به گزارش تابناک، حوثیها که به طور رسمی با نام انصارالله شناخته میشوند، اصلی ترین بازیگر تحولات یمن محسوب می شوند و ریشه در زیدیه، شاخهای از تشیع، دارند که از قرن هشتم میلادی در شمال یمن شکل گرفت.
زیدیه، یکی از انشعابات تشیع اثنی عشری محسوب می شود که به طور کلی به عنوان شیعیان پنجامامی شناخته میشوند. آنها به پنج امام اول شیعیان دوازده امامی، امام علی(ع) امام حسن مجتبی (ع) امام حسین(ع) و امام سجاد(ع) اعتقاد دارند اما امام پنجم را زید بن علی می دانند. آنها معتقدند که امامت باید از طریق قیام علیه ظلم و شایستگی فرد از نسل حضرت علی (ع) و فاطمه (س) تعیین شود، نه صرفاً انتصاب الهی یا وراثت مستقیم.
تحولات اخیر، از جدایی فرماندهان ارشد انصارالله گرفته تا تحرکات دیپلماتیک شورای انتقالی جنوب (STC) و زیرساختسازی نظامی با حمایت امارات، نشان از آمادگی مخالفان برای نبردی بزرگ علیه دولت صنعا دارد
این گروه در دهه ۱۹۹۰ تحت رهبری حسین بدرالدین الحوثی در صعده ظهور کرد، با هدف احیای هویت زیدی در برابر نفوذ وهابیگری و سیاستهای دولت مرکزی یمن. پس از کشته شدن حسین در ۲۰۰۴ توسط ارتش یمن، جنبش حوثیها با رهبری عبدالملک الحوثی به یک نیروی سیاسی-نظامی قدرتمند تبدیل شد. انصارالله با تکیه بر ایدئولوژی انقلابی و ضدغربی و شعارهای ضداسرائیلی، کنترل صنعا و بخشهای وسیعی از شمال را به دست گرفت.
تحولات اخیر، از جدایی فرماندهان ارشد انصارالله گرفته تا تحرکات دیپلماتیک شورای انتقالی جنوب (STC) و زیرساختسازی نظامی با حمایت امارات، نشان از آمادگی مخالفان برای نبردی بزرگ علیه دولت صنعا دارد. اما وضعیت کنونی یمن شکننده به نظر می آید، در پس این سکوت موقت اما چه خطوطی قابل خواندن است؟
یمن در هفتههای اخیر شاهد رویدادهایی بوده که موازنه قدرت را به نفع مخالفان انصارالله تغییر داده است. جدایی صلاح الصلاحی، فرمانده لشکر دهم صماد انصارالله، و پیوستنش به دولت عدن در مأرب، ضربهای سنگین به انسجام نظامی حوثیها وارد کرده است. این تحولات بازتاب گستردهای داشت، بخشی از فرسایش داخلی انصارالله است که از زمان مرگ علی عبدالله صالح در ۲۰۱۷ شدت گرفته. الصلاحی با تجربه نظامی خود، اطلاعات حساسی از ساختار حوثیها به مأرب برده و این شهر را به پایگاه کلیدی ضدحوثی تبدیل کرده است. همزمان بروز برخی اعتراضات در عدن به دلیل مصادره موتورسیکلتها به عنوان منبع درآمد، نشاندهنده تنشهای داخلی در جنوب است که میتواند ائتلاف مخالفان را تضعیف کند.
سفر عیدروس الزبیدی، رئیس شورای مخالفان حوثی ها به مسکو در ۲۱ اکتبر نیز نقطه عطفی دیپلماتیک بود. دیدار او با سرگئی لاوروف و تمرکز بر بازگشایی سفارت روسیه در عدن، تلاشی برای جلب حمایت بینالمللی و کاهش وابستگی به امارات و عربستان تلقی می شود.
گزارشهای الجزیره نشان میدهد روسیه، با هدف ایجاد توازن در برابر نفوذ ایران و تقویت نقش خود در خاورمیانه پس از آتشبس غزه به مخالفان حوثی ها به عنوان شریکی استراتژیک نگاه میکند. این سفر، همراه با وعدههای مسکو برای حمایت اقتصادی از جنوب، میتواند مشروعیت بینالمللی دولت عدن را تقویت کند.
گزارشهای الجزیره نشان میدهد روسیه، با هدف ایجاد توازن در برابر نفوذ ایران و تقویت نقش خود در خاورمیانه پس از آتشبس غزه به مخالفان حوثی ها به عنوان شریکی استراتژیک نگاه میکند. این سفر، همراه با وعدههای مسکو برای حمایت اقتصادی از جنوب، میتواند مشروعیت بینالمللی دولت عدن را تقویت کند.
از سوی دیگر، تصاویر ماهوارهای از ساخت یک فرودگاه جدید در جزیره زقر در دریای سرخ، در نزدیکی مرز اریتره، حکایت دارد. این پروژه، با حمایت مالی و لجستیکی امارات، یک باند ۲۰۰۰ متری برای عملیات نظامی و نظارت بر بابالمندب ایجاد کرده است. گزارش ها نشان میدهد امارات پروژه مشابهی را در جزیره عبدالکوری (سوکوترا) تکمیل کرده، که با پیام "I LOVE UAE" در تصاویر ماهوارهای، نفوذ ابوظبی را به رخ میکشد. این زیرساختها نهتنها زنجیره تأمین تسلیحاتی انصارالله از ایران را تهدید میکنند، بلکه توانایی مخالفان برای عملیات هوایی و دریایی را تقویت میکنند.
حمله مشکوک پهپادی به کشتی MV Falcon، حامل گاز مایع، در ۱۸ اکتبر در خلیج عدن (۱۱۳ مایل جنوب شرقی عدن) نیز به نیروهای طارق عفاش، برادرزاده علی عبدالله صالح و فرمانده نیروهای نخبه در عدن، نسبت داده شده است. این حمله، که توسط UKMTO و نیروی دریایی اتحادیه اروپا (Aspides) گزارش شد، دو خدمه را مفقود و کشتی را دچار آتشسوزی کرد. حوثیها مسئولیت را رد کردند،اما برخی گزارش ها به نقش عفاش با حمایت امارات اشاره دارند. این حمله، بخشی از استراتژی مخالفان برای تضعیف اقتصاد دریایی انصارالله و نمایش قدرت در خلیج عدن است. علاوه بر این، بازداشت ۲۰ کارمند سازمان ملل توسط حوثیها در صنعا و حملات هوایی آمریکا در مارس ۲۰۲۵ ، اسفند سال گذشته، فشار دیپلماتیک و نظامی بر انصارالله را تشدید کرده است.
آرایش نیروهای سیاسی و نظامی
یمن به دو جبهه اصلی تقسیم شده است: انصارالله در شمال و ائتلاف مخالفان (دولت عدن/STC) در جنوب. انصارالله، تحت رهبری مهدی المشاط و عبدالملک الحوثی، با حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار جنگجو، کنترل صنعا، حدیده، و صعده را در دست دارد. این گروه با تکیه بر پهپادها و موشکهای بالستیک، استراتژی جنگ نامتقارن را دنبال میکند و بنادر شمالی را برای ورود و خروج تسلیحات حفظ کرده است. منایع غربی مدعی هستند ایران، منبع اصلی حمایت تسلیحاتی، و روسیه با دیپلماسی محدود، پشتیبانان کلیدی حوثیها هستند.
در مقابل، ائتلاف مخالفان، تحت رهبری رشاد العلیمی و عیدروس الزبیدی، با ۵۰ تا ۸۰ هزار نیرو (شامل لشکرهای وِیژه طارق عفاش)، مناطق عدن، مأرب، و سوکوترا را کنترل میکند. امارات با تأمین مالی فرودگاههای زقر و عبدالکوری، عربستان با حمایت اقتصادی، و روسیه با دیپلماسی جدید، این ائتلاف را تقویت میکنند.
آمریکا و اسرائیل نیز با حملات هدفمند از مخالفان حمایت میکنند.هرچند که درگیری های داخلی و قدرت گیری القاعده نیز از چالش های هردو طرف است.
سناریوهای جنگ آینده چیست؟
بر اساس شواهد میدانی و تحلیل اتاق های فکر استراتژیک سه سناریوی اصلی برای آینده یمن ترسیم می شود:
شدید درگیری در جنوب و دریای سرخ : تحلیل CSIS (سپتامبر ۲۰۲۵) پیشبینی میکند مخالفان، با استفاده از فرودگاه زقر و نیروهای طارق عفاش، حملاتی را علیه طیز و مأرب آغاز کنند. این سناریو با رهگیری کشتیهای ایرانی و حملات پهپادی مانند MV Falcon تقویت میشود. حوثیها ممکن است با موشکهای بالستیک به عدن یا حتی ریاض پاسخ دهند، که به تشدید درگیریهای دریایی منجر میشود.این سناریو میتواند بابالمندب را به منطقهای پرتنشتر از غزه تبدیل کند.
جنگ نیابتی منطقهای : اتاق فکر بروکینز معتقد است مداخله مستقیم امارات، عربستان، و آمریکا در برابر حمایت ایران از حوثیها، به یک جنگ نیابتی تمامعیار منجر میشود. حملات هوایی آمریکا و اسرائیل به صنعا و حدیده ادامه خواهد یافت، در حالی که ایران با ارسال پهپادهای پیشرفتهتر پاسخ میدهد. این سناریو با افزایش تنشهای ایران-اسرائیل پس از آتشبس غزه محتملتر شده است.
مذاکرات دیپلماتیک شکننده و احتمال آتش بس و صلح مسلح: برخی گزارش ها به گشوده شدن پنجره دیپلماتیک پس از آتشبس غزه اشاره دارد، اما موفقیت آن را به حل مسئله جدایی جنوب وابسته میداند. دیدارهای هانس گروندبرگ (فرستاده سازمان ملل) در ریاض و مسکو نشاندهنده تلاش برای آتشبس است، اما تهدیدات حوثیها علیه عربستان، این مسیر را ناپایدار میکند.
در نهایت می توان گفت یمن در لبه پرتگاه یک جنگ بزرگ قرار دارد. انصارالله همچنان موقعیت برتر را در صحنه میدانی دارد اما ائتلاف مخالفان، با زیرساختهای جدید و دیپلماسی گسترده، به سرعت در حال تغییر معادلات است، هرگونه تنش شدید در دریای سرح می تواند تجارت جهانی را مختل کند. برای جلوگیری از فاجعه، میانجیگری سازمان ملل و روسیه و ایران ضروری است، اما بدون توافق جامع، یمن به سوی درگیری تمامعیار پیش میرود.