یک نظرسنجی عمومی در سال ۲۰۲۳ در اردن نشان داد که اکثریت قابلتوجهی از اردنیها اسرائیل را «نهاد یا موجودیتی میدانند که بزرگترین تهدید را برای امنیت جهان عرب ایجاد میکند».
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، شورای آتلانتیک آمریکا در مقالهای به بررسی معاهده سازش اردن و اسرائیل متعاقب جنگ غزه پرداخته است.
لازم به ذکر است انتشار مقالات خارجی به معنای تایید محتوای آن از سوی تابناک نیست.
معاهده صلح (سازش) سال ۱۹۹۴ میان پادشاهی هاشمی اردن و اسرائیل با چالشی جدی روبهرو است — خشم دیرینه عمومی اکنون به فشار بر اَمان برای لغو این توافق تاریخی تبدیل شده است.
این وضعیت در حالی شکل گرفته که — با وجود دفاع «امان» (پایتخت اردن) از معاهده در بیانیههای متعدد عمومی — دولت اردن با نگرانیهای خود درباره رفتار اسرائیل در جریان جنگ غزه و برنامههای این کشور برای آینده سرزمینهای اشغالی فلسطین دستوپنجه نرم میکند. اکنون، با اعلام توافق مرحله اول آتشبس در غزه، پرسشهای مهمی درباره اداره و راهبرد پس از جنگ در غزه و پیامدهای آن برای همسایگان اسرائیل مطرح است.
در غیاب یک تغییر راهبردی از سوی اسرائیل — که ممکن است بهزودی رخ دهد اگر طرفین بتوانند پیشنهاد بیستمادهای رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، برای پایان جنگ را اجرا کنند — احتمال دارد اسرائیل به نقطهای نزدیک شود که بتواند به روابط پیش از جنگ غزه خود، بهویژه با اردن، آسیب واقعی وارد کند.
اکثریت ثابت و قابلتوجهی از مردم اردن با معاهده صلح و هرگونه رابطه یا همکاری تجاری با اسرائیل یا شرکتهای اسرائیلی مخالفاند.
جدا از بیش از ۴۰۰ هزار فلسطینی که در اردوگاههای پناهندگان داخل اردن زندگی میکنند، اکثریت جمعیت اردن اصالتاً فلسطینی هستند — تبارشان به فلسطینیانی میرسد که در جریان نکبت (فاجعه) سالهای ۱۹۴۸ تا ۱۹۴۹، یا همان جنگ استقلال اسرائیل، گریختند.
گروهی دیگر در همان جنگ از سوی اسرائیل اخراج شدند. پس از آن نیز فلسطینیان بیشتری زمانی که اسرائیل کرانه باختری را در سال ۱۹۶۷ تصرف کرد، به اردن گریختند.
خشونتهای روزمره در سرزمینهای اشغالی فلسطین یادآور روشنی است از آنچه بسیاری از فلسطینیـاردنیها در درگیریهایشان با اسرائیل تجربه کردهاند.
یک نظرسنجی عمومی در سال ۲۰۲۳ در اردن نشان داد که اکثریت قابلتوجهی از اردنیها اسرائیل را «نهاد یا موجودیتی میدانند که بزرگترین تهدید را برای امنیت جهان عرب ایجاد میکند». در واکنش به جنگ جاری غزه نیز تظاهرات گسترده ضد اسرائیلی در اردن برگزار شده که بازتابدهنده همین احساسات است.
علاوه بر این، میزان حمایت از حماس در اردن به شکل قابلتوجهی افزایش یافته است — از ۴۴ درصد در سال ۲۰۲۰ به ۸۵ درصد در سال ۲۰۲۳، اندکی پس از آغاز جنگ غزه — که موجب نگرانی اَمان درباره احتمال بروز حوادث امنیتی شده است.
در آوریل همان سال، اردنیها پس از نماز جمعه در اَمان در همبستگی با فلسطینیان غزه گرد هم آمدند. شرکتکنندگان، از جمله افرادی که مانند رهبران حماس صورت خود را پوشانده بودند، مخالفت شدید خود را با اقدامات نظامی اسرائیل ابراز کردند.
در مه ۲۰۲۴، تظاهرات کنندگان حامی فلسطین چندین بار در مرکز شهر اَمان تجمع کردند تا به عملکرد اسرائیل در جنگ غزه اعتراض کنند. بنا بر پژوهشی منتشرشده از سوی بنیاد رزا لوکزامبورگ، تظاهرات ۲۴ مه یکی از بزرگترین تظاهراتها در اردن بوده است و شدت و عمق خشم عمومی را نشان میدهد. پیشتر، در مارس ۲۰۲۴، نیروهای امنیتی ناچار شدند با استفاده از باتوم تجمعی را در نزدیکی سفارت اسرائیل در اَمان متفرق کنند.
برآورد قابلاعتمادی از اندازه دقیق این تظاهراتها وجود ندارد — مقامات اردنی دلیلی برای انتشار چنین آمارهایی ندارند، و در مقابل، برگزارکنندگان ممکن است برای فشار بر دولت، ارقام را بزرگنمایی کنند. بر اساس یک بررسی از منابع خبری انگلیسی و عربی، میزان حضور در این تظاهراتها احتمالاً بین دو هزار تا ده هزار نفر متغیر بوده است.
واکنش اَمان در طول جنگ
آوارگی بخش عمدهای از ساکنان غزه در داخل نوار، نابودی تقریباً کامل زیرساختهای آن، و حمایت برخی رهبران اسرائیلی از ایده انتقال فلسطینیان به کشورهای دیگر، اَمان را در موقعیتی دشوار قرار داده است.
رهبران اردن جابهجایی اجباری فلسطینیان را اقدامی بیثباتکننده و جنایت جنگی توصیف کردهاند. اندکی پس از آغاز جنگ، بشر خصاونه، نخستوزیر وقت اردن، اعلام کرد که آوارگی فلسطینیان میتواند «امنیت ملی اردن را تهدید کند».
افزون بر این، در سپتامبر ۲۰۲۵، وزارت امور خارجه اردن انتقال فلسطینیان به کشورهای دیگر را «نقض آشکار قوانین و اصول بینالمللی» محکوم کرد.
با این حال، اظهارات عمومی رهبران اردن معاهده صلح را نهتنها بهعنوان یک تعهد قانونی، بلکه بهعنوان توافقی میدانند که برای اَمان مزایای مشخصی به همراه دارد.
این مزایا چشمگیرند و شامل سرپرستی اماکن مقدس مسلمانان در بیتالمقدس، حاکمیت بر سرزمینهایی که پیشتر مورد مناقشه بودند، حقوق تقسیم آب در رودخانههای اردن و یرموک، نقش رسمی در گفتوگوهای مربوط به پناهندگان فلسطینی، و همچنین تأمین گاز طبیعی از سوی اسرائیل میشوند. در صورت لغو این معاهده، تمامی این مزایا در معرض خطر قرار خواهند گرفت.
مقامهای اردنی نگران آن هستند که لحن و سیاستهای دولت اسرائیل — از جمله گسترش شهرکسازیها، طرحهای الحاق، آوارگی ۹۰ درصد از جمعیت فلسطینی غزه، و تداوم خشونت شهرکنشینان در کرانه باختری — موجب افزایش مخالفت عمومی در اردن شده و بقای معاهده صلح را به خطر اندازد.
از همان نوامبر ۲۰۲۳، بشر خصاونه اخراج فلسطینیان از سرزمینهای اشغالی را «خط قرمز» خواند و آن را نقضی اساسی نسبت به مفاد معاهده دانست. او بر بند معاهده که جابهجایی اجباری جمعیت را ممنوع میکند تأکید کرد و هشدار داد که چنین اقدامی میتواند امنیت ملی اردن را تهدید کند.
تمامی رهبران ارشد اردن، از جمله ملک عبدالله دوم و وزیران عالیرتبه، بهطور علنی با جابهجایی اجباری فلسطینیان مخالفت کردهاند.
بهاحتمال زیاد، دولت اردن از واکنش عمومی در صورت اخراج فلسطینیان از سرزمینهای اشغالی به سمت اردن بیم دارد؛ اقدامی که میتواند سلطنت را در معرض خطر قرار دهد یا اَمان را ناچار کند گامهای آشکار ضداسرائیلی بردارد، از جمله تعلیق معاهده صلح.
افزون بر این، اردن منابع لازم — بهویژه آب — را برای پذیرش پناهندگان بیشتر در اختیار ندارد و فشار اقتصادی ناشی از ورود پناهندگان فلسطینی جدید میتواند برای اَمان بسیار خطرناک باشد، جدای از ملاحظات سیاسی آشکار.
با این حال، طبق گزارش عفو بینالملل، دولت اردن تظاهرات در حمایت از غزه را محدود کرده است، از جمله ممنوعیت برافراشتن پرچم فلسطین.
نیروهای امنیتی اردن در جریان خنثیسازی طرحی برای انجام حملات مسلحانه در کشور، شانزده مظنون را بازداشت کردند که برخی از آنها به عضویت در اخوانالمسلمین — سازمان فراملیای که حماس از آن منشأ گرفته است — اعتراف کردند.
مقامات جزئیاتی درباره مکانها یا اهداف احتمالی این افراد منتشر نکردند، اما گفتند که این گروه در حال آمادهسازی موشک و پهپاد برای انجام حملاتی «در داخل پادشاهی» بوده است.
عفو بینالملل همچنین مستند کرده است که مقامات اردنی معترضان را صرفاً بهدلیل اعتراض به جنگ غزه یا مخالفت مسالمتآمیز با سیاستهای اَمان در قبال اسرائیل بازداشت و زندانی کردهاند.
از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ — زمانی که حماس در جنوب اسرائیل حملاتی انجام داد که بیش از ۱۲۰۰ اسرائیلی را کشت — مقامات اردنی دستکم ۱۵۰۰ نفر را بازداشت کردهاند که حدود پانصد تن از آنان پس از تظاهرات مارس ۲۰۲۴ مقابل سفارت اسرائیل در اَمان بازداشت شدهاند.
روابط در عرصه جهانی
با اشاره به حمایت دیرینه ملک عبدالله از راهحل دوکشوری برای حل مناقشه فلسطین و اسرائیل، بشر خصاونه از موضع اخیر قاهره در رد جابهجایی فلسطینیان از نوار غزه به مصر حمایت کرد؛ زیرا نگران آن بود که چنین اقدامی زمینهساز اخراج مشابهی از کرانه باختری به اردن شود.
در جریان جنگ، چند طرح اسرائیلی نیز مطرح شد که مایه نگرانی اردنیها بود: طرح «شهر بشردوستانه» از سوی وزیر (جنگ) اسرائیل، اسرائیل کاتس — که مخالفان آن را اردوگاه بازداشت توصیف کردند — طرح «مهاجرت داوطلبانه» از سوی نخستوزیر بنیامین نتانیاهو، و همچنین پیشنهاد برخی مقامات دیگر اسرائیلی برای «مهاجرت اجباری».
قابل توجه است که اردن تنها کشور عربی دارای معاهده صلح با اسرائیل است که از زمان آغاز جنگ غزه، سفیر خود را از تلآویو فراخوانده و سفیر اسرائیل را نیز از کشور اخراج کرده است. افزون بر این، اردن اعلام کرده که هیچ تلاشی از سوی اسرائیل برای بازگرداندن سفیرش به اَمان را نخواهد پذیرفت.
اعترافات علنی برخی مقامات اسرائیلی درباره تخلفات احتمالی، از جمله اظهارات هرزی هالِوی، رئیس پیشین ستاد ارتش اسرائیل، مبنی بر اینکه واحدهای نظامی اسرائیل در جریان عملیات در غزه «دستکشها را کنار گذاشتند» و توصیههای حقوقی را نادیده گرفتند، بهاحتمال زیاد خشم عمومی را در اردن و سراسر جهان عرب افزایش خواهد داد.
اگرچه انتظار نمیرود که این اقدامات به تصمیمی قاطع منجر شود، اردن در نشست اخیر اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی در دوحه شرکت کرد؛ نشستی که پس از حمله اسرائیل به پایتخت قطر در سپتامبر برگزار شد.
در این گردهمایی، شرکتکنندگان ایده اعمال پیامدهای دیپلماتیک علیه اسرائیل را بررسی کردند و ماده ۱۵ بیانیه پایانی از همه کشورهای عربی و مسلمان خواست تا اسرائیل را تحریم کرده و روابط «دیپلماتیک و اقتصادی» خود را با آن بازبینی کنند — اقدامی که پیش از جنگ غزه غیرقابل تصور بود.
برآورد هالِوی از تلفات در غزه — کشته و زخمی — که بیش از ۱۰ درصد جمعیت نوار غزه (بیش از ۲۰۰ هزار نفر) را شامل میشود، به آمارهای وزارت بهداشت فلسطین بسیار نزدیک است؛ آماری که اسرائیل پیشتر آن را تبلیغات حماس میخواند. این موضوع بدون شک موجب خشم بیشتر مخالفان جنگ غزه در اردن خواهد شد.
فعالیتهای اسرائیل در سایر نقاط منطقه نیز خشم اردنیها را تشدید کرده است. اسرائیل در برابر حملات حوثیها از یمن و حزبالله از لبنان واکنش تلافیجویانه نشان داد، اما نیروهای نظامی اسرائیل حتی پس از توافق و اجرای آتشبس، همچنان مواضعی در لبنان حفظ کرده و حملات انجام دادهاند. اردنیها، هرچند درباره حزبالله دیدگاههای متفاوتی دارند، با اقدامات اسرائیل در لبنان مخالفت کردهاند.
اسرائیلیها همچنین بلافاصله پس از سقوط رژیم بشار اسد در سال گذشته، حملاتی علیه اهداف نظامی سوریه انجام دادند. در تابستان نیز با ادعای دفاع از اقلیت دروزی، حملاتی را علیه نیروها و تأسیسات دولت جدید سوریه ترتیب دادند. این درگیریها باعث شد وزارت خارجه اردن بیانیههایی در محکومیت این اقدامات صادر کند.
در پی تلاش نافرجام اسرائیل برای ترور رهبران ارشد سیاسی حماس در دوحه در ماه گذشته، وزارت خارجه اردن همراه با موج محکومیت عمومی، مخالفت «قاطع» پادشاهی با این حمله را اعلام کرد و افزود که این اقدام، نقض حاکمیت یک کشور عربی و «اقدامی خطرناک و تحریکآمیز و غیرقابل قبول» بوده است.
گامهای بعدی
بهطور خلاصه، اخراج فلسطینیان از سرزمینهای اشغالی اسرائیل برای اَمان به نقطهای تعیینکننده تبدیل شده است که میتواند روابط اردن با اسرائیل را دستخوش تغییر کند.
با توجه به تداوم ابهامها درباره راهبرد پس از جنگ در غزه، بسیار بعید است که رهبران اردن بتوانند در صورت وادار شدن فلسطینیان به ورود به خاک اردن یا مصر، خشم عمومی را مهار کنند.
همانگونه که امارات متحده عربی هشدار داده بود الحاق کرانه باختری از سوی اسرائیل میتواند روند ادغام اسرائیل در منطقه را معکوس کند، بهاحتمال زیاد اَمان نیز اگر احساس کند که اسرائیل بند مربوط به جابجایی اجباری در معاهده صلح را نقض کرده است، ناچار خواهد شد دستکم بخشی از روابط خود با اسرائیل را لغو یا بازنگری کند.
با توجه به ویرانی گسترده زیرساختهای غزه — از جمله اماکن مذهبی، آموزشی و درمانی — بعید است رهبران اردن یا افکار عمومی این کشور هیچ موجی از «مهاجرت داوطلبانه» را واقعاً داوطلبانه بدانند.
سازمانهای امدادی بر این باورند که تداوم جنگ از سوی اسرائیل، نوار غزه را به منطقهای ناامن و غیرقابل سکونت تبدیل کرده است.
میتوان گفت که این جنگ عملاً با هدف ترغیب بسیاری از فلسطینیان به ترک سرزمین خود و قانع کردن کشورهای عربی برای پذیرش آنان دنبال میشود.
حتی برخی از رهبران ایالات متحده — از جمله دونالد ترامپ و وزیر امور خارجهاش، مارکو روبیو — پرسیدهاند که چرا کسی باید بخواهد در غزه بماند.
تصمیمهایی که در روزهای آینده گرفته میشوند، تعیین خواهند کرد که تا چه اندازه رفتار اسرائیل در جنگ غزه و دیگر عملیات نظامی آن در منطقه، ائتلافهای مهم را تا مرز فروپاشی پیش برده است.