شورای خاورمیانه برای امور جهانی مدعی شد

چین به بازسازی توان نظامی ایران بعد از جنگ ۱۲ روزه کمک کرده است/ آیا اسرائیل در حال تضعیف روابط خود با چین است؟

چین به ایران در دور زدن تحریم‌ها کمک کرده و گزارش شده در بازسازی توان نظامی ایران پس از عملیات اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۴ و «جنگ دوازده‌روزه» در ژوئن ۲۰۲۵ نقش داشته است.
کد خبر: ۱۳۳۶۲۸۳
| |
2952 بازدید

چین به بازسازی توان نظامی ایران بعد از جنگ ۱۲ روزه کمک کرده است/ آیا اسرائیل در حال تضعیف روابط خود با چین است؟

پس از حملات اسرائیل به ایران در اکتبر ۲۰۲۴ و ژوئن ۲۰۲۵، چین بیانیه‌هایی صریح در دفاع از تهران صادر کرد و خواستار خویشتنداری منطقه‌ای شد.

به گزارش سرویس بین الملل تابناک، شورای خاورمیانه برای امور جهانی در مقاله‌ای به بررسی روابط چین و رژیم صهیونیستی پرداخته که در ادامه آمده است.

لازم به ذکر است انتشار مقالات خارجی به معنای تایید محتوای آن از سوی تابناک نیست.

دو سال گذشته از درگیری در غزه و خاورمیانه گسترده‌تر، فشار قابل توجهی بر روابط اسرائیل و چین وارد کرده است، اما منجر به شکاف جدی نشده است. پس از آتش‌بس در غزه، آیا روابط به حالت سابق بازخواهد گشت یا آن لحظه برای همیشه از دست رفته است؟

برای دهه‌ها، چین و اسرائیل روابطی نسبتاً قوی و عمل‌گرایانه داشته‌اند که بر پایه تجارت گسترده و همکاری‌های فناورانه استوار بوده است. با این حال، پس از دو سال ویرانی‌های اسرائیل در غزه و عملیات نظامی گسترده‌تر آن در سراسر خاورمیانه، آشکار است که اقدامات اسرائیل روابطش با پکن را تحت فشار قرار داده است. 

سیاست چین در قبال مناقشه اسرائیل و فلسطین مدت‌هاست که با اجماع بین‌المللی همسو بوده است. از زمان برقراری روابط دیپلماتیک رسمی با اسرائیل در سال ۱۹۹۲ – هم‌زمان با اوج‌گیری روند صلح مادرید – پکن توازنی محتاطانه را حفظ کرده است

اگرچه روابط دو طرف به طور بنیادی از هم گسسته نشده، اما تحولات اخیر سایه‌ای سنگین بر پویایی روابط میان اسرائیل و غول آسیایی افکنده است.

سیاست چین در قبال مناقشه اسرائیل و فلسطین مدت‌هاست که با اجماع بین‌المللی همسو بوده است. از زمان برقراری روابط دیپلماتیک رسمی با اسرائیل در سال ۱۹۹۲ – هم‌زمان با اوج‌گیری روند صلح مادرید – پکن توازنی محتاطانه را حفظ کرده است: از یک سو برقراری روابط با اسرائیل و از سوی دیگر حمایت پیوسته از راه‌حل دو کشوری بر اساس مرز‌های پیش از سال ۱۹۶۷، از جمله تشکیل کشور مستقل فلسطین با پایتختی قدس شرقی.

چین به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل، گاه از موقعیت خود – و هم‌سویی با کشور‌های دارای اکثریت مسلمان و جهان جنوب – برای برجسته کردن انزوای نسبی ایالات متحده در موضوع فلسطین استفاده کرده و به این ترتیب، تصویر خود را به‌عنوان مدافع چندقطبی‌گرایی و حقوق بین‌الملل تقویت کرده است.

در پی رویداد‌های ۷ اکتبر ۲۰۲۳، چین به‌طور مستمر اقدامات اسرائیل در غزه را نقض حقوق بین‌الملل دانسته و محکوم کرده است. 

پکن همچنین طی دو سال گذشته، حملات اسرائیل به یمن، ایران، سوریه، قطر و لبنان را محکوم کرده و آنها را اقداماتی تهاجمی و بی‌ثبات‌کننده توصیف کرده است. به‌ویژه پس از حملات اسرائیل به ایران در اکتبر ۲۰۲۴ و ژوئن ۲۰۲۵، چین بیانیه‌هایی صریح در دفاع از تهران صادر کرد و خواستار خویشتنداری منطقه‌ای شد.

علیرغم مخالفت‌های لفظی خود با رفتار اسرائیل، پکن از انجام اقدامات تنبیهی ملموس، مانند اعمال تحریم اقتصادی، اخراج دیپلمات‌های اسرائیلی یا کاهش سطح روابط دوجانبه، خودداری کرده و ترجیح داده وضعیت دیپلماتیک و اقتصادی موجود را حفظ کند

با این حال، علیرغم مخالفت‌های لفظی خود با رفتار اسرائیل، پکن از انجام اقدامات تنبیهی ملموس، مانند اعمال تحریم اقتصادی، اخراج دیپلمات‌های اسرائیلی یا کاهش سطح روابط دوجانبه، خودداری کرده و ترجیح داده وضعیت دیپلماتیک و اقتصادی موجود را حفظ کند.

در حالی که واکنش چین عمدتاً به ژست‌های نمادین و بیانیه‌های انتقادی محدود شده است، دولت بنیامین نتانیاهو اخیراً لحن خود را نسبت به پکن تندتر کرده است. نتانیاهو حتی مدعی شده که چین در انزوای فزاینده‌ی بین‌المللی اسرائیل و حرکت سریع آن به سوی وضعیت یک کشور مطرود، تا حدی مسئول است. 

اکنون که آتش‌بس شکننده‌ای در غزه برقرار شده است، شاید پرتنش‌ترین دوره در روابط چین و اسرائیل به پایان رسیده باشد. با این حال، اوضاع میدانی در غزه – و در منطقه وسیع‌تر – هنوز بسیار ناپایدار و دور از صلح است، و خشم کشور‌های جهان جنوب از اسرائیل بعید است به این زودی فروکش کند.

جریان‌های متقاطع راهبردی

افزایش تنش میان چین و اسرائیل باید در چارچوبی ژئوپلیتیکی گسترده‌تر بررسی شود که فراتر از روابط دوجانبه آنهاست. در مرکز این چارچوب، روابط رو‌به‌گسترش پکن با رقیب اصلی اسرائیل، یعنی تهران، و تشدید رقابت چین با ایالات متحده قرار دارد. هر دو این پویایی‌ها مستقیماً بر محیط راهبردی اسرائیل تأثیر می‌گذارند.

اگرچه چین و ایران متحد رسمی نیستند، اما یک مشارکت راهبردی مبتنی بر منافع مشترک دارند. پکن، تهران را بازیگری محوری در غرب آسیا و یکی از اجزای کلیدی ابتکار «کمربند و جاده» خود می‌داند، همچنین به‌عنوان شریکی در چالش با نظم تک‌قطبی تحت رهبری آمریکا به آن می‌نگرد. 

محاسبات راهبردی چین بیانگر علاقه‌ی جدی این کشور به حفظ ثبات در ایران و منطقه‌ی خلیج فارس است، موضوعی که مخالفت قاطع پکن با هرگونه اقدام نظامی اسرائیل یا آمریکا علیه ایران را توضیح می‌دهد. 

اگرچه چین از ایده دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای حمایت نمی‌کند، اما همواره بر راه‌حل دیپلماتیک برای مسئله هسته‌ای تأکید داشته و به‌طور قاطع با حملات یک‌جانبه اسرائیل به خاک ایران مخالفت کرده است

اگرچه چین از ایده دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای حمایت نمی‌کند، اما همواره بر راه‌حل دیپلماتیک برای مسئله هسته‌ای تأکید داشته و به‌طور قاطع با حملات یک‌جانبه اسرائیل به خاک ایران مخالفت کرده است. 

چین به ایران در دور زدن تحریم‌ها کمک کرده و گزارش شده در بازسازی توان نظامی ایران پس از عملیات اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۴ و «جنگ دوازده‌روزه» در ژوئن ۲۰۲۵ نقش داشته است. اسرائیل با بدبینی فزاینده‌ای به گسترش روابط چین و ایران می‌نگرد و این امر به تغییر محسوس در رویکرد آن نسبت به پکن انجامیده است.

از زمان بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در ژانویه، سیاست خارجی آمریکا مقابله با نفوذ جهانی چین – از جمله در خاورمیانه – را در اولویت قرار داده است. 

این رویکرد بازتابی از دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ است، زمانی که مقام‌های بلندپایه – به‌ویژه مایک پمپئو، وزیر خارجه وقت – بر اسرائیل فشار آوردند تا تعامل خود با پکن را کاهش دهد.

در سال‌های اخیر، فشار فزاینده واشنگتن موجب شده اسرائیل انتقال فناوری به چین را محدود کند، به‌ویژه در حوزه‌های حساس مانند هوش مصنوعی، دفاعی و نیمه‌هادی‌ها. 

قابل توجه است که بین سال‌های ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۲، صادرات نیمه‌هادی اسرائیل به چین تقریباً به نصف کاهش یافت، که تأثیر نفوذ ایالات متحده را نشان می‌دهد. محدود شدن دسترسی شرکت‌های فناوری اسرائیلی به بازار‌های چین هزینه‌بر بوده است، به‌ویژه با توجه به جاه‌طلبی‌های اسرائیل برای تبدیل‌شدن به یک قطب جهانی فناوری.

در نهایت، تلاش نتانیاهو برای مقصر دانستن چین در انزوای فزاینده اسرائیل ممکن است تلاشی راهبردی برای تقویت هم‌سویی کشورش با واشنگتن و جلب نظر سیاست‌مداران ضدچینی در کنگره آمریکا باشد. 

تصمیم برای هدف قرار دادن چین، نشان‌دهنده تشدید گفتمانی – و احتمالاً راهبردی – در چارچوب شکاف شرق و غربی است که در واشنگتن در حال شکل‌گیری است.

با نزدیک‌تر شدن اسرائیل به واشنگتن و برخی پایتخت‌های اروپایی، اسرائیل ظاهراً از موضع پیشین خود مبنی بر حفظ تعادل محتاطانه میان آمریکا و چین فاصله می‌گیرد. 

این تحول صرفاً بازتنظیم سیاست خارجی نیست، بلکه نشانه‌ای از بازآرایی گسترده‌تر در نگاه ژئوپلیتیکی اسرائیل است؛ نگاهی که بخشی از آن ناشی از نسل‌کشی جاری در غزه و دو‌قطبی‌شدن فزاینده سیاست جهانی است. 

با تشدید رقابت‌های قدرت‌های بزرگ، به نظر می‌رسد اسرائیل احساس می‌کند ناگزیر است در جهانی که هرچه بیشتر بر تقسیم‌بندی شرق و غرب تعریف می‌شود، جانب یکی از دو اردوگاه را بگیرد.

در این چارچوب، تمایل نمادین اخیر اسرائیل به برقراری ارتباط با تایوان شایسته دقت و بررسی دقیق است. در سپتامبر ۲۰۲۵، «بوعز توپوروفسکی»، یکی از اعضای پارلمان اسرائیل (کنست)، از تایپه دیدار کرد و پس از برگزاری نشست‌هایی در سطح عالی با مقام‌های ارشد تایوان، این کشور را «دوست واقعی اسرائیل» توصیف کرد. 

هرچند این سفر ظاهراً در قالب «دیپلماسی پارلمانی» انجام شد، اما حامل پیامی ژئوپلیتیکی ضمنی بود، به‌ویژه برای پکن. 

دولت چین به سرعت این اقدام را محکوم کرد، توپوروفسکی را «مزاحم» خواند و اسرائیل را به نقض سیاست «چین واحد» – که سنگ‌بنای سیاست خارجی چین است – متهم کرد. 

پکن همچنین هشدار داد که این سفر پیامد‌های منفی برای روابط چین و اسرائیل خواهد داشت. «شیاو جون‌ژنگ»، سفیر چین در اسرائیل، با انتشار بیانیه سفارت در شبکه‌های اجتماعی، این محکومیت را برجسته‌تر کرد و در واقع، توبیخی علنی را متوجه تل‌آویو ساخت.

با وجود این تنش‌ها، روابط چین و اسرائیل در بسیاری از زمینه‌ها تاب‌آوری خود را نشان داده است. حجم تجارت دوجانبه در سال گذشته به ۱۶.۳ میلیارد دلار رسید – افزایشی ۱۱.۷ درصدی نسبت به سال ۲۰۲۳ – که نشان می‌دهد منافع اقتصادی منطق و پویایی خاص خود را دارند و تا حدی در برابر اصطکاک‌های سیاسی مصون‌اند. 

با این حال، اینکه این پیوند‌ها تا چه اندازه آسیب خواهند دید اگر اسرائیل بیش از پیش به کشوری مطرود تبدیل شود، به عوامل گوناگونی بستگی دارد؛ از جمله مسیر تنش‌های اسرائیل و ایران، تحولات روابط چین و ایران، آینده رقابت چین و آمریکا – به‌ویژه در حوزه هوش مصنوعی – و نیز آتش‌بس شکننده غزه.

اگرچه تنش‌های کنونی میان چین و اسرائیل عمدتاً در سطح گفتمانی باقی مانده و هنوز به گسست‌های قاطع در حوزه تجارت یا دیپلماسی منجر نشده‌اند، اما نباید آنها را صرفاً اصطکاک‌هایی جزئی تلقی کرد. 

بلکه این تنش‌ها نشانه‌ای از یک دگرگونی ساختاری عمیق‌تر در نظم جهانی هستند که دامنه انعطاف راهبردی اسرائیل را محدود می‌کنند. 

نسل‌کشی غزه برداشت جهانی از اسرائیل را در میان کشور‌های جنوب جهانی – جایی که چین خود را به‌عنوان یک قدرت پیشرو معرفی می‌کند – به‌طور چشمگیری تغییر داده است. در نتیجه، فضای همکاری عمل‌گرایانه میان دو کشور ممکن است به تدریج تنگ‌تر شود.

هرچند منافع اقتصادی تاکنون روابط چین و اسرائیل را از آسیب‌های جدی محافظت کرده‌اند، اما آینده این روابط بستگی به آن دارد که آیا دو طرف می‌توانند همچنان اختلافات خود را در چارچوب‌های جداگانه مدیریت کنند یا اینکه قطبی‌شدن فزاینده‌ی جهان، اقدامات نظامی اسرائیل و اختلافات سیاسی در حال رشد، آنها را بیش از پیش از یکدیگر دور خواهد کرد.

اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
گزارش خطا
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# آتش بس غزه # خروج از ان پی تی # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران # حمله اسرائیل به ایران # مکانیسم ماشه # اسنپ بک
نظرسنجی
کدام کالا را نسبت به قبل کمتر مصرف می‌کنید؟
مرجع جواهرات
الی گشت