به گزارش سرویس بینالملل «تابناک»، رژیم صهیونیستی روز سهشنبه هجدهم شهوریرماه (9 سپتامبر) یک مجتمع مسکونی محل اسکان رهبران حماس در دوحه را هدف قرار داد که در این حمله پنج عضو حماس و یک مقام امنیتی قطری به شهادت رسیدند.
حمله رژیم صهیونیستی به خاک قطر باعث برگزاری «نشست اضطراری عربی ـ اسلامی» در دوحه شد که در پایان این نشست اعضا با صدور بیانیه ای به حملات رژیم صهیونیستی واکنش نشان دادند که البته بسیاری از کارشناسان حوزه بین الملل و رسانه های خبری بین المللی این بیانیه را بسیار ضعیف توصیف کردند.
همچنین سفیر پیشین ایران در لیبی هم با تأکید بر اینکه «بیانیه پایانی نشست دوحه محافظهکارانه و در شأن ملت و دولت قطر نبود»، معتقد است حمله اسرائیل به خاک قطر میتواند زمینهساز تغییرات مهمی در نظم امنیتی منطقه و نزدیکی بیشتر کشورهای اسلامی به جبهه مقاومت شود.
گفتوگوی پایگاه خبری تابناک با جعفر قنادباشی تحلیلگر ارشد مسائل غرب آسیا و شمال آفریقا را در ادامه بخوانید:
در نشست اضطراری عربی ـ اسلامی در قطر پس از حمله رژیم صهیونیستی به این کشور، عمده کشورهای شرکتکننده بر لزوم اقدام عملی مقابل اسرائیل تأکید کردند. این اقدامات چه میتوانند باشند؟
متن بیانیه نشست به گونهای تنظیم شده بود که گویی قطر مجاز به اقدام متقابل است، اما در عمل توصیه مشخصی برای واکنش عملی وجود نداشت.
انتظار میرفت کشورهای شرکتکننده ضمن همدردی با قطر، بر حق این کشور برای پاسخگویی مناسب به تجاوز اسرائیل تأکید کنند و همچنین خطراتی را که از ناحیه این حمله متوجه کل منطقه میشود، برشمارند. متأسفانه این قطعنامه بسیار محافظهکارانه بود و به هیچ وجه نتوانست بیانگر حقوق قانونی قطر و مردم آن باشد.
حق تمامیت ارضی، ابتداییترین و اساسیترین حق هر کشور است و هرگونه تعدی به آن اهانتی آشکار به قوانین بینالمللی محسوب میشود.
اسرائیل در این حمله، با هدف قرار دادن افرادی که مهمان قطر بودند، از خطوط قرمز حقوق بینالملل عبور کرده است. از این رو، این قطعنامه نه تنها حمایت از قطر نبود، بلکه به نوعی مجوزی ضمنی برای ادامه تجاوزگری اسرائیل تلقی میشود.
رئیسجمهور مصر در نشست دوحه ایده «دفاع جمعی» یا همان «ناتوی عربی» را مطرح کرد. با توجه به تهدیدهای اخیر اسرائیل، تحقق چنین ایدهای تا چه حد محتمل است؟
متأسفانه بسیاری از سخنرانان نشست، از جمله رئیسجمهور مصر، بیشتر برای مصرف داخلی سخن گفتند تا اتخاذ موضعی سیاسی و راهبردی. در کشورهایی مانند اردن، مصر، تونس و پاکستان، یکی از مطالبات جدی مردم، برخورد قاطع با رژیم صهیونیستی است؛ بهویژه در مصر و اردن که بخشی از قلمروشان در طرحهای توسعهطلبانه نتانیاهو مورد تهدید قرار دارد.
اظهارات تند عبدالفتاح السیسی بیش از آنکه نشاندهنده اراده سیاسی باشد، تلاشی برای پاسخگویی به مطالبات مردمی بود. در مقابل، پاکستان با رویکردی جدیتر و صادقانهتر وارد عرصه دفاع از مردم فلسطین شده است. اسلامآباد علاوه بر حمایت علنی از ایران در برابر تجاوزات صهیونیستی، پیشنهاد تشکیل ناتوی اسلامی را نیز مطرح کرده است.
به نظر شما پاکستان از توان و مقبولیت لازم برای تحقق چنین ایده ای برخوردار است؟
پاکستان به عنوان قدرت هستهای جهان اسلام، توان نظامی قابلتوجهی دارد و پیشنهاد ایجاد ائتلافی نظامی از کشورهای اسلامی علیه اسرائیل را داده است.
پیشبینی میشود به تدریج، کشورهای بیشتری به جبهه مقاومت بپیوندند و زمینههای شکلگیری چنین ائتلافی فراهم شود. حتی برخی رسانههای اسرائیلی اذعان کردهاند که حمله به قطر موجب همگرایی کشورهای اسلامی با ایران و جبهه مقاومت شده است. با این حال، در کوتاهمدت تحقق کامل ناتوی اسلامی بعید است، اما روند آن آغاز شده است.
اقدامات اخیر اسلامآباد در حمایت از مردم فلسطین چه تأثیری بر تحولات منطقه خواهد داشت؟
یکی از اقدامات جالب و قابلتوجه پاکستان، جلب حمایت ۱۶ کشور اسلامی از حرکت کاروان کشتیهایی است که برای شکستن محاصره غزه به راه افتادهاند. وزرای خارجه کشورهای اندونزی، مالزی، عمان، ترکیه، آفریقای جنوبی و شماری از کشورهای آمریکای لاتین از این اقدام حمایت کردهاند. حدود ۴۰ کشتی در حال حرکت به سوی غزه هستند تا کمکهای غذایی و دارویی را به مردم مظلوم این منطقه برسانند.
اسرائیل نیز تهدید کرده که ممکن است به این کشتیها حمله کند، اقدامی که میتواند به مناقشهای بینالمللی میان اسرائیل و کشورهای حامی فلسطین بینجامد. متأسفانه این موضوع مهم در رسانههای داخلی کمتر بازتاب یافته است.
با توجه به حضور ایران در نشست قطر و تأکید بر مقابله با اسرائیل، تا چه اندازه میتوان انتظار گسترش همکاری امنیتی و نظامی میان کشورهای عربی ـ اسلامی با ایران را داشت؟
در کوتاهمدت، چنین تحولی بعید به نظر میرسد، اما در میانمدت میتوان انتظار نزدیکی و همگرایی بیشتر میان کشورهای اسلامی و ایران را داشت. چند عامل در این روند نقش نخست، تجاوزات مکرر اسرائیل که موجب عبور این رژیم از خطوط قرمز شده و دولتهای منطقه را وادار به اتخاذ مواضع جدیتری میکند.
دوم، افزایش فشار افکار عمومی در کشورهای اسلامی است که خواستار برخورد قاطع با صهیونیستها هستند.
آیا حمله اسرائیل به قطر میتواند موجب تغییر در نظم امنیتی خلیج فارس و روابط این کشورها با آمریکا شود؟
با توجه به اینکه نخبگان و نیروهای نظامی برخی کشورها نیز تمایل دارند در برابر گستاخیهای رژیم صهیونیستی واکنشی عملی نشان دهند که این موضوع موجب نگرانی دولتهای وابسته به غرب شده است. در مجموع، میتوان گفت این روند آغاز شده و بهتدریج جبهه مقاومت در حال گسترش است.
گفتگو: مهتاب بهرامی آسترکی