پشت‌پرده آشوبی که «باهنر» به پا کرد!

تندروها در این شرایط چه می‌توانند بکنند؟ چقدر می‌شود به شورای‌عالی امنیت ملی حمله کرد یا رئیس‌جمهور را زیر ضربه برد که چرا این قانون را اجرا نمی‌کنید یا چرا آن اظهارنظر را کردید؟ در نهایت سقفی حتی برای شنیدن چنین حملاتی وجود دارد و از جایی به بعد کهنه می‌شود. ضمن این که از نقاطی مانند تریبون نماز جمعه و صداوسیما نمی‌توان به راحتی سران قوا را هدف قرار داد.
کد خبر: ۱۳۳۳۶۹۹
| |
2094 بازدید
پشت‌پرده آشوبی که «باهنر» به پا کرد!

حمله‌های جریان تندرو به عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره عدم وجود الزام حجاب، تغییر نرم پارادایم در جمهوری اسلامی و وجود یک اقلیت ۱۰ درصدی تندرو در کشور، وارد مرحله تازه‌ای شد.

به گزارش تابناک به نقل از فرارو، بیراه نیست اگر بگوییم پس‌لرزه‌های صحبت محمدرضا باهنر در مناظره با علی شکوری‌راد، فعال سیاسی اصلاح‌طلب با گذشت چند روز از آن هنوز ادامه دارد. پس از واکنش نمایندگان تندروی مجلس، کیهان و کاربران سایبری شناخته‌شده در شبکه‌های اجتماعی، در نهایت تریبون‌های نمازجمعه و برنامه صبحگاهی صداوسیما با اجرای مجریانی خاص نیز به صف واکنش‌دهندگان پرداختند. به غیر از این که باهنر به عنوان یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت و یک سیاستمدار بازنشته، تصمیم سطوح عالی نظام سیاسی در خصوص موضوع حجاب را بازگو کرد، به نظر می‌رسد که علت واکنش‌ها می‌تواند موضوع دیگری در صحبت‌های او باشد: ۱۰ درصد جامعه را حزب‌اللهی‌ها تشکیل می‌دهند.

باهنر کجای سیاست ایران است؟

میزان برآشفته شدن تندرو‌ها از صحبت‌های محمدرضا باهنر، با میزان تاثیرگذاری و جایگاه او در سیاست ایران هم‌خوانی ندارد. باهنر سابقه ۷ دوره حضور در مجلس را دارد و یکی از چهره‌های اصلی و شاخص اصولگرا محسوب می‌شود. آخرین حضور او به دوره نهم برمی‌گردد که سال ۱۳۹۵ به پایان رسید. باهنر در انتخابات مجلس دهم و یازدهم شرکت نکرد. دوره دوازدهم ابتدا از تهران نامزد شد ولی سپس حوزه خود را به زادگاهش کرمان تغییر داد و در انتخابات این دوره، نفر چهارم شد و به مجلس راه پیدا نکرد.

او با ریاست فراکسیون اصولگرایان در مجلس هفتم، عضویت در هیئت رئیسه مجلس در دوره‌های چهارم، پنجم، هفتم، هشتم و نهم، در کنار تکیه زدن بر کرسی نایب‌رئیسی مجلس در دوره‌های هفتم، هشتم و نهم شناخته می‌شود. عضویت باهنر در مجمع تشخیص مصلحت نظام هم مربوط به بعد از پایان دوره نمایندگی او نیست. از او سال ۱۳۸۰ عضو حقیقی این مجمع است؛ بنابراین در حال حاضر به عنوان یک عضو از یک مجموعه تصمیم‌گیر شناخته می‌شود که سلایق مختلفی در آن حضور دارند.

تکرار حرف دیگران

آنچه باهنر در مناظره با شکوری‌راد و سپس در نشست خود با رسانه‌ها مطرح کرد، صحبت جدیدی نبود. قانونی که باهنر از کنار گذاشتن آن صحبت کرد، از زمان طرح در مجلس تا تصویب آن خارج از صحن علنی، جرم‌انگاری‌ها و دیگر حواشی‌اش، زیر ذره‌بین نقد بود. در واقع این قانون در کنار طرح صیانت و قانون راهبردی مربوط به موضوع هسته‌ای، سه موضوع اصلی بودند که مجلس یازدهم با آن شناخته می‌شود.

به خصوص این قانون با توجه حساسیت‌های ذاتی که بعد از سال ۱۴۰۱ نسبت به آن وجود داشت، به صحن راه پیدا نکرد و بر اساس اصل ۸۵ قانون اساسی، خارج از دید نوشته شد. در نهایت با توجه به عدم ابلاغ قانون از سوی رئیس‌جمهور و سپس عدم ابلاغ از سوی رئیس مجلس، سوال اصلی این شد که چگونه جلوی قانون نوشته و مصوب شده جریان تندروی مجلس گرفته شده است که در نهایت مشخص شد، موضوع به شورای‌عالی امنیت ملی برمی‌گردد. تا جای که مشخص شد دبیرخانه شعام، به دلیل نگرانی‌های امنیتی جلوی این قانون را گرفته است.

آنچه باهنر گفت، روندی بود که طی شد و نگاهی‌ست که با توجه به مصالح امنیتی و سیاسی به این موضوع شده. شاید آنچه او گفت، صرفاً کمی بازتر از صحبت‌های مسعود پزشکیان بود که گفت نمی‌تواند این قانون را اجرا کند، به اجبار در حجاب اعتقادی ندارد و .... باهنر تنها کمی مصداقی‌تر صحبت کرد.

تندرو‌ها در این شرایط چه می‌توانند بکنند؟ چقدر می‌شود به شورای‌عالی امنیت ملی حمله کرد یا رئیس‌جمهور را زیر ضربه برد که چرا این قانون را اجرا نمی‌کنید یا چرا آن اظهارنظر را کردید؟ در نهایت سقفی حتی برای شنیدن چنین حملاتی وجود دارد و از جایی به بعد کهنه می‌شود. ضمن این که از نقاطی مانند تریبون نماز جمعه و صداوسیما نمی‌توان به راحتی سران قوا را هدف قرار داد چرا که در این صورت، به معنی واقعی کلمه سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.

شاید بشود در نمازجمعه مانند ۲۰ بهمن ۱۴۰۳ علیه ظریف شعار «ظریف گورت رو گم کن» سر داد که اتفاقاً با استقبال امام جمعه آن روز یعنی حجت‌الاسلام کاظم صدیقی نیز مواجه شد؛ اما نمی‌توان به راحتی شورای‌عالی امنیت ملی به عنوان عالی‌ترین نهاد تصمیم‌گیر کشور و سران قوا را این چنین به صورت واضح زیر ضربه برد. بنابراین، فردی مانند باهنر فارغ از جایگاهش، به خاطر حرفی که زده می‌تواند تا بالاترین حد هدف حمله قرار بگیرد و محملی برای فریاد این طیف ایجاد کند.

دغدغه حجاب یا یادآوری وجود «اقلیت ۱۰ درصدی»؟

باهنر مجموعه‌ای از مسائل را مطرح کرد که موضوع حجاب صرفاً بخشی از آن بود. مثلا در برنامه صبحگاهی «سلام صبح بخیر» شبکه ۳ که دستورالعمل مشخصی برای ورود به مسائل سیاسی و حملات یکسویه به مخالفان جریان تندرو دارد، این موضوع مطرح شد که «چرا به جای موج سواری روی این موضوع درباره مشکلات اقتصادی صحبت نمی‌کنید؟!» نکته آن که این مناظره میان دو چهره سیاسی از دو جریان مختلف درون حاکمیت انجام شد و موضوع اقتصاد نیز در دل آن وجود داشت. آنچه در صداوسیما و کیهان مطرح می‌شد، حربه‌ای قدیمی در برابر مطالبات اجتماعی‌ست که سال‌های طولانی استفاده می‌شود.

اما اصل صحبت باهنر موضوع حجاب، برجام، مذاکره و تغییر پارادایم نبود. شاید تاکید بر این جمله که قشربندی جامعه ایران تغییر کرده و مطالبه جدی و ۹۰ درصدی برای زندگی و آینده در کشور وجود دارد، نقطه فشار اصلی باشد. چرا که جریان تندرو با توجه به چارچوب‌های فکری خود، تعاریف خاص از مفهوم مردم، قانون، مشروعیت و مقبولیت ساختار سیاسی و ... همواره در تلاش است که از روی تغییرات اجتماعی رخ داده در کشور عبور کند. در حالی که نگاهی به تجربه دو انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر (۱۴۰۰ و ۱۴۰۳) و دو انتخابات مجلس (۱۳۹۸ و ۱۴۰۲) در کنار کاهش فواصل میان بحران‌های اجتماعی و امنیتی در کشور نشان می‌دهد که جامعه ایران تا چه حد دستخوش تغییر شده است.

در کنار این تغییرات خوب است به چهارمین پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌ها نیز اشاره کنیم که نتایج کامل آن هیچ وقت در عرصه عمومی منتشر نشد، اما به صورت محدود در بعضی حوزه‌ها، در اختیار پژوهشگران قرار گرفت. خروجی این پیمایش نشان می‌داد که ارزش‌ها و نگرش‌ها در جامعه ایران تا چه اندازه تغییر کرده و حجم نارضایتی در حوزه‌های مختلف تا چه اندازه بالاست. در چنین شرایطی طبیعی‌ست که وقتی چنین صحبت‌هایی مطرح می‌شود که به صراحت می‌گوید ۱۰ درصد این جامعه را طیف موسوم به حزب‌اللهی تشکیل می‌دهند، نه به خاطر شخص بلکه به خاطر حرف، مورد حمله قرار بگیرد.

چه کسانی دست به حمله می‌زنند؟

در میان حمله‌کنندگان به باهنر، چهره‌های شناخته‌شده و جایگاه‌های حقوقی مشخصی وجود دارند. همان طور که انتظار می‌رفت، کیهان و صداوسیما به عنوان دو تریبون شناخته‌شده این جریان، وارد عمل شدند. نمایندگان گمنام و شناخته‌شده‌ای که این روز‌ها به صحبت‌های باهنر حمله می‌کنند، همان‌هایی هستند که به عنوان نمایندگان مجلس در تجمعات جریان تندروی داخلی مقابل ساختمان پارلمان حاضر می‌شدند. از متحصنین اندک مطالبه اجرای قانون حجاب مقابل مجلس دلجویی می‌کردند و به عنوان منبع فشار بر دولت در قوه مقننه در حوزه مشکلات واقعی و غیرواقعی شناخته می‌شوند. صدای بلندی دارند، اما دست بالا ندارند. چرا که با تمام فشار‌ها نتوانستند ورق قانون حجاب را برگردانند یا جلوی مذاکراتی که با جنگ از بین رفت را در زمان شکل‌گیری خود بگیرند.

همانطور که نتوانستند مقابل تصویب لوایح باقی‌مانده FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام را بگیرند. همانطور که تحصن حجاب مقابل مجلس فروردین امسال جمع‌آوری شد، اعلان آنها برای تجمع پنجشنبه هفته گذشته در اعتراض به صحبت‌های باهنر و مسئله حجاب در خیابان انقلاب تهران نیز یا با استقبال مواجه نشد یا اجازه برگزاری آن را ندادند.

در چنین شرایطی، منطقی‌ترین کار برای آنها این است که صدای خود را حفظ و البته تا جایی که می‌توانند از ابزار‌های خود استفاده کنند که این تریبون‌ها بخش مهمی از آنها هستند که بگویند ما هستیم. گاهی از این تریبون‌ها برای حمله استفاده می‌شود و گاهی نیز تهدید به قانون‌گذاری برای خروج از NPT، جلوگیری از تصویب CFT و مانند آن که می‌تواند در روند فعلی خدشه وارد کند.

به ارکان نیز نمی‌توان حمله مستقیم کرد به همین دلیل فرد بعدی که صحبت‌هایی مانند باهنر داشته باشد، جای او را می‌گیرد، اما صحبت‌های این افراد تغییر نمی‌کند. با پذیرش این که آنها اقلیتی ۱۰ درصدی هستند و ۹۰ درصد مردم به دنبال آینده، زندگی و معیشت خود و فرزندانشان هستند، سوالات دیگری نیز پرسیده خواهد شد؛ بنابراین تلاش می‌شود که این موضوع در همین نقطه متوقف شود.

اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
گزارش خطا
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# آتش بس غزه # خروج از ان پی تی # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران # حمله اسرائیل به ایران # مکانیسم ماشه # اسنپ بک
نظرسنجی
مهم‌ترین اولویت دولت چه باید باشد؟
الی گشت