طلایی‌ترین کشتی‌گیری که به خودش نمره ۱۹ می‌دهد!

فرخی: از سنندج تا شیراز ته اتوبوس گریه کردم/ نقطه عطف زندگی تختی، ادامه دادنش بود/ فوتبال پارتی‌بازی و مافیاست

او که در هیچ رده سنی ملی‌پوش نشده بود، یک جا، در یک سال و در دو مسابقه جهانی طلا گرفت؛ غلامرضا فرخی، همنام جهان پهلوان تختی که نقطه عطف زندگی او را، رنج غربت و ادامه دادنش می‌داند.
کد خبر: ۱۳۳۷۲۸۵
| |
10727 بازدید
|
۸

فرخی: از سنندج تا شیراز ته اتوبوس گریه کردم/ نقطه عطف زندگی تختی، ادامه دادنش بود/ فوتبال پارتی‌بازی و مافیاست

مرضیه دارابی - فرخی اگر سال گذشته که امید‌های جهان را از دست داد، ناامید می‌شد و جا می‌زد، هیچ‌کدام از موفقیت‌های امروز را به دست نمی‌آورد. او می‌گوید آن وقت فقط یک سال مانده بود تا بزرگ‌ترین موفقیت زندگی‌ام، که ماندم و ادامه دادم و به آن رسیدم.

به گزارش سرویس ورزشی تابناک، غلامرضا فرخی که تا اینجای کار دو طلای جهانی سال ۲۰۲۵ را گرفته، عشقِ فوتبالی‌ست که به اصرار پدر سر از کشتی درآورد. او در حالیکه در هیچ رده سنی تا امروز ملی‌پوش نشده بود، سال ۲۰۲۵ به عضویت تیم ملی در وزن ۸۲ کیلوگرم درآمد و با شکست حریفانی از چین، مجارستان، سوئیس و کرواسی به فینال جهانی زاگرب رسید و آنجا هم گلا بولکوادزه گرجستانی را برد و طلای جهانی را گرفت.

چهار هفته بعد، او در صربستان دومین طلای سال ۲۰۲۵ خود را گرفت، در وزن ۸۷ کیلوگرم و با ۵ برد امتیاز عالی مقابل کشتی‌گیران آذربایجان، ازبکستان، ایتالیا، آمریکا و اوکراین؛ او این شانس را دارد که سومین طلای امسالش را هم در مسابقات همبستگی کشور‌های اسلامی در ریاض بگیرد.

امسال چند کشتی‌گیر از جمله امیرسام محمدی قهرمان کشتی فرنگی نوجوانان جهان، پیام احمدی قهرمان کشتی فرنگی جوانان جهان، غلامرضا فرخی قهرمان کشتی آزاد بزرگسالان جهان، مهدی یوسفی، ابوالفضل رحمانی و ابوالفضل محمدنژاد آزادکارانی بودند که در دو مسابقه جهانی سال ۲۰۲۵ شرکت کردند که در بین آنها، فرخی طلایی‌ترین بود که هر دو جهانی را با مدال طلا به پایان رساند.

فرخی: از سنندج تا شیراز ته اتوبوس گریه کردم/ نقطه عطف زندگی تختی، ادامه دادنش بود/ فوتبال پارتی‌بازی و مافیاست

گفت‌وگوی تابناک با پسر ۲۳ ساله شیرازی تیم ملی، کسی که با حذف علی گراییِ قهرمان سال ۲۰۲۴ وزن ۸۲ کیلوگرم جهان، به جهانی زاگرب رفت و طلای کاپیتان سابق تیم ملی را تکرار کرد، در زیر می‌خوانید:

تابناک: قبل از اینکه حرف‌های‌مان را شروع کنیم، بگو اسمت را چطور صدا می‌زنند؟ رضا، غلامرضا یا غلام؟

بستگی دارد، هر کسی یک جور صدایم می‌کند.

تابناک: خودت دوست داری چطور صدایت کنند؟

غلامرضا.

تابناک: غلامرضا فرخی؛ عشق فوتبالی که مدال جهانی‌اش را در کشتی گرفت. این تغییر مسیر ارزشش را داشت؟

صددرصد ارزشش را داشت. شاید در فوتبال به اینها نمی‌رسیدم.

تابناک: تو که آن مسیر را نرفتی و تغییر مسیر دادی، چرا فکر می‌کنی در فوتبال نمی‌توانستی جایگاه خوبی پیدا کنی؟ آنجا هم تو عشقش را داشتی.

در فوتبال نهایتش این بود که در لیگ برتر توپ بزنم، شاید هم به تیم ملی می‌رسیدم، نمی‌دانم، اما اینقدری که اینجا دیده شدم، دیده نمی‌شدم. شاید هم اصلاً این اتفاق نمی‌افتاد، چون در فوتبال پارتی‌بازی زیاد است، مافیاست، شاید جلوتر که می‌رفتم همین‌ها فوتبالم را تمام می‌کرد، اما در کشتی دیدم که از همین شیراز، کسانی که هیچ نداشتند، نه پارتی و نه هیچ چیز دیگری، اما به همه چیز رسیدند.

تابناک: قبل از جهانی زاگرب که با هم صحبت کرده بودیم، گفتی پدرت دوست داشت تو کشتی بگیری، اما از بچگی اصراری نداشت که حتماً سمت این رشته بروی و تو فوتبال را دوست داشتی.

از حدودا ۷ سالگی فوتبال بازی می‌کردم، تا ۱۴ سالگی هم ادامه‌اش دادم. بعد به اصرار پدرم قبول کردم به کشتی بروم، اما نمی‌خواستم فوتبال را کنار بگذارم و یک سال، هم کشتی می‌گرفتم و هم فوتبال می‌رفتم. یعنی تا ۱۵ سالگی. بعد مسیرم را جدا کردم.

تابناک: یعنی انتخاب تو، کشتی نبود، فوتبال بود.

شاید اولش به اصرار پدرم بود که کشتی را شروع کردم، اما آرام آرام شوقش در من به وجود آمد. گفتم که می‌خواستم هر دو را کنار هم ادامه بدهم، گفتم فوتبال را وِل نمی‌کنم، ولی خاکش گیرا بود؛ کشتی را می‌گویم.

تابناک: چه دیدی که تو را جذب کرد؟

اول اینکه کشتی در خون خانواده من است، خونم به این سمت می‌کشید. اول که رفتم فوتبال، مثل همه پسر بچه‌ها بود که فوتبال را دوست دارند و بازی می‌کنند. همان وقت پدرم به زور من را کشتی نفرستاد، گذاشت خودم انتخاب کنم، هرچند که او دلش با کشتی بود. این مرام و معرفتی که در کشتی دیدم، خاکی بودن قهرمانانش، خوشم آمد و ماندگار شدم. دیدم اینجا می‌شود در المپیک و جهانی مدال گرفت و من این افتخارآفرینی‌اش را دوست داشتم.

تابناک: اولین تصویری که تو را در کشتی جذب کرد و الان یادت می‌آید؟

کشتی فینال حسن یزدانی با انور گدویوف در فینال المپیک ریو. آنکه با آن دلاوری، کشتی را درآورد.

فرخی: از سنندج تا شیراز ته اتوبوس گریه کردم/ نقطه عطف زندگی تختی، ادامه دادنش بود/ فوتبال پارتی‌بازی و مافیاست

تابناک: استان فارس در کشتی فرنگی قطب است و در آزاد مدعی نیست، اما تو کشتی حسن یزدانی را دوست داشتی. اینجا نخواستی در کشتی آزاد استارت بزنی؟ مثل محمدمبین عظیمی که او هم امسال قهرمان امید‌های جهان شد، یک کردستانی بود که از استانی که در کشتی فرنگی مدعی است، سمت کشتی آزاد رفت و موفق شد.

اتفاقا من هم می‌خواستم آزاد بگیرم، خیلی هم دوستش داشتم، اما پدرم اجازه نداد. حرفش هم درست بود. گفت اینجا حریف تمرینی و مربی در آزاد نداری، موفق نمی‌شوی. به جایش در کشتی فرنگی، یکی از بهترین مربیان ایران که محمدعلی چمیانی بود را در شیراز داشتیم و با پدرم رفیق صمیمی بودند. من کارم را زیر نظر او شروع کردم.

تابناک: یک روز خیلی سختت در کشتی را بگو.

قبل از آن، این را بگویم که من هر چه دارم از پدر و مادرم دارم. یک روز‌هایی که کاملاً ناامید می‌شدم، آنها بودند. اولین مسابقه انتخابی رده سنی جوانانم در سنندج برگزار می‎شد، همان یک سال اول کرونا که همه جا تعطیل بود. من تمرینم را تعطیل نکردم.

تابناک: باشگاه‌ها همه بسته شده بودند، کجا تمرین می‌کردی؟

هم در خانه و هم همراه یکی از دوستانم به یک سالن کشتی می‌رفتیم، دو تایی بودم. من در آن وضعیت حتی یک روز هم تمرینم قطع نشد، خیلی آماده بودم و شرایطم برای مسابقه عالی بود، اما دور سوم مسابقات انتخابی، روی اشتباه خودم گیر افتادم و ضربه فنی شدم. رفتم ته اتوبوس نشستم، از سنندج تا شیراز گریه کردم. اگر پدرم و مادرم نبودند،  قطعاً همان وقت کشتی را کنار می‌گذاشتم. این باخت خیلی برایم سنگین بود، به خاطر زحمتی که کشیده بودم. مادرم گفت هیچ قهرمانی بدون باخت، قهرمان نمی‌شود، بعد از چند روز، پدرم به زور من را باشگاه برد، گفت باید دوباره شروع کنی. این یکی از تلخ‌ترین روز‌های من در کشتی بود که برایم همه چیز تمام شده بود.

تابناک: اولین کسی که در زاگرب و بعد از آن طلا باهاش صحبت کردی؟

مادرم. هر چه دارم مدیون مادر و پدرم هستم.

تابناک: یک چیز دیگر که تو را از نظر من بیشتر به کشتی وصل می‌کند، اسمت هست. غلامرضا؛ این اسم در کشتی ما عمق دارد، به خاطر تختی.

اتفاقاً مردم هم این را به من می‌گویند و از این حرف خوشم می‌آید. غلامرضا تختی، اسطوره‌ای است که دیگر شبیه‌ش کسی نیامد. این یک انرژی مثبت برای من است. حالا من غیر از اسمم، چند شباهت دیگر هم با جهان پهلوان تختی دارم. من هم مثل او شهریور به دنیا آمده‌ام، برادر من هم مثل او، اسمش محمدمهدی است. من هم خوشم می‌آید وقتی می‌گویند تو هم همنام غلامرضا تختی هستی، هرچند که او دست‌نیافتنی است و از نظر من، کسی تختی نمی‌شود.

تابناک: حالا که زیاد به «آقا تختی» فکر کردی، از نظرت نقطه عطف زندگی او کجاست؟

آنجایی که در قصه زندگی‌اش که به قلم خودش هم بود، خواندم به او دائما می‌گفتند چیزی نمی‌شوی، برو پی زندگی‌ات و آقا تختی یک سال هم از تهران دور شد و برای کار، به شهر دیگری رفت و باز هم کشتی را ادامه داد. دست از تلاش نکشید. پشتکار او، اینکه به یک شهر غریب می‌رود و سخت‌کوشی‌اش، از نظر من، نقطه عطف زندگی او، اینجاست.

تابناک: و تو هم این کار را بعد از سنندج انجام دادی، یا سال گذشته که گزینه امید‌های جهان بودی، اما تو انتخاب کادرفنی برای اعزام به آلبانی نبودی و باز هم ادامه دادی.

پارسال که این اتفاق برای من افتاد، برایم خیلی ناراحت کننده بود. لحظه آخر از تیم اعزامی کنار گذاشته شدم. این صلاحدید کادرفنی بود، به هرحال آن موقع من شناخته شده نبودم و شاید سخت بود برای کادرفنی که به من اعتماد کند.

فرخی: از سنندج تا شیراز ته اتوبوس گریه کردم/ نقطه عطف زندگی تختی، ادامه دادنش بود/ فوتبال پارتی‌بازی و مافیاست

تابناک: اگر تو را به جهانی زیر ۲۳ سال ۲۰۲۴ می‌فرستادند، به نظرت کارت از آنجا استارت می‌خورد؟

احتمالش زیاد بود که طلا بگیرم، اما وقتی خط خوردم، ناراحتی‌ام مثل زمانی نبود که در سنندج باختم. به شیراز برگشتم و فقط یک روز استراحت کردم. از فردایش برای شرکت در مسابقات قهرمان کشوری استارت زدم و توانستم بزرگ‌ترین موفقیت زندگی‌ام را در سال ۲۰۲۵ به دست آورم. به خاطر اینکه ناامید نشدم.

تابناک: و قطعاً پدر و مادرت این ناامید نشدن را خوب به تو یاد داده بودند.

حمایت همیشگی آنها از من یادم داده بود که باید ادامه دهم، من را در آستانه جهانی امید‌های سال گذشته کنار گذاشتند، به هرحال دلخور و ناراحت بودم، اما ادامه دادم.

تابناک: درست است که تو خودت را از قهرمان کشوری سال گذشته و بعد هم قهرمانی در تورنمنت رنک‌دار اثبات کرده بودی، اما به نظرم هیچ کسی اندازه خودت باور نداشت که قهرمان جهان می‌شوی.

ذهن کار‌هایی می‌کند که بدن نمی‌تواند انجامش ددهد. قبل از تورنمنت کرواسی، من در شیراز، خانه کشتی، در خانواده، هر جا صحبت کشتی بود، می‌گفتم با کمربند (کمربند قهرمانی که همراه با طلای جهانی به قهرمانان داده می‌شود) به شیراز برمی‌گردم. اینقدر این را همه جا گفتم که کادرفنی تیم ملی، حسن رنگرز و پدر و مادرم هم آن را باور کرده بودند.

تابناک: داشتن چنین پدر و مادری که این باور را در تو ایجاد کردند که باید ادامه دهی، حتی اگر ناراحتی، تو را از خیلی‌ها پیش می‌اندازد. تو سه هیچ جلوتر از خیلی‌هایی؛ هر کاری که بکنی.

آنها نقشی پررنگی در زندگی من داشته‌اند.

تابناک: غیر از کشتی کاری را شروع کردی، شغلی را استارت زدی؟

چند بار خواستم بروم سر کار، اما پدرم اجازه نداد. گفت فقط تمرکزت روی کشتی باشد.

تابناک: در حالیکه تا همین امسال تو در کشتی چهره نبودی که بخواهی حتی در لیگ هم قرارداد خوب ببندی. البته که لیگ کشتی فرنگی اساساً قراردادهایش جالب نیست. می‌گویی این دو سالی که لیگ یک و لیگ برتر کشتی گرفتی قراردادت چقدر بود؟

لیگ یک که بابت هر کشتی ۴ میلیون می‌گرفتم، که اصلاً رقمی نبود که بشود با آن کاری کرد، هزینه رفت و برگشتم می‌شد. لیگ برتر هم که هم زیر ۱۰۰ میلیون بود و یک سال هم طول کشید که پولم را بگیرم.

تابناک: با این شرایط ادامه دادن و نبریدن و جا نزدن، پررنگ‌ترین فاکتور زندگی تو تا اینجا بوده.

اتفاقاً هر جا دعوت می‌شوم که برای بچه‌ها صحبت کنم، همین را می‌گویم که رمز موفقیت، ناامید نشدن و صبوری کردن است. اگر پارسال که در آستانه مسابقات جهانی خط خوردم، ناامید شده بودم و کم می‌آوردم، تنها یک سال مانده بود تا موفقیت بزرگم. خیلی اوقات تو درست زمانی ناامید می‌شوی و دست می‌کشی که چیزی تا بردن و رسیدن باقی نمانده، اگر راهت درست باشد، رمز کار، صبر کردن است. اینکه صدت را بگذاری. خوشحالم که ناامید نشدم.

تابناک: تو در فاصله یک ماه و در قالب دو میدان جهانی، ۱۰ کشتی گرفتی. میدان اول بزرگسالان جهان بود و تو ناشناخته و بدون مدال. میدان دوم، اما عنوان‌دار بودی و به نوعی انتظار از تو وجود داشت. کدام مسابقه سخت‌تر بود؟

همانطور که گفتید، تک تک کشتی‎‌ها سخت بود حتی با حریفان ساده‌تر، چون من در زاگرب مدال نداشتم، تجربه جهانی هم نداشتم. همه کشتی‌ها برایم تجربه جدید بود. در امید‌های جهان هم، چون یک وزن بالاتر آمده بودم باز برایم سخت بود و فشار را روی خودم احساس می‌کردم که انتظار طلا از من وجود دارد. باید تحملش می‌کردم که خدا را شکر همه برنامه‌ریزی‌ها خوب جواب داد و در هر دو میدان نتیجه گرفتم. دو تا فینالم در زاگرب و نووی‌ساد، سخت‌ترین کشتی‌هایم بود. شاید بگویند حریف فینالم در زیر ۲۳ سال جهان مدال‌دار نبود، اما اساساً فینال همیشه حساسیت خودش را دارد. یک اشتباه کوچک رنگ مدال را عوض می‌کند و فرق زیادی بین مدال طلا و نقره وجود دارد. مردم هم نگاهی که به طلا دارند، به نقره ندارند. مردم، خانواده، کادرفنی و همه از من در صربستان توقع طلا داشتند، و این کارم را سخت می‌کرد.

فرخی: از سنندج تا شیراز ته اتوبوس گریه کردم/ نقطه عطف زندگی تختی، ادامه دادنش بود/ فوتبال پارتی‌بازی و مافیاست

تابناک: به غلامرضا فرخی در سال ۲۰۲۵ چه نمره‌ای می‌دهی؟

۱۹

تابناک: چرا ۱۹، تو که ۲۰ شدی. دو طلای جهانی گرفتی.

یک کشتی در لیگ برتر گرفتم که نباید می‌باختم. یک نمره از خودم به خاطر آن کشتی کم می‌کنم.

تابناک: تو در دو وزن ۸۲ و ۸۷ کیلو طلا گرفتی، سال ۲۰۲۶ در کدام وزن خواهی بود؟

هنوز مشخص نیست. قطعاً که برای المپیک لس‌آنجلس در ۸۷ کیلو خواهم بود، ولی اینکه در چرخه جهانی بحرین (۲۰۲۶) در کدام وزن باشم، بستگی به شرایط بدنی‌ام دارد. فعلاً که شرایط کشتی گرفتن در ۸۲ کیلو را دارم.

تابناک: و سوال آخر. تو دهه سوم آبان هم قرار است نماینده ۸۷ کیلوگرم ایران در بازی‌های کشور‌های اسلامی باشی. سه مسابقه در کمتر از دو ماه، این سخت و آسیب‌زا نیست؟

اگر قرار بود همه آنها را در ۸۲ کیلو بگیرم، شاید برایم سخت می‌شد. اولی را در ۸۲ گرفتم و در صربستان و عربستان در ۸۷ کیلو؛ که وزن کم نمی‌کنم. ضمن اینکه دکتر رنگرز و کادرفنی برنامه‌ای چیده‌اند که به موقع بدنم ریکاوری شود و کم نیاورم.

اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
گزارش خطا
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۸
کبری
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۳ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
آفرین بر تو، واقعا اسطوره ایی،

بهترین جای مصاحبه ات این بود که گفتی اگر ول می کردم تنها یک سال تا بهترین لحظات زندگی ام مانده بود، و ماندم و به ان رسیدم

حتما الگوی تربیتی پدر و مادر عزیزت را در زندگی خودم و نسبت به فرزندم انجام می دهم، هیچ کس اندازه ی پدر و مادر به انسان اعتماد به نفس و نمی دهد، البته که می دانم باید هر چیزی بر روی اصول باشد ولی وقتی پدر و مادرت قبولت دارند واقعا سه هیچ جلو هستی ??
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۰۹ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
غلامرضا فرخی دست ها را قشنگ قفل می کنه و کار را تمام می کنه
باید یادش باشه و بدونه حریفان بعدی روی این فن خیلی خوبش کار می کنند و شرایط براش سخت تر خواهد شد
ورزشی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۱۷ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
واقعا درست میگه فوتبال شده ورزش مافیا و کثیف. اگر پول دادی میتونی بری جایی بازی کنی . بازیکن معرفی میکنی که صد پله بهتر از دیگران هستن. ولی چون حق حساب نداری بدی انتخابش نمیکنند . فوتبال ایران رو میگم. شده حال بهم زن. برای همین به جایی نمیرسیم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۲۲ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
آفرین به این جهان پهلوان
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۲۹ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
شیر مادر ونان پدر حلالت پهلوون
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۱۴ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
درود بر این ایمان و عمل صالحی که از آن ایمان سرچشمه گرفت. این پیروزیها مبارکت باشد و اینجا نقطعه شروع است و باید به قله های بالاتر نه فقط در ورزش بلکه حتی در امور دیگر زندگی ، مانند امور معنوی و حتی کسب نعمتهای مادی برای خودت و خانواده ات بهره بگیری . خداوند به پاس این پایداری انشاالله نعمت های ویژه اش را بفرستد. فقط باید مواظب بود و دانست هرچه خوبی است از سمت خواست و هر بدی است مربوط ماست و از خودمان است ، پس افتخار این نعمتها مربوط به خداست. درود. باز هم مبارک باشد.
حمید کلباسی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۷ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
همت اگر سلسله جنبان شود ؛ مور تواند که سلیمان شود
روجا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۰۵ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
درود بر جهان پهلوان با اخلاق غلامرضا فرخی..
پیس به سوی شکستن تعداد مدالهای گستی گیر فقید جهان پهلوان غلامرضا تختی..
برچسب منتخب
# آتش بس غزه # خروج از ان پی تی # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران # حمله اسرائیل به ایران # مکانیسم ماشه # اسنپ بک
نظرسنجی
کدام کالا را نسبت به قبل کمتر مصرف می‌کنید؟
مرجع جواهرات
الی گشت