چرا سوریه بعد از سقوط اسد روی خوش ندیده است؟/ سوریه جدید جولانگاه ترکیه و اسرائیل است

خشونتهای فرقهای همچنین در ماه ژوئیه در منطقهٔ جنوبی سویدا میان بدویها و دروزیها شعلهور شد. مداخلهٔ دولت موج دیگری از خونریزی را رقم زد که دروزیها را هدف قرار داد و خود این امر به مداخلهٔ اسرائیل، بهظاهر برای «حفاظت» از دروزیها، انجامید.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، «نیو عرب» در مقالهای به بررسی وضعیت کشور سوریه بعد از سقوط نظام اسد پرداخته که در ادامه آمده است.
لازم به ذکر است انتشار مقالات خارجی به معنایی تایید محتوای آن از سوی تابناک نیست.
در شب هشتم دسامبر ۲۰۲۴، اسد با یک بالگرد نظامی روسی از کاخ ریاستجمهوری گریخت. تنها در ۱۱ روز، خانهای که بیش از یک دهه برای حفظ آن جنگیده بود، فرو ریخت.
خیابانهای دمشق بهزودی مملو از جمعیتهایی شد که با شادمانی جشن میگرفتند. همزمان، گروههای درماندهای از سوریها نیز به زندانها و سردخانههای متعدد کشور هجوم بردند. سوریه، یک سال پیش، کشوری بود در اوج شادی و شوک همزمان. این خانوادهها در جستوجوی عزیزان خود بودند که در «پشت خورشید» مجمعالجزایر اردوگاههای اسد ناپدید شده بودند.
مدیحه از روز آزادی به دنبال پسر ۲۳ سالهاش، محمد، میگردد؛ از زمانی که عکس او را در پایگاه دادهٔ انجمن خانوادههای سزار، مربوط به زندانیان کشتهشده، یافت.
او، مانند بسیاری دیگر، زندانها و سردخانهها را برای یافتن نشانهای از آنچه بر سر محمد آمده بود، جستوجو کرد. هرگز به حقیقت دست نیافت. یک سال بعد، تقریباً همهٔ خانوادهها همچنان در حال جستوجو هستند.
در ماه مه، احمد الشرع رئیسجمهور سوریه «کمیسیون ملی امور مفقودشدگان» را تشکیل داد که مأموریت آن روشنکردن سرنوشت صدها هزار فرد ناپدیدشده است، اما به گفتهٔ زینة شهلا، سخنگوی این کمیسیون، یک سال پس از سقوط، این نهاد هنوز موفق به شناسایی حتی یک فرد مفقود نشده است.
او به نیو عرب توضیح داد: «این کمیسیون در حال حاضر بر فراهمکردن زیرساختهای لازم برای کار در سالهای آینده تمرکز دارد» و اولویت نخست آن ایجاد یک پایگاه دادهٔ ملی برای افراد مفقودشده است.
مسئلهای به گستردگی مفقودشدگان سوریه قطعاً در یک سال حلشدنی نیست، اما برای خانوادهها، پیشرفت تنها به معنای رسیدن به آرامش خاطر نیست؛ بلکه مسئلهای از عدالت است.
مدیحه با تأکید میگوید: «ما عدالت میخواهیم. بسیاری از ما میدانیم چه کسانی مسئول ناپدیدشدن عزیزانمان بودند. بسیاری از [عاملان]هنوز آزادانه رفتوآمد میکنند.»
عدالت واقعی همچنان دور از دسترس به نظر میرسد. الشرع در ماه مه همچنین «کمیسیون عدالت انتقالی» را تشکیل داد. با این حال، دولت جدید بهدلیل «توافقهای تسویه» مبهمی که با برخی نزدیکان دوران اسد انجام داده، مورد انتقاد قرار گرفته است؛ توافقهایی که به بسیاری اجازه داده در ازای واگذاری بخشهای بزرگی از ثروتهای نامشروع خود، آزاد بمانند.
با وجود این، نشانههایی وجود دارد که شاید دوران مصونیت اسد رو به پایان باشد. در ماه نوامبر، سوریه نخستین دادگاههای علنی خود را برای ۱۴ نفر که به همدستی در موجی از خشونت متهم بودند—خشونتی که در ماه مارس در سواحل سوریه شعلهور شد—برگزار کرد.
نیمی از متهمان افرادی بودند که با گروههای شورشی مرتبط بودند و قیامی هماهنگ علیه دولت آغاز کردند. نیمی دیگر اعضای نیروهای امنیتی دولت بودند که برای سرکوب این قیام اعزام شده و سپس در قتلعام ۱٬۴۰۰ غیرنظامی—عمدتاً علوی—مشارکت داشتند.
به گفتهٔ نَنار حوّاش، تحلیلگر ارشد «گروه بینالمللی بحران»، سوریه طی سال گذشته شاهد خشونتهای فرقهای گستردهای بوده است؛ خشونتهایی که با همدستی مکرر دولت، «اعتماد عمومی را در جامعهای جنگزده فرسوده است».
پس از کشتارهای ساحلی در ماه مارس، در ماه ژوئن یک بمبگذاری انتحاری در جریان مراسم دعا، تجمع مسیحیان در کلیسای مار الیاس در محلهٔ دویلا در دمشق را هدف قرار داد که به کشتهشدن ۲۵ نفر انجامید. دولت این حمله را به داعش نسبت داد، با وجود آنکه یک گروه اسلامگرای سنی دیگر به نام «سرایا انصارالسنه» مسئولیت آن را بر عهده گرفت.
خشونتهای فرقهای همچنین در ماه ژوئیه در منطقهٔ جنوبی سویدا میان بدویها و دروزیها شعلهور شد. مداخلهٔ دولت موج دیگری از خونریزی را رقم زد که دروزیها را هدف قرار داد و خود این امر به مداخلهٔ اسرائیل، بهظاهر برای «حفاظت» از دروزیها، انجامید. دولت در پی حملات هوایی شدید اسرائیل ناچار به عقبنشینی شد و اسرائیل هرگونه استقرار بیشتر نیروهای نظامی در این منطقه را ممنوع کرد.
از ماه ژوئیه، سویدا بهطور فزایندهای تحت سلطهٔ جناح شیخ حکمت الهجری قرار گرفته است؛ کسی که در هفتهٔ گذشته شماری از چهرههای رقیب دروزی را بازداشت کرده است. الهجری بارها هرگونه تصور از کنترل دولت را رد کرده و در عوض خواستار مداخلهٔ اسرائیل برای «متوقفکردن نسلکشی» شده است.
اسرائیل در پی آن بوده است که از فروپاشی نظام اسد برای گسترش اشغال خود در جنوب سوریه بهرهبرداری کند. این رژیم از بلندیهای جولانِ اشغالی، تهاجم زمینیای به استان قنیطره انجام داده است؛ جایی که ارتش اسرائیل ایستهای بازرسی و مواضع مستحکم ایجاد کرده و همچنان بهطور منظم از آنها یورشهایی انجام میدهد و ساکنان را میرباید. به گفتهٔ الشراع، اسرائیل در سال جاری بیش از ۱٬۰۰۰ حملهٔ هوایی به سوریه انجام داده است.
اسرائیل هفتهٔ گذشته در جریان یورشی به شهر بیتجن، ۱۳ سوری—شامل زنان و کودکان—را کشت؛ این عملیات با هدف بازداشت دو فرد دارای ارتباط با گروه همپیمان حزبالله، «جماعهٔ اسلامیّه»، انجام شد. در جریان این یورش، شش سرباز اسرائیلی پس از مقاومت ساکنان زخمی شدند؛ امری که از رشد مقاومت مردمی در برابر اقدامات مهارنشدهٔ اسرائیل حکایت دارد.
گفتوگوهای مستقیم میان سوریه و اسرائیل برای ایجاد یک پیمان امنیتی در جریان است، هرچند الشرع پیشتر اعلام کرده بود که هرگونه توافقی منوط به عقبنشینی اسرائیل از مواضعی است که از ۸ دسامبر ۲۰۲۴ اشغال کرده است. اسرائیل تمایل اندکی به پذیرش این شرط نشان داده و در عوض خواستار «غیرنظامیسازی» جنوب سوریه شده است.
هفتهٔ گذشته، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، مداخله کرد و از اسرائیل خواست گفتوگویی «قوی و صادقانه» با سوریه حفظ کند و افزود بسیار مهم است که «هیچ اتفاقی رخ ندهد که مانع تحول سوریه به کشوری آباد شود».
دیداری کوتاه در ریاض میان الشرع و ترامپ در ماه مه، به اعلام رئیسجمهور آمریکا مبنی بر لغو تحریمهای ایالات متحده علیه سوریه انجامید.
شبِ پس از این اعلام، جمعیتهای عظیمی در دمشق به خیابانها آمدند و با شور و شادی جشن گرفتند. رژیم تحریمهایی که دههها ادامه داشت، فلجکننده بود و در کنار سالها جنگ، اقتصاد کشور را تا آستانهٔ فروپاشی کامل پیش برده بود.
با وجود لغو تحریمها و چندین سرمایهگذاری پرسروصدا—که عمدتاً از سوی کشورهای خلیج فارس انجام شده—اقتصاد سوریه همچنان ضعیف باقی مانده است.
بانک جهانی رشد تولید ناخالص داخلی را در سال ۲۰۲۵ تنها ۱ درصد پیشبینی کرده و دلیل آن را «داراییهای مسدودشده و دسترسی محدود به نظام بانکی بینالمللی که همچنان عرضهٔ انرژی، کمکهای خارجی، حمایتهای بشردوستانه و تجارت و سرمایهگذاری را مختل میکند» عنوان کرده است.
در شش ماه نخست پس از سقوط نظام اسد، اعلام شده است که حدود ۲۸ میلیارد دلار سرمایهگذاری انجام خواهد شد، هرچند بانک جهانی برآورد میکند بازسازی سوریه به ۲۱۶ میلیارد دلار نیاز دارد. بسیاری از این سرمایهگذاریهای ادعایی تاکنون صرفاً در حد «یادداشت تفاهم» بودهاند و تعهدات الزامآور سرمایهگذاری را در بر ندارند.
برخی از این قراردادها بهدلیل روندهای غیرشفافِ مناقصه مورد بررسی و انتقاد قرار گرفتهاند. در ماه آوریل، یک قرارداد ساختوساز ۲ میلیارد دلاری به یک شرکت ساختمانی ایتالیایی واگذار شد که تنها یک کارمند ثبتشده داشت.
در میان همهٔ این شرایط، روند بازسازی بهشکلی عمدتاً موردی و بیبرنامه در حال آغاز است. در این نخستین سال، دستکم یک میلیون سوریِ مقیم خارج و دو میلیون آوارهٔ داخلی به خانههای خود بازگشتهاند.
خانههایی که با بلوکهای سیمانی سرهمبندی شدهاند، در بسیاری از محلههای ویرانشدهٔ کشور منظرهای رایج است، و برق—که در ابتدای سال تنها چند ساعت در روز در دمشق در دسترس بود—اکنون اغلب تا ۱۴ ساعت برقرار است؛ امری که تا حد زیادی به کمکهای سخاوتمندانهٔ عربستان سعودی و قطر در قالب اهدای میلیونها بشکه نفت بازمیگردد.
روابط آمریکا و سوریه در طول سال گذشته شاهد تحولی چشمگیر بوده است. سوریه در دوران خاندان اسد مدتها یکی از اصلیترین رقبای منطقهای واشنگتن به شمار میرفت. رئیسجمهور جدید سوریه رویکردی کاملاً متفاوت در پیش گرفته است.
نَنار حوّاش به نیو عرب توضیح داد: «الشرع به دستاوردهای دیپلماتیک چشمگیری دست یافته و با رویکردی عملگرایانه توانسته است بهسرعت [سوریه را]از جایگاه یک کشور طردشده خارج کرده و برای آن مشروعیت بینالمللی کسب کند.»
او سیاست خارجی «بیدشمن» را در پیش گرفته و میکوشد روابط خود را با کشورهای خلیج فارس، ترکیه و حتی رقیب پیشین خود در مسکو—ولادیمیر پوتین—متعادل کند؛ کسی که الشرع در ماه اکتبر با او در کرملین دیدار کرد، در اقدامی برای بازتنظیم روابط.
الشرع همچنین در ماه سپتامبر در مجمع عمومی سازمان ملل متحد سخنرانی کرد و نخستین رهبر سوری بود که در نزدیک به ۶۰ سال گذشته چنین کاری انجام میداد. پس از آن، در ماه نوامبر، دیداری صمیمانه از سوی الشرع از کاخ سفید انجام شد که پس از آن اعلام گردید سوریه بهطور رسمی به ائتلاف جهانی به رهبری آمریکا برای شکست داعش خواهد پیوست.
اگرچه این پیوستن، نشانهای قوی از چرخش سوریه بهسوی ایالات متحده بود، اما میتواند روابط رو به تیرگی دمشق با «نیروهای دموکراتیک سوریه» (SDF) —نیرویی با اکثریت کُرد و گرایشهای خودمختار که همچنان شمالشرق کشور را در کنترل دارد—را نیز بازتعریف کند.
با توجه به نقش فعال هر دو طرف، یعنی دمشق و SDF، در ائتلاف ضد داعش، این امر میتواند به گفتهٔ کارولین رز، مدیر مؤسسهٔ «نیو لاینز»، «هماهنگی امنیتی و اعتماد میان دو اردوگاه را تقویت کرده و در نهایت راه را برای ادغام کامل هموار کند».
مذاکرات از زمان امضای توافقی در ماه مارس برای ادغام ساختارهای سیاسی و نظامی SDF در دولت جدید آغاز شده است، اما گفتوگوها تا حد زیادی متوقف ماندهاند. توافق مارس تصریح میکند که این ادغام باید تا پایان سال نهایی میشد. در ماه سپتامبر، وزارت خارجهٔ ترکیه بار دیگر آمادگی خود را برای رویارویی مسلحانه با SDF—که آن را یک سازمان تروریستی میداند—در صورت عدم ادغام، تأیید کرد.
تنشها در طول رود فرات که طرفهای مقابل را از هم جدا میکند، پیوسته در حال جوشش است و گهگاه به زد و خوردهایی در دو سوی رودخانه میانجامد. در ماه اکتبر در محلههای حلب با اکثریت کردی درگیریهای شدیدی میان نیروهای SDF و دولت رخ داد که چشمانداز تشدید تنش میان این دو اردوگاه مسلح را برجسته کرد.
گرچه سال گذشته پیشرفتهای معناداری به همراه داشته است، سوریه همچنان شکننده باقی مانده و «در معرض ازهمگسیختگی قرار دارد — بهگونهای که تهدیدهای خارجی و شکافهای داخلی میتوانند شانس سوریه برای آغاز مجدد را تحتالشعاع قرار دهند»، نتیجه میگیرد حوّاش.
سال پیشِرو برای دولت سرنوشتساز خواهد بود. اگر بتواند عدالت واقعی را محقق کند، تنشهای فرقهای را مهار کند، بازسازی عادلانه را پیش ببرد و با رقبای خود به توافقی قابلاجرا دست یابد، سوریه ممکن است آغاز به ترسیم مسیری بهسوی آیندهای بهتر کند.
شروع می شود.






