این کار محاسبات مالی، حسابداری و معاملات بانکی را آسانتر میکند؛ به عنوان مثال، به جای پرداخت ۱۰۰،۰۰۰ واحد، تنها ۱۰۰ واحد پرداخت میشود که خطاهای انسانی را کاهش داده و زمان را صرفهجویی میکند. همچنین، صفرهای زیاد یادآور تورم بالا و بیارزشی پول هستند و حذف آنها حس قدرتمندتر شدن ارز را ایجاد میکند،
اعتماد مردم به اقتصاد را افزایش میدهد و میتواند استفاده از ارزهای خارجی (دلارزدگی) را کاهش دهد. از سوی دیگر، ارز با صفرهای کمتر حرفهایتر به نظر میرسد و میتواند جذب سرمایهگذاری خارجی را تسهیل کند، زیرا نشاندهنده ثبات اقتصادی است. چاپ اسکناسهای با ارزش بالاتر ارزانتر است، حملونقل پول ایمنتر میشود و سیستمهای بانکی و ATMها کارآمدتر عمل میکنند، زیرا نیاز به حافظه برای اعداد بزرگ کاهش مییابد. در بلندمدت، اگر این اقدام با سیاستهای ضدتورمی همراه باشد، میتواند به کنترل نقدینگی و رشد اقتصادی کمک کند، هرچند به تنهایی تورم را حل نمیکند.
با این حال، این فواید تنها با اصلاحات ساختاری مانند استقلال بانک مرکزی، کنترل نقدینگی و افزایش تولید محقق میشود؛ در غیر این صورت، صفرها ممکن است بازگردند و هزینههای تغییر، مانند چاپ پول جدید و آموزش عمومی، بیفایده شود.
بسیاری از کشورها به دلیل تورم بالا این اقدام را انجام دادهاند و موفقیت آنها متفاوت بوده است. برای مثال، غنا در سال ۲۰۰۷ چهار صفر از واحد پول خود (سدی) حذف کرد که معاملات را آسانتر کرد و اعتماد عمومی را افزایش داد، اما موفقیت آن به اصلاحات اقتصادی وابسته بود.
ترکیه در سال ۲۰۰۵ شش صفر از لیر خود حذف کرد و این اقدام با کنترل تورم و رشد اقتصادی همراه شد و به نمادی از ثبات پس از بحران تبدیل شد. رومانی نیز در سال ۲۰۰۵ چهار صفر از لئو حذف کرد که معاملات را ساده کرد و بخشی از اصلاحات پس از دوره کمونیسم بود و نتایج مثبتی داشت. در مقابل، زیمبابوه در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۸ ابتدا سه صفر و سپس ده صفر حذف کرد (مجموع بیش از چهار صفر)، اما این اقدام ناموفق بود، زیرا تورم کنترل نشد و ارز عملاً فروپاشید.
ونزوئلا در سال ۲۰۱۸ پنج صفر از بولیوار حذف کرد، اما تورم ادامه یافت و مشکلات اقتصادی عمیقتر شد. برزیل در سال ۱۹۹۴ از طریق برنامهای چندمرحلهای (از کروزریو به رئال) معادل بیش از چهار صفر حذف کرد و این اقدام موفق بود، زیرا تورم را از ۲۰۰۰٪ به زیر ۱۰٪ کاهش داد. آرژانتین در سالهای ۱۹۸۳، ۱۹۸۵ و ۱۹۹۲ هر بار سه تا چهار صفر حذف کرد (مجموع بیش از چهار صفر)، اما این اقدامات مکرراً ناموفق بودند، زیرا ریشههای تورم حل نشد.
کره جنوبی در سالهای ۱۹۵۳ و ۱۹۶۲ هر بار دو صفر حذف کرد (مجموع چهار صفر) که پس از جنگ به ثبات اقتصادی کمک کرد، اما با رشد اقتصادی همراه بود. کشورهای دیگری مانند مکزیک (۱۹۹۳، سه صفر)، بولیوی (۱۹۸۷، چهار صفر)، افغانستان (۲۰۰۲، سه صفر) و مجارستان (۱۹۴۶، معادل ۱۴ صفر) نیز تجربیات مشابهی داشتهاند.
در سال ۲۰۲۵، سوریه اعلام کرد قصد حذف دو صفر را دارد، اما هنوز اجرا نشده است. تجربیات جهانی نشان میدهد که حذف صفرها بدون سیاستهای ضدتورمی و اصلاحات اقتصادی پایدار، اثرات موقتی دارد و ممکن است اعتماد عمومی را کاهش دهد؛ بنابراین، موفقیت این اقدام به مدیریت صحیح اقتصادی بستگی دارد.