حاشیه ای از مراسم اربعین در بیت رهبری

کد خبر: ۱۴۴۷۳۹
| |
29011 بازدید
«کیوان عزتی» در وبلاگ «یک استکان چای داغ» نوشت:

مشغول تماشای پخش مراسم اربعین حسینی و عزاداری دانشجویان در محضر امام خامنه ای روحی فداه بودم که مطلبی توجهم را به خود جلب کرد، زمانی که مداح جوان مراسم ، روضه ی حضور جابر در کنار قبر مطهر امام حسین علیه السلام در اربعین را می خواند مقام معظم رهبری به شدت می گریستند، اما وقتی مداح روضه ی حضور اهل بیت در روز اربعین در کنار قبر مطهر را شروع کرد ایشان سر خود را بلند کرده و بدون گریه و یا حتی بدون اینکه دستشان را طبق معمول مقابل صورت بگیرند به روبرو نگاه می کردند. بلافاصله به یاد حرف شهید مطهری در کتاب حماسه ی حسینی افتادم که ایشان بازگشت اسرا را در روز اربعین به کربلا از تحریفات عاشورا می دانند.

 ایشان می نویسند:

«نمونه ديگر، اربعين است. اربعين كه می‏رسد، همه، اين روضه را می‏خوانند و مردم هم خيال می‏كنند اين طور است كه اسراء از شام به كربلا آمدند و در آنجا با جابر ملاقات كردند و امام زين العابدين هم با جابر ملاقات كرد . در صورتی كه بجز در كتاب لهوف كه آن هم نويسنده‏اش يعنی‏ سيد بن طاووس در كتابهای ديگرش آن را تكذيب كرده و لااقل تاييد نكرده‏ است، در هيچ كتاب ديگری چنين چيزی نيست و هيچ دليل عقلی هم اين را تاييد نمی‏كند ، ولی مگر می‏شود اين قضايائی را كه هر سال گفته می‏شود از مردم گرفت؟! جابر اولين زائر امام حسين عليه‏السلام بوده است و اربعين‏ هم جز موضوع زيارت قبر امام حسين عليه‏السلام هيچ چيز ديگری ندارد. موضوع‏ تجديد عزای اهل بيت نيست، موضوع آمدن اهل بيت به كربلا نيست، اصلا راه شام از كربلا نيست ، راه شام به مدينه، از همان شام جدا می‏شود.»

البته هدفم از بیان حالت مقام معظم رهبری این نیست که با قطع و یقین بگویم که ایشان این روضه را از تحریفات می دانند و لذا علی رغم تلاش مداح برای ارائه ی روضه ای جانسوز ، ایشان اصلا نگریستند. و یا اینکه این روضه را جعلی می دانم، بلکه هدف اصلی بیان این نکته است که بقول شهید مطهری:

« آن چيزی كه بيشتر دل انسان را به درد می‏آورد اينست كه اتفاقا در ميان‏ وقايع تاريخی كمتر واقعه‏ای است كه از نظر نقلهای معتبر به اندازه حادثه‏ كربلا غنی باشد . من در سابق خيال می‏كردم كه اساسا علت اينكه اين همه دروغ در اين مورد پيدا شده ، اين است كه وقايع‏ راستين را كسی نمی‏داند كه چه بوده است ، بعد كه مطالعه كردم ديدم اتفاقا هيچ حادثه‏ای در تاريخهای دور دست مثل سيزده ، چهارده قرن پيش به اندازه‏ حادثه كربلا تاريخ معتبر ندارد . مورخين معتبر اسلامی از همان قرون اول و دوم قضايا را با سندهای معتبر نقل كردند و اين نقلها با يكديگر انطباق‏ دارد و به يكديگر نزديك هستند ، و يك قضايائی در كار بوده است كه سبب‏ شده جزئيات اين تاريخ بماند . يكی از چيزهائی كه سبب شده متن اين حادثه‏ محفوظ بماند و هدفش شناخته شود اين است كه در اين حادثه خطبه زياد خوانده شده . در آن عصرها خطبه حكم اعلاميه در اين عصر را داشت . همان‏ طور كه در اين عصر ، در جنگها مخصوصا اعلاميه‏های رسمی بهترين چيزی است كه‏ متن تاريخ را نشان بدهد ، در آن زمان هم خطبه‏ها اين طور بوده است . لذا خطبه زياد است ، چه قبل از حادثه كربلا و چه در خلال آن و چه بعد از آن كه‏ اهل بيت در كوفه ، در شام ، در جاهای ديگر خطبه‏هايی ايراد كردند . و اصلا هدف آنها از اين خطبه‏ها اين بود كه می‏خواستند به مردم اعلام كنند كه چه‏ گذشت و قضايا چه بود و هدف چه بود ، و اين خودش يك انگيزه‏ای بوده كه‏ قضايا نقل شود . در قضيه كربلا سؤال و جواب زياد شده است و همينها در متن تاريخ ثبت‏ است كه ماهيت قضيه را به ما نشان می‏دهد . در كربلا رجز زياد خوانده شده است ، مخصوصا شخص ابا عبدالله زياد رجز خوانده است و همين رجزها می‏تواند ماهيت قضيه را نشان بدهد .در قضيه كربلا چه قبل و چه بعد از آن ، نامه‏های زيادی مبادله شده است ، نامه‏هائی كه ميان امام و اهل كوفه مبادله شده است ، نامه‏هائی كه ميان‏ امام و اهل بصره مبادله شده است ، نامه‏هائی كه خود امام قبلا برای معاويه‏ نوشته است ( از اينجا معلوم می‏شود كه امام خودش را برای قيامی بعد از معاويه آماده می‏كرده است ) ، نامه‏هائی كه خود دشمنان برای يكديگر نوشته‏اند ، يزيد برای ابن زياد ، ابن زياد برای يزيد ، ابن زياد برای عمر سعد ، عمر سعد برای ابن زياد ، كه متن همه اينها در تاريخ اسلام مضبوط است . لذا قضايای كربلا ، قضايای روشنی است و سراسر آن هم افتخار آميز است . ولی ما چهره اين حادثه تابناك تاريخی را تا اين مقدار مشوه و بزرگترين خيانتها را به امام حسين عليه السلام كرده‏ايم كه اگر امام حسين‏ عليه السلام در عالم ظاهر بيايد و ببيند ، خواهد گفت كه شما بكلی قيافه‏ حادثه را تغيير داده‏ايد . آن امام حسينی كه شما در خيال خودتان رسم‏ كرده‏ايد كه من نيستم ، آن قاسم بن الحسنی كه شما در خيال خودتان رسم‏ كرده‏ايد كه برادرزاده من نيست آن علی اكبری كه شما در مخيله خودتان‏ درست كرده‏ايد كه جوان با معرفت من نيست ، آن يارانی كه شما درست‏ كرده‏ايد كه آنها نيستند . ما قاسمی درست كرده‏ايم كه آرزويش فقط دامادی‏ بوده ، آرزوی عمويش هم دامادی او بوده ! اين را شما با قاسمی كه در تاريخ بوده است مقايسه كنيد ...»

خلاصه اینکه: برای گریاندن مردم آنقدر نقل های صحیح و جانسوز داریم که نیازی به نقل روضه های مشکوک نداشته باشیم، مخصوصا از طرف دانشجویان که بیش از همه شعار عقلانیت می دهند.
اشتراک گذاری
سلام پرواز
سفرمارکت
برچسب منتخب
# خروج از ان پی تی # مرگ ترامپ # مکانیسم ماشه # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # پل ترامپ # حمله آمریکا به ایران
نظرسنجی
آیا اسنپ بک فعال می‌شود؟
الی گشت