، باید از تولید و تکثیر شتابزده این مستند اظهار تأسف نمود و تولیدکنندگان آن را تواصی به حق و همدیگر را تواصی به صبر و تأمل که آیا این ره‌ که می‌رویم، چنین شتابان، ما را به کدامین مقصد می‌رساند! اما جان سخن این است که توجه به مشکلات سطحی‌تر نباید ما را از توجه به مشکلات اساسی تر و جدی‌تر بازدارد.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۹
در سابقه کتب ومنابع شیعی ،دوکتاب ارزشمند وموثق اکمال الدین واتمام النعمه جناب شیخ صدوق ونیز مکیال المکارم جناب موسوی موجود است که هردو به امر حضرت نگارش شده است.
اساسا بزرگترین مشکل اینست که ما از وظایف خودد عصر غیبت وظهور نا اگاهیم .جامعه مهدوی چیست؟ چه خصوصیاتی دارد؟فرق جامعه مهدوی با حکومت مهدوی چیست؟اگر همین فردا حضرت ظهور کند ،ماآماده ایم؟؟؟!!!!
آمادگی یعنی تجهیز همه جانبه به ایمان وعلم وتقوی؟یا.....
سلام آقای دکتر بهروز لک ، زحمان شما در عرصه مهدویت استان آذربایجانغربی بر کسی پوشیده نیست ...
تو را به خدا جلو این کارهای نسنجیده بعضی ها را بگیرید تا دیگر مورد مضحکه خاص و عام نشویم .
با تشکر
خوب بود .اما نویسنده نتوانسته بود. پا از کفش انجمن بیرون بکشه و خلاصه این یکی هم دینش را برای خواند مقاله اش به دنیایش فروخته . بنده به عنوان یک انجمنی در قیامت چلو خیلی ها را می گیرم چون این مطالبی که داره نوشته میشه یک کلمه اش ازروی نیت پاک مرقوم نمیشه وهمه اش حرص دنیا در آن مشاهده میشه. خدا قضاوت خواهد کرد.
چه عجب یک حرف حساب زده شد
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی