مدیر خبرگزاری اطلس افغانستان میگوید حضور آمریکا در افغانستان باعث میشود که عملاً فاصلهاش با این رقبا تقریبا نزدیک به صفر برسد و از این جهت نیز آمریکاییها تمایل دارند که حضورشان در بگرام به صورت فیزیکی تحقق داشته باشد.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، «هبتالله آخندزاده» رهبر طالبان مسئولان ارشد افغانستان را برای گفتوگو درباره پایگاه هوایی بگرام به قندهار فراخوانده است. قرار است این نشست در روزهای آینده برگزار شود و رهبر طالبان به شکل ویژه درخواست کرده تا رهبران ارشد این گروه در این نشست حضور داشته باشند.
این منابع تاکید کردند آخندزاده قبلا موضوع درخواست «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا رای بازپسگیری پایگاه بگرام را با برخی وزرا و رئیس دادگاه عالی طالبان بررسی کرده بود، اما تمایل دارد تا این مسئله را به شکلی گستردهتر در این نشست بررسی کند.
پیشتر «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا در کنفرانس خبری مشترک با «کر استارمر» نخستوزیر انگلیس، به قول خودش «یک خبر نسبتا فوری» اعلام کرد و مدعی شد که میخواهد دوباره پای آمریکاییها را به پایگاه راهبردی «بگرام» در افغانستان باز کند، چارکه به ادعای او این پایگاه «یک ساعت با جایی که چین سلاحهای هستهای خود را میسازد، فاصله دارد».
پیشتر نیز «زلمی خلیل زاد» نماینده پیشین آمریکا در امور افغانستان در تازهترین اظهارات خود، احتمال استفاده مجدد از پایگاه بگرام برای عملیات مشترک ضدتروریسم با طالبان را مطرح کرده است.
ترامپ همچنین در پستی در شبکه اجتماعی «تروث سوشال» به افغانستان هشدار داده بود که اگر پایگاه هوایی بگرام را بازنگرداند، اتفاقهای بدی رخ خواهد داد، اما مقامات افغانستان او را به عدم تکرار شکستهای گذشته و عقلانیت فراخوانده بودند.
در این زمینه خبرنگار تابناک گفتگویی با سید احمد موسوی مبلغ، رئیس خبرگزاری اطلس و کارشناس مسائل سیاسی افغانستان انجام داده که در ادامه آمده است.
*دلایل اصرار آمریکا برای بازگشت به پایگاه بگرام افغانستان چیست؟
آمریکاییها برای بازگشت به پایگاه بگرام دلایل متعددی دارند. البته این گمانه هم مطرح است که اساسا آمریکا، بگرام را به صورت کامل ترک نکرده بود و بخشی از نیروهای آمریکایی در قالب نیروهای غیر نظامی در طول چهار سال گذشته در بگرام بودهاند.
این یکی از دیدگاههایی است که البته مطرح شده و هرچند که مستندات قوی برای آن وجود ندارد، اما خیلی هم دور از ذهن نیست.
اما حتی اگر بگوییم که آمریکا را کاملا ترک کرده بود، در حال حاضر دلایل مختلفی برای حضور در بگرام دارد. مسئله اول این هست که در تحولات منطقهای آمریکا نه در تحولات غزه و فلسطین پیشرفت قابل توجهی داشته است؛ نه جنگ اوکراین به نفع طرفی که آمریکا از او حمایت میکند پیش رفته است و این طرف روسی است که دست بالاتری دارد و نه در جنگ ۱۲ روزه ایران با اسرائیل و آمریکا دستاورد قابل ملاحظهای که بتواند تواناییهای ایران را از بین برده باشه به دست آوردند.
در چنین شرایطی بسیار ضروری است که آمریکا حضور خودش در این منطقه را به شدت تقویت کند؛ بنابراین یکی از مهمترین نقاطی که میتواند بر تقویت حضور آمریکاییها اثرگذار باشد افغانستان هست و در افغانستان پایگاه هوایی بگرام مهمترین پایگاهی است که میتواند در اختیار آمریکاییها قرار بگیرد و تجهیزات پیشرفته بسیار زیادی هم از آمریکاییها در این پایگاه وجود دارد؛ بنابراین آمریکا با توجه به تحولات منطقهای درصدد تقویت حضور خود در شرق ایران هست.
دلیل دوم این هست که دسترسی آمریکا به تمام رقبای منطقه از چین تا هند تا جمهوری اسلامی ایران تا کشورهای آسیای میانه و روسیه و حتی بعضی از شرکای آمریکا در منطقه همچون پاکستان از افغانستان بسیار قابل دسترس است.
یعنی حضور آمریکا در افغانستان باعث میشود که عملاً فاصلهاش با این رقبا تقریبا نزدیک به صفر برسد و از این جهت نیز آمریکاییها تمایل دارند که حضورشان در بگرام به صورت فیزیکی تحقق داشته باشد؛ بنابراین با توجه به این دلایل جذابیت پایگاه هوایی بگرام برای ترامپ و برای آمریکاییها بسیار بالاست و پیش بینی اینکه آمریکاییها درصدد حضور جدی در بگرام باشند بسیار بالاست.
*طالبان اعلام کرده است که اجازه چنین کاری را نخواهد داد. در مقابل دونالد ترامپ طالبان را تهدید کرده که در صورت عدم اجازه چنین کاری، اتفاق بدی برای طالبان خواهد افتاد. ارزیابی شما چیست؟
اما در خصوص مواضع رهبران طالبان نسبت به تمایل آمریکا و ترامپ به حضور در بگرام چند نکته را باید مورد توجه قرار داد. نکته اول این است که بخشهای زیادی از طالبان یا مستقیم یا با واسطهگری پاکستان و امارات متحده عربی با آمریکاییها ارتباط دارند و در حال کار مشترک هستند.
جناحی از طالبان که «ملا برادر» رهبری آنها را به عهده دارد مستقیماً با آمریکاییها در حال کار است و جناح دیگری مثل شبکه حقانی با وساطت پاکستانیها و اماراتیها با آمریکاییها در حال کار و مراوده هستند؛ بنابراین بخش زیادی از نیروهای طالبان اساساً با حضور آمریکا و کار با آمریکا در جغرافیای افغانستان مشکلی ندارند و در نتیجه در این چند روز مخالفت زیادی هم از ناحیه آنها ندیدهایم.
تنها یک بخش از طالبان هستند که مخالفت خودشان را با حضور آمریکاییها اعلام کردند و این بخش هم حلقه اطرافیان «ملا هبت الله اخند زاده»، رهبر طالبان، است. حالا این نکته را باید در نظر گرفت که ملا هبت الله هر چند که رهبر طالبان است، اما در نظام قبایلی پشتونهای افغانستان و در میان طالبان از نفوذ اجتماعی و نفوذ مردمی گسترده در میان تیرههای پشتونها برخوردار نیست.
در میان پشتونهای جنوب این ملا برادر هست که عملاً رهبری تیرههای مختلف پشتون را به عهده دارد و ملا هبت الله با اینکه در مقام رهبری طالبان هست، اما از نفوذ اجتماعی و مردمی چندانی برخوردار نیست.
آنچه که دست ملا هبت الله را پر میکند این است که رهبران طالبان در بیعت او هستند از یک طرف و اینکه او در میان رهبران طالبان تنها کسی است که دارای مقام فتوا است.
این دو تا ابزار باعث شده که بتواند نقش پررنگی در میان رهبران طالبان بازی بکند و الا در کنشهای اجتماعی او دارای نفوذ قبیلهای در میان پشتونها نیست.
از این جهت با اینکه ملا هبت الله مخالفت جدی خودش را با حضور آمریکاییها در بگرام اعلام کرده، اما این مخالفت به معنی مخالفت بخش عمده طالبان با این مسئله نیست.
ممکن است که تحولات آتی افغانستان به گونهای رقم بخورد که حتی منجر به حذف ملا هبت الله شود تا راه برای بقیه طالبان هموار شود که بتوانند مسیر تعامل با آمریکا را با سرعت بیشتری طی بکنند.
*با توجه به تلاش اسلام آباد برای بهبود رابطه با آمریکا، حضور آمریکا در بگرام چه ارتباطی با پاکستان میتواند داشته باشد؟
از طرف دیگر پاکستانیها در طی نیم قرن گذشته همواره تسهیل گر پروژههای آمریکا در افغانستان و در منطقه بودهاند. در واقع پاکستانیها در مقاطع مختلف به نمایندگی از آمریکا پروژههایی را که آمریکا برای منطقه داشتند اجرا میکردند و از قبل اجرای این پروژهها درآمد اقتصادی فراوانی هم داشتند که کمک بسیار زیادی برای حفظ اقتصاد ورشکسته پاکستان بوده است.
هرچند که پاکستان در طی دو دهه گذشته تلاش کرد که با سرمایه گذاری چین از این ورشکستگی نجات پیدا کند، اما وابستگی سیاسی شدید پاکستان به آمریکاییها یک مانع بسیار بزرگ بر سر این مسئله بود و در نتیجه پاکستان هرگز نتوانست خودش را از سیاستهای آمریکا در منطقه جدا کند.
در حال حاضر هم به نظر میرسد که پاکستان در مسیر تسهیل گری رفتارها و کنشهای آمریکا در منطقه قرار گرفته است. دو سفر پی هم، «عاصم منیر» رئیس ستاد کل ارتش پاکستان به آمریکا، که در کمتر از دو ماه صورت گرفت نشان میدهد که بین آمریکاییها و طالبان و بین اسلام آباد و واشنگتن زد و بندها و گفتوگوهای جدی در رابطه با منطقه جریان دارد.
در مورد تمایل ترامپ به بگرام هم پاکستانیهای واکنش ملایم و نرمی نشان دادند و گفتند که مسئله داخلی افغانستان هست. این چراغ سبزی است به آمریکاییها و نشان دهنده این است که پاکستان برای حضور مجدد آمریکا در افغانستان نه تنها مانع ایجاد نمیکند بلکه همراهی هم خواهد کرد و ممکن است که تسهیل کننده این امر هم باشد.
*حضور آمریکا در افغانستان چه دلالتهایی برای ایران، چین و روسیه خواهد داشت؟
طبیعتاً اولین اثر را ما باید بر جمهوری اسلامی ایران شاهد باشیم. به دلیل اینکه رابطه آمریکا با ایران در خلال جنگ ۱۲ روزه وارد یک مرحله جدیدی شد و عملاً به یک رویارویی مستقیم و جنگ مستقیم انجامید و در نتیجه با توجه به اینکه دستاورد زیادی هم این رویارویی برای طرف آمریکایی نداشت احتمالا آمریکاییها به دنبال این خواهند بود که از از امکانات مختلف خودشان برای ایجاد آشوبهای اجتماعی در ایران استفاده بکنند و بخشی از این بستر آشوبهای اجتماعی که میتواند با شورشهای مسلحانه هم همراه باشد از داخل افغانستان قابل کلید خوردن هست.
گروههای مختلف جدایی طلب از جمله بلوچ که «جیش العدل» نمایندگی از آنها میکند و بخش زیادی از نیروهای کرد جدایی طلب مسلح و همچنین بخشی از منافقین اینها در افغانستان به صورت رسمی حضور دارند و تحت حمایت طالبان دارای پایگاه نظامی هستند و فعالیت میکنند هرچند که طالبان مدعی هستند که اینها فقط اینجا مهمان هستند و قرار نیست که فعالیت کنند، اما حضور آنها در افغانستان قطعی است؛ بنابراین اگر در جنگ ۱۲ روزه آمریکا و اسرائیل موفق میشدند که شورشهای اجتماعی در ایران راه بیندازند و مردم را علیه نظام تحریک کنند شاید ظرفیت استفاده از این نیروهای نظامی موجود در افغانستان علیه ایران برای تجزیه طلبی هم قابل فعال کردن میشد.
در حال حاضر هم یکی از برنامهها میتواند همین باشد که آمریکا با حضور مستقیم در منطقه علاوه بر اینکه نظارتهای امنیتی و استخباراتی خودش را افزایش میدهد به صورت مستقیم با این گروهکها وارد کار و تعامل بشود و مسائل لجستیکی و امنیتی آنها را پوشش بدهد و در زمان مناسبی بتوانند با استفاده از این گروهها به جمهوری اسلامی ایران ضربه وارد بکنند.
همین موضوع در رابطه با روسیه هم قابل طرح است. بخش زیادی از امنیت روسیه وابسته به کشورهای آسیای میانه است. در شرایط فعلی گروههای جدایی طلب وابسته به کشورهایی مثل ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان در افغانستان حضور دارند.
این گروهها بسیار توانمند هستند. بخش زیادی از نیروهای که در قالب گروههای سلفی در سوریه مستقر بودند به افغانستان برگشتهاند و در نقاط مختلف شمالی افغانستان مستقر شدهاند.
اگر این نیروها تصمیم بگیرند که بخشهایی از آسیای میانه را با خطر مواجه بکنند به نظر میرسد که این ظرفیت را دارند. مثلاً اگر تاجیکستان به دست نیروهای سلفی سقوط کند مثل اتفاقی که برای سوریه و افغانستان افتاد، در آن صورت این نیروهای سلفی که میتوانند تهدیدی برای روسیه باشند به مرزهای قزاقستان و به مرزهای قزاقستان نزدیک میشوند و چندین هزار کیلومتر مرز با قزاقستان خواهند داشت.
به نظر میرسد که قزاقستان توان دفاعی نظامی چندانی ندارد و در نتیجه درگیریهای بسیار زیادی میتوانند که برای روسیه از نظر امنیتی در مرزهای شرقی و در آسیای میانه به وجود بیاورند. یعنی اگر یکی از این کشورهایی که همسایه افغانستان است به دست سلفیها سقوط کند، بخش زیادی از انرژی نظامی روسها باید صرف حفظ امنیتشان از این ناحیه شود؛ بنابراین این مسئله اگر تحقق پیدا کند میتواند بر توانایی نظامی روسها در جنگ با اوکراین و در تقابل با ناتو در بلندمدت تاثیر بسیار زیادی گذارد و ممکن هست یکی از ایدههای مدنظر آمریکا و ناتو برای تضعیف روسیه هم استفاده از چنین ظرفیتهایی باشد؛ بنابراین افغانستان نقطه اصلی طراحیها و کانون اصلی ایجاد فتنه و محور شرارت به نفع طرف آمریکایی در تقابل با ایران و روسیه خواهد بود.
در رابطه با چین حضور آمریکا در منطقه میتواند یک اشراف اطلاعاتی و دسترسیهای بسیار زیادی به آمریکاییها بدهد و در نتیجه آمریکا از حضور در افغانستان و حضور در بگرام یک سود چند منظوره خواهد برد که هم ایران هم روسیه و چین را تحت شعاع قرار خواهد.
حتی هند که در طول چند سال گذشته تلاش کرده یک مسیر همسویی با آمریکا را طی کند، اما در تحولات اخیر منطقهای خیلی با آمریکا همراهی نکرده هم در مظان نافرمانی است و آمریکا برای کنترل هند هم به حضور در این منطقه نیاز دارد.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید