با صعود تيم ملي به مرحله دوم مسابقات انتخابي جام جهاني 2010 آفريقاي جنوبي و مشخص شدن حريفان اين مرحله (کره جنوبي، کره شمالي، عربستان و امارات) به نظر اينجانب، کار اصلي و سخت تيم ملي و مشخصا آقاي دايي آغاز شده است.
خوشبختانه امروز ديگر بلاتکليفي در فدراسيون، عدم عقد قرارداد مربيان تيم ملي، نبود فرصت و زمان کافي؛ نبود بازيهاي تدارکاتي و مسائل و حاشيههاي ديگر وجود ندارد و بنا بر مصاحبههاي تلويزيوني و مطبوعاتي آقايان علي آبادي، دايي و تاج هماهنگي و اتحاد کامل بين مسئولان فدراسيون و کادر فني به ويژه تأمين نظرات سرمربي محترم تيم ملي در همه زمينهها با اختيارات کامل و بدون دخالت كسي به وجود آمده که بايد از همه دستاندرکاران سازمان تربيت بدني، فدراسيون فوتبال، رسانهها و غيره در پديد آمدن چنين شرايط و فضاي خوبي که انصافا آرامش خوبي را در ميان مردم، علاقهمندان و هواداران فوتبال به وجود آوردهاند، صميمانه تقدير و تشکر كرد.
اينجانب به عنوان يک هوادار تيم ملي که اتفاقا بازي آخر در آزادي مقابل کويت را به عنوان يک تماشاچي از نزديک ديدم، فقط مختصر ميگويم كه چه خوب چه بد، اين مرحله گذشت و به پايان رسيد، ولي جناب آقاي دايي عملکرد و کارنامه حقيقي و اصلي شما به عنوان سرمربي تيم ملي در همه مسائل و موضوعات مرتبط به نتايج و عملکرد تيم از 3/4/87 رسما آغاز شده است. براي همين، موارد زير به عنوان يک نظر و ديدگاه صادقانه عنوان ميگردد. اميدوارم مورد توجه و نظر جنابعالي قرار گيرد:
1- کادر فني تيم ملي به شدت نياز به تقويت و همراهي افراد بسيار قوي، با تجربه، متخصص، صاحب علم و دانش روز و کارآمد دارد، چون اين مرحله بسيار سخت و دشوار است.
2- نفرات تيم ملي در همه پستها نيازمند حضور و دعوت از بازيکنان جوان و نيز باتجربهاي که بنا به دلايلي (مصدوميت، محروميت، غيبت، استراحت، مرخصي درخواستي، فرصت کم و غيره) امکان حضور و ابراز شايستگي و توفيق خدمت به تيم ملي را نداشتهاند، است و به عبارت سادهتر، جنابعالي به عنوان سرمربي و اصطلاحا پدر تيم ملي، بايد به همه فرزندان و بازيکنان (تهراني و شهرستاني، نورچشمي و خاطرخواه، قهرکرده و دل نازک و غيره) که البته با رعايت اصول و احترام به چهارچوبها و از همه مهمتر، ارزش پيراهن تيم ملي در خانواده فوتبال هستند، در اين مرحله حساس، نگاه بسيار بسيار کارشناسانه و فاقد هرگونه حب و بغضي داشته باشيد، چون مهمترين و اجراييترين نيروي به نتيجه رسيدن اهداف جنابعالي و آرزوهاي مردم عزيزمان در ميدان مسابقه، همين بازيکنان و فرزندان فعلي فوتبال ايرانمان، چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور هستند.
3- تدوين استراتژي بهرهبرداري حداکثري از فاکتورهاي:
الف) زمان که «بسيار مهم است».
ب) اردوها و بازيهاي تدارکاتي که «به نظر بيکم وکاست و بنا بر خواست جنابعالي تدوين شده».
پ) رسانهها و افکار عمومي و نهايتا «پشتيباني و دعاي خير مردم» که دو چندان شده است.
ت) حمايتهاي قاطعانه و صادقانه مسئولان سازمان تربيت بدني، فدراسيون فوتبال و به ويژه «مقامات عاليرتبه کشوري» که واقعا کم نظير است.
4-شناخت ترکيب و استخوانبندي اصلي تيم، تدوين تاکتيک و برنامههاي مشخص براي هر بازي و مسابقه تيم ملي که متأسفانه به جرأت ميتوان گفت يکي از مشکلات مهم چند سال اخير تيم ملي به ويژه در بازيهاي مرحله گذشته بوده است و شايد دهها عامل و فاکتور ديگر که جنابعالي خودتان بيشتر از آن ميدانيد.
جناب آقاي دايي، گمان ميکنم بهتر از همه بدانيد که مديريت و به ويژه مربيگري در فوتبال و آن هم در تيم ملي صدها برابر از «بازيکني، بيزينسي، آقاي گلي که جنابعالي در همه آنها موفق بودهاي» و خيلي کارهاي ديگر، بسيار سختتر، پيچيدهتر و پردردسرتر و در عين حال شيرينتر و پر افتخارتر است؛ «آن هم تيم ملي ايران اسلامي عزيز».
با توضيحات گفته شده، نکته اساسي سخن من در اين است که جنابعالي در باشگاه سايپا، دو مرحله يا دو فصل تجربه مربيگري داشتيد: سال نخست مربيگري؛ تيم را پس از چند مسابقه ابتدايي فصل که اسکلت و ترکيب و تاکتيک آن تا حدودي مشخص شده بود، تحويل گرفتيد و با فراز و فرودهاي زياد که قطعا تجربيات گرانبهايي اندوختيد، سرانجام به مقام قهرماني و مقصود رسانديد، ولي در سال دوم، تيم را از آغاز با تفکر و قابليت خودتان بستيد؛ يعني تاکتيک و ترکيب آن را خودتان تعيين کرديد، ولي متأسفانه، به هر دليلي، تيم سايپا، مقام و جايگاه شايستهاي را به دست نياورد.
اينک اميد فراوان دارم خداي ناکرده تکرار و تشابه چنين تجربه تلخي را در تيم ملي شاهد نباشيم.
جناب آقاي دايي، آگاه باشيد كه در اين مرحله و با اين شرايط بسيار عالي، کوچکترين ناکامي، جاي هيچگونه عذر و بهانهاي براي شما بر جاي نخواهد گذاشت.
و البته خاضعانه و صادقانه از محضر خداوند متعال براي تيم ملي و جنابعالي آرزوي پيروزي دارم و دوستانه از شما ميخواهم که همانند هميشه با اراده پولادين، هوش، توانمندي، اميدواري، اعتماد به نفس و تلاش قاطعانه، دروازهها و قلههاي پيروزي را فتح و دل هموطنانمان را شاد و خوشحال كنيد.
اما توصيهاي کوچک خدمت دستاندرکاران و مسئولان ذيربط؛ نخست اين كه نظارت و بازبيني دقيق بر برنامهها و اقدامات، تذکر و اقدام به رفع اشکلات و ايرادات، همراه با راهنمايي منطقي و هماهنگي کامل داشته باشند.
و دوم آن كه هدايت و پشتيباني تمام و کمال تا پايان راه، وظيفه اصلي شماست و مبادا گمان کنيد، چون همه اختيارات و مسئوليتها را به دايي سپردهايم، پس ما را خيالي نيست و بدانيد که شما بيشتر از دايي نباشيد، کمتر از وي در پيروزيها و خداي ناکرده ناکاميهاي تيم ملي، مسئول و پاسخگو هستيد.
به اميد کاميابي و راهيابي تيم ملي به جام جهاني
انشاءالله
* عضو هيأت علمي دانشکده تربيت بدني دانشگاه آزاد اسلامي تهران مرکز